eitaa logo
قرآن وعترت
92 دنبال‌کننده
806 عکس
349 ویدیو
10 فایل
مدیریت کانال اسکندری و موسوی📿📿
مشاهده در ایتا
دانلود
بنده خدایی سوار قطار مسافرت میرفت حواسش پرت شدو یه لنگه از کفشش از دستش رها شدو از بیرون افتاد در همان حال که مسافران دیگه در کوپه برای او غصه می‌خوردند، اون به سرعت لنگه‌ ی دیگه کفشش‌ رو هـم از پنجره به بیرون پرت کرد. همسفراش علت این کار را از او پرسیدند. آخه کفش نو بود با گفت یک لنگه کـفش ، دیگه به دردمن نمیخورد اما فکرش رو بکنید ‌اون کـسی کـه یک جفت کـفش نو پیدا میکند چقدر شـاد خواهد شد. مهـربانی زیباست کانال قرآن و عترت 🌷🌷🌷🌷