🌺دعاهای فرد ۴۰ ساله درقرآن🌺
🌸🌷🌸🌷🌷🌸🌷🌸🌷
1⃣ شکر گذاری ✅
وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ
ﻭ ﺑﻪ سن ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﺮﺳﺪ ، ﮔﻮﻳﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻟﻬﺎم ﻛﻦ ﺗﺎ ﻧﻌﻤﺘﺖ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭم ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭم
2⃣ عمل صالح ✅
وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ
ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺴﻨﺪﻱ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻢ.
3⃣ اصلاح فرزندان ✅
وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي
ﻭ ﺫﺭﻳﻪ ﻭ ﻧﺴﻞ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﮔﺮﺩﺍﻥ
4⃣ توبه ✅
إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ
به درگاه تو توبه آوردم
5⃣ تسلیم خدا ودین ✅
وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺍﺯ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﺪﮔﺎﻥ [ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ] ﺗﻮﺍم.(احقاف۱۵)
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
#رسم_زندگی
#موفقیت
امام على _عليه السلام_:
مَن دامَ كَسَلُهُ خابَ أمَلُهُ
كسى كه پيوسته تنبلى كند، در رسيدن به آرزويش ناكام ماند.
ميزان الحكمه جلد10 صفحه 131
🔹🔸🔹
☝️اگر هدف مهمی داری،
باید برای رسیدن بهش تلاش کنی!
هیچ کس با تنبلی به اهدافش نرسیده
هیچ کس هم نخواهد رسید!
اگر میخوای
حافظ مسلطی باشی،
قاری خوبی باشی،
معلم توانمندی باشی،
یا...
باید برای رسیدن به هدفت تلاش کنی!
✅این قانون زندگیه:
و أن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
... ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩﻩ [ ﻫﻴﭻ ﻧﺼﻴﺐ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻱ ]ﻧﻴﺴﺖ
(نجم/٣٩)
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
📚
یکی تعریف میکرد وقتی از نماز جماعت صبح بر میگشتم جماعتی را دیدم که بزور قصد سوار کردن گاو نری را در ماشین داشتند.
گاو مقاومت میکرد و حاضر نبود سوار ماشین بشود، من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم؛
گاو مطیع شد و سوار شد.
من مغرور شدم و پیش خودم گفتم؛
«این از برکت نماز صبح است.»
وقتی رسیدم خانه دیدم مادرم گریه و زاری میکند، علت را که جویا شدم گفت «گاومان را دزدیدند!»
گاو مرا شناخته بود ولی من او را نشناختم!
☑️ #حکایت
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈• 💠| یــادت باشد #Part_23 از دوره نامزدی هر بار که عکسهای گالری موبایلش
💠| یــادت باشد
#Part_24
اواسط اردیبهشت ماه بود. آن روز از سرکار مستقیم برای مربیگری رفته بود باشگاه. خانه که رسید از شدت خستگی، ساعت ده نشده خوابید. نیم ساعتی خوابیده بود که گوشی حمید زنگ خورد. از محل کارش تماس گرفته بودند. دو دل بودم که بیدارش کنم یا نه. در نهایت گفتم شاید کار مهمی داشته باشند. بیدارش کردم. گوشی را که جواب داد، فهمیدم حمید را فراخوان کرده اند. باید به محل پادگان می رفت. سریع آماده شد. موقع خداحافظی پرسیدم کی برمیگردی؟ گفت: «مشخص نیست!» تا ساعت دوازده شب منتظرش ماندم. خبری نشد. کم کم خوابم برد. ساعت دو نصفه شب از خواب پریدم. هنوز برنگشته بود. خیلی نگرانش شدم. گوشی را نگاه کردم. دیدم پیامک داده خانوم من میرم بندرعباس. مشخص نیست کی برگردم. مراقب خودت باش.)خیلی تعجب کردم. با خودش چیزی نبرده بود، نه لباسی، نه وسیله ای، نه حتی شارژر گوشی. معمولا مأموریت هایی که می رفت از قبل خبر می دادند و من وسایل مورد نیازش را داخل ساک می چیدم. دلم خیلی آشوب شده بود. سریع تلویزیون را باز کردم و زدم شبکه خبر تا ببینم بندرعباس اتفاقی افتاده یا نه؟ زیرنویس نوشت که در این منطقه رزمایش برگزار می شود. خیالم کمی راحت شد. با خودم گفتم حتما یک رزمایش یکی، دو روزه است. می روند و برمی گردند. ولی باز دلم قرار نگرفت. طاقت نیاوردم و به گوشی حمید تماس گرفتم. داخل اتوبوس بود صدای خنده همکارهای پاسدارش می آمد. گفتم حمید، چرا این طور بیخبر؟ نصفه شب بندرعباس کجا بود؟ هیچی هم که نبردی؟....
