.
خواهرش زینب علیهاالسلام از خیمهها بیرون آمد و با نالهاى جانسوز مىگفت: «لَیْتَ السَّماءُ إِنْطَبَقَتْ عَلَى الْأَرْضِ» کاش آسمان بر زمین فرو مىافتاد.
عمر بن سعد را دید که نزدیک امام علیهالسلام ایستاده است. فرمود: «أَیُقْتَلُ ابُوعَبْدِاللَّهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَیْهِ؟» اى عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیهالسلام را شهید مىکنند و تو نظاره مىکنى؟!
اشک از دیدگان عمر سعد (دیدند) جارى شد و صورتش را برگرداند و چیزى نگفت. (کامل ابن اثیر، ج 3 ص 78)
حضرت زینب علیهاالسلام فریاد زد: «وَیْلَکُمْ، أما فِیکُمْ مُسْلِمٌ» واى بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟
سکوت مرگبارى همه را فرا گرفته بود و کسى پاسخى نداد. (اعیان الشیعه، ج 1 ص 609)
امام علیهالسلام ردایى به تن کرده و عمامه به سر داشت. و با آن که پیاده و زخمى بود چون سواران دلاور مىجنگید، نگاهى به تیراندازان و نگاهى به حرم خود داشت و مىگفت:
«أَعَلى قَتْلی تَجْتَمِعُونَ، أَما وَاللَّهِ لا تَقْتُلُونَ بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِاللَّهِ، اللَّهُ أَسْخَطُ عَلَیْکُمْ لِقَتْلِهِ مِنِّی؛ وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِى اللَّهَ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ. أَما وَاللَّهِ لَوْ قَتَلْتُمُونی لَأَلْقَى اللَّهَ بَاْسَکُمْ بَیْنَکُمْ وَ سَفَکَ دِمائَکُمْ ثُمَّ لا یَرْضى حَتّى یُضاعِفَ لَکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ»
آیا بر کشتن من با هم متّحد شدهاید؟ هان! به خدا سوگند! پس از من بندهاى از بندگان خدا را نمىکشید که خداوند را بیش از کشتن من به خشم آورد.
به خدا سوگند! من امیدوارم خداوند مرا با خوارى شما گرامى بدارد و انتقام مرا از آنجا که گمان نمىبرید از شما بگیرد.
هان! به خدا سوگند! اگر مرا به قتل برسانید، خداوند شما را گرفتار نزاعى در میان خودتان مىسازد و خونتان را مىریزد و (هرگز) از شما راضى نگردد تا عذاب سنگین و دردناکى به شما بچشاند. (اعیان الشیعه، ج 1 ص 609)
آخرین مناجاتهای امام علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام در آخرین لحظات عمر گرانبهایش با خداى خود چنین مناجات مىکرد:
«اللَّهُمَّ! مُتَعالِىَ الْمَکانِ، عَظیمَ الْجَبَرُوتِ، شَدیدَ الِمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَریضُ الْکِبْرِیاءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشاءُ، قَریبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَریبٌ إِذا دُعیتَ، مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ إِلَیْکَ، قادِرٌ عَلى ما أَرَدْتَ، وَ مُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ، وَ شَکُورٌ إِذا شُکِرْتَ، وَ ذَکُورٌ إِذا ذُکِرْتَ، أَدْعُوکَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَیْکَ فَقیراً، وَ أَفْزَعُ إِلَیْکَ خائِفاً، وَ أَبْکی إِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَ اسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً، أُحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا، فَإِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا، وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نِبَیِّکَ، وَ وَلَدُ حَبیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ، الَّذی اصْطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْیِکَ، فَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ».
خدایا! اى بلند جایگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند (در کیفر و انتقام)! بى نیاز از مخلوقات! صاحب کبریایى گسترده! بر هر چه خواهى قادرى! رحمتت نزدیک! پیمانت درست! داراى نعمت سرشار! بلایت نیکو!
