eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
752 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #حضرت_معصومه #10ربیع_الثانی ◾️ #حضرت_معصومه_علیهاالسلام_مسموم_شده_و_به_شهادت_رسیدند 👈🏼 #سید_مرت
. 💢رحلت یا شهادت س💢 ✅در مورد وضعيت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) در ساوه نقل شده كه حضرت معصومه (سلام الله عليها) به همراه تنى چند از برادران خود و با همراهى گروهى از علويان به سوى خراسان رهسپار شدند و چون به ساوه رسيدند ساوه اى ها كه شافعى مسلك بوده و با شيعيان و اهل بيت دشمنى مى ورزيدند به آنان حمله ور گشته و مردان آنان را به شهادت رساندند و حضرت معصومه (عليهاالسلام) كه شاهد درگيرى و شهادت مظلومانه برادران غيرتمند خود بود، چون ديد آنان در خاك و خون غلطيده اند و مظلومانه و در غربت جنازه هاى خون آلود آنان را تماشا كرد، امواج حزن و اندوه جانش را فرا گرفت و روح لطيفش بسى آزرده خاطر گشت و اين شدت غم و ناراحتى او را بيمار ساخت 📚(زندگى حضرت معصومه، نوشته آقاى منصورى، ص 14، به نقل از رياض الانساب، تاليف ملك الكتاب شيرازى)، از اين رو پرسيد تا قم چند فرسخ است و از همراهانش خواست او را به قم ببرند. (📚درياى سخن، تاليف سقازاده تبريزى به نقل از وديعه آل محمد، نوشته آقاى انصارى ص 12)، بزرگان قم وقتى از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى كه (موسى بن الخزرج) بزرگ خاندان (اشعرى) زمام شتر آن مكرمه را به دوش مى كشيد ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصى) موسى بن الخزرج) اجلال نزول فرمود. (تاريخ قديم قم، ص 213) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاى عمر پربركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهى به پايان رساند. با اين حال بايد توجه داشت اين خبر با گروهى از شواهد و قرائن نمى سازد زيرا بر پايه اين گزارش ساوه اى ها شافعى مذهب بودند امام شافعى (م 205 ه. ق.) گرچه در زمره امامان فقهى اهل سنت قرار دارد، ليكن به اهل بيت عصمت (عليهم السلام) ارادت داشته است و اين محبت را علناً در اشعارش آورده است شافعى از كوفه به يمن رفت و در آن به جمع شيعيان مبارزى پيوست كه براى سرنگونى خلافت هارون، خليفه مقتدر و ستمگر عباسى مبارزه مى كردند و در اين راه تا مرز از دست دادن جان خود نيز پيش رفت وى در يكى از اشعارش چنين مى گويد: «اگر قلب مرا بشكافند خواهند ديد كه بر ديوار آن... محبت اهل بيت عليهم السلام نوشته شده است.» 📚 (ديوان شافعى، ص 101 به نقل از المذهب الشافعى، وهبه ذحيلى، ص 554، چاپ شده در المذاهب الاسلاميّه الخمسه) به عبارت ديگر شافعى در كوفه نتوانست براى خود جايى باز كند و از آن جا به مصر رفت و روش فقهى او بعدها طرفداران بيشترى يافت و تا حدودى شايع شد. 📚(ر. ك: المذهب الشافعى، ص 494) با اين حال قراين و شواهد و اوضاع و احوال سياسى بررسى منويات مأمون خليفه عباسى نشان گر درستى اين خبر (شهادت اطرافيان حضرت)، است اما اين شافعيان نبودند كه به كاروان اهل بيت در ساوه حمله كردند بلكه نيروها و دست نشاندگان مأمون بودند كه به كاروان اهل بيت (عليهم السلام) حمله ور شدند و آن را به نام شافعى ها تمام كردند تا احتمالاً بيشتر از گذشته آنان را در مقابل قمى ها قرار دهند. همچنين بر پايه روايتى ديگر در ساوه زنى آن حضرت را مسموم ساخت 📚 (وسيله المعصوميه، نوشته ميرزا ابوطالب بيوك، ص، 68 الحياه السياسيه للامام الرضا عليه السلام، نوشته جعفر مرتضى العاملى، ص 428 قيام سادات علوى، على اكبر تشيّد، ص. 168) و از اين رو ايشان بيمار گشت و پس از هفده روز اقامت در قم، روح بلندش به ملكوت اعلى پيوست. آنچه اين قول را هم تاييد مى كند اوضاع و احوال سياسى آن روزگار و خطى مشى خاص مأمون خليفه عباسى در برخورد با خويشان و نزديكان امام رضا (عليه السلام) است، چه اين كه مأمون مى دانست فاطمه معصومه (عليها السلام) داراى فضيلت ها و دانش بسيار است و داراى شخصيتى ممتاز بوده و اصولاً زنده ماندن او به ويژه در كنار برادرش امام رضا (عليه السلام) مى تواند خطرى براى حكومت و خلافت او به حساب آيد از اين رو برنامه شهادت آن حضرت را به دست زنى از ساوه اجرا كرد. ✅آنچه مسلم است حضرت معصومه (سلام الله عليها) مانند جده بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بر اثر شدت مصائبى كه از سوى حاكمان جور به آن بزرگوار رسيد در سن جوانى از دنيا رفته است. .
