eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
557 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #گریز_زیارت_عاشورا ... وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ
۳. آشنایی با تاریخ، عامل تسلّی است: «مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا- فَانْتَقَمْنا- نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ». ۴. ابتدا کار فرهنگی و ارشاد، سپس برخورد با مجرمان: «فَجاؤُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَانْتَقَمْنا». ۵. مخالفان انبیا، مجرمانی محکوم و مغلوب هستند: «فَانْتَقَمْنا- أَجْرَمُوا». ۶. انتقام از مجرم، یکی از مصادیق نصرت مؤمنان است: «فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا- نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ». ۷. پیروزی مؤمنان، وعده ی قطعی خداوند است (گرچه در ظاهر شهید شوند ولی به هدفشان می رسند): «کانَ حَقًّا عَلَیْنا». ۸. هرچند انسان از خدا طلبی ندارد؛ ولی خداوند یاری مؤمنان را بر خود لازم کرده است: «حَقًّا عَلَیْنا».   آیه سوم   «وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص، حیات (و زندگی نهفته) است. باشد که شما تقوا پیشه کنید».   نکته ها   ۱. گویا آیه در مقام پاسخ به یک دسته ایرادهایی است که به حکم قصاص، به ویژه از سوی روشنفکر نمایان مطرح می شود. قرآن می فرماید: حکم قصاص برای جامعه انسانی تأمین کننده حیات و زندگی است. قصاص یک برخورد و انتقام شخصی نیست، بلکه تأمین کننده امنیّت اجتماعی است. در جامعه ای که متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیت از بین می رود، آنچنان که گویا آن جامعه مرده است. چنانکه در پزشکی، کشاورزی و دامداری، لازمه حیات و سلامت انسان، گیاه و حیوان از بین بردن میکروب ها و آفات است.   ۲. اگر به بهانه اینکه قاتل هیجان روانی پیدا کرده، او را رها کنیم، هیچ ضمانتی نخواهد بود که در جنایت های دیگر این بهانه مطرح نشود، چون تمام جنایتکاران در سلامت، آرامش روحی و فکری دست به جنایت نمی زنند. بنابراین، تمام خلافکاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز باید به جنگل تبدیل شود تا هرکس بر اثر هیجان و دگرگونی های روحی و روانی بتواند هرکاری را انجام دهد. گمان نکنیم که دنیای امروز، دنیای عاطفه و نوع دوستی است و قانون قصاص، قانونی خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست. اسلام در کنار حکم قصاص، اجازه عفو و اخذ خون بها داده تا به مصلحت اقدام شود.   ۳. توجیهاتی مانند اینکه از مجرمان و قاتلان در زندان با کار اجباری به نفع پیشرفت اقتصادی بهره گیری می کنیم، قابل قبول نیست. چون این برنامه ها، تضمین کننده امنیت عمومی نیستند. اصل، مقام انسانیت و جامعه عدالت پرور است، نه دنیای پرخطر همراه با تولید بیشتر، آن هم به دست جنایتکاران و قاتلان!   ۴. از آنجا که قانون قصاص، ضامن عدالت، امنیت و رمز حیات جامعه است، در پایان این آیه می فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» یعنی اجرای این قانون، موجب خودداری و جلوگیری از بروز قتل های دیگر است.   ۵. اجرای عدالت، تضمین کننده حیات جامعه است: «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ».   ۶. تعادل میان رأفت و خشونت لازم است. خدایی که رحمن و رحیم است، قصاص را رمز حیات می داند: «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ».   ۷. حذف عنصر خطرناک، یک اصل عقلانی است: «یا أُولِی الْأَلْبابِ».   ۸. زود قضاوت نکنید. ممکن است در برخورد سطحی، قصاص را امر خوبی ندانید ولی با خرد و اندیشه در می یابید که قصاص رمز حیات است: «یا أُولِی الْأَلْبابِ».   ۹. تقوا و دوری از گناه، فلسفه احکام دین است. چه احکام عبادی و چه قضایی: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».   ۱۰. قصاص، سبب بازداری مردم از تکرار قتل است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».   منبع: شرح قرآنی - محسن قرائتی 📚 ... وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد ص ... وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ....
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. در روایات از امام مهدی (عج) به عنوان خونخواه امام حسین (ع) و منتقم واقعه دردناک کربلا تعبیر می شود
. «أَیْنَ صَاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَهِ الْهُدَی أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا؛ کجاست صاحب روز پیروزی و گسترنده پرچم هدایت؟ کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا؟»   در این دو فراز به ویژگی های دیگر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و حکومت جهانی وی اشاره شده است. یکی اینکه، امام صاحب روز فتح است و دیگری آنکه، پراکندگی و تفرقه مردم را اصلاح می فرماید. درباره اصلاح تفرقه قبلاً سخن گفتیم؛ اما درباره روز فتح در قرآن کریم آمده است: «وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِین قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ كَفَرُوا إِیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ؛ و کفّار می پرسند: اگر راست می گویید، این پیروزی (شما) چه زمانی است؟ بگو: (بدانید که در) روز پیروزی، ایمان آوردنِ کسانی که کفر ورزیدند به حالشان سودی نخواهد داشت و به آنان مهلت داده نخواهد شد».   نکته ها   ۱. امام صادق عليه‌السلام در تفسیر این آیه فرمود: «یَوْمُ الْفَتْحِ یَوْمٌ تُفَتَّحُ الدُّنْیَا عَلَی الْقَائِمِ؛ روز فتح روزی است که دنیا به دست حضرت قائم فتح می شود».   ۲. آری ایمان، در لحظه اضطرار سودی ندارد: لا یَنْفَعُ ... إِیمانُهُمْ. در بخشی از آیه ۱۵۸ سوره انعام نیز می خوانیم: «یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّكَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً؛ روزی که بعضی از نشانه های پروردگارت بیاید کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا در مدّت ایمان خود کار خیری را کسب نکرده، ایمان آوردنش سودی ندهد». جالب این است که امام صادق عليه‌السلام درباره آن فرمود: آیات عبارت از ائمّه است و آیت منتظره، حضرت قائم عليه‌السلام است و در روز ظهورش که با شمشیر بپاخیزد، ایمان کسی که پیشتر ایمان نیاورده باشد، به وی سود نرساند، گرچه به پدران گذشته وی ایمان آورده باشد.   ۳. گرچه مهلت دادن از سنّت های الهی است: «أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً»؛ ولی آن هم دارای حدّ و مرزی است: «وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ». ................ یادت نرود همیشه فردایی هست در قلب کویر؛ آب گوارایی هست گر موج زند جهان ز نامردی‌ها نومید نباش، عزیز زهـرایی هست .
