eitaa logo
گردان ۳۱۳
1.8هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
78 فایل
یا اللّٰه . . . در هیـاهویِ بی‌صدایۍ ، برافراشتیم بیرقی را برای گم‌نکردنِ آرمان‌هایمان. . . شِنوای شُما . @khodadost_1 قَوانین و نُکات . @goordanh313
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ نگاه متعجب ما به هم گره خورد و مادر با گفتن: _حتماً آقا مجیده! به عبدالله اشاره کرد تا در را باز کند. عبدالله از جا بلند شد و در را باز کرد. صدای آقای عادلی را به درستی نمی‌شنیدم و فقط صدای عبدالله می‌آمد که تشکر می‌کرد. نگاه پرسشگر من و مادر به انتظار آمدن عبدالله به سمت در مانده بود تا چند لحظه بعد که عبدالله با یک ظرف کوچک شیرینی در دست و صورتی گشاده بازگشت. دیدن چهره خندان عبدالله، زبان مادر را گشود: _چه خبره؟ عبدالله ظرف بلورین شیرینی را مقابل ما روی فرش گذاشت و با خنده پاسخ داد: _هیچی، سلام علیک کرد و اینو داد دستم و گفت عیدتون مبارک! که همزمان من و مادر پرسیدیم: _چه عیدی؟!!! و او ادامه داد: _منم همینو ازش پرسیدم. بنده خدا خیلی جا خورد. نمی‌دونست ما سُنی هستیم.گفت تولد امام رضا (علیه‌السلام)!منم دیدم خیلی تعجب کرده، گفتم ببخشید، ما اهل سنت هستیم، اطلاع نداشتم. تشکر کردم و اونم رفت.» مادر لبخندی زد و همچنانکه دستش را به سمت ظرف شیرینی می‌بُرد، برایش دعای خیر کرد: _ان شاء الله همیشه به شادی! و با صلواتی که فرستاد، شیرینی را در دهانش گذاشت. شاید احساس بهجتی که به همراه این ظرف شیرینی به جمع افسرده ما وارد شده بود، طعم تلخ بدخلقی پدر را از مذاق مادر بُرد که بلآخره چیزی به دهان گذاشت و شاید قدری از ضعف بدنش با طعم گرم این شیرینی گرفته شد که لبخندی زد و گفت: _دستش درد نکنه! چه شیرینی خوشمزه‌ایه! ان شاء الله همیشه دلش شاد باشه! کلام مادر که خبر از عبور آرام غم از دلش می‌داد، آنچنان خوشحالم کرد که خنده بر لبانم نشست. با دو انگشت یکی از شیرینی‌ها را برداشته و در دهانم گذاشتم. حق با مادر بود؛ آنچنان حلاوتی داشت که گویی تا عمق جانم نفوذ کرد. عبدالله خندید و با لحنی لبریز شیطنت گفت: _این پسره می‌خواست یه جوری از خجالت غذاهایی که مامان براش میده دربیاد، ولی بدجوری حالش گرفته شد! وقتی گفتم ما سُنی هستیم، خیلی تعجب کرد. ولی من حسابی ازش تشکر کردم که ناراحت نشه. مادر جواب داد: _خوب کاری کردی مادر! دستش درد نکنه! حالا این شیرینی رو به فال نیک بگیرید! و در مقابل نگاه منتظر من و عبدالله، ادامه داد: _دیگه اخم‌هاتون رو باز کنید. هر چی بود تموم شد. منم حالم خوبه. سپس رو به من کرد و گفت: _الهه جان! پاشو سفره رو پهن کن، صبحونه بخوریم! انگار حال و هوای خانه به کلی تغییر کرده بود که حس شیرین تعارفی همسایه، تلخی غم دلمان را شسته و حال خوشی با خودش آورده بود! ظرف کوچکی که نه خودش چندان شیک بود و نه شیرینی‌هایش آنچنان مجلسی، اما باید می‌پذیرفتم که زندگی به ظاهر سرد و بی‌روح این مرد شیعه غریبه توانسته بود امروز خانه ما را بار دیگر زنده کند! ❤ 🍃❤ ❤🍃❤ 🍃❤🍃❤ ❤🍃❤🍃❤ 🍃❤🍃❤🍃❤ ❤🍃❤🍃❤🍃❤
۵ بهمن ۱۴۰۱
گردان ۳۱۳
• حجاب استایل چیست.. 📵🤨 #قسمت_هشتم ۱. یا میل به دیده شدن پــــیــــروز مــیشه.. 🤷‍♀ ۲. یا میل به ح
حجاب استایل چیست.. 📵🤨 وقتی دیده شدن بشه اولویت، بقیه چیزها میره اولویت بعدی..! درواقع برای حجاب استایل ها مثل بقیه بلاگر ها که تبلیغ استایل میکنند باز هم دیده شدن مطرحه.. (لایک شما مهم تره) 🙄😏 فقط مخاطب این دو طیف باهم فرق میکنند، مثلا ممکنه یک حجاب استایل دقیقا تبلیغ یک زندگی لاکچری و پر زرق و برق کنه اما در پوست یک آدم مذهبی محجبه باشه.. ❌😕 [وقـــتـــی دیـــده شـدن بــشــه اولــویــت هــمه چـــیز حتی ، واجـــبات و مـــستحبات دینی تابع اون دیده شدن مـــیشه...] 🤭 مثلا : ممکنه یک حجاب استایل بره اما تو بین الحرمین آهنگی رو گوش بده که اصلا محتوای مذهبی نداره..! درواقع براش فرقی نداره که کجا بره و چه آهنگی گوش بده.. 👀😄 مُـــــــــــهــــــــــــــم ❌✋ لایک ها و کامنت هاست..! ... 🌸 •
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