. 💢مراتب عصمت؟💢 1- عصمت داراى مراتبى است كه پنج تن آل عبا و ساير ائمه نهايت مرتبه آن را دارا هستند. به عبارتى عصمت خاصّ داشته، نه تنها معصوم از گناهند، معصوم از سهو و خطاى غير عمد نيز مى باشند چون اين مقدار عصمت لازمه ى حجّت بودن آنهاست و همچنين رتبه ى وجودى آن بزرگواران برتر از تمام مخلوقات عالم است. لذا آن بزرگواران نه تنها سهو و خطاى غير عمد ندارند، بلكه حتّى مرتكب ترك اولى هم نمى شوند. 2 پس كسانى در جرگه پنج تن آل عبا و اهل بيت به معناى خاصّ آن هستند كه عصمتى تامّ داشته باشند و حضرت عباس ع اگر چه درجاتى از عصمت را داشته، ولى عصمت تامّ نداشته است. عصمت بر دو گونه است. يكم: عصمت تمام عيار، يعنى عصمت از گناه و سهو و خطا و فراموشى، كه اختصاص به انبياء و ائمه (ع) دارد. با وجود اين گونه عصمت، شخص حجّت خدا مى شود. دوم: عصمت از گناه كه اين گونه عصمت را بسيارى از انسانها مى توانند داشته باشند. براى مثال حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت معصومه (س) و حضرت زينب (س)، سلمان فارسى از آن جهت كه فرمودند: «سلمان منّا اهل البيت» و برخى از علماى ربّانى شيعه صاحب اين قسم از عصمت بوده اند. خود اين قسم عصمت نيز بر دو گونه است يا اكتسابى است و در اثر عمل به دين پديد مى آيد يا موهبتى است و از بدو تولّد در شخص وجود دارد. .
. 💢مواقف قیامت💢 «مواقف», جمع «موقف» ؛يعني مكان توقف, ايستگاه , باز داشتگاه و غيره است. پس از اين كه بندگان در صحنه قيامت حاضر مى‏شوند، ايستگاه‏هايى را بايد طى كنند تا به مقصد و مقصود نهايى خود برسند. به حسب روايات صحنه محشر و قيامت پنجاه موقف و ايستگاه دارد كه نخستين آنها به پاخاستن از قبر و حضور در صحنه محشر است. خداوند منان در قرآن مجيد مى‏فرمايد: تَعْرُجُ الْمَلائِكَهُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِى يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَهٍ: فرشتگان و روح به سوى او عروج مى‏كنند، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است. امام صادق(ع) با استناد به اين آيه مى‏فرمايد: فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا فَإِنَّ لِلْقِيَامَهِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَهٍ ؛ پيش از اين كه حساب شما را محاسبه كنند، از خود حساب بكشيد؛ زيرا قيامت داراى پنجاه ايستگاه است كه هر ايستگاه هزار سال به طول مى‏انجامد. اما در مورد اسامي مواقف قيامت مطالب زيادى در آيات و روايات نيافتيم، به نظر مى‏رسد اين مواقف و مشكلات مربوط به كافران و مؤمنانى كه به نحوى داراى مشكل هستند مى‏باشد و به جهت پرسش و پاسخ از اعمال انسان است و هر موقفى مربوط به بخشى از اعمال انسان است. اما در احاديثي كه از معصومين رسيده اگرچه از مواقف قيامت نام برده شده، اما اين گونه نيست كه يك جا و مفصل بيان شده باشد، بلكه پراكنده و در احاديث متعدد به يكي يا چند مورد از مواقف اشاره شده است كه بيان همه آنها در فرصت اين مركز نيست. لذا به چند مورد اشاره مي كنيم: 1- يكى از مواقف قيامت صراط است و آن ديواري است كه روى جهنم كشيده شده كه يك طرف آن صحراى محشر است و يك طرف آن راه بهشت است كه جهنم فاصله است بين صحراى محشر و بين بهشت بايد از روى اين صراط عبور كنند و به بهشت روند و آيه شريفه وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا: به همين صراط تفسير شده است 2- يكى از مواقف قيامت ميزان عدل است كه مي فرمايد وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ ضمنا توجه داشته باشيد كه احتمال دارد مراد از ذكر عدد 50 در اين روايات، خود عدد نباشد، بلكه كنايه از كثرت مواقفي است كه در روز قيامت انسان بايد طي كند چنان كه همين احتمال دربارة 50 هزار سال بودن قيامت هم بيان شده و برخي علماء گفته‌اند كه مراد از آن خصوص عدد نيست، بلكه كنايه از كثرت و طولاني بودن اهوال روز قيامت بر گناهكاران است. .