هر گاه تو را بخوانند نزدیکى! بر آفریدهها احاطه دارى! توبهپذیر توبه کنندگانى! بر هر چه اراده کنى توانایى! و به هر چه بخوانى مىرسى!
چون سپاست گویند سپاسگزارى! و چون یادت کنند یادشان مىکنى!
حاجتمندانه تو را مىخوانم و نیازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه مىبرم و با حال حزن به درگاه تو مىگریم و ناتوانمندانه از تو یارى مىطلبم تنها بر تو توکّل مىکنم، میان ما و این قوم حکم فرما!
اینان به ما نیرنگ زدند، ما را تنها گذارده، بى وفایى کردند و به کشتن ما برخاستند.
ما خاندان پیامبر و فرزندان حبیب تو محمّد بن عبداللَّه صلى الله علیه و آله هستیم، همو که او را به پیامبرى برگزیدى و بر وحىات امین ساختى. پس در کار ما گشایش و برون رفتى قرار ده، به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان.
آنگاه افزود: «صَبْراً عَلى قَضائِکَ یا رَبِّ لا إِلهَ سِواکَ، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، مالِىَ رَبٌّ سِواکَ، وَ لا مَعْبُودٌ غَیْرُکَ، صَبْراً عَلى حُکْمِکَ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ، یا دائِماً لا نَفادَ لَهُ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، یا قائِماً عَلى کُلِّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ، احْکُمْ بَیْنی وَ بَیْنَهُمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الْحاکِمینَ»
پروردگارا! بر قضا و قدرت شکیبایى مىورزم، معبودى جز تو نیست، اى فریادرس دادخواهان! پروردگارى ج
ز تو و معبودى غیر از تو براى من نیست.
بر حکم تو صبر مىکنم اى فریادرس کسى که فریاد رسى ندارد! اى همیشهاى که پایانناپذیر است! اى زنده کننده مردگان! اى برپا دارنده هر کس با آنچه که به دست آورده! میان ما و اینان داورى کن که تو بهترین داورانى. (مقتل الحسین مقرم، ص 282)
لحظات شهادت سالار و سرور شهیدان عالم
راوی مىگوید: «کنار قتلگاه ایستاده بودم و جان دادن امام علیهالسلام را نظاره مىکردم. بخدا سوگند! هرگز به خون آغشتهاى را ندیده بودم که خون بدنش رفته باشد ولى این چنین زیبا و درخشنده باشد. آنچنان نور چهرهاش خیره کننده بود که اندیشه شهادت او از یادم رفت.
حسین علیهالسلام در آن حال شربتى آب مىخواست. شنیدم مردى سنگدل و بىایمان پاسخ داد: آب نیاشامى تا بر آتش درآئى (نعوذ باللَّه) و از حمیم آن بنوشى. (وَاللَّهِ لا تَذُوقُ الْماءَ حَتَّى تَرِدَ الْحامِیَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمیمِها)
امام علیهالسلام در پاسخ فرمود: «إِنَّما أَرِدُ عَلى جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ وَأَسْکُنُ مَعَهُ فِی دارِهِ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ وَأَشْکُو إِلَیْهِ ما ارْتَکَبْتُمْ مِنِّی وَفَعَلْتُمْ بِی»
بلکه من بر جدم رسول خدا وارد مىشوم و در خانهاش در بهشت جایگاه صدق و در جوار قرب خداى مقتدر ساکن مىشوم و از جنایاتى که نسبت به من روا داشتید به او شکایت مىبرم.
.
سپاه ابن سعد با شنیدن این سخن چنان به خشم آمدند که گویا خداوند در دل آنها هیچ رحمى قرار نداده بود. (مقتل الحسین مقرم، ص 282؛ بحارالانوار ج 45 ص 57)
شهادت امام حسین علیهالسلام در کربلا
هنگام مصیبت عظمى فرا رسیده بود. حالت ضعف بر امام علیهالسلام مستولى شده بود، هر کس با هر وسیلهاى که در اختیار داشت به آن حضرت ضربه مىزد، ولى هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار مىشد، لرزه بر اندامش مىافتاد و به عقب بر مىگشت.