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
✒️ ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💖
#قرآنآهنگآرامش
🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀
کانال
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
رفیق جان❣
✅ اگر قصد دارید قرآن را حفظ کنید و پیشرفت کنید و به اهداف خود برسید.
1⃣
از مشکلات نهراسید تلاش کنید بالاخره موفقیت را در آغوش خواهید گرفت و عزم و همت خود را محکم کنید. 2⃣ براى اوقات شبانه روز خود #برنامه_ریزى نمایید. ساعات اولیه صبح را نخوابید و سعى کنید در آن ساعات حفظ اولیه انجام دهید.براى خود هم مباحثه انتخاب کنید و تمامى صفحات سخت و آسان را بدون استثنا با او مباحثه کنید. 3⃣ برای پای بند بودن و عمل کردن به برنامه های طراحی شده خود از یک برنامه تنبیه و پاداش کمک بگیرید. 4⃣ و در پایان هر روز یا هر هفته به میزان موفقیت ها و عملی کردن برنامه های طراحی شده خود را تشویق کنید و به میزان تنبلی ها و عمل نکردن به آن برنامه خود را تنبیه کنید. 💐 اگر خود فرد تلاش نکند، بهترین برنامه ها و مطالب حفظ وانگیزشی هم نمی تواند در او انگیزه ایجاد کند و ضعف های خود را از بین ببرد. 💐 کسی که اهمیتی به برنامه ها نمی دهد و به راحتی وقفه ایجاد میکند و بی خیال است، نباید توقع داشت به محفوظات تسلط داشته باشد و قوی باشد. تلاش بیشتر = نتیجه بهتر این یک قانون است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 کلیپی زیبا و تأثیرگذار 🔶
✅ مراحل خلقت انسان درقرآن قبل ازکشف توسط علم
🌼 آیات ۱۲ تا ۱۴ سوره مومنون
👈 حتما ببینید و نشردهید.
کپی باذکر ۱۰۰ صلوات مجاز است !😒
کپی بيو: حرام !😏
کپی بدون ذکر منبع : پیگرد الهی !😐
آنفالو: حق الناس !🤦♂
کپی استوری : حواله به آخرت!😳
▪️بچه بیا پایین ▪️
🔉 بابا دست بردارین مگه شماها مرجع تقلیدین که حکم میدین چی حرومه چی حلال؟
متاسفانه بچه مذهبی هامونم دارن میزنن جاده خاکی .. میدونید ما دوازده میلیون سایت مستهجن داریم؟
و کپی از این دوازده میلیون سایت ، کاملا آزاده! ✔️
بعد اونوقت جوون ما مثلا اومده برای امام زمانش کار کنه اسمشم گذاشته سرباز گمنام امام زمان ولی تا به حرکتی میزنه تو فضای مجازی ، هشتگ میزنه کپی حرااااام! ❌
کم کاری ما کجا و پرکاری مهربانانه دشمنان ما کجا... رفقا مواظب باشید از مسیر منحرف نشید ، قصد ما ارائه به محتوای خوب در جهت رضایت امام زمان عجل الله وتعالى فرجه الشریف و اهل بیت علیهم السلامه نه دیده شدن!(اونکه باید ببینه میبینه😉)
حواسمون هست؟
از همینجا اعلام میکنیم : هرگونه کپی از پست های این بنده حقیر آزاد است.