. با وجود به حاجات💢 دعا کردن به منظور اعلام نیازهای بنده به خداوند نیست، یعنی بنده در مقام دعا نیازهای خود را به خداوند اطلاع نمی دهد، چون خداوند همه چیز را می داند و به همه موجودات عالم و انسان ها و اسرار درونی آن ها علم دارد. در آیات متعددی از قرآن مجید علم خداوند به همه چیز و همه موجودات عالم و نیت های درونی انسان ها و آن چه را انسان ها در درون خود پنهان می کنند یا آن را آشکار می کنند، تذکر داده شده از جمله: ۱- « وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ ﭐللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ» (آل عمران / ۹۲) یعنی شما هر چیزی را انفاق می کنید، خداوند به آن دانا است. ۲- «ذَ ٰلِکَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ ﭐللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي ﭐلسَّمَاوَاتِ وَمَا فِي ﭐلْأَرْضِ وَأَنَّ ﭐللَّهَ بِکُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» (المائده / ۹۷) یعنی این برای آن است که بدانید خدا آن چه را در زمین و آسمان است می داند و خدا به همه چیز دانا است. ۳- «قُلْ إِن تُخْفُواْ مَا فِي صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ ﭐللَّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي ﭐلسَّمَاوَاتِ وَمَا فِي ﭐلْأَرْضِ وَﭐللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (آل عمران / ۲۹) یعنی بگو اگر آن چه را در سینه های شماست پنهان کنید یا آن را آشکار کنید، خدا آن را می داند و او می داند آن چه را در آسمان ها و زمین است و خدا بر هر چیزی قدرت دارد. پس بنابراین دعا کردن بنده به منظور اطلاع دادن نیازهای خود به خدا نخواهد بود و علت دیگری خواهد داشت. باید این سؤال و امثال آن در مورد دعا تغییر یابد و به شکل دیگری گفته شود. مثلاً گفته شود، علت و حکمت دعا چیست؟! ما انسان ها به چه منظوری باید دعا کنیم؟! دعای بنده به منظور اطلاع دادن چیزی به خداوند نیست یعنی بنا،بر این نیست که یک بنده با عمل دعا، نیازهای خود را به خداوند اطلاع دهد. بلکه در اثر دعا ظرفیت روحی یک بنده برای دریافت رحمت بیشتری از خداوند، افزایش پیدا می کند. ما این جا رحمت خداوند را به رودخانه ای تشبیه می کنیم که با حجم عظیمی از آب به طور دائم در جریان است و جریان آن هرگز قطع نمی شود، اما میزان بهره برداری انسان ها از آب فراوان آن رودخانه متناسب با ظرفی است که همراه خود آورده اند. در اثر دعا ظرفیت بنده برای دریافت رحمت خداوند تغییر می کند، فلذا اگر در اثر دعا، بنده تغییری نکند، خواسته او تأمین نخواهد شد. یعنی عدم استجابت دعا از ناحیه بنده است. توضیح این که دعا و درخواست از خداوند شرایطی دارد، اگر بنده در دعای خود آن شرایط را به کار نبرد، در حقیقت دعا نکرده است، اگر چه الفاظ یک دعای معین را به زبان آورده یا از قلب خود عبور داده، اما دعای او دعای حقیقی با شرایط خاص آن نبوده است، اگر چه همین دعای ظاهری او هم تأثیراتی در مجموع زندگی او خواهد داشت و موجب پاداش هائی خواهد شد. یک فایده عظیم دعا برقراری ارتباط بین بنده و پروردگارش در مرتبه ای متعالی است! و گاهی ارزش این ارتباط و حاصل آن بسیار بیشتر از فواید حاجتی است که بنده آن را از خداوند درخواست می کند، یعنی خود عمل دعا و ارتباط با خداوند از طریق دعا مطلوب تر از چیزی است که بنده از پروردگارش آن را تقاضا می کند. و هر قدر استجابت یک دعا بیشتر به تأخیر بیافتد، سود بنده بیشتر خواهد بود، به شرط استمرار در دعا و نا امید نشدن از استجابت آن. 💢دعا اعتراض به مقدرات خداست؟💢 گاهی چنین تصور میشود که دعا کردن و خواستن برآورده شدن حاجت؛نوعی اعتراض به خدا و مقدرات اوست .لذا نباید دعا کرد. پاسخ با توجه به خواص و فوائد دعا روشن است. دعا اعتراض و دستور و امر به خدا نیست که قبیح باشد بلکه درخواست و التماس و گدایی و ابتهال و زاری دردرگاه خداست. لذا اشکالی ندارد و شبهه وارد نیست. در دعا ما اعتراض نمیکنیم بلکه از خدای قادر و توانا درخواست و التماس و مسئلت میکنیم که به ما نظر لطفی بکند و درخواستهای ما را بشنود و البته که دست خدا بسته نیست و با ابتهال و تضرح ما در درگاهش امکان تغییر قضا وجود دارد و اصلا دعا توصیه و سفارش خداست و مگر امکان دارد خدا به چیزی دستور و توصیه کند و آن چیز مذموم باشد؟!! 🔴پس اولا دعا اعتراض نیست ابتهال و التماس از خداست ثانیا خود دعا در مسیر قضا الهی وجود دارد و خدا فرموده که دعا کنید و من با دعای شما ؛ حاجت شما را می دهم و ترتیب اثر به خواسته های شما می دهم. ادعونی استجب لکم 📖غافر60 📖بقره186 .
. 💢چرا دو دهه داریم؟💢 روز شهادت حضرت فاطمه (س) بنابر فاطميه اول روز سيزدهم جمادى الاولى شروع مى شود. علت اين كه ايام فاطميه چنين شده، و بنابر فاطمه روز سوم جمادى الثانى است. اين است كه در برخى روايات آمده است كه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، پس از وفات پيامبر اسلام (ص)، 75 روز زنده مانده است و بر اساس اين روايات، روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها روز سيزدهم جمادى الاولى است. و در برخى روايات آمده است كه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها پس از پيامبر تاريخ شهادت آن حضرت سوم جمادى الاخره است و چون دقيقا معلوم نيست كدام است، به هر دو عمل مى كنيم. شيخ عباس قمى، در منتهى آلامال فرموده است كه بهتر است به هر دو روايت عمل بكنيم و در هر دو تاريخ عزادارى كنيم. (منتهى آلامال عربى، ج 1، ص 267) دهه اى را كه روز شهادت در آن واقع شده دهه فاطميه مى گويند دهم تا بيستم ماه جمادى الاولى را دهه اول واول تا دهم ماه جمادى الاخر را دهه دوم گويند. 75 روز (خمسه و سبعين) يا 95 (خمسه و تسعين). پس از وفات پدر، با توجه به اينكه رسم الخط در صدر اسلام بيشتر بدون نقطه و اعراب بود و از آنجا كه لفظ «تسعين» و «سبعين» از جهت شكل كلمه يكسان است و تنها با نقطه گذارى متفاوت مى شود چه بسا نزد تاريخ نويسان در قرن هاى بعد موجب اختلاف شده است. .