. آبرومندی و آبروداری منبر ۲۰ دقیقه ای🕙 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ☑️مقدمه یکی از موضوعات اخلاقی مهم و دارای اولویت که باید در جلسات ایمانی از آن حرف زده شود موضوع آبرو و حرمت مؤمن است . ➖«آبرو» از دو کلمه «آب» و «رو» تشکیل شده است. در عربی « ما الوجه» به همان معنا به کار رفته است ؛ ➖ در قرآن و حدیث و کتب اخلاقی، تحت عناوین مختلف از قبیل عفت وتعفف ، وجه و وجاهت، حرمت مؤمن،  غیبت و بهتان در این خصوص بحث صورت گرفته است. ➖ از آن جایی که قرآن کریم، انسان را موجودی برخوردار از کرامت و شرافت ذاتی دانسته: «وَ لَقد کَرّمنا بَنی ءَادَم» پس  گرامی داشت انسان یک تکلیف الهی است که می طلبد افراد با ایمان همواره و به طور طبیعی درمقابل هر آن‌چه حرمت خود یا دیگری را تهدید می کند، عکس‌العمل‌نشان‌ دهند. ➖خداوند ملاک اعتبار و آبرومندی انسان را در تقوا دانسته است؛ » إنَّ أکرَمَکُم عِنداللّهِ أتقیـکُم.» گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! ➖یکی از بالاترین سرمایه های انسان ها، آبرو است. هر انسانی از آشکارشدن ضعف ها و عملکردهای زشت خود در هراس است. از دست رفتن وجهه و آبرو، سرآغاز بسیاری از هنجارشکنی ها، بزهکاری ها و گناهان است. ➖ آبروداری در تعالیم اسلام هم تکلیف خود انسان است و هم حقی است که بر دیگران دارد. پس بحث آبرو را در دو محور آبرومندی و آبروداری میتوان تصور کرد به این معنا که انسان نسبت به حفظ آبروی خویش مکلف است و ما از این مهم با عنوان آبرو مندی تعبیر کردیم و از عبارت آبرو داری تکلیف اخلاقی و اسلامی حفظ آبروی دیگران را قصد کرده ایم . ➖ تکلیف اجتماعی در خصوص آبروداری در سه مرحله قابل تصور است چنانچه نقطه مقابل آن یعنی رذیله آبرو ریزی نیز در سه مرحله قابل تصور است؛ ➕ دغدغه آبروی افراد ➖نقشه کشی برای آبروی افراد ➕سعی در حفظ آبروی افراد ➖اقدام به آبرو ریزی افراد ➕ اقدام به اعاده حیثیت ➖ممانعت از اعاده حیثیت ☑️نکته ای تفسیری إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ کسانی که دوست دارند زشتیها( در مورد نوامیس افراد) در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید! ➖فیلسوف بزرگ جهان تشیع جناب ملا صدرا در توضیح آیه فوق نکته جالب نوشته اند؛ خداوند در این آیه نه برای تشییع فاحشه (آبرو ریزی) بلکه برای دوست داشتن تشییع فاحشه وعده عذاب داده است؛ چرا که کسی که قوه عاقله را در گناه به کار می برد قباحت کار ش نسبت به کسی که قوه شهوت و غضب را در گناه به کار گرفته بیشتر است چون قوه عقل برای خداوند عزیز و مقدس است و کسی که آن را در گناه به کار بگیرد قبحش بیشتر است. ➖به نظر می آید هر دوست داشتنی از مقوله نیت نیست تا گفته شود طبق احادیث برای نیت گناه، گناهی نیست، زیرا آن احادیث، مربوط به گناهانى است که عمل خارجى دارد، و نیت، مقدمه آن است مانند: ظلم، دروغ و غصب حقوق، نه گناهانى که ذاتاً جنبه درونى دارند و عمل قلبى محسوب مى شود، (مانند شرک و ریا و کتمان شهادت و حب و بغض). و برخی نیت ها زمينه گناه را فراهم مي کند و به روح و روان انسان صدمه مي زند و تاريکي در اطراف روان و روح انسان ايجاد مي کند. 🔴مجازات برای آبرو ریزی خداوند ،برای آبروریزی و متّهم کردن دیگران علاوه بر عذاب اخروی ، مجازات شلاق ، در نظر گرفته است؛ نظیر آیه حدّ قذف : «والّذینَ یَرمُونَ المُحصَنـتِ ثُمَّ لَم یأتوا بِأربَعةِ شُهداء فاجلِدوهُم ثَمـنینَ جَلدَةً و لاتَقبَلوا لَهم شَهـدةً أبداً و أولـئِک هُمُ الفـسِقونَ؛   و کسانی‌که به زنان شوهردار نسبت زنا می‌دهند؛ سپس چهار گواه نمی‌آورند، هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچ‌گاه شهادتی از آنان نپذیرید و اینان خود فاسقند». ➖«قذف» اتهام  زنا و لواط است.قذف در لغت به معنای پرتاب کردن با سنگ، سخن و... است.گفته شده کسی که قذف می‌کند در واقع نسبت ناروایی به سوی دیگری پرتاب می‌کند. ➖در تفسیر نمونه، می نویسد: هدف از اجرای حد قذف حفظ آبروی انسان‌ها و جلوگیری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی قذف است. اگر افراد فاسد در صورت اتهام و نسبت ناروا به دیگران، مجازات نشوند، آبرو و حیثیت مردم در معرض خطر قرار می‌گیرد و موجب بدبینی مردم نسبت به یکدیگر و فروپاشی خانواده‌ها می‌شود.(۱) 🔻 ادامه دارد 👇
نکته: آبرو ریزی مجاز در کتب اخلاق اسلامی تحت عنوان «مسوغات‌غیبت» مواردی را بر شمرده اند که غیبت کردن و حتی بردن آبرو در آن موارد جایز است. متجاهر به فسق یعنی کسی که آشکارا و بی مهابا فحشا و منکرات مرتکب می شود و در واقع آبرویی ندارد که ریخته شود در این مورد بیان سخنی که مشتمل بر بی آبرویی است اشکال ندارد. همین طور ستمگر و خائن به حقوق مردم که مثلا به عنوان کارگزار حکومت به مردم ستم می کند در مواردی، بیان معایب چنین شخصی در جهت تظلم و جلوگیری از ظلم به عموم اشکال ندارد. ا ꧂ آبــــرو داری در قرآن کریم꧁ ➖ خداوند ﷻ در قرآن کریم مومنان را ازهرگونه قضاوت درباره دیگران بدون علم و آگاهی ممنوع کرده است، چنان که فرمود:« ولاتقفُ ما لیس لک به علمُ انّ السّمع و البَصرَ والفؤاد کلّ اولئک کان عنهُ مسئولاً» چیزی را که به آن علم و آگاهی نداری دنبال مکن زیرا گوش و چشم و دل ، همه در پیشگاه خدای متعال مورد سوال خواهد گرفت. ➖در آیاتی از سوره نور مومنان را نسبت به سخن گفتن درباره تهمت های ناروا نسبت به افراد بر حذر داشته است؛ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ. چون [که آن تهمت بزرگ را] زبان به زبان از یکدیگر می گرفتید و با دهان هایتان چیزی می گفتید که هیچ معرفت و شناختی به آن نداشتید و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.