eitaa logo
لاویا،🥺🇵🇸💔
382 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
631 ویدیو
10 فایل
"لاویا به معنی نوازش شدن😍 🥺🤍🫂 رمان های دلبر❤ عکس های دلبرانه❤💍 متن های عاشقانه :) تولد کانالون۱۴۰۰/۷/۸ من:) @kasiriiiof2020 https://harfeto.timefriend.net/16840927701495 حرف انتقادی در خدمتم 👀 ما اینجایم یک فضای از جنس عاشقانه ودلبری 💍
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🕊 ⭐️ ♨️ لطفا با دقت تا انتها بخوانید👌 👈(!) یه لات بود تو مشهد هم سگ خرید و فروش مےڪرد ، هم دعواهاش حسابـے سگے بود !! یہ روز داشت مےرفت سمت ڪوهسنگے براے دعوا (!) و غذا خوردن ڪہ دید یہ ماشین با آرم ”ستاد جنگهاے نامنظم“ داره تعقیبش مےڪنہ . 🌳شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فڪر ڪردے خیلے ؟!“ رضا گفت : برو ... بچہ ها ڪہ اینجور میگن ...!!!😡 چمران بهش گفت : اگہ مردے بیا بریم !!🤔 بہ بر خورد ، راضے شد و راه افتاد سمت جبهه ...! 👈 مدتے بعد .... ⭕️شهید چمران تو اتاق نشستہ بود ڪہ یہ دفعہ دید داره صداے دعوا میاد ..! چند لحظہ بعد با دستبند ، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن : ”این ڪیہ آوردے جبهہ ؟!“⁉️ ⚠️رضا شروع ڪرد بہ دادن اما چمران مشغول نوشتن بود ! وقتے دید چمران توجہ نمےڪنہ ، یہ دفعہ سرش داد زد : ”آهاے کچل با تو ام ...! “☹️🤨 ❤️یڪدفعہ شهید با سرش رو بالا آورد و گفت : ”بلہ عزیزم ! چے شده ؟ چیہ آقا رضا ؟ چہ اتفاقے افتاده ؟“ 👈رضا گفت : داشتم مےرفتم بیرون ڪہ سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد !!!! چمران : ”آقا رضا چے میڪشے؟!! برید براش بخرید و بیارید ....!“ 👈چمران و آقا رضا تنها تو سنگر ... 🔺رضا به چمران گفت : میشہ یہ دو تا فحش بهم بدے ؟! کِشیده اے ، چیزے؟!! شهید چمران : چرا ؟! رضا : من یہ عمر بہ هر ڪے بدے ڪردم ، بهم بدے ڪرده ....! تا حالا نشده بود بہ ڪسے فحش بدم و اینطورے برخورد ڪنہ .... شهید چمران : اشتباه فڪر مےڪنے ...! یڪے اون بالاست ڪہ هر چے بهش بدے مےڪنم ، نہ تنها نمےڪنہ ، بلڪہ با بهم جواب میده ! هِے آبرو بهم میده ..... تو هم یڪیو داشتے ڪہ هِے بهش بدے مےڪردے ولے اون بهت خوبـے مےکرده..! منم با خودم گفتم بذار یه بار یڪے بهم فحش بده و منم بهش بگم بلہ عزیزم ...! تا یڪمے منم مثل اون (خدا) بشم …! 😳رضا جا خورد !.... ..... رفت و تو سنگر نشست . آدمے ڪہ مغرور بود و زیر بار ڪسے نمےرفت ، زار زار مےڪرد ! 😭😭 تو گریہ هاش مےگفت : یعنے یڪے بوده ڪہ هر چے بدے ڪردم بهم ڪرده ؟؟؟؟ ✅ اذان شد ... رضا عمرش بود . رفت وضو گرفت . ..... سر نماز ، موقع قنوت صداے بلند شد !!!! وسط نماز ، صدای سوت اومد . پشت سر صداے خمپاره هم صداے زمین افتادن اومد ..... رضا رو خدا واسہ خودش جدا کرد ......! (فقط چند لحظہ بعد از ڪردنش😔) @gordan110
⭕️ 🎥 دوربین خدا😞 سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: «چی شده؟ چرا روزه‌ای؟» گفت: «دارم خودم رو تنبیه می‌کنم.» گفتم: «مگه چی‌کار کردی که خودت رو تنبیه می‌کنی؟» جوابی نداد. اصرار کردم و بالاخره گفت: «یادت هست اون روزی که بچه‌های تبلیغات لشکر با دوربین اومدن گردان ما؟» گفتم: «خب؟» گفت: «وقتی دوربین سمت من اومد، صاف نشستم و موهام رو مرتب کردم.» خندیدم و پرسیدم: «خب، اشکالی داره؟» آهی کشید و گفت: «بعد از مصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم ابراهیم، این مصاحبه‌ها رو مگه کی می‌بینه؟ آدم‌هایی مثل خودت؛ ولی با این حال خودت رو مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی؛ اما می‌دونی که سال‌هاست مقابل دوربین خدا قرار داری و هر طور که می‌خوای زندگی می‌کنی و هیچ‌وقت هم خودت رو جمع و جور نکردی؟ بنابراین خودم رو تنبیه می‌کنم.» «شــهـــیــد ابــــراهـــیـــمـــ مــحــمـــود» ♥️🕊 @gordan110
♥️🕊 ✍یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا و فاطمه به آغوش او پرید بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت او پرید چون می‌دانست من او را می‌گیرم اگر ما اینطور به خدا اعتماد‌داشتیم همه‌ مشکلاتمان حل بود. 🍀"توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ماست" |به‌نقل‌ازهمسر شهید مصطفی صدرزاره