. ما وقتی هدیه ای به یک بزرگی می بریم مثلا به یک حاکم و سلطان و پادشاه... یک عمل این است که هدیه را در کاغذ کادو مناسب و هیئت خوبی در آورده و پیشکش سلطان کند. مرحله دوم و بعدی اینست که سلطان هدیه ما را بپذیرد و مورد قبول ایشان واقع شود. این مهمتر است چراکه انجام کار خوب یک چیز و مقبول شدن در درگاه خدا چیز دیگری است. ما چه بسا خیرات و عبادات اعم از مستحب و واجب را به صورت صحیح انجام دهیم لیکن باید دید که مورد قبول خدا هم واقع میشود یا نه؟!!! دغدغه اصلی افراد متدین باید این باشد و هست ؛ که نذورات و احسانها و زیارات و خیرات و قرائت قرآن و نماز شب و ...که میکنند مورد قبول خدا واقع شده یا نه؟؟ 👌در روایات معصومین ع شرائطی برای قبولی اعمال نیک بیان شده است. از جمله آنها مال حلال-عدم اذیت دیگران بخصوص شوهر و والدین و همسایه – بی ا حترامی به فقراء- غیبت –بد خواهی برای مسلمانان- قطع رابطه با برادر دینی.-سبک‌شمردن نماز-شرب خمر-ندادن زکات... به طور کلی گناهان مانع میشوند و ما به صورت قطع نمی دانیم که چه عمل زشتی مانع قبولی می باشد لذا باید از همه آنها پرهیز نمود ⭕️قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : الطاعة بعد الطاعة علامة قبول الطاعة والمصية بعد الطاعة علامة رد الطاعة ، والطاعة بعد المعصیة علامة غفران المعصية ، و المعصية بعد المعصية علامة خذلان العبد. اطاعت انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه قبول شدن اطاعت است ، و گناه انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه مقبول واقع نشدن اطاعت است ، و اطاعت پس از معصيت نشانه آمرزش گناهان است ، و معصيت انجام دادن بعد از معصيت ، علامت گمراهى و هلاكت بنده است ! 📕عوالي اللآلي ج : 1 ص : 284 فردی به امام صادق علیه السلام گفت دوست دارم که بدانم کارهایم را خدا قبول کرده و یا قبول نکرده است. «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ لِلصَّادِقِ علیه السلام أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ عَلَامَةَ قَبُولِی عِنْدَ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ عَلَامَةُ قَبُولِ الْعَبْدِ عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ» 📙(أعلامالدین، ص283) «فَقَالَ لَهُ» علامت قبولی عمل این است که : «عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ» علامت کار قبول این است که آدم بجا کار کند. 📚 .
. دروغ نیست... دوپهلو... 💢توريه چيست؟💢 توریه این است که انسان بدون این که دروغ بگوید، به گونه اى حرف بزند که طرف مقابل برداشت دیگرى کند. نقل است یکى از اهل سنت از شیعه اى پرسید جانشین بعد از پیامبر(ص) کیست؟ شیعه جواب دادند کسى که دخترش در خانه او است. آن شخص تصور کرد که ابوبکر را مىگوید؛ چون دخترش عایشه زن پیامبر بود. ازاینرو آزارى به شخص شیعه نرساند؛ در حالى که منظور او امیرالمؤمنین(ع) بود. استفاده از توریه در موردى که گفتن سخن راست براى انسان یا مؤمنى ایجاد مزاحمت کند، مانعى ندارد. دروغ مصلحتى تنها در صورتى جایز است که موضوع بسیار با اهمیتى مانند: حفظ جان مؤمن، حفظ آبروى مؤمن، دفع فتنه و فساد و دفع ضرر بدنى و مالى در برابر ظالم یا اصلاح بین دو نفر باشد. در چنین مواردى دروغ مجاز شمرده شده است، گرچه در همین موارد نیز بهتر است توریه کند (یعنى به گونهاى بگوید که دروغ نگفته باشد). دروغ به لحاظ اخلاقی از بزرگترین گناهان است و به لحاظ شرعی از حرام های مسلم شریعت است، زیرا کلید تمامی بدی ها و سرمنشأ همه شرها است. امام حسن عسکری در این زمینه در طی روایت فرموده است: تمام خباثت ها در خانه ای قرار دارد و کلید آن خانه، دروغ است (جامع السعادات، ج 2، ص 323). اما اگر شخصی برای امور جزئی توریه کند و یا دروغ مصلحتی بگوید اگر چه از نظر شرعی در ابتدا گناه کبیره نیست ولی از نظر اخلاقی رفته رفته تأثیر منفی بر روح او می گذارد و مرتکب آشکار می شود گناه کبیره به شمار می آید. 📚 .