«مالک بن نمیر» نزدیک رفت و شمشیرى بر فرق مبارکش زد که خون از سر آن حضرت جارى شد. امام علیهالسلام فرمود: «هرگز با آن دست، غذا و آب نخورى و خدا تو را با ظالمان محشور گرداند». در تواریخ آمده است که او پس از آن چون بیچارگان در نهایت فقر و تنگدستى به سر مىبرد و دستانش از کار افتاد. (انساب الاشراف، ج 3 ص 407)
«زُرعة بن شریک» ضربهاى بر دست چپ آن حضرت وارد ساخت.
«سنان بن انس» با دو سلاح نیزه و شمشیر ضرباتى بر حضرت وارد ساخت، و به آن افتخار مىکرد!
زمان به کندى مىگذشت و جهان در انتظار حادثهاى عظیم بود. عمر سعد مىخواست که کار سریعتر تمام شود و انتظار به پایان رسد. به خولى بن یزید که در کنارش بود دستور داد که کار حسین علیهالسلام را تمام کند. وى پیش رفت تا سر از بدن آن حضرت جدا سازد ولى لرزه بر اندامش افتاد و به عقب برگشت.
«سنان بن انس»- بنا به نقلى- جلو رفت و شمشیرى را حواله گلوى مبارک امام کرد و گفت: «ترا مىکشم و سر از بدنت جدا مىکنم در حالى که مىدانم تو پسر رسول خدایى و پدر و مادرت بهترین خلق خدایند!» پس سر مبارک امام را از بدن جدا کرد. (کامل ابن اثیر ج 4 ص 78 ؛ انساب الاشراف، ج3 ص 409)
در روایت دیگر، شمر بن ذى الجوشن در خشم شد و روى سینه مبارک امام علیهالسلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندى زد و فرمود: آیا مرا مىکشى در حالى که مىدانى من کیستم؟
شمر گفت: آرى، تو را خوب مىشناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت على مرتضى و جدت محمد مصطفى است، تو را مىکشم و باکى ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیهالسلام را از بدن جدا ساخت. (بحارالانوار ج 45 ، ص56)
دگرگونى عالَم طبیعت پس از شهادت امام علیهالسلام
طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونىهایى در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمى مىداد. روایات مربوط به دگرگونىهاى عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کردهاند از جمله:
بنا به نقل سید بن طاووس در لهوف: در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکى و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است. (عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ص 500)
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون» آنها که ستم کردند به زودى مىدانند که بازگشتشان به کجاست! (سوره شعرا / 227)
.
فرق شیعه و محب
🔴 به کسی که هم خودش را دوست دارد هم امامش را دوست دارد ، محب میگویند.
✅ شیعه خودش را دوست داره ولی وقتی امام هست، دیگه خودش را نمی بینه
حالا یک سوال ❓
شما در یک فضایی قرار گرفتید و عده زیادی هستید و باید برای امامتان جون بدین ، چه کسانی جون میدن⁉️
✅ شیعه جون میده
❌ ولی محب جون نمیده
چون محب خودش را دوست داره و امامش رو هم دوست داره
ولی
شیعه جایی که امامش هست دیگه خودش را نمیبینه.
پس
امام باید انقدر جذبه و دلبریش بالا باشه که تو در مقابل امام خودت رو نبینی
👌 نه فقط دنیا و مافیهاش را نبینی، بلکه خودت رو هم نمیبینی
👌 تا امام حرف میزنه جونت کف دستت هست و میخواهی جونت را تقدیم کنی.
امام حسین در کربلا چه شاهکاری انجام دادند که همه مست امام حسین شدن‼️
❤️ #مکتب_عشق ۴
💎 #استاد_کریمی
#امامت
.........................