[ نور/۱۵] ➖در ادامه آیه فوق سکوت مؤمنان در برابر سخنان آبرو زیر نکوهش فرمود و به مؤمنان تکلیف فرمود که اگر دیدی دارند با آبروی افراد بازی می‌کنند ساکت نباش و از آبروی مومن دفاع کن وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَكَ هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ  و چرا وقتی که آن را شنیدید نگفتید: ما را نسزد [و هیچ جایز نیست] که به این تهمت بزرگ زبان بگشاییم، شگفتا! این بهتانی بزرگ است.[ نور/۱۶] ا ꧂ آبــــرو داری در احــادیث꧁ ❁پیامبر صلی‌الله علیه و آله : اِنَّ حُرمَةَ عِرض المُؤمِنِ كَحُرمَةِ دمِهِ و مالِهِ. حرمتِ حیثیت و آبروی مؤمن همانند حرمتِ جان و مال اوست. 📗لئالی الاخبار، ج ٥، ص ٢٢٦ ❁پیامبر صلی‌الله علیه و آله: مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ كانَ لَهُ سبعونَ اَلفَ حجابٍ مِنَ النّار. کسی که از حیثیت و آبروی برادر دینی خود دفاع کند برای او هفتاد هزار سپر از آتش جهنم خواهد بود. 📗بحار، ج ٧٥، ص ٢٥٣ ❁امیرالمؤمنین علیه السلام : لاتَفَعَلْ ما یَشینُ العِرضَ والاِسم. هیچ‌وقت به كاری كه باعث بدنامی و لطمه زدن به حیثیت تو می‌شود اقدام مكن. 📗فهرست غرر، ص ٢٤٢. ❁ امام محمدباقرعلیه‌السلام: مَن اُذِلَّ عِندَهُ مُؤِمنُ وَ هُوَ یَقدِرُ علی أن یَنصُرَهُ فَلَم یَنصُرْهُ اَذَلَّهُ اللهُ یَومَ القِیامةِ عَلی رُؤُسِ الخلائِق. كسی كه در نزد او یك مؤمنی خوار و محقّر گردد و او بتواند وی را یاری دهد و یاری نكند خداوند او را در روز قیامت در برابر همة خلایق خوار و ذلیل خواهد نمود. 📗لئالی‌الاخبار، ج ٥، ص ٢٣١ ❁امام صادق علیه السلام: المؤمنُ اعظمُ حرمه من الکعبه حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است. 📗خصال، ص۲۷. ❁امام جعفرصادق علیه‌السلام»: شَرفُ المؤمِنِ صلاتُهُ بِاللّیلِ وَ عِزُّ المؤمِنِ كَفُّهُ عَن اَعراضِ النّاسِ. شرافت مؤمن در نماز شب خواندن او و عزّت و بزرگی او در عدم تَعرّض به حیثیت دیگران است. 📗فروع کافی، ج ٣، ص ٤٨٨ ❁امام جعفرصادق علیه‌السلام: مَن رَوی مُؤْمِنٍ رِوایَةً یُریُدبِها شَینَهُ وَ حَدْمَ مُروُءَ تِهِ لِیَسقُطَ مِن أَعیُنِ النّاسِ، اَخرَجَهُ اللهُ عَزَّ وجَلَّ مِن وِلایَتِهِ الی وِلایَةِ الشّیطانِ. هركس داستانی نقل كند و قصدش ظاهر ساختن بدی‌ها و ریختن آبروی مؤمنی باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد خداوند متعال ولایت خود را از او برمی‌دارد و ولایت شیطان را جایگزین آن می‌نماید. 📗ثواب و عقاب‌الاعمال، ص ٥٤٧ ❁امام جعفرصادق علیه‌السلام: قال رسول‌الله (ص): قال الله تبارک و تعالی: مَن اَهان لی ولیا فقد ارصد لمحاربتی؛ امام صادق (ع) فرمود که رسول خدا فرمودند: خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است. 📗الکافی، ج ۲، ص ۳۵۱. .
اراهـــــکارهای حفــــــــــظ آبرو꧁ 🔻چنانچه در اوایل بحث گفته شد انسان هم برای حفظ آبروی خود هم برای حفظ آبروی افراد تکلیف دارد، در این قسمت نکاتی به عنوان راهکارهای حفظ آبروی خود و دیگران تقدیم می شود🔺 🔹پرهیز از مواضع تهمت انسان باید حرمت خود را پاس بدارد و به امید پرده پوشی دیگران، خویشتن را آماج تهمت و غیبت و سوءظن و تحقیر دیگران قرار ندهد. ➖امام صادق (ع)فرمود: «مَن دَخَلَ مَوضِعاً مِن مِواضِع التُهمة فَاتُّهِمَ لایلومَنَّ إلّا نَفسَه» هر کس به مکان تهمت خیز وارد شود و متهم شود، جز خودش کسی را شماتت نکند».(۲) 🔹تمرین رازداری ➖امیرمؤمنان(ع) فرمود:« سِرُّكَ أسِيرُكَ فإن أفشَيتَهُ صِرتَ أسِيرَهُ». راز تو اسیر توست . اگر آن را فاش كنى تو اسیر او خواهى شد .(۳) ➖و فرمود : «اُبْذُلْ لِصَدِيقِكَ كُلَّ المَوَدَّةِ و لا تَبذُلْ لَهُ كُلَّ الطُّمَأنِينَةِ» . هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن ، اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز .(۴) ➖به قول سعدی خامشی به که ضمیر دل خویش به کسی گویی و گویی که: مگوی ای سلیم! آب ز سرچشمه ببند که چو پر شد، نتوان بستن جوی ➖به فرموده امام رضا(ع) حفظ اسرار را باید از خدا آموخت ؛ «فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ...» ».خداوند بیش و پیش از هرکس، از اعمال، حالات، رفتار، عیوب و گناهان بندگانش باخبراست، اما ... حلم و بردباری و پرده‏پوشی و رازداری او بیش از همه ‏است.(۵) ➖خلاصه اینکه بی احتیاطی و بی مبالاتی و زیاده روی در سخن موجب تخریب آبرو و شخصیت انسان است. «إذا أرادَاللهُ بِعَبدٍ خِزیاً أجری فَضیحتَهُ علی لسانه»؛ اگر خدا رسوایی کسی را بخواهد او را به وسیله زبانش مفتضح می کند».(۶) 🔹پرهیز از ستیزه علی (ع) فرمود: «مَنْ ضَنَّ بِعرضِه فَلَیدَع المِراءَ»  هر کس به حفظ آبروی خود علاقه دارد، باید جدال را فرو گذارد».(۷) 🔹استفاده از دارایی برای حفظ آبرو امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «إنَّ أفضَلَ الفعالِ صیانَةُ العِرض بِالمال»؛بهترین کارها، حفظ آبرو به وسیله دارایی است. در روایتی دیگر آمده است: «خَیرُ اموالِکَ ما وَقی عِرضَکَ»؛ بهترین اموال تو، آنهایی است که موجب آبرومندی تو شود.(۸) پیامبر(ص) در مقام ارزش و اهمیت حفظ آبرو می فرمایند: «ذُبُّوا عَنْ أَعْراضِکُمْ بِأَمْوالِکُمْ»؛ با اموال خود از آبروی خویش دفاع کنید».(۹) البته آبروداری به وسیله مال نباید به اشرافی گری، اسراف، تکلّف و تفاخر بینجامد. 🔹اجتناب از سوال منظور از سؤال در این عبارت گدایی است که به گدا سائل( سوال کننده) گفته می شود. ➖امام علی (ع) فرمود: «ماءُ وَجْهِکَ جامدٌ تقطره السؤال فَانظُر عِندَ مَن تَقطُرُه»؛ .