. 💢شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر💢 اين شرايط چند چيز است: [شرط] اوّل اينكه: امركننده و نهى‌كننده بداند كه آنچه را كه شخص مكلّف ترك كرده يا انجام داده معروف يا منكر است ، پس بر كسى كه معروف و منكر را نمى‌شناسد واجب نيست و علم (در امر به معروف و نهى از منكر) مانند استطاعت در حج، شرط وجوب است. [شرط] دوّم اينكه: احتمال تأثير امر يا نهى را بدهد ؛ پس اگر بداند يا اطمينان پيدا كند كه تأثير ندارد واجب نمى‌باشد. مسألۀ 1- با گمان به عدم تأثير و لو اينكه ظنّ قوى باشد وجوب (امر يا نهى) ساقط نمى‌شود. پس با وجود احتمال مورد توجه عقلاء (نسبت به تأثير) واجب مى‌باشد. [شرط] سوّم اينكه: شخص معصيت كار اصرار بر استمرار گناه داشته باشد ، پس اگر از حال او معلوم باشد كه گناه را ترك مى‌كند وجوب (انكار) ساقط مى‌شود. مسألۀ 1- اگر علامت ترك گناه از او آشكار شود كه از آن علامت يقين (به ترك گناه) حاصل شود بدون اشكال وجوب ساقط است ، و اطمينان در حكم يقين مى‌باشد. و همچنين است اگر بيّنه- در صورتى كه مستند آن امر حسّى يا نزديك به حسى باشد- بر ترك قائم شود. و همچنين است اگر اظهار پشيمانى و توبه نمايد. [شرط] چهارم اينكه: در انكار (و امر يا نهى) او مفسده‌اى نباشد. مسألۀ 1- اگر بداند يا گمان كند كه انكار او موجب ضرر جانى يا آبروئى يا مالى كه مورد توجّه است ، بر او يا بر يكى از مربوطين او مانند خويشان و ياران و همراهانش مى‌شود، (انكار) واجب نيست و از او ساقط مى‌شود؛ بلكه همچنين است اگر بخاطر احتمال كه عقلاء به آن اعتناء مى‌كنند ترس متوجه شدن چنين ضررى را داشته باشد، (واجب از او ساقط مى‌شود). و ظاهر آن است كه بقيۀ مؤمنين هم به خويشان و دوستانش ملحق مى‌شوند. مراتب امر به معروف و نهى از منكر همانا براى امر به معروف و نهى از منكر مراتبى است كه در صورت حصول مطلوب از مرتبۀ پائين‌تر- حتى با احتمال حصول آن- جايز نيست كه به مرتبۀ بالاتر تعدّى نمود. مرتبۀ اوّل- اين است كه كارى انجام بدهد كه از آن ناراحتى قلبى او از منكر آشكار گردد و اينكه از او مى‌خواهد كه معروف را انجام داده و منكر را ترك نمايد، و براى آن درجاتى است: مانند بر هم نهادن چشم و عبوسى و گرفتن صورت، و مانند روگرداندن يا پشت كردن به او و از او كنار كشيدن و ترك رابطه با او و مانند آن. مرتبۀ دوّم- امر كردن و نهى كردن با زبان. مسألۀ 1- اگر بداند كه مقصود با مرتبۀ اوّل حاصل نمى‌شود در صورت احتمال تأثير واجب است به مرتبۀ دوّم منتقل شود. مسألۀ 2- اگر احتمال دهد كه با موعظه و ارشاد و گفتار نرم، مقصود حاصل مى‌شود ، همان واجب است و تعدى از آن جايز نيست. مسألۀ 3- اگر بداند آنچه ذكر شد، اثر ندارد بايد به حكم كردن بوسيلۀ امر و نهى منتقل شود و‌ واجب است كه از آرام و آسان‌ترين درجۀ گفتار شروع نمايد و اگر تأثير نكرد به درجۀ شديدتر از آن با احتمال تأثير، منتقل شود و تجاوز كردن جايز نيست، مخصوصا اگر مورد طورى باشد كه فاعل (منكر) با گفتن آن هتك مى‌شود. مرتبۀ سوّم- اين است كه انكار با دست باشد. مسألۀ 1- اگر بداند يا مطمئن شود كه مطلوب با دو مرتبه سابق حاصل نمى‌شود واجب است به مرتبۀ سوم منتقل شود و آن (عبارت از) اعمال قدرت است؛ و البته بايد مراعات مختصر آن و- سپس بالاتر از آن را بنمايد. مسألۀ 2- اگر برايش ممكن باشد كه بين او و منكر حايل شود ، در صورتى كه جلوگيرى اين چنينى، محذور كمترى از غير آن داشته باشد، واجب است به آن اكتفا نمايد. اگر انكار موجب شود كه به مجروح شدن يا قتل كشانده شود بنابر اقوى بدون اذن امام (عليهم السّلام) جايز نيست، و در اين زمان فقيه جامع الشرائط- با وجود شرايط- جاى امام (عليهم السّلام) است. .