کربلا زمینه ساز رسیدن ما به لقاءخدا
✅ ما برای لقاء خدا آفریده شدیم 👈 قبل از اینکه به لقاء برسیم، مقامی قبلش هست که به آن فنا میگویند
✅ باید به فنا برسی،
یعنی بدانی که هیچ چیز نیستی و از همه وجودت بگذری🍃🍃🍃
👌 برای رسیدن به این مقام نیاز به یک جذبه خیلی قوی داریم
به خاطر همین شاهکار امام حسین درکربلا مافوق تصور بشر است
🍃 یعنی شما الان هر کاری که از دستتون بربیاد برای امام حسین بکنی در مقابل امام حسین و حرکت امام حسین خیلی کوچک است
👌 به خاطر همین هیچ وقت در دستگاه امام حسین(ع) دچار عجب و ریا نمیشوید.
🛎عجب و ریا در عبادات و نماز شب خواندن و احسان کردن پیش می آید ولی در رابطه با امام حسین(ع) ابدا🚫
👌 یعنی هر کاری که انجام دهیم در مقابل امام حسین کوچک است و خجالت میکشیم
سینه زدی سینه امام حسین تکه تکه شده🥀🥀🥀😭
دسته عزا راه انداختی کاروان اسرا رو ببین ...
..........
ارتباط مداوم با امام حسین (ع) تو را به امام درونت وصل میکند
تو دین ما سفارشاتی شده که اینا باعث میشه من با امام درونم مرتبط بشم💞
و از همه مهمتر هر چی محبتمون بیشتر بشه👈 رشدمون هم بیشتر میشه و ارتباط قوی تر و وسیع تری با امام درونمون برقرار میشه ، چون
💗 پایه و اساس دین ما محبته 💗
ممکنه محبت تو وجودمون باشه مثل محبت به فرزند خانواده ،ماشین و ....... اینا نوک پیکان محبت ما رو برده به سمت خودش
این پیکان محبت باید باشه ولی فلشش باید کجا باشه❓❓
⬅️ به سمت امام و خدا
حالا یکی از این ویژگی هایی که نوک پیکان رو بر می گردونه به سمت امام 👈 حرکت امام حسین تو کربلاست
👌 وقتی توجه پیدا می کنی به سمت امام حسین، نوک پیکان دلت میره به سمت امام.
یعنی امام درونت آماده است
برای چی❓❓ برای ارتباط برقرار کردن
برای همین بزرگان دین ، سفارش میکنن سعی کنید هرروز زیارت عاشورا رو بخونید یا حداقل یه سلام با توجه به امام حسین علیه السلام بدین در طول روز
❤️ #مکتب_عشق ۷
محبت امام حسین علیه السلام چگونه بوجود آمده
👤 کسی هست که محبت امام حسین را خودش کسب کرده باشه ⁉️
💞 محبت امام حسین را به ما دادن، محبت امام حسین (ع) در فطرت ما نهادینه شده⬅️ خدا قرار داده.
امام حسین (ع) در گودی قتلگاه زمانیکه از روی اسب افتادن با صورت زمین خوردن حالت سجده بهشون دست داد در آن حالت سجده به خداوند تبارک تعالی عرضه کردن:
خدا، هر چی که قول بهت داده بودم همه را انجام دادم، خدا یک قولی هم شما به حسینت داده بودی،
خداوند فرمایش کردن: بهت قول داده بودم که شفاعت امت مال توست...
✳️ شفاعت امت مال توست یعنی چی❓
🥀 امام حسین همان جا عرضه داشتن خدایا من همین الان میخوام، خدا اذن داد، امام حسین همان جا در گودی قتلگاه، بذر محبتش را در وجود تمام آنهایی که در عالم ذر و در عالم دنیا بودن نهادینه کردن،
در وجودهای ما محبت را کاشتن.
