eitaa logo
لاویا،🥺🇵🇸💔
384 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
631 ویدیو
10 فایل
"لاویا به معنی نوازش شدن😍 🥺🤍🫂 رمان های دلبر❤ عکس های دلبرانه❤💍 متن های عاشقانه :) تولد کانالون۱۴۰۰/۷/۸ من:) @kasiriiiof2020 https://harfeto.timefriend.net/16840927701495 حرف انتقادی در خدمتم 👀 ما اینجایم یک فضای از جنس عاشقانه ودلبری 💍
مشاهده در ایتا
دانلود
از بالای سرش،سرڪ مےڪشم و داخل اتاق را مےبینمـ. سعے مےڪنم شیطنت لحنم را ڪم ڪنم و همچنان جدے بہ نظر برسم :مہمون نمےخواے همسایہ؟ براے چند صدم ثانیہ سر بلند مےڪند و در چشمهایم خیره مےشود. مسته تیلہ هاے براق قہوه اےاش مےشوم ڪہ در این روشنایے ظہر،روشن تر بہ نظر مےرسد. سریع نگاهش را مےدزدد و ڪنار مےڪشد. آرام، "یا الله" مےگویم و وارد اتاق مےشومـ. نیڪے با چشمهاے گرد شده نگاهم مےڪند. سعے مےڪنم خنده ام را ڪنترل ڪنم:باید صندلهامو بیرون درمےآوردم؟ببخش همسایہ،حواسم نبود....ولے مطمئن باش تمیزه... خیالت راحت... با تعجب همچنان نگاهم مےڪند. حق دارد. حتے خودم هم نمےدانم چرا در ڪنار او،بہ جنبہ هاے دیگرے از درون مسیح پے مےبرم. اما باید خودم را ڪنترل ڪنمـ. مےترسم این وابستگے،بعدها ڪار دستم بدهد. مےگویم:نہار آماده است... حس مےڪنم چہرهاش دمغ مےشود: میل ندارم نباید خودم را ببازمـ. باید مثل یڪ فرمانده جنگے حواسم بہ اوضاع باشد. لحنم را جدے مےڪنم و دلخور،مےگویم: گفتے سرقولم باشم....هستم،خیالت راحت چشم از صورتم مےگیرد و گلهاے قالے را نگاه مےڪند. :_اما تو هم باید سر قولت باشے جا مےخورد،سرش را بالای مےآورد و سریع،پایین مےاندازد. آرام مےپرسد:چہ قولے؟ شمرده شمرده مےگویم:قول دادے تا وقتے اینجا هستے،با من غذا بخورے،سر یہ میز، یادت ڪہ نرفتہ ؟ مےخواهد اعتراض ڪند :+ولے آخہ پسرعمو... :_ولے و اما نداره،پاے قولے ڪہ دادے بمون، همونطور ڪہ توقع دارے من بمونم.... سرجایش بےحرڪت ایستاده. بہ نظرم،این سڪوت علامت موافقت است. بہ طرف در مےرومـ. یڪ لحظہ یاد چیزے مےافتم و برمےگردم '_طلا خبر نداره از قضیہ ے ما.. خواهشا تابلو نباش... آرام سر تڪان مےدهد. از اتاق بیرون مےآیم و بہ طرف نہارخوری مےرومـ. دلم براے دستپخت نیڪے تنگ شده... هرچند همین ڪنارهم غذاخوردنمان توفیق اجبارے است. طلا راست مےگوید،نیڪے واقعا لاغرتر شده. با این حربہ الاقل از غذاخوردنش مطمئن خواهم شد. حداقل روزے سہ بار ڪنارش مےنشینمـ. این دیدار هاے ڪوتاه، را بعد از دوهفتہ بہ غنیمت خواهم برد. دو هفتہ و بعد از آن،خط خوردن نام نیڪے از شناسنامہ ام و از آن بدتر،از زندگےام... چہ مدت ڪوتاهے... چقدر زود حریفت را مغلوب و بازنده ڪردے... باید بہ خاطر سپرد این جنگ را... همین خاطرا ِت ڪوتاِه مشترڪ مےشود سوغات جنگ... جنگ نابرابریِ یڪ جفت سپاِه چشمانش،با یڪ قل ِب بےنوا... براے یادگارے هم از این جنگ،قلب مجروحم را خواهم بردـ به قَلَــــم فاطمه نظری _______ @gordan110