eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. آیت الله حسینی قزوینی ✍ : چرا علی(ع) در منزل را باز نکرد؟ 🔶شبهه‌ای مطرح می کنند مبنی بر اینکه: اگر حضرت علي(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) در منزل را باز كرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غيرت مردان خصوصا مردان عرب است. 💠 پاسخ شبهه: 🔻اولاً) «ابن عساکر» در جلد 42 کتاب "تاریخ دمشق" ص 470 آورده است که: پیامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفتند: «یا ام السلمه قومي فافتحي له» یعنی: «ای ام سلمه! برخیز و در را باز كن». ثانیاً) در جلد 44 همین کتاب صفحه 35 آمده است که: عمر بن خطاب آمد و دق الباب کرد، پيغمبر خانه بود ولی به حضرت خديجه(س) فرمود: «افتحي يا خديجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن». ثالثاً) در جلد اول کتاب "احتجاج طبرسی" ص 292 آمده است که: روزی پیامبر(ص) در خانه نشسته بودند که اميرالمؤمنين علی(ع) در زدند و پيامبر(ص) به عايشه فرمود كه: «افتحي له الباب» یعنی: «در را براي او (علي) باز كن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟! رابعاً) طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" نوشته است، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرت(س) شدند. خامساً) قرآن کریم در آیه 27 سوره نور مي‎فرمايد: "یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا" یعنی بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید". و در جای دیگر می‎فرماید: "یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبي الا ان یؤذن لکم". از سوی دیگر «سیوطی» در جلد 5 کتاب "الدر المنثور" ص 50 نوشته است که: "خانه زهرا خانه نبوت است". بنابراین حضرت زهرا(ع) و مولا علی(ع) بر این باور بودند كه مهاجمان حريم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ مي‎كنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهل‎بیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه می‎شوند. .
. توی خونه علی محشری شد پشت در شکسته بال و پری شد چی آوردن به سرش تو کوچه ها توو خونه سه ماه تموم بستری شد حق دارم اگر که شرمنده باشم پیش تو باید سرافکنده باشم ترسم از اینه که بعد رفتنت من بدون تو زیاد زنده باشم ✍ .
. |⇦•وقتی که روح فاطمه.. سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── جنت که خود به نام شبستان فاطمه است سجاده ای به گوشه ایوان فاطمه است بال فرشتگان خدا غرق حسرت ِ خاک گلیم حجرهٔ طفلان فاطمه است نام علی شده به عدد با نمک یکی نام علی خودش ز نمکدان فاطمه است فرمود مصطفی که فدایش شود پدر روحی که هست در تنم از آنِ فاطمه است *یا فاطمه.. قربون بسترت بشم که یکی دو شب دیگه جمع میشه و قربون خونه ای بشم که یکی دو شب دیگه بی شمع و چراغ میشه خدایا ممنونم که امسال توفیق پیدا کردم که لااقل یکی دو شب اومدم تو ایام فاطمیه برا مادر اشک بریزم ای مادر* وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است جان علی و آل علی جان فاطمه است دلخوشی یعنی خدا را داشتن در بهشت لطف او جا داشتن بین سینه حب مولا داشتن مادری مانند زهرا داشتن دلخوشی یعنی دو دنیا مال ما روز محشر فاطمه دنبال ماست "السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ" *پیداست اومدی عرض ادب کنی و مادر خریدت انشا الله با هم مدینه عرض ادب کنیم ..* تو کوچه ها خدا خدا کردم *این مصرع بعدی خودش یه دنیا روضه است* من التماس بی حیا کردم مادر من زیر کتک هاش بود مادرمو ازش جدا کردم *شما عوض اون بچه هایی که این شب و روزا نمیتونن گریه کنن بلند بلند گریه کنید یا زهرا..* نشد نذارم بزنه بد زد وقتی شنید علی مجدد زد خودم رو روی مادر انداختم با گریه بابا رو صدا کردم *فاطمیه یعنی همین ضجه زدن کسی آروم گریه نکنه مشمول دعای امام صادق باشی خدا رحمت کند هر کی به مادر ما بلند بلند گریه کنه..* چشاش سیاهی رفت و افتاده چشام سیاهی رفت و افتادم میون گرد و خاکای کوچه تا نفسش بیاد دعا کردم چشام دیگه دو کاسهٔ خونه دلم خوشه بابا نمیدونه داغی نشسته روی این شونه شونه امو تا براش عصا کردم *مادر پاشو بریم الان این بی حیا می‌زند ت می کشدت مادر مادر مادر...