🌷🌷🌷
❤️ #مکتب_عشق ۸
💎 #استاد_کریمی
🔆 چه شخص یا اشخاصی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن نمودند؟ آیا امام سجاد(ع) كه در زندان كوفه بسر می بردند در تدفین حاضر شدند؟
#دفن_شهدا
.
ماجرای #طفلان_مسلم واقعیت دارد؟
اصل ماجرای طفلان مسلم؛ در کتب معتبر تاریخی ذکر شده و جای انکار ندارد.
از جمله کتبی که به ماجرای اسارت و شهادت این دو گل نوشکفته باغ مسلم ع که پر پر شدند؛ تصریح کرده اند، لذا از تحریفات عاشورا نبوده و واقعه ای مورد انکاری نمی باشد.
شیخ صدوق ره در کتاب 📚امالی خود مجلس19 ص83-88ذکر نموده است .
و حتی متقدم تر از شیخ صدوق ره ؛ محمدبن سعددر 📙طبقات کبیرص77 اصل ماجرا را ؛ذکر نموده است.
همچنین📘 انساب الاشراف ص266
📙مقتل الخوارزمی ج2ص49-52
#پرسمان
.
.
💢 #اسارت 💢
اسارت اسرای روز عاشورا چند مدت طول کشید؟
در رابطه با مدت اسارت، هر چند زمان آغاز اسارت که در واقع از عصر روز عاشورا بوده است مشخص است، ولی از آنجایی که تاریخ دقیق آزاد شدن آنها که یزید ملعون بعد از سخنرانی های کوبنده امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) از دگرگونی اوضاع شام هراسان شده و به اهل بیت(ع) اجازه داد تا به مدینه برگردند،مشخص نیست، لذا نمی توان بطور دقیق مدت اسارت را بیان کرد.
در ضمن مدت اقامت اهلبیت(ع) در دمشق، مورد اتّفاق مورّخان نیست. برخی از آنان با تعبیر مجمل: «چند روز اقامت داشتند» از مدّت اقامت اسرای كربلا، سخن گفتهاند(۱) ، امّا برخی دیگر، به مدّت اقامت یا عزاداری اهلبیت در دمشق تصریح كردهاند. در این میان اكثر مورّخان مدت برپاداشتن عزاداری توسّط اهلبیت و زنان خاندان معاویه در این شهر را سه روز دانستهاند.(۲) عمادالدّین طبری مدّت حضور اهلبیت و عزاداری آنان در دمشق را هفت روز(۳)، سید ابنطاووس بنا به روایتی یك ماه(۴)، و قاضی نعمان مغربی، چهل و پنج روز نوشتهاند.(۵)
در جمع بندی این چند گزارش میتوان گفت: صرف نظر از قول متفرد قاضی نعمان كه قائل به اقامت یك ماه و نیم اسرا در شام است و همچنین دیدگاه ابنطاووس كه قول به یك ماه ماندن اهلبیت در شام را با تعبیر «قیل» بیان كرده است، وجه جمع بین عزاداری سه روزه زنان خاندان معاویه و سوگواری هفت روزه اهلبیت این است كه؛ چون زنان خاندان معاویه عزاداری اهلبیت را مشاهده كردند و پی به حقّانیت آنان بردند، از روز پنجم با آنان هم سو شده و آنان نیز مشغول عزاداری شدند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت؛ با توجّه به مدّت حضور چند روزة اهلبیت در ساختمان مخروبه (خرابه شام) و همچنین مدّت حضور آنان در یكی از خانههای قصر، در مجموع، اهلبیت از آغاز ورود به شام حداكثر بیش از ده روز در شام اقامت نداشتند. به ویژه با توجّه به این امر كه اقامت بیشتر آنان، به هیچ رو به سود یزید نبوده و سبب بروز نارضایتی افكار عمومی و انتقاد بیشتر، از دستگاه حاكم میشد، از اینرو یزید با شتاب، درصدد استمالت و دلجویی از اهلبیت برآمد و آنان را رهسپار مدینه كرد.