@goranketabzedegi
سه چیز پشت ادم است.
❄️ ایمان به خدا
❄️ مردم داری
❄️ فامیل
سه چیز باعث فشارقبر است
🌕 قاطع صله ارحام
🌕 عدم پرهیزاز ادرار
🌕 تارک الصلوه
سه چیز دین را تشکیل می دهد.
☄ حق شناس و حق گوی
☄ حکم به عدالت
☄ وفای به عهد
سه چیز نور چشم را زیاد می کند.
🌿 خواندن قرآن
🌿 نگاه به والدین و مومن
🌿 نگاه به سبزه
سه چیز از دشمن بدترند.
✨ نفس
✨ جاسوس
✨ منافق
سه چیز حاکمان را متزلزل می کند.
⛔️ بی عدالتی
⛔️ بی توجهی به فقرا
⛔️ اشرافگری
سه چیز در اخرت انسان را نجات میدهد.
✅ شفیعان
✅ اعمال صالح
✅ دعای والدین
سه چیز باعث سقوط انسان است.
🔴 تکبر
🔴 دشمنی بامردم
🔴 ثروت حرام
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
💠| یــادت باشد #Part_24 اواسط اردیبهشت ماه بود. آن روز از سرکار مستقیم برای مربیگری رفته بود باش
💠| یــادت باشد
#Part_25
نمی خواست یا نمی توانست زیاد توضیح بدهد. گفت اینجا همه چیز به ما میدن خانوم. شما بخواب صبح برو خونه بابا. استرس عجیبی گرفتم. تا صبح نفهمیدم چند بار از خواب پریدم.
آفتاب که زد رفتم دانشگاه. تاظهر کلاس داشتم که بابا زنگ زد گفت حمید رفته سردشت، شما بیا پیش ما. متعجب پشت گوشی گفتم سردشت؟ حمید که گفت بندرعباس بابا فهمید که حمید نخواسته واقعیت را به من بگوید تا من نگران نشوم. گفت سردشت رفتن ولی چیزی نیست زود بر میگردن.
نگرانی من بیشتر شد. وقتی خانه رسیدم، دیدم چشمهای مادرم از بس گریه کرده قرمز شده!
دلم به شور افتاد و بیشتر ترسیدم. گفتم چیزی شده که شما دارین پنهون میکنین؟ بابا گفت نه دخترم، نگران نباش. ان شاء الله که خیره. یک مأموریت چند روزه است. به امید خدا صحیح و سالم برمیگردن. مامان برای اینکه روحیه من عوض شود پیشنهاد داد برویم بازار. در طول خرید تمام هوش و حواسم به حمید بود. اصلا نفهمیدم چی خریدیم و کجا رفتیم. با مادرم در حال گشت زنی بودیم که بابا زنگ زد دخترم مژدگونی بده. حمید برگشته! زودتر بیاین خونه. وسایل را خریده و نخریده سوار ماشین شدیم و به سمت خانه آمدیم. وقتی حمید را دیدم نفس راحتی کشیدم. با ناراحتی روی مبل نشسته بود. من هم انداختم به دنده شوخی میگی بندرعباس سر از سردشت درمیاری! بعد هم که یه روزه برمیگردی! هیچ معلوم هست چه میکنی آقا؟ خنده اش گرفت و گفت هیچ کدوم نبوده. نه بندرعباس، نه سردشت. داشتند می رفتند سامرا که فعلا پروازشون عقب افتاده. طبیعی هم هست. برای اینکه پروازها لو نره و دشمن هواپیما را نزنه چند بار معمولا پروازها عقب و جلو می شه.....
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💖
#قرآنآهنگآرامش
🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀
کانال
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
1700
#تفسیر
#داستان
#تدبر
به نظر شما ما تا کی زنده هستیم؟! 🤔
شما خبر دارید؟!
خداوند در قرآن فرمودهاند مرگ از رگ گردن به شما نزدیکتر است... اما
✍🏻 صاحب دلى، براى اقامه نماز به مسجدى رفت
نمازگزاران همه او را شناختند؛ پس از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید.