آبروی تو[مثل یخ جامد و] محفوظ و پا برجاست. اما درخواست از دیگران، آن را قطره قطره فرو می ریزد، پس اندیشه کن که آن را نزد چه کسی می ریزی؟».(۱۰) دست طلب چو پیش کسان کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش ➖از امام صادق (ع) نقل شده: «شیعتُنا مَنْ لایسألُ الناس شیئاً و لَو ماتَ جوعاً»؛ شیعه ما، دست نیاز به سوی مردم دراز نمی کند اگرچه از گرسنگی بمیرد».(۱۱) 🔹اجتناب از اعتراف به گناه در دین محرف مسیحیت یکی از اعمالی که در کلیسا انجام میگیرد، اما در دین اسلام اعتراف به گناه نزد دیگران به دلیل اشاعه فحشا و ریخته شدن آبرو، جایز نیست. اعتراف به گناه فقط در پیشگاه خدا جایز بوده و در روایات برای این عمل آثار معنوی مانند آمرزش گناهان برشمرده‌اند. 🔹پرهیز از سو ظن اظهار سوءظن، عامل ریخته شدن آبروی مؤمن است. از همین رو اسلام بدگمانی و اظهار سوء ظن را حرام دانسته است؛ زیرا به صرف بدگمانی نمی توان آن را اظهار و آشکار کرد؛ چون موجب می شود تا این بدگمانی مسیر درست قضاوت و رفتار را به انحراف بکشاند. [حجرات/۱۲] البته باید توجه داشت که نهی از سوءظن به اعتبار اظهار و ترتیب اثر بر آن است، نه مجرد بدگمانی در قلب، زیرا اظهار سوءظن، حیثیت مؤمن را خدشه دار می کند و از همین رو در قرآن از آن نهی شده است. 🔹پرهیز از غیبت غیبت: چنانکه گفته شد غیبت، از عوامل هتک آبروی دیگران است لذا در اسلام و قرآن از آن نهی شده است. 🔹رهایی ازتعلقات دنیوی حضرت علی(ع) می فرماید:« ماصانَ الأعراضَ کالإعراضِ عَنِ الدُّنیا وَ سُوءِ الأَغراض»؛ مصون نداشته آبرو را هیج چیز به اندازه پشت پا زدن به علائق دنیا و دست کشیدن از اغراض انحرافی (۱۲) نکته ؛ این جمله از نظر فصاحت و زیبایی در اوج است، استفاده از سه کلمه شبیه به هم اما متفاوت ؛ اغراض،اِعْراض و أَعْراض. 🔹اعاده حیثیت اگر کسی به هر دلیلی آبروی خود را از دست داده داده باید یوسف طور، و مریم وار تلاش خود را بکند و با کارها و رفتارهای مناسب اعاده حیثیت نماید. 🔻 ادامه دارد 👇
🔻چند داستان در ارتباط با موضوع مورد بحث تقدیم می شود🔺 💠داستان پادشاه مصر خوابي مي بيند و تعبيري براي آن پيدا نمي كند. به اشاره بعضي از مشاوران خود، دستور مي دهد يوسف عليه السلام را نزد او بياورند، ولي وقتي فرستاده پادشاه نزد يوسف مي آيد، يوسف به او مي گويد: نزد پادشاه برگرد و از ماجراي زناني بپرس كه دستان خود را بريدند. بدين سان، موضوع آشكار مي شود و زليخا با اعتراف به جرم خويش، تصديق مي كند كه يوسف عليه السلام از راست گويان است. حضرت يوسف عليه السلام با اين حركت ثابت كرد كه اهل خيانت نبوده و به دفاع از حيثيت و آبروي خويش برخاسته است؛ زيرا آبرو، اصلي ترين سرمايه مؤمن به شمار مي رود. 💠داستان حضرت مریم(ع) به جهت اینکه در اوج عفت پیشگی بود از طرف خداوند برای یک امر شگفت انگیز و مهم برگزیده شد. فرشته خداوند، به صورت انسانی بر مریم نازل شد تا به او فرزندی به نام عیسی عنایت کند و مریم بدون این که تا پیش از آن با مردی تماس بگیرد، به عیسی حامله شد. آن گاه که درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید. از شدت نگرانی که نسبت به آبروی خود داشت گفت«يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا» ؛ ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلّی نامم فراموش شده بود. در آن بیابان مریم تنها و بی پناه و بدون یار و مددکاری که در هنگام وضع حمل به او کمک کند و باعث تسکین دردش شود. از قسمت زیر پای خود صدایی ملکوتی به مریم آرامش داد که غم مدار، پروردگارت از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد. ای مریم شاخ درخت خرما را حرکت بده تا از آن برای تو رطب تازه فرو ریزد. و تناول کن و از این چشمه آب بنوش و چشم خود را به عیسی روشن دار. وقتی فرزند پاک را در آغوش گرفت باز به قدرت خداوند صدای ملکوتی از فرزندش شنید که « مثل او مثل آدم است بدون پدر به دنیا آمده است. اگر کسی از جنس بشر را که دیدی به او بگو که من برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام و با هیچکس امروز هرگز سخن نخواهم گفت. بالاخره مریم با فرزند مقدس ش وارد شهر شد. و چون مردم، او را با نوزادش دیدند، زبان به سرزنش او گشودند و هرکس تهمتی زد و ناسزایی گفت. آنها در ملامت و سرکوب او شدت عمل به خرج دادند. برخی شرافت خاندانش را بخاطرش می آوردند و بزرگواری اصل و نسب او را تذکر می دادند. هنگامی که زنان قومش به مریم تهمت زدند، سخنان نوزاد تازه متولد شده اعاده حیثیت از مریم پاک بود که مردم با تعجب شنیدند که إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّاوَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا «من بنده خدایم؛ او کتاب (آسمانی) به من داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است! و مرا -هر جا که باشم- وجودی پربرکت قرار داده؛ و تا زمانی که زنده‌ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده؛ و جبّار و شقی قرار نداده است! و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم، و در آن روز که می‌میرم، و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!» 💠داستان سعدی در گلستان آورده است: یکی از بزرگان از پارسایی پرسید: «نظر تو در مورد فلان عابد چیست که مردم درباره او سخن ها می گویند و در غیاب او، از او عیب جویی می کنند؟» پارسا گفت: «در ظاهر او عیبی نمی بینم و در مورد باطنش نیز آگاهی ندارم». 🔻 ادامه دارد 👇
