eitaa logo
عاشقان حضرت زینب کبری(س) ابوزیدآباد
165 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
996 ویدیو
35 فایل
در این کانال اطلاع رسانی حوزه بسیج خواهران ابوزیدآباد وبخش کویرات انجام می گردد پیشنهاد میدهم ما را دنبال کنید ارتباط با ادمین @delaram1104 اصلی @Ya_zeinab44 روابط عمومی فرهنگی هنری @Ya_hazrate_masume تعلیم و تربیت @safy1366
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ، همسر زنی بسیار زیبا بود، وقتی که همراه همسر خویش به سفری میرفت، چون ابراهیم مردی غیور بود، همسرش(ساره) را در صندوقی جای داد تا از چشم بیگانگان در امان ماند. ❇️ولی در بین راه به مملکتی رسیدند که یکی از سلاطین عرب بر آن حکومت میکرد، در مرز آن کشور کمرکچی متوجه صندوق شد و هنگامی که ساره را در آن یافت به پادشاه خبر رساند. شاه آن دو را احضار کرد و وقتی که چشمش به جمال خیره کننده ساره افتاد، بی اختیار دستش را به سمت او برد. ❇️ که معدن غیرت و سرچشمه حمیت بود، سخت ناراحت شد و روی از آنها برگرداند و گفت : خداوندا! دست این مرد را از حرم من کوتاه کن. دست شاه مثل چوب خشک شد و به ابراهیم علیه‌السلام گفت : آیا خدای تو دست مرا خشکاند؟ ❇️ابراهیم گفت: آری خدای من غیور است و کار حرام را دشمن میدارد. شاه گفت : پس از خدای خود بخواه که دست مرا سالم گرداند و من متعرض حرم تو نخواهم شد. ابراهیم دعا کرد و دست پادشاه به حالت اول برگشت و هیبت در دل او نشست, او را احترام و تکریم بی اندازه کرد و را به عنوان کنیزی به ساره بخشید و گفت : اکنون به هر کجا خواهید، بروید. 📒 قصه‌های (سید محمد صحفی) 💠💠💠‌ کانال رسمی دارالقرآن مسجد مقدس جمکران @quran_jamkaran