eitaa logo
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
3هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
60 فایل
💠بسم رب المهدی فاطمه💠 آغازمـون: خـیلی وقــت پایـانمـون:شھادت .. -کپےهمہ‌جوره‌حلالت‌رفیق، هدف‌ماچیزدیگری‌ست یکی از خادمین: @YA_Ruqiya315 انتقادات و پیشنهادات: https://daigo.ir/secret/4822606741
مشاهده در ایتا
دانلود
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 چند ساعت پیش/حال و هوای حرم حضرت ابوالفضل العباس
یه جوری زندگی‌کن که بعد مردنت بگن با ذکر رفت...
🏴 شب هشتم 😭محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام از جوانان اهل بيت پيغمبر اول كسى كه موفق شد از اباعبدالله الحسین علیه السلام كسب اجازه كند، فرزند جوان و رشيدش على اكبر بود كه خود اباعبدالله درباره اش شهادت داده است كه از نظر اندام و شمايل، اخلاق، منطق و سخن گفتن، شبيه ترين فرد به پيغمبر بوده است. اين جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدر جان! به من اجازه جهاد بده. درباره بسيارى از اصحاب، مخصوصا جوانان، روايت شده كه وقتى براى اجازه گرفتن نزد حضرت مى آمدند، حضرت به نحوى تعلل مى كرد، ولى وقتى كه على اكبر مى آيد و اجازه ميدان مى خواهد، حضرت فقط سرشان را پايين مى اندازند. جوان روانه ميدان شد. نوشته اند اباعبدالله چشمهايش حالت نيم خفته به خود گرفته بود: «ثم نظر اليه نظر ائس» به او نظر كرد مانند نظر شخص نااميدى كه به جوان خودش نگاه مىكند. نااميدانه نگاهى به جوانش كرد، چند قدمى هم پشت سر او رفت. اينجا بود كه گفت: خدايا! خودت گواه باش كه جوانى به جنگ اينها مى رود كه از همه مردم به پيغمبر تو شبيه تر است. جمله اى هم به عمر سعد گفت، فرياد زد به طورى كه عمر سعد فهميد: «يابن سعد قطع الله رحمك» خدا نسل تو را قطع كند كه نسل مرا از اين فرزند قطع كردى. بعد از همين دعاى ابا عبد الله، دو سه سال بيشتر طول نكشيد كه مختار عمر سعد را كشت. اين طور بود كه على اكبر به ميدان رفت. مورخين اجماع دارند كه جناب على اكبر با شهامت و از جان گذشتگى بى نظيرى مبارزه كرد. بعد از آن كه مقدار زيادى مبارزه كرد، آمد خدمت پدر بزرگوارش (كه اين جزء معماى تاريخ است كه مقصود چه بوده و براى چه آمده است؟) گفت: پدر جان «العطش»! تشنگى دارد مرا مى كشد، سنگينى اين اسلحه مرا خيلى خسته كرده است، اگر جرعه اى آب به كام من برسد نيرو مى گيرم و باز حمله مىكنم. اين سخن، جان اباعبدالله را آتش مى زند، مى گويد: پسر جان! ببين دهان من از دهان تو خشكتر است، ولى من به تو وعده مى دهم كه از دست جدت پيغمبر آب خواهى نوشيد. اين جوان مى رود به ميدان و باز مبارزه مى كند. مردى است به نام حميد بن مسلم كه به اصطلاح راوى حديث است، مثل يك خبرنگار در صحراى كربلا بوده است. البته در جنگ شركت نداشته ولى اغلب قضايا را او نقل كرده است. مىگويد: كنار مردى بودم. وقتى على اكبر حمله مى كرد،همه از جلوى او فرار مى كردند. او ناراحت شد، خودش هم مرد شجاعى بود، گفت:قسم مى خورم اگر اين جوان از نزديك من عبور كند داغش را به دل پدرش خواهم گذاشت. من به او گفتم: تو چكار دارى، بگذار بالاخره او را خواهند كشت. گفت: خير. على اكبر كه آمد از نزديك او بگذرد، اين مرد او را غافلگير كرد و با نيزه محكمى آنچنان به على اكبر زد كه ديگر توان از او گرفته شد و چون خودش نمىتوانست تعادل خود را حفظ كند دستهايش را به گردن اسب انداخت، و چون خون جلوی چشمان اسب را گرفته بود اسب بجای اینکه به سمت خیمه ها برگردد به سمت لشکر دشمت حرکت کرد... اينجاست كه جمله عجيبى نوشته اند: «فاحتمله الفرس الى عسكر الاعداء فقطعوه بسيوفهم اربا اربا»😭😭😭 یا حسین😭 🏴🖤 Ꭻ᥆Ꭵᥒ:⇩🇮🇷🖤🏴 ➳  [ @gordan_sarallah2 ]