. 💢اطلاع حضرت از وقت ظهور💢 آیا خود (عج) می داند چه زمانی ظهور خواهد کرد؟ 1⃣نظریه اول :در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند. مفضل بن عمرو از امام صادق (ع) درباره تفسیر آیه "و اذا نقر فی الناقور" سؤال کرد که امام در پاسخش فرمودند: انّ منا اماما مستترا فاذا اراد الله عز و جل اظهار امره نکت فی قلبه نکتة فظهر و امر بامر الله عز و جل، که از این روایات بخوبی استفاده می شود که خود امام زمان (عج) نیز زمان ظهورشان را نمی دانند و در هنگامه ظهور ، خدای متعال بواسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند 📚صدوق ، اکمال الدین و اتمام النعمة، ج 2، ص 349، ح 42. به هرحال؛ یکی از منتظران فرج حضرت مهدی (عج) خود آن حضرت هستند؛ زیرا: اوّلاً انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است و بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد. ثانیاً: در روایاتی که کلمه فرج آمده، تنها به فرج مؤمنان اشاره ندارد، بلکه فرج امام زمان نیز مورد نظر است پس امام زمان گشایش در کارهای خویش را منتظرند. بنابراین، خود حضرت ولی عصر (ع) نیز چون هدف استقرار نظام توحیدی و فراهم ساختن زمینه سعادت بشری را دارند، در انتظار چنین روزی هستند، تا عدل و داد را بر سراسر جهان حاکم کند. 2⃣اما نظریه دوم:حضرت زمان ظهور خود را می دانند 1- نظر سید مرتضی (ره) سید مرتضی (ره) بیش از هزار سال پیش در کتاب خود «المقنع» که مورد توجه بسیاری از علما قرار گرفته، در خصوص علم امام زمان (ع) به ظهور خویش چنین می گوید: «شیعه امامیه معتقد است که آباء و اجداد امام زمان (ع) که بر همه آنان درورد باد، با شناختی که از فرمایش پیامبر اکرم (ص) نسبت به زمان غیبت و چگونگی آن، نشانه ها و علامات و زمان ظهور به دست آورده اند، با امام زمان (ع) عهد کرده و از حد و حدود این امور آگاهش ساخته اند. بنابراین زمان ظهور با ویژگی هایش مورد تصریح پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) است. قلنا: أمّا الإمامية فعندهم: أنّ آباء الإمام عليه وعليهم السلامعهدوا إليه وأنذروه وأطلعوه على ما عرفوه من توقيف الرسول (صلّى الله عليه وآله) على زمان الغَيْبة وكيفيّتها، وطولها وقصرها، وعلاماتها وأماراتها، ووقت الظهور، والدلائل على (تيسيره وتسهيله) 📚المقنع (ترجمه)، ص 113 2- دیدگاه شیخ طوسی (ره) شیخ طوسی (ره) از بزرگان علمای شیعه (متوفی 460 هـق) نیز امام زمان (ع) را وارث علوم انبیاء و اولیاء دانسته و پیرامون علم حضرت، به زمان ظهور خویش در کتاب مهم و معتبر خویش «الغیبه» که مورد توجه علمای شیعه و از کتب مصدری و مرجع می باشد چنین می گوید: «خداوند متعال، امام زمان (ع) را از زمان غیبت و پایان غیبت توسط پیامبر اکرم (ص) و آباء طاهرینش (امام معصوم علیه السلام) آگاه نموده و اما زمان ظهور از ما مخفی شده به خاطر مصالحی که در آن است، ولی حضرت مهدی (ع) عالم و آگاه به آن زمان است و به ظن و گمان مراجعه نمی کند. أن الله تعالى أعلمه على لسان نبيه ص و أوقفه عليه من جهة آبائه ع زمان غيبته المخوفة و زمان زوال الخوف عنه فهو يتبع في ذلك ما شرع له و أوقف‏ عليه و إنما أخفي ذلك عنا لما فيه من المصلحة فأما هو فهو عالم‏ به لا يرجع [فيه‏] إلى الظن. 📚الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة ؛ النص ؛ ص331 3- اعتقاد مرحوم صاحب مکیال (ره) آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (ره) از علمای بزرگوار شیعه که با عنایت حضرت مهدی (ع) کتاب شریف و گران سنگ مکیال المکارم را تحریر نمود معتقد است: «از احادیث بسیاری که در بصائر و کافی و غیر آن آمده، ظاهر امر این است که امام مهدی (ع) وقت ظهورش را می داند ولی به ایشان اذن داده نشده که آن را اظهار نمایند. و امامان گذشته (ع) نیز مجاز به اظهار آن نبوده اند، زیرا هر چند امامان معصوم (ع) به همه چیز عالم هستند ولیکن ایشان بندگان گرامی و مقرب هستند که پیش از امر و فرمان خدای متعال کاری نمی کنند و هر چه انجام دهند به فرمان او انجام می دهند. لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون آنها بندگان شایسته خدا هستند و هرگز در سخن گفتن بر او سبقت نمی گیرند و همواره به فرمان او عمل می کنند. بنابراین به بندگان خدا از مطلبی خبر نمی دهند مگر آنچه را خداوند متعال امر فرموده که به ایشان اظهار نمایند. 📚مکیال المکارم، ج 2، ص 406 وظیفه شصت و نهم و هفتادم، { لازم به ذکر است که مرحوم صاحب مکیال (ره) در خصوص دلائیل نظریه خویش با استناد بر آیات و روایات به طور مفصل بحث کرده است} .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. 💢اطلاع حضرت از وقت ظهور💢 آیا خود #امام_زمان (عج) می داند چه زمانی ظهور خواهد کرد؟ 1⃣نظریه اول :د