💠داستان شیخ صدوق در کتابش روایت جالبی‌که حاکی از اتهامات ناروا به پیامبران پاک و معصوم می‌باشد را نقل می‌کند؛ شخصی به نام علقمه به حضرت صادق از اتهام زنی های مردم گلایه می‌کند و عرضه می‌دارد:یابن رسول اللَّه! مردم ما را به گناهان بزرگى نسبت دهند و ما از این دلتنگ هستیم . حضرت در مقام دلداری و تسلای او می‌فرماید: « یا عَلْقَمَةُ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ» ای علقمه! رضایت مردم را نمی‌توان به دست آورد و زبان مردم قابل کنترل نیست. سپس ادامه می‌دهند:« وَ كَیفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ». شما چگونه می‌توانید سالم بمانید از آنچه پیغمبران خدا و فرستادگان و حجت های خداوند سالم نماندند. در ادامه به برخی از اتهامهای ناروا به پیامبران اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:« أَ لَمْ ینْسُبُوا یوسُفَ إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»آیا به یوسف صدیق اتهام نزدند که او قصد زنا کرده بود؟! اَ لَمْ ینْسُبُوا أَیوبَ إِلَى أَنَّهُ ابْتُلِی بِذُنُوبِهِ آیا به ایوب پیامبر نگفتند که او به عقوبت گناهانش مبتلا شده بود؟! أَ لَمْ ینْسُبُوا دَاوُدَ إِلَى أَنَّهُ تَبِعَ الطَّیرَ حَتَّى نَظَرَ إِلَى امْرَأَةِ أُورِیاءَ فَهَوِیهَا وَ أَنَّهُ قَدَّمَ زَوْجَهَا أَمَامَ التَّابُوتِ حَتَّى قُتِلَ ثُمَّ تَزَوَّجَ بِهَا ، آیا حضرت داود را متهم نكردند كه دنبال پرنده‏اى رفت تا زن اوریا را دید و عاشق او شد و شوهرش را جلو تابوت فرستاد تا كشته شد و آن زن را گرفت. «أَ لَمْ ینْسُبُوا جَمِیعَ أَنْبِیاءِ اللَّهِ إِلَى أَنَّهُمْ سَحَرَةٌ طَلَبَةُ الدُّنْیا» آیا همه انبیاء را متهم نكردند كه جادوگرند و دنیا طلب؟! « أَ لَمْ ینْسُبُوا مَرْیمَ بِنْتَ عِمْرَانَ إِلَى أَنَّهَا حَمَلَتْ بِعِیسَى مِنْ رَجُلٍ نَجَّارٍ اسْمُهُ یوسُفُ» آیا مریم دختر عمران را متهم نكردند كه از مرد نجارى بنام یوسف آبستن شده «أَ لَمْ ینْسُبُوا نَبِینَا مُحَمَّداً إِلَى أَنَّهُ شَاعِرٌ مَجْنُونٌ أَ لَمْ ینْسُبُوهُ إِلَى أَنَّهُ هَوِی امْرَأَةَ زَیدِ بْنِ حَارِثَةَ فَلَمْ یزَلْ بِهَا حَتَّى اسْتَخْلَصَهَا لِنَفْسِهِ» آیا پیغمبر ما را متهم نكردند كه شاعر و دیوانه است متهمش نكردند كه عاشق زن زید بن حارثه شده و كوشید تا او را بدست آورد. (۱۳) 💠داستان پيامبر (ص) روزي با جمعي نشسته بود، شخصي درآمد و گفت: «يا رسول‌الله در فلان خانه مردي و زني به فساد مشغول‌اند.» فرمود: «ايشان را طلب بايد داشت و تفحص كردن.». چند كس از صحابه در احضار ايشان دستوري خواستند، هيچ يك را اجازت نداد. امير المؤمنين علي (ع) درآمد و فرمود: «يا علي تو برو ببين تا اين حال راست است يا نه؟» علي (ع) بيامد. چون به در خانه رسيد، چشم بر هم نهاد و در اندرون رفت و دست بر ديوار مي‌كشيد تا گرد خانه بگرديد و بيرون آمد. چون پيش پيغامبر رسيد، گفت:« يا رسول‌الله گرد آن خانه برآمدم، هيچ كس را در آنجا نديدم.» برخی در ادامه داستان نوشته اند.(۱۴) پيامبر (ص) فرمود كه يا علي انت فتي هذه الامه تو، جوانمرد اين امتي.(۱۵) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱. تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۰۱. ۲.امالی صدوق،ج۱،ص۴۹۷. ۳.غرر الحكم ، حدیث شماره۵۶۳۰ ۴. غرر الحكم حدیث شماره۲۴۶۳. ۵.کافی، ج ۲، ص ۲۴۱. ۶.میزان الحکمة، ج ۸،ص۴۹۸. ۷ّ.نهج البلاغه، حکمت۳۵۴. ۸.کافی، ج۴،ص۴۹ ۹. نهج الفصاحه، ش ۱۶۱۶. ۱۰ نهج البلاغه، حکمت۳۴۶. ۱۱.وسائل الشيعة،ج۶،ص۳۰۹ّ ۱۲.فهرست غرر، ص ۲۴۲ّ. ۱۳.نقل از کتاب المجالس و المواعظ ۱۴.متقی هندی، علی، کنز العمال، ج ۵، ص۴۴۲. ۱۵.کاشانی، کمال الدین عبد الرزاق،تحفة الاخوان فی خصائص الفتیان،ص۲۴۶. ۱۵.تنقیح المقال، ج۱۰، ص۳۱۳ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
Aleyasin_1401_11_28_a.mp3
45.28M
شب حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 28 بهمن ماه 1401 حجت الاسلام صادقی واعظ
. مرد سیاه چهره اى به حضور على علیه السلام رسید عرض كرد: یا امیرالمؤ منین من دزدى كرده ام مرا پاك كن ! حدى بر من جارى ساز! پس از آن كه سه بار اقرار به دزدى كرد، امام علیه السلام چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. از محضر على علیه السلام بیرون آمد و به سوى خانه خود رهسپار گردید با این كه ضربه سختى خورده بود در بین راه با شور شوق خاص فریاد مى زد: دستم را امیرالمؤ منین ، پیشواى پرهیزگاران و سفیدرویان ، آن كه رهبر دین و آقاى جانشینان است ، قطع كرد. مردم از هر طرف اطرافش را گرفته بودند، او همچنان در مدح على سخن مى گفت . امام حسن و امام حسین از گفتار مرد با خبر شدند آمدند او را مورد محبت قرار دادند، سپس محضر پدر گرامیشان رسیدند و عرض كردند: پدر جان ! ما در بین راه مرد سیاه چهره اى كه دستش را بریده بودى ، دیدیم تو را مدح مى كرد. امام علیه السلام دستور داد او را به حضورش آوردند. حضرت به وى عنایت نمود و فرمود: من دست تو را قطع كردم ، تو مرا مدح و تعریف مى كنى ؟ عرض كرد: یا امیرالمؤ منین ! عشق با گوشت و پوست و استخوانم آمیخته است ، اگر پیكرم را قطعه قطعه كنند، عشق و محبت شما از دلم یك لحظه بیرون نمى رود. شما با اجراى حكم الهى پاكم نمودى . امام علیه السلام درباره او دعا كرد، آنگاه انگشتان بریده اش را بجایشان گذاشت ، انگشتان پیوند خورد و مانند اول سالم شد. بحار ج 41، ص 202 یاعلی(علیه السلام) گنهکارو رو سیاهم لیک عشق تو و فاطمه(سلام الله) در دل دارم... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی...