رفیق نماز شبت
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
رفیق نماز شبت
بیداری؟! می‌دونم شاید کار داشته باشی سرت تو گوشی باشه، درس داشته باشی و... ازت می‌خوام بدون اینکه به بعدش فکر کنی بلند شی یه وضو بگیری چند رکعت نماز شب بخونی! همون جا تو رخت خوابت روبه قبله بشین و چند رکعت به جا بیار! ببینم چی کار میکنی ها! 🏴🖤 Ꭻ᥆Ꭵᥒ:⇩🇮🇷🖤🏴 ➳  [ @gordan_sarallah2 ]
من حواسم به خودم بود.. 🏴🖤 Ꭻ᥆Ꭵᥒ:⇩🇮🇷🖤🏴 ➳  [ @gordan_sarallah2 ]
میدونید ماجرای شهادت ‎محمد محمدی چی بود؟😔 دم در نانوایی دست یه خانومی میخوره به آینه‌بغل یه ماشین، راننده میاد بیرون توهین خیلی بدی به اون خانوم میکنه. شهید محمدی به راننده که یه لات بی‌سروپا بوده میگه این چه حرفیه به ناموس مردم میزنی و پشت سر اون خانوم درمیاد...🥹 اون لات بی‌سروپا که تو محل روش کم شده بود میره و یه ساعت بعد با یه عالمه اراذل میاد دم در خونه شهیدمحمدی. شهید رو میکشونن پایین و ده‌نفری میریزن سرش و آخرش با ضربات چاقو از پا میندازنش. شهیدمحمدی تو بیمارستان تموم میکنه و به شهادت میرسه.❤️‍🩹 شهید ‎امر به معروف محمد محمدی... 🏴🖤 Ꭻ᥆Ꭵᥒ:⇩🇮🇷🖤🏴 ➳  [ @gordan_sarallah2 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت قاتل حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام مرة بن منقذ عبدی از یاران امیرالمومنین علیه‌السلام در جنگ جمل بود اما در جریان عاشورا در سپاهیان عمرسعد قرار گرفت و او را قاتل حضرت علی‌اکبر علیه‌اسلام می‌دانند که در زیارت عاشورا هم مورد لعن قرار گرفته.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مراقب باشیم عاقبت ما چنین نشود... 👈ضحاک بن عبدالله مشرقی کسی که طبق بعضی اخبار از شش ماه قبلِ عاشورا ،پشت امام زمانش نماز خوانده بود و همراه امام (ع) بود،به کربلا آمد و جنگید ،تا ظهر عاشورا ،اما... عاقبت بخیری با امامش را از دست داد. ▪️او‌ ظهر عاشورا و پس از شهادت همه‌ی اصحاب امام ، خدمت امام آمد و گفت: ای پسر پیامبر! با هم قرار گذاشته بودیم که تا وقتی مدافعی داری من هم دفاع کنم، اینک که مدافعان کشته شده اند، مرا اجازه بده که بروم، امام آزادش گذاشت. ▪️او که تا دقایق پایانی حماسه عاشورا در کنار امام شمشیر زد و شماری از لشکریان خصم را از پای درآورد و از نزدیک شاهد صحنه مظلومیت خاندان رسالت بود، چگونه بر عاقبت نیکوی خود پشت پا زد و خود را از فیض شهادت در رکاب سالار شهیدان محروم ساخت! آری، او به دنیا دل بسته بود و اسبش نیز وسیله پیوند مجدد او به این زندگی ناپایدار و گذرا گردید ... ▫️انتشار با شما 🙏🥀 🏴
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیالوگ این بود : برو بگو خود امام حسین بیاد تمرین میکردیم خسروشکیابیی دیالوگ را نمیگفت چند بار گفتم : تکرارش کن گفت : مگر به من شک داری؟ سرِ صحنه میگویم رفتیم سر صحنه رسیدیم به این جمله نمی توانست بگوید گفت : من با امام حسین شوخی نمیکنم گفتم : خسرو دیالوگ است ، فیلم خراب میشود قبول نمیکرد ساعت ها با او صحبت کردیم اخرش هم دیالوگ را اینگونه تکرار کرد : بگویید خود آقا بیاید... رحمت خدا بر آقا امام حسین و هرکس او را احترام میکند💔💔💔
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره کورش زارعی از بازی در نقش شمر 🔹کوروش زارعی: یکی از تماشاگران وسط نمایش خورشید کاروان ناسزاگویان روی سن آمده بود تا مرا خفه کند! مادرم در میان تماشاگران به بقیه می‌گفت این پسر من است او را نفرین نکنید