.👆 4- فرمایشات حضرت آیت الله بهجت (ره) حضرت آیت الله بهجت (ره)، در یکی از سخنرانی های خویش فرمودند: «حضرت غائب (ع) عجب صبری دارد! با این که از تمام آنچه که ما می دانیم یا نمی دانیم، اطلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاری های ما با خبر است، خود حضرت (ع) هم منتظر روز موعود است و خود ایشان می دانند که چه وقت ظهور می کنند. این که گفته می شود آن حضرت (ع) وقت ظهورش را نمی داند درست نیست! 📚نشریه امام شناسی، شماره 2، ص 4، به نقل از امام زمان (ع) در کلام آیت الله بهجت، ص 87 5- بیانات حضرت آیت الله ناصری دام ظله العالی حضرت آیت الله ناصری (دام ظله العالی) از اولیای الهی و از دوستان قدیمی و صمیمی آیت الله بهجت (ره)، دیدگاهی که معتقد به عدم علم امام زمان (ع) به ظهور خویش است را نشأت گرفته از دیدگاه اهل سنت می داند و می فرماید: چون آنان علم امام معصوم (ع) را با علم خود قیاس کردند، تنها علمی محدود برای آن حضرات (ع) قائل شدند. گذشته از 700 حدیثی که درباره علم امام (ع) وارد شده، بیش از 30 آیه قرآن نیز به وسعت علم امام (ع) دلالت می کند، اما از آن جا که اینان دست از احادیث اهل بیت (ع) کوتاه کردند به مفهوم آن 30 آیه قرآن پی نبردند، از این رو متوجه چگونگی علم امام (ع) نشدند. آن گاه می فرمایند: «علم امام زمان (ع) نه محدودیت زمانی دارد و نه محدودیت موضوعی، چه اصولاً علم آن حضرت (ع) محاط در زمان و مأخوذ از شناخت موضوعات نیست، بلکه علم کاملی است که حضرت حق جل و علی به آن حضرت (ع) بخشیده است. ما معتقدیم که حضرت ولی عصر (ع) از زمان ظهور و انقلاب جهانی خود آگاه هستند و به روشنی می دانند که در چه زمانی این امر صادر می شود و این نظر ما مبتنی بر روایاتی است که درباره حیطه علم و نیز چگونگی شخصیت آن حضرت (ع) صادر شده است. 📚نشریه امام شناسی، ش 5، ص 4، به نقل از آب حیات، مجموعه سخنرانی های آیت الله ناصری دامت برکاته 🔴علاوه بر دیدگاه ها و نظرات فوق، بسیاری از علمای بزرگوار شیعه در عصر حاضر که در علم امام شناسی صاحب نظر و متخصص هستند، قائل به عالم بودن حضرت مهدی (ع) به زمان دقیق ظهور خویش هستند، مانند: حضرات آیات جوادی آملی، سید علی میلانی، و حجج اسلام والمسلمین استاد گنجی و شیخ الاسلامی و دیگران دامت برکاتهم اجمعین و دلایل و مستندات فراوانی در اثبات نظریه خویش اقامه می کنند. ❌در نتیجه می توان گفت حضرت زمان ظهورخود را میدانند لکن شروع آن با حرکت و خارج شدن شمشیر وبرافراشته شدن پرچم و نکته ای در قلبشان مقارن خواهد شد... .
. چرا عید غدیر را می گویند؟ سادات، جزو خانواده پیامبر و از نسل پاک او به شمار می روند. همان گونه که اهل بیت پیامبر جایگاه والایی نزد پروردگار دارند، مقام و شأن فرزندان آنان نیز در نگاه مردم با احترام و تکریم همراه است. بزرگداشت و احترام سادات از سوی مردم در همه زمان ها صورت می گیرد، ولی این امر در روز غدیر که زمان به ولایت و امامت رسیدن حضرت علی علیه السلام است، به فرهنگ خاصی در میان مردم تبدیل شده است. آنان با رفتن به خانه سادات و تبریک گفتن چنین روزی، احترام و اکرام خود را به ایشان آشکار می سازند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایت های گوناگون، مردم را به گرامی داشت مقام سادات سفارش می کرد و ایشان می فرمود: «دوست داشتن اهل بیت من و فرزندانم، کمال دین است» البته در منابع دینی؛از پیامبر اکرم (ص) و یا ائمه معصومین(ع) و علمای دین چیزی یافت نگردیده که گفته باشد عید غدیر خم، صرفا عید سادات است. اما در همه آن منابع نظیر اقبال الاعمال، ابن طاووس، البلدالامین، کفعمی، مصباح کفعمی، زادالمعاد علامه مجلسی و مانند آن این تعبیرات درباره روز غدیر خم، آمده: (عید اهل بیت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ ) (عیدالله الاکبر)، (عیدالاکبر)، (عید آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ ) اما تعبیر عید السادات در جایی دیده نشده است. گرچه این روز بزرگ اختصاص به سادات ندارد. اما به نظر می‌رسد اینکه شیعیان ایرانی در عید غدیر از محترم تجلیل می‌کند و به منازل آنان سر می‌زنند و از آنها عیدی می‌گیرند و احیاناً به فقرای سادات تحت عنوان عیدی کمک‌هایی می‌کنند، سنت حسنه و به طور یقین مثبت است و نکته‌ای منفی هرگز در آن وجود ندارد. چون در برخی روایات احترام و دل جویی و کمک و صله دادن به سادات به خصوص سادات فقیر و نیازمند سفارش شده است. .................. سیدهای محترم بخوانید و به خود ببالید 💚ســــیدها ڪیسـٺند ؟؟؟ 