. ♦️ قابل توجه خیلی از بزرگترها و مداحان و هیئتی ها که شاید به پایین دستمون کم توجهی کنیم ♦️ 🔘تحقیر مؤمن عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَكُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِكَ أَوْ بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِكَ فَقَالَ بَلَى إِنَّكَ أَحَدُ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِي فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِكَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ أَ وَ لَمْ تَسْمَعْ فُلاَناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ اَلْجُحْفَةِ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ اِحْمِلْنِي قَدْرَ مِيلٍ فَقَدْ وَ اَللَّهِ أَعْيَيْتُ وَ اَللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً وَ لَقَدِ اِسْتَخْفَفْتَ بِهِ وَ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِينَا اِسْتَخَفَّ وَ ضَيَّعَ حُرْمَةَ اَللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ✅ابوهارون گوید در مجلس امام صادق علیه السلام حاضر بودم حضرت به حاضرین فرمودند: چرا شما ما را سبک می شمارید؟ مردی خراسانی ایستاد و گفت: پناه به خدا از این که ما شما، یا چیزی مربوط به شما را سبک بشماریم. امام صادق علیه السلام فرمودند: بلی خود شما یکی از سبک شمارنده گان مایی. مرد خراسانی گفت: پناه به خدا که من شما را سبک بشمارم! امام فرمودند: وای بر تو آیا وقتی که نزدیک جحفه بودی فلان شخص از تو خواهش نکرد که او را به مقدار یک میل راه سوار کنی؟ و گفت: به خدا قسم از پیاده روی، خسته و عاجز شده ام. تو حتّی سرت را بلند نکردی و اعتنایی به او ننمودی و او را سبک شمردی و کسی که مؤمنی را سبک بشمارد، ما را سبک شمرده و حرمت خداوند را ضایع نموده است 📚الكافي ج٨ص١٠٩ .
. که در تمام روزهای ماه شعبان در مساجد و محافل مذهبی قابل اجرا می باشد ماه شعبان ماه نور است قلب شیعه پر سرور است ماه میلادِ گل های عشق است موسم جشن و آوای عشق است بر هر مسلمان بادا مبارک اعیاد شعبان بادا مبارک ماه میلادِ امامان ماه رحمت ماه غفران بر موالید شعبان؛ الهی کن به ما سائلان یک نگاهی بر هر مسلمان بادا مبارک اعیاد شعبان بادا مبارک ماه نجوا و مناجات آمدیم با کوه حاجات حقّ اعیادِ این مَه خدایا دِه به ما نور ایمان و تقویٰ بر هر مسلمان بادا مبارک اعیاد شعبان بادا مبارک ✍🎤 👇
4_5882253325881050885.mp3
4.55M
🎙واعظ: حاج آقا 🔖 یک رفتار پیامبر اکرم (ص) را تمرین کن🔖
🔳 نامگذاری امام حسین علیه السلام توسط پیامبر 🔳 🔳نامگذاری آن حضرت و برادر بزرگوارش به حسین و حسن، توسط شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صورت گرفت. در روایات تصریح شده است که این نامگذاری به دستور خداوند متعال بوده است. 🔳از علی بن ابیطالب علیه السلام نقل کرده اند که فرمود:آن گاه که حسن به دنیا آمد، نام عمویم ((حمزه)) را بر او نهادم و آن گاه که حسین متولد شد، نام عموی دیگرم ((جعفر)) را بر او گذاشتم. روزی رسول خدا مرا فراخواند و فرمود:من مأمور شده ام که نام آن دو را تغییر دهم؛ از این پس آنان را حسن و حسین بخوانید[۱]. 🔳در روایات دیگر آمده است که رسول خدا فرمود:حسن و حسین را به نام فرزندان هارون نامیدم، او فرزندانش را ((شبر)) و ((شبیر)) نامید و من فرزندانم را به همان نام (به لفظ عربی) حسن و حسین نامیدم[۲]. 📚منابع اهل تسنن: [۱]ابن عساکر،تاریخ دمشق،ص۲۶و۲۷ _ اسدالغابه،ج۲،ص۱۹ [۲]تاریخ دمشق،ص۳۱و۳۲
. ♦️میلاد امام حسین علیه السلام♦️ ♦️حسین بن علی علیه السلام در مدینه منوره در سال چهارم هجری در روز سه شنبه، سوم یا پنجشنبه ، پنجم ماه شعبان متولد شد. بعضی از مورخان تولد آن حضرت را روز آخر ربیع الاول سال سوم هجری دانسته و بعضی دیگر گفته اند:در پنجم جمادی الاول سال سوم یا چهارم هجرت به دنیا آمده است. بنابراین درباره تولد آن حضرت، چند قول وجود دارد، ولی قول مشهور این است که ایشان در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت به دنیا آمده است. ♦️هنگامی که آن حضرت متولد شد او را نزد جد بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند. پیامبر اکرم با دیدن او سخت مسرور شد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. روز هفتم تولدش گوسفندی برای او عقیقه کرد و به مادرش فرمود:((سرش را بتراشید و به وزن موهایش نقره صدقه دهید.)) ♦️آن حضرت، شش سال و چند ماه با جد بزرگوارش رسول خدا، پس از آن بیست و نه سال و یازده ماه با پدرش امیرالمؤمنین، حدود ده سال با برادرش امام مجتبی علیه السلام و حدود ده سال پس از شهادت امام حسن علیه السلام زندگی کرد. مدتی که آن حضرت پس از امام حسن علیه السلام زندگی کرده است، مدت امامت او محسوب می شود. ♦️کنیه امام حسین علیه السلام ((ابوعبدالله)) بود. لقب های فراوانی به آن حضرت داده اند از جمله پس از شهادت، ایشان را ((سیدالشهدا)) خواندند. پیش از آن، لقب سیدالشهدا بر حمزه، عموی پیامبر اطلاق می شد؛ ولی پس از شهادت سبط گرامی رسول الله، آن حضرت را به این لقب خواندند. .
