رمان#احتــراق🔥
به نویسندگی #ماهلین 🪶
#کاملابراساسواقعیت🌻
#پارت688
•----------------🪴🌝----------------•
اما قلبم آرام نمیگیرد.
تمام فکر و ذهنم سمت اوست، کاش شهامت خودکشی را داشتم.
اگر خود را میکشتم دیگر این روزها را نمیدیدم.
شاید هم باید برگشت به قبلترها، همان سالی که چشم به جهان گشودم.
کاش پدر و مادرم عاشق هم نبودن، کاش مادرم نازا بود یا حتی پدرم مشکل داشت و بچهشان نمیشد.
آن وقت باز هم من نبودم.
-خانم حالتون خوبه؟
سرم را بالا میگیرم، نگاهم به مرد نظامیپوش میافتد که این را پرسیده بود:
-بله؟
نگاه ثامر هم روی من است، با نگرانی.
مرد اینبار ثامر را مخاطب قرار میدهد:
-یه لیوان آب بدید بخورن.
ثامر لیوانی آب برایم میریزد و آن را به دستم میدهد.
-خوبی حوا؟
سرم را به تائیدش تکان میدهم، دیگر چیزی نمیگوید و مشغول پر کردن آن فرم میشود.
❤️🔥 | @Taem_Naena 👈🏽🍓 بــیــآ تــــو
•----------------🪴🌝----------------•
#کپیممنوعپیگردقانونیدارد 📵
#کپی_ممنوع_حرام❌