🌺سید همان‌هایی هستند که فاطمه زهرا، با آنهمه جراحت در روزهای آخر عمرش وصیت کرد و ازامیرالمومنین، خواست که "علی جان! سلام مرا به تمام فرزندانی که از نسل من تا روز قیامت خواهند آمد، برسان"💐 💚سید همان‌هایی هستند که پیامبر اکرم فرمود اگر سیدی را دیدید و به احترامش، قیام نکردید، به من جفا کردید💐 💚سید همان‌هایی هستند که پیامبر فرمود اگر سیدی را دیدید و به او سلام نکردید، به من جفا کردید🌹 💚سید همان‌هایی هستتد که حضرت زهرا فرمود، حتی اگر سید به شما بد کردند، شما احترام او را نگه دارید، که ما در قیامت، جبران میکنیم🌸 💚 سید همان‌هایی هستند که امام رضا از قول پیامبر فرمود، نگاه کردن به هر سید و ذریه ما عبادت است🌹 💚سید همان‌هایی هستند که در روز قیامت مردانشان به فاطمه اطهر، و زنانشان  به ائمه طیبین محرم هستند🌻 💚سید همان‌هایی هستند که به فرموده امام صادق در صحنه بسیار تاریک قیامت که تمام مردم وحشت میکنند و از خدا می‌خواهند، خدایا نوری بفرست، گروهی می‌آیند که نوری پیشاپیش آنها در حرکت است و صحنه را نورانی میکند، همه می‌پرسند آیا از پیامبرانید؟ ندا میرسد: نه... آیا فرشتگانید؟.. نه... آیا از شهدایید؟! نه.. پس که هستید.. میگویند "ما ساداتیم، و انتساب به امیرالمومنین، داریم ما از نسل پیامبر و علی هستیم، ما را خدا به کرامت خاص خود اختصاص داده  ما ایمن از عذاب و مطمئن به رحمت خداییم"💐 💚سید همان‌هایی هستند که به فرموده امام صادق روز قیامت، خود خداوند آنها را مورد خطاب قرار میدهد که ای سید دوستان و ارادتمندان خود را شفاعت کنید، و وقتی سید کسی را شفاعت، کند شفاعت آنها رد نخواهد شد🌺 💚سید  همان‌هایی هستند که امام صادق از قول پیغمبر فرمود: وقتی در قیامت به جایگاه مقام محمود رسیدم، تمام گنهکاران امتم را شفاعت میکنم حتی آنها که گناه کبیره کردند، ولی بخدا قسم وقتی به آن موقعیت رسیدم کسانی که فرزندان من و سید و ذریه نسل مرا، اذیت کند هرگز شفاعت نخواهم کرد🌺   💚سید همان‌هایی هستند که پیامبر فرمود، سیدرا احترام کنید اگر مومن بود بخاطر خدا و خودشان، زیرا هر انسان خوبی را باید احترام کرد و اگر مومن نبود به احترام من جدشان.🌺 💚سید همان‌هایی هستند که امام زمان به سید شهاب الدینی فرمود: قدر سید بودنت که به مادرم فاطمه زهرا منسوب میشود را بدان.🌹 💚سید همان‌هایی هستند که امام صادق فرمود پیامبر در روز قیامت، ندا میدهد، ای مردم هرکس سادات را احترام، کرده پناه داده و به آنها نیکی کرده بیاید تا تلافی کنم.. و خدا ندا میدهد، ای رسول پاداش آنها با خودت، هر کجا می‌خواهی منزلشان، ده.. و رسول خدا آنها را در "وسیله" (محلی دربهشت) جا میدهد که در دیدگاه پیامبر و خانواده‌اش هستند و آنها را می‌بینند🌹 💚سید همان‌هایی هستند بزرگترین و پیرترین علامه‌ها، در برابر کودک سیدی دو زانو می‌نشستند، و به احترامش، قیام میکردند.. .
📌شماره شبهه: ۵۲۹۸ 🔘 متن شبهه : آیا این برای ما شیعه ها این افتخار هست که حضرت عباس رفت به لب رود و اب ننوشید؟ چرا؟ مگه منطقی نبوده که اب بنوشد؟ 🔆 پاسخ شبهه : 1⃣ حضرت اباالفضل العباس علیه السلام نشان درخشنده ای بر تارک تاریخ است و در مصاف عقل و عشق، عاقلان را به حیرت آورد. 2⃣ حضرت ابا الفضل (ع) می دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد او و برادرش امام حسین (ع) کشته خواهند شد و هرگز از این میدان جان سالم به در نخواهند برد؛ 3⃣ ولی حضرت عباس (ع) این را خلاف مروت و جوانمردی می دانست که خود آب بیاشامد در حالی که امام حسین (ع) و عیالاتش و تمام اهل بیتش تشنه اند. این است که تشنه باشد و انسان خود را سیراب کند. 4⃣ از همه اینها گذشته ایثار از سجایا و اخلاق نیکوی اهل بیت (ع) بوده است. و حضرت عباس (ع) در این واقعه نهایت ایثار و از خودگذشتگی را نسبت به امام حسین (ع) و اهل بیت او نشان داده است، همان گونه که پدرش حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (ع) از خود گذشتگی کرده و با سه روز روزه هنگام افطار، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب و شکمی گرسنه به سر بردند. 5⃣ بر این اساس آن حضرت می‌توانست به‌راحتی آب بخورد و اشکالی هم پیش نمی‌امد اما ایشان به‌خاطر نوع تربیت ونیز به خاطر رعایت ادب , آب نخورد.