. فلسفه ی قیام و خروج امام حسین ع حضرت امام حسین ع به محمّد بن حنفيّه‏ هنگام خروج از مدینة به سمت کربلاء و در وقتى كه آن حضرت مى‏خواستند از مدينه منوّره به مكّه مكرّمه حركت كنند، وصيّت نامه‏اى نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند؛ و سپس آن را پيچيده و به برادر خود محمّد بن حنفيّه تسليم نمودند. و پس از آن با او وداع نموده و در جوف شب سوّم شعبان سنه شصت هجرى با جميع اهل بيت خود به سمت مكّه رهسپار شدند. و آن وصيّت چنين است: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ إلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّه: اينست آن وصيّتى كه حسين بن علىّ بن أبى طالب به برادرش: محمّد كه معروف به ابن حنفيّه است مى‏نمايد: إنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِىٍّ يَشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ. وَ أَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، جَآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ. وَ أَنَّ الْجَنَّه وَ النَّارَ حَقٌّ. وَ أَنَّ السَّاعَه ءَاتِيَه لَا رَيْبَ فِيهَا. وَ أَنَّ اللَهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ. حقّاً حسين بن علىّ گواهى مى‏دهد كه هيچ معبودى جز خداوند نيست؛ اوست يگانه كه انباز و شريك ندارد. و بدرستيكه محمّد صلّى الله عليه و آله، بنده او و فرستاده اوست كه به حقّ از جانب حقّ آمده است. و اينكه بهشت و جهنّم حقّ است، و ساعت قيامت فرا مى‏رسد و در آن شكّى نيست. و اينكه خداوند تمام كسانى را كه در قبرها هستند بر مى‏انگيزاند. إنِّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لَا بَطِرًا وَ لَا مُفْسِدًا وَ لَا ظَالِمًا وَ إنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلَاحِ فِى أُمَّه جَدِّى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ؛ من خروج نكردم از براى تفريح و تفرّج؛ و نه از براى استكبار و بلندمنشى، و نه از براى فساد و خرابى، و نه از براى ظلم و ستم و بيدادگرى! بلكه‏ خروج من براى اصلاح امّت جدّم محمّد صلّى الله عليه و آله مى‏باشد. أُرِيدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ أَسِيرَ بِسِيرَه جَدِّى وَ سِيرَه أَبِى عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ عليه السلام. من مى‏خواهم امر به معروف نمايم، و نهى از منكر كنم؛ و به سيره و سنّت جدّم، و آئين و روش پدرم علىّ بن أبى طالب عليه السّلام رفتار كنم. فَمَنْ قَبِلَنِى بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى يَقْضِىَ اللَهُ بَيْنِى وَ بَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ؛ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ. پس هر كه مرا بپذيرد و به قبولِ حقّ قبول كند، پس خداوند سزاوارتر است به حقّ. و هر كه مرا در اين امر ردّ كند و قبول ننمايد، پس من صبر و شكيبائى پيشه مى‏گيرم، تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت، حكم به حقّ فرمايد؛ و اوست كه از ميان حكم كنندگان مورد اختيار است. وَ هَذِهِ وَصِيَّتِى إلَيْكَ يَا أَخِى؛ وَ مَا تَوْفِيقِى إلَّا بِاللَهِ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إلَيْهِ أُنِيبُ. وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى. وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إلَّا بِاللَهِ‏ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ. و اين وصيّت من است به تو اى برادر! و تأييد و توفيق من نيست مگر از جانب خدا؛ بر او توكّل كردم، و به سوى او بازگشت مى‏نمايم. و سلام بر تو و بر هر كه از هدايت پيروى نمايد. و هيچ جنبش و حركتى نيست، و هيچ قوّه و قدرتى نيست؛ مگر به خداوند بلند مرتبه و بزرگ». 📚لعمات الحسين، ص: 16-19 پاورقی اين وصيّت را محدّث قمّى در «نفس المهموم» ص 45، از علّامه مجلسى در «بحار الانوار» از محمّد بن أبى طالب موسوى آورده. و نيز در «ملحقات إحقاق الحقّ» ج 11، ص 602، از خوارزمى در كتاب «مقتل الحسين» ج 1، ص 188 طبع نجف آورده است. و در «مقتل علّامه خوارزمى» ج 1، ص 188 موجود است. .