صاحب دل پذیرفت که جماعت را پندی دهد…
نماز جماعت تمام شد، چشم ها همه به سوى او بود. 👀👀👀
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود،
آن گاه خطاب به جماعت گفت :
مردم! هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! ⌛️ ⚰️
کسى برنخاست !
گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! 🎒👣
باز کسى برنخاست !!!
گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید!
✨ولَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿۱۶﴾✨
🌕 و ما انسان را آفريده ايم و مى دانيم كه نفس او چه وسوسه اى به او مى كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم (۱۶)
سوره (ق) آیه ۱۶
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
#به_امید_رهائی_بشر_از_خرافات
يك نفر در زمستـان وارد دهی شـد و تـوی بـرف دنبال منزلــی می گشت ولی غريـب بود و مردم هم #غريبه توی خانه هاشان راه نمیدادند
همينجــور كه توی كوچه های روستـا می گشت ديد مردم به يك خانه زياد رفت و آمــد می كنند از کسی پرسيد ، اينجا چه خبره ؟
گفـت زنی درد زايمــان دارد و ســه روزه پيـچ و تاب ميخوره و تقـلا ميكنه ولی نمیزاد . ما دنبال #دعانويس می گرديم از بخت بد دعانويس هم گير نمياريم
مرد تا اين حرف را شنيد گفت : بابا دعانويس را خـدا براتون رسونـده ، من بلدم ، هـزار جــور دعا ميدونم
فورا مرد مسافر را با عــزت فراوان وارد كردند و خـرش را به #طويله بردند ، خـودش را هـم زيـر كرسی نشاندند ، بعـد قلـم و كاغــذ آوردند تا دعا بنويسد
مرد روی کاغد چیزهایــی نوشت و به آنـها گفت ايــن كاغـذ را در آب بشـوريـد و آب آنـرا بدهیـد زائو بخورد . از قضا تا آب دعا را به #زائو دادند زائيد و بچه صحيح و سالم به دنيا آمد
از طرفی کـلی پــول و غذا به او دادند و بعـد از چند روز که هوا خوب شد راهیش کردند
بعـد از رفتنـش یکی از اهــالی کاغـذ دعـا را کـه کنـاری گـذاشـته بـودند بـرداشـت و خـواند دیـد نـوشـته خـودم بـجا ، خــرم بجـا ، ميـخوای بـزا ، ميخوای نزا .
#عبید_زاکانی
#انگیزشی
زرنگی🌺 بندگی خداست 🌹
✍ بعضی حفاظ مدام به دنبال روشی هستند که از مرور بی نیاز شوند. ❗️
✔ اشتباه نکنیم!
ما قرآن را حفظ نمی کنیم تا از خواندنش بی نیاز شویم،
حافظ میشویم تا توفیق و فرصت بیشتری برای قرآن خوانی و انس با کلام خدا داشته باشیم. 📖
✔شاکر باشیم!
اگر تا قبل از حفظ قرآن، تلاوت های هر روزه نداشتیم، حالا به برکت حفظ، این توفیق را داریم که روزانه چند جزء قرآن مرور و تلاوت کنیم.
👈 هیچ حافظی، حتی مسلط ترین هم، از مرور و تلاوت بی نیاز نمیشود،
چون ما تا محتاج قرآنیم.
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
# ولادت حضرت زینب(س)/ روز پرستار مسابقه طرح #اسوه به همین مناسبت فرخنده قابل توجه عزیزانی که نام
برگزیدگان طرح اسوه بمناسبت ولادت حضرت زینب س
🔆سرکار خانم زینب حمیدی
◀️استان فارس
🔆سرکارخانم زینب السادات موسوی
◀️استان یزد
جهت دریافت هدیه به ایدی ما مراجعه فرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 تلاوتی بسیار زیبا و تاثیرگذار
📖 سوره حشر، آيه ٢٢
💠 هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
🔶 اوست خدایی که جز او هیچ معبودی نیست، دانای نهان و آشکار است، او رحمان و رحیم است.