علاوه بر این با توجه به نقل صحیحی که اسیران اهل بیت در روز بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری مطابق با اولین اربعین شهادت امام حسین(ع) به کربلا رسیده باشند باید بیش از چند روز در دمشق نمانده باشند که شهید قاضی طباطبایی در کتاب گرانسنگ «تحقیق در اولین اربعین سیدالشهدا(ع)» این قول را تقویت کرده است، بنابراین میتوان گفت مدت اسارت اهل بیت حدود یک ماه بوده است.
۱ .شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۲؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۴۹).
۲ . محمد بنسعد، ترجمة الحسین و مقتله، فصلنامه «تراثنا»، سال سوم، شماره۱۰، ص۱۹۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوك، ج۵، ص۴۶۲.
۳. عمادالدّین طبری، كامل بهائی، ج۲، ص۳۰۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۶.
۴. سید ابنطاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۱۰۱.
۵. شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۳، ص ۲۶۹.
#پرسمان
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✅ چند خواهش از ذاکران محترم اهل بیت علیهم السلام در آستانه ماه محرم: 1⃣ لطفا در مداحی ها و اشعار
.
#گریه
⭕️چه موقع قطرهای اشک برای امام حسین (ع) یک دنیا ارزش دارد؟
🔹اگر اشکی که ما برای او میریزیم، در مسير هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با روح حسینی بکند، ذره ای از همت او، ذره ای از غیرت او، ذره ای از حریت او، ذره ای از ایمان او، ذره ای از تقوای او، ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنين اشکی از چشم ما جاری شود، آن #اشک هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد باور کنید.
📕حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۰
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
......................
گریه ی با معرفت و اشکی که ما را بر صراط مستقیم ثابت قدم بدارد، باعث نجات است و امان من النار . وگرنه عمر سعد هم در پاسخ حضرت زینب که فرمود: اما فیکم مسلم ، گریه کرده است.اما او معرفت نداشت و شد جزء قتلهء کربلا و قطعا باصورت به آتش جهنم انداخته خواهد شد.
ان شاالله
.
.
فیش شب جمعه
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللّهِ المَوْتُورَ فِی السَّماواتِ(۱)
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم، میمیرم
ناله و شکوه حرام است بر عشاق، ولی
از فراق تو شکایت نکنم، میمیرم (۲)
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم، میمیرم(۳)
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر شکر دعایت نکنم، میمیرم (۴)
وضع من را به خدا روضه تو سامان داد(۵)
من اگر گریه برایت نکنم، میمیرم
جان ناقابل من کاش فدای تو شود(۶)
اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم!
شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم(۷)
______
مستندات
(۱) زیارت شب جمعه امام حسین علیه السلام.
(۲) در راه عشق باید سختی کشید و گلایه نکرد، اما یا ابا عبدالله داغ عشق شما خیلی جانگدازه، من نه اما هرکس واقعا عاشق شما شد جان داد یه نمونش حضرت زینب کبری سلام الله علیها، یه نمونش دخترتون تو خرابه، یه نمونه ریزش شهدای جنگ ما پشت پیراهناشون نوشتن: وضو در فرات ، نماز در کربلا، .... شور حسین است چه ها می کند ، عشق حسین درد دوا می کند.
(۳)برای شب جمعه اعمال زیادی نقل کردند اما هیچکدام به زیارت ابی عبدالله نمیرسه. ما ها که کربلا رفتیم یاد شما می رفتیم.
سبک دار:
شبهای جمعه می گیرم هواتو ، اشک غریبی میریزم برا تو...
(۴) اگه من به این راه اومدم خدا خواسته که بیام در خونه شما، امام صادق(ع) مى فرماید: «من ارادالله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین و حب زیارته و من ارادالله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین و بغض زیارته؛ هرگاه خداوند اراده خیرى به بنده خود کند در قلب او محبت امام حسین(ع) و زیارت او را قرار مى دهد» (وسائل الشیعه، ج ۱۴، باب استجاب زیاره الحسین –ع- .