. یا رب... " لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ... " بخشی از دعای امام زمان علیه السلام در اعمال ماه رجب ( مفاتیح الجنان ) غیر از همین که حضرتِشان کردگار نیست فرقی میانِ مهدی و پروردگار نیست او خاتَم ِ وُلاةِ الهيست در زمین جز حضرتش به اَرض و سما شهریار نیست باشد امینِ راز خدا صاحب الزّمان نزدیک تر از او به خدا در دیار نیست دست خداست سلسله‌ی فَتق و رَتقِ او دیگر چه خصلتی ز خدا در نگار نیست؟ پُر کرده آسمان و زمین را خدا از او هیچ آیه‌ ای به جز رُخ او آشکار نیست فقدان او به ظاهر اگر، باطنی که نیست جز حضرتش شهی به جهان، سایه دار نیست غیر از دعای بر فرج او حقیقتاً... بر اقترابِ جنت و رضوان، شعار نیست ماه رجب، تمام شد و ماه او رسید هر کس نکرد خدمتِ او رستگار نیست سوگند به قداستِ نام قشنگ او جز نوکریّ ِ بیرق او افتخار نیست آن کس که با دعای فرج، اُنس داشته... دریافت بهجتی چو غم ِ انتظار نیست در گیر و دارِ سختی و تلخیّ روزگار... غیر از قرارِ او به دلِ ما قرار نیست ✍ دوشنبه 1 اسفند 1401 .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مگه میشه چراغونی نشه عرش اعلی همه ی دنیای زینب پا گذاشت به دنیا (شب شور و شب نور و شب ما نوکراس هر دلیو که می بینی این شبا کربلاس) ۲ یکی یه دونه ی عالم / رسیده برا آقایی ملائک همه از آسمونا میان برای گدایی زمین پُرِ تب و تابه / می خنده دوباره مهتاب شب شعفه؛ میاد دوباره صدا قدمای ارباب حسین مولا مولا مولا مولا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فطرسو خبر کنین بیاد برا گدایی که حسین اومده امشب برا دلربایی (حالا که حرف جنونه، حرف ایوون طلاس عیدی مون ایشالله امشب یه سفر کربلاس) ۲ مگه میشه دل نوکر / سند نخوره به نامت خودت می‌دونی منِ دیوونه یه جورِ دیگه می خوامت کار همه ی گداهات / به دیوونگی کشیده خدا روزیِ همه عالمو با خنده های تو میده حسین مولا مولا مولا مولا ۴ . 👇
. 🔻 در محافلي كه به مناسبت ولادت يكي از معصومين (ع) و يا عيدي از اعياد تشيع برگزار مي گردد، ذاكرين اهلبيت(ع) با روشي مسرّت بخش به انجام مراسم مي پردازند. طبیعتاًَ در این محافل بایستی با استفاده از مظاهر مباح شادی برای شاد برگزار کردن مجلس استفاده نماییم و از دچارشدن به حواشی لغو و خدای نکرده مکروه و حرام بپرهیزیم. یکی از ابزار شادی که در محافل مولودی به کار می رود، کف زدن است، که اگر به صورت لهوی و مناسب مجالس لهو و لعب انجام شود و انسان را از یاد خدا غافل کند، جایز نیست ؛ و باید دقت کنیم که باعث غفلت از صلوات نشود؛ چنانکه حضرت آیت الله سیستانی می فرماید: «باید سعی شود در مجالس مذهبی (کف زدن) جای صلوات را نگیرد.» در ضمن در مساجد و حسینیه ها، برگزاری مجالس با صلوات بهتر از کف زدن است چنانکه حضرت آیت الله مکارم شیرازی می فرمایند: «(کف زدن) در مساجد و حسینیه¬ها ترک شود.» البته به نظر می رسد(کف زدن در محافل شادی) با رعایت اصول، جزء امور مباح باشد، چرا که من باب مثال در فتوای مقام معظم رهبری آمده است: «در مجالس مذهبی و اعیاد بهتر است با اذکار شریفة صلوات و امثال آن مجلس را گرم کنند.» که از این فتوا عدم جواز کف زدن استنباط نمی شود. و یا حضرت آیت الله فاضل لنکرانی می فرمایند: «کف زدن در اماکن مذهبی و در مجالس مربوط به اهل بیت(ع) در صورتی که هتک تلقی گردد جایز نیست و همینطور است سوت زدن و هورا کشیدن.» که طبق این فتوا عدم جواز در صورتی است که کف زدن هتک تلقی شود، که غالبا در محافل مذهبی این حالت به وجود نمی آید. البته ناگفته نماند برخی از مراجع در کل کف زدن را جایز ندانسته اند که بایستی مقلِّدین این مراجع عظام نسبت به ترک این عمل دقت فرمایند. مثلا حضرت آیت الله وحید خراسانی می فرمایند: «کف زدن در مجالس طرب و شادی حتی در مجالس موالید ائمه علیهم السلام بنابر احتیاط واجب جایز نیست.» جمع بندی: به عنوان جمع بندی باید بگوییم، هر فرد ملزم به تبعیت از مرجع خویش می باشد و بایستی با توجه به فتوای او عمل کند، و چون استنباط کلی ما در موضوع کف زدن مباح بودن آن با رعایت اصول و شرایط می باشد، فلذا نبایست قشر جوان را به بهانه عمل به کار بهتر از این امر منع کرد ؛ چراکه به صرف بهتر بودن عملی نمی توان کسی را بدان مجبور ساخت و به جوانان بگوییم چون نماز شب از خواب بهتر است، حتما بایستی نماز شب بخوانید... در ضمن منافاتی ندارد که در محافل شادی با رعایت اصول و دچار لهو نشدن کف بزنیم و صلوات هم که کار بهتر است جایگاه خود را داشته باشد. 🔷 .
. 🔊 ۲ 🔻 چهارچوب كلي مجالس مولودی و اعیاد در محافل شادي کلیت برنامه داراي چارچوبي است كه معمولا به شرح زیر برگزار می گردد ؛ لازم به ذکر است، این چهارچوب روش کلی جاری است که ممکن است استثنائاتی داشته باشد و به اصطلاح ما وحی منزل نیست. 1. بسم الله و جملات عربي شروع مجلس؛ 2. توسل و عرض ادب به امام زمان(عج)؛ 3. شعر مناسبت؛ 4. شرح عيد؛ 5. سرود و شور؛ 6. دعا ومناجات پايان مجلس؛ 1. بسم الله و جملات عربي شروع مجلس طبیعتا مجلس بایستی با نام و یاد خدا آغاز شود تا ثمربخش باشد، پس از بسم الله گاهی جملات عربی ارئه می شود که می تواند عرض ادب به ساحت مقدس آل الله باشد و یا عبارات مناجاتی و... نمونه: بسم الله الرحمن الرحيم أللهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَةَ وَ أَبيها و بَعْلِها و بَنيها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُک. نكات قابل ذكر: • بعد از بسم الله و قبل از شروع جملات عربي از مستمع چند صلوات بگيريد تا جو مجلس متعادلتر شود . • اين قسمت بايد با توجّه به زمان در اختيار انتخاب شود و در صورتيكه زمان محدود است(محافل سنتي) به بسم الله و يك جمله مختصر اكتفا شود. • جملات عربي ابتدايي را حتي المقدور دكلمه اي و بدون آهنگ و سبك بخوانيد ؛ چراكه با آهنگ خواندن گاهي ايجاد حزن مي كند. • جملات عربی از جهت تحریر و کشش خیلی کشیده نشود. 🔷 .
. 🔊 ۳ 🔻 (عج) با توجه به اینکه هر تفضلی که قرار است به ما برسد از مسیر حضرت مهدی(عج) است و امام زمان و قطب دایره امکان ـ که معرفت و انتظار ظهورشان رأس امور ماست ـ آن حضرت می باشند، بهتر است حسن ابتدا و حسن ختام مجالس ما با توسل و عرض ادب به ایشان صورت بگیرد. نکته قابل ذکر اینکه در محافل شادي توسل شعري به امام زمان(عج) مرسوم نيست و عرض ادب در حد عبارات مذكور در نمونه هاي ذيل، كفايت مي كند. نمونه1: اللهم كن لوليك ... نمونه2: يا رَبَّ الْحُسَيْن بِحَقِّ الْحُسَيْن إشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْن بِظُهورِالْحُجَُّه نمونه3: يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين 🔷 .