@goranketabzedegi
♦️ این بزرگوار "الیاس هاو" است، مخترع چرخ خیاطی. جالبه بدونید ایشون ایده ساخت چرخخیاطی رو در خواب کشف کرد!
🔻 به این صورت که در خواب، پادشاهی ۲۴ ساعت به الیاس فرصت داد تا یه وسیله بسازه که پادشاه لباساش رو با اون بدوزه یا اعدام بشه!
🔻 آقای هاو تو راه اعدام بود که نگهبانها برای ترسوندش، تکتک نیزههاشون رو به سمت سرش نشونه میرفتن، شاید باور نکنید ولی همین حرکت منجر به ساخت چرخخیاطی با سوزنی شد که مدام به یک نقطه ضربه میزنه!
🌍
#یک_لغت_قرآنی
🌟مباشرت:
از بُشره گرفته شده، یعنی پوست انسان و در کل، تمام اندام فیزیکی انسان را شامل میشود.
✍️در عَینُ الحَیات از حضرت علی علیه السَّلام آمده است: مباشرت دو دُبر (باسن) کفر به خداوند بزرگ است.
‼️یعنی حتی برخی جاها که زنان یا مردان مجبور میشوند برای عدم تماس فیزیکی به پشت حرکت کنند چه هم جنس باشد چه نباشد، تماس دو دُبر حرام است.
👶برخی والدین در زمان بازی با فرزندان باید مواظب باشند فرزندان روی باسن آنان ننشینند، یا اگر کسی کمر به کمر با کس دیگری میخواهد بخوابد باید از تماس دُبر مواظب باشد.
✨📖✨ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ (187 - بقره)
⚡️و نيز هنگامی كه در مسجدها اعتكاف میكنيد با زنان نياميزيد.
🔖این آیه خطاب به مردان است که در اعتکاف با زنان مباشرت نکنند، یعنی بدنشان بدون لباس یا با لباس، با هم تماس نگیرند.
📎به مشاور و وکیل یک سرمایهدار مباشر گویند. این به این معناست یکی از مشتقات بُشره، تبشیر و یا شادی که همان باز و بسته شدن پوست بخصوص پوست صورت زمان خنده را گویند. مباشر باید سعی کند با دقت در کارش بر ارباب خود تبشیر آورد و او را با ضرر و زیان غمگین نسازد.
@goranketabzedegi
#زنگ_تفریح
#حکایت_قرآنی
🗯پس انجیر کجا رفت ؟
➖گویند : ظریفی به در خانه خواجه ای بخیل آمد و چشم بر درز در نهاد.
دید که خواجه طبقی انجیر در پیش دارد و به رغبت تمام می خورد.
➖ظریف حلقه بر در زد خواجه طبق انجیر را در زیر دستار پنهان کرد و ظریف آن را دید.
➖پس برخاست و در بگشاد ظریف به خانه او آمد و بنشست
➖خواجه گفت: چه کسی هستی و چه هنری داری؟
➖گفت: مردی حافظ و قاریم و قرآن را به ده روش قرائت می کنم.
➖و فی الجمله آوازی و لهجه ای نیز دارم. خواجه گفت : برای من از قرآن، آیتی برخوان.
➖ظریف آغاز کرد که
((وَالزَّيْتُونِ،وَطُورِ سِينِينَ،وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ
/ قسم به زيتون و سوگند به طور سينين، و قسم به اين شهر امن (مكه). تین / 1))
➖خواجه گفت: ((وَالتِّينِ))کجا رفت؟
ظریف گفت: زیر دستار.
🔖پیام حکایت:((نکوهش دوستی مال و بخل .))
✨منبع : ر.ک لطائف الطوائف/308.محاضرات الادبار 2/367 . احیاء علوم الدین 4/702-703 کتاب
@goranketabzedegi
#یک_داستان_یک_پند
✍دو مرد هندو گازر (لباس شوی) بودند که در رود سند لباسهای مردم را میشستند. آنان از منزل مردم لباسهایشان را میگرفتند و در رود سند شسته و هنگام غروب بعد از خشک شدن تحویلشان میدادند.