(۵) گریه برای مصائب وارده بر امام حسین علیه السلام دارای آثار فردی، اجتماعی، دنیایی و آخرتی است، چرا که گریه برای آن حضرت، نوعی پیوند با حرکت، راه و روش و هدف آن حضرت است. از این رو گریه برای او، باعث آمادگی برای مبارزه و جهاد با فساد و سبب امیدواری و رسیدن به هدف نهایی است. مرثیه، شوق و محبت را به حدی بالا می برد که گریه کنندگان برای ایصال به مطلوب خود، زمینه هرگونه فداکاری و از خود گذشتگی را در خود احساس می کنند. گریه برای امام حسین علیه السلام نیروی ایمان را از هر جهت بسیج کرده ضعف و ناامیدی را از انسان دور می کند و محرک احساسات پاک مردم است . در روایات نیز آثاری برای گریه برای امام حسین علیه السلام ذکر شده است که به نمونه هایی اشاره می شود :
1 - بخشش گناهان
قال الرضاعلیه السلام: «فعلی مثل الحسین علیه السلام فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام (27) ; برای مثل حسین علیه السلام باید گریه کنندگان گریه کنند. چرا که گریه بر آن حضرت، گناهان بزرگ را محو می کند .»
2 - درود خداوند
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «الا و صلی الله علی الباکین علی الحسین رحمة و شفقة (28) ; آگاه باشید که خداوند بر گریه کنندگان برای حسین علیه السلام، از روی رحمت و مهربانی درود می فرستد .»
3 - طلب مغفرت از ناحیه امام حسین علیه السلام
قال الصادق علیه السلام: «انه علیه السلام لیری من یبکیه فیستغفر له رحمة له (29) ; حقا که [حسین علیه السلام] کسی را که برای او گریه می کند، می بیند و به خاطر رحمت براو برایش استغفار می کند .»
4 - دوری از جهنم
قال الله سبحانه لموسی علیه السلام: «یا موسی اعلم انه من بکی علیه او ابکی او تباکی حرمت جسده علی النار (30) ; ای موسی! بدان که هرکس برای حسین علیه السلام گریه کند یا بگریاند یا وانمود به گریه کردن کند، بدنش را بر آتش حرام کردم .»
5 - شادمانی در بهشت
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «یا فاطمة! کل عین باکیة یوم القیامة، الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة (31) ; ای فاطمه علیها السلام! هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر چشمی که برای مصیبت حسین علیه السلام گریه کرده باشد که به وسیله نعمت های بهشت خندان و شادمان خواهد بود .»
ثمره دوم یعنی درود خدا زندگی انسان را سر و سامان می دهد.
(۶) من که هیچ بلکه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم.
«بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی» حالا ما بگیم ، یک کاری بکن پدر و مادر من، اهل و عیال من، مالم و همه هستی ام را فدای تو کنم.
(۷) وقتی اینهمه محبت و علاقه رو تو دلمون می بینیم باید یاد این حدیث بیفتیم.
قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»
پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.» (جامع احادیث
.
... الشیعه ، ج 12، ص 556)
مگه این آقا رو چه جور به شهادت رسوند که سخت ترین نوع شهادت بود و ماندگار شد.
بزار امام رضا جواب بده.
راوی می گه یه روزی خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم.
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِکَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی أَمْرِنَا إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [یَا أَرْضَ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْکَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ فَإِنَّ الْبُکَاءَ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ ع کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ (ع ) امام رضا(ع) فرمود: محرم؛ ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مى دانستند. اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه هاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند و رعایت رسول خدا(ص) را در سفارش به ما نکردند. روز شهادت حسین(ع) چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم میشد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریه اش بود و میفرمود در این روز حسین(ع) کشته شد. مسند الامام الرضا علیه السلام جلد ۲ صفحه ۲۷ ؛ أمالی صدوق ص ۱۲۸.
.