پادرا مرد خداترسی بود و هر از گاهی از جیب لباسها سکه یا اسکناسی مییافت که آن را کنار میگذاشت تا شب به صاحب آن تحویل دهد. اما سونیل مردی بود که اگر سکهای مییافت که صاحب آن ثروتمند بود آن را برگشت نمیداد و فقط به فقراء برگشت میداد.
روزی پادرا در جیب شلواری سکهای یافت که لباس متعلق به مرد ثروتمندی بود. شب سکه را همراه لباس که برگشت داد صاحب لباس پادرا را انعام بزرگی بخشید که پادرا با آن در بمبئی خانهای بیست متری خرید و از خیابان و گذرخوابی رها شد.
سونیل از این اتفاق که برای پادرا افتاد تصمیم گرفت کاری کند. روزی ثروتمندی در بمبئی لباسی به او داد و سونیل موقع برگشت از جیب خودش سکهای در جیب شلوار گذاشت و به صاحب شلوار گفت: «این سکه یادش رفته بود...» تا او نیز بتواند انعامی بگیرد. ولی داستان برعکس شد. وقتی سکه را تحویل داد مرد ثروتمند مچ دست او را گرفت و گفت: «من ده سکه گم کردهام که تو یکی را دادی و مطمئن شدم بقیه هم در شلوارم مانده بود باید بقیه را هم بدهی....» و از سونیل شکایت برده و به جای دادن انعام، به جرم سرقت او را روانۀ زندان کرد.
پادار به سونیل زمان بدرقهاش به زندان گفت: «هرگز ریاکارانه و متظاهر به کار نیک مباش، بدان اگر کار نیکی را که برای خدا نکنی، کار شری برای تو شده و دامان تو را خواهد گرفت.»
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
💠| یــادت باشد #Part_25 نمی خواست یا نمی توانست زیاد توضیح بدهد. گفت اینجا همه چیز به ما میدن
💠| یــادت باشد
#Part_26
شنیدن این خبر برایم سنگین بود. خیلی ناراحت شدم ...
گفتم من با هر مأموریتی که رفتی مخالفت نکردم. نباید بدونم تو داری میری کشور غریب ..؟!
من منتظرم رزمایش دو روزه تموم بشه، تو برگردی ؛ اون وقت نباید بدونم تو داری میری سامرا، ممکنه یکی دو ماه نباشی ..؟
از لغوشدن پرواز به حدی ناراحت بود که اصلا حرفش نمی آمد، ولی من ته دلم خوشحال بودم. روی موتور هم که بودیم لام تا کام حرف نزد. تا چند روز حال خوبی نداشت ....
مأموریت های داخل کشور زیاد میرفت. از ماموریت های یکی روزه گرفته تا ده پونزده روزه. اکثرشان را هم به پدر مادر
حمید هم اطلاع نمیدادیم. این که نگران نشوند، ولی این اولین باری بود که حرف ماموریت طولانی خارج از کشور این همه جدی مطرح شده بود. عراق انتخاب خودش بود. گفته بودند برای رفتن مختار هستید. هیچ اجباری نیست. حتی خودتان می توانید انتخاب کنید که سوریه بروید یا عراق را انتخاب کرده بود. دوست داشت مدافع حرم پدر امام زمان در سامرا باشد.
یک مقدار پول داشتیم که برای ساخت خانه می خواستیم پس انداز کنیم .
حمید ، اصرار داشت که من حساب بانکی باز کنم و این پول به اسم من باشد. موقع خوردن صبحانه گفت امروز من دیرتر میرم تا با هم بریم بانک. یه حساب باز کن پولمون رو بذاریم اونجا. فردا روزی اتفاقی میفته برای من. حس خوبی ندارم. این پول به اسم تو باشه بهتره. راضی نشدم. گفتم یعنی چی که اتفاقی برای من میوفته اتفاقا چون می خوام اون اتفاق بد نیفته، باید بری به اسم خودت حساب باز کنی.
اصرار که کرد،قهر کردم. افتادم روی دنده ی لج تا این حرف ها از زبانش بیفتد ....
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
✒️ ادامه دارد....