تا اسم مادر رو می‌برن حواسا میره رو سن هفتاد و هشتاد نه این مادر هجده سال بیشتر نداره..* کوچه پر از دود شد آتیش نمرود شد خونِ در و دیوار *تا حالا برا بی بی گفتم حالا یه روضه بخونم بی بی هم بیاد سفارش خود بی بی تو لحضات آخرشه.."أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ"، سفارش حسینش و کرده با این سلام یه روضه هم بگم از ابی عبدالله..سلام بر اون آقایی که با چوب خیزران به لب و دندانش زدن.. نازدانه ابی عبدالله خودشو انداخت بغل عمه جانش، عمه ببین با سر بابام چه می کنن..* بابا در این سفر که مرا با تو همسفر کردن تو چوب خوردی و من تازیانه می خوردم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‌. درد و دل امیرالمؤمنین و حضرت زهرا |⇦•مرغ اجل.... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── * امشب روضه خون کی باشه؟ مولا روضه بخونه، امام حسن روضه بخونه،ابی عبدالله یا زینب.. من میگم اجازه بدید مادر پهلو شکسته خودش روضه بخونه. همه دور بستر نشستن. صدا زد علی جان...* مرغ اجل به دور سر من پریده است امشب هِلال آرزوی من دمیده است آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است * امیرالمومنین هرچی فاطمه می گفت، فقط از خجالت سرشو پایین انداخته بود. زهراجان! من حلال کنم؟ دورت بگردم. تو بخاطر من اومدی تو کوچه. تو بخاطر من رفتی پشت در، تو بخاطر من پهلوتو شکستن، بخاطر من بازوتو خورد کردن، بخاطر من با مسمار به سینه ات زدن. من حلال کنم...؟ * آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است از جان بلای عشق تو بر جان خریده ام حالا اگر نحیف ام و قدم خمیده است *علی جان تا حالا بهت نگفته بودم. اما شب آخریه میخوام بهت بگم قربونت برم. حداقل بدونی چرا این همه مدت تو خونه ازت رو گرفتم...* با هر چه داشت دشمن تو ریخت بر سرم اینگونه گُل کسی به دو عالم نچیده است * آی مادر مادر مادر مادر...علی جانم! قربونت برم. خیلی ازت عذرخواهم یدونه شم اینه. اگه دیدی نو به نو هی بسترمو راسما عوض میکرد.. هی بسترم دوباره گلدار میشد...* وقت نفس کشیدن خود زجر می کشم این دردِ زخم سینه امانم بریده است * یه خواهش ازت بکنم علی جان.دورت بگردم...* هنگام غسل هرچه که دیدی صبور باش اما زینب که دنده های شکسته ندیده است *برا دخترم سخته مادرشو اینطوری ببینه جلو چشماشو بگیر زینب نبینه... زینب خیلی روضه های سخت باید ببینه. هوای دخترمو داشته باش علی جان...* دادم کفن به زینب و دیدم به چشم تر از غصه رنگ دخترم از رخ پریده است * وظیفه ی سنگینی رو دوش دخترم گذاشتم. هی یک به یک کفن ها رو میشمرد. هی میگفت: مادر مگه نگفتی یکی برا توئه یکی برای بابامه یکی برا داداش حسن؟ یدونش کمه. اینطوری که من میشمرم برا حسین چیزی نذاشتی. صدا زد عزیز دلم! این پیراهنو با دستای خودم درست کردم. این سهم حسینه. اما یه موقعی بهش میدی که دیگه بچه ام تنهایی تنها میشه. هی صدا میزنه "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کسی جوابشو نمیده. تو اون وداع آخر میری اینو میدی دست داداشت...* سنگ صبور توست حسن بعد من فقط از او مپرس آنچه که در کوچه دیده است * من بهش گفتم چیزی بهت نگه. تا دم جون دادنم ازش سوال کنی دیگه هیچی نمیگه. اما خیلی مواظب پسرم باش. این چنده روزه دیده که از خواب می پره. هی میگه نانجیب نزن. جلو چشم من نزن... "ابکنی وابکن الیتامی." گریه کن. برا یتیمی بچه هامم گریه کن. اما اون چیزی که بیشتر از همه نگرانشه حضرت زهرا اینه. علی جان...!* هر شب حسین من ز عطش می پرد ز خواب مادر صدای العطش از او شنیده است * هی صدا میزنه وا اُمّاه! أنا العطشان... اگه میخوای حضرت زهرا درو باز کنه یکی یکی راهتون بده تو خونه همینه. حسین حسین... قیامتم حضرت زهرا دنبال این صدا میگرده. حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
خطبه فدکیه، جامع ترین خطبه_5958577256962983104.mp3
7.81M
1446 ➖ امروز یکی از زمینه‌های غربت در جامعه‌ی شیعه، غربت علمی آن حضرت است. خطبه‌ ، حقیقت عرفان الهی و جامع‌ترین خطبه در خطبات اهل بیت علیهم‌السلام است. 🔘 حجت‌الاسلام
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #حضرت_زهرا سلام‌الله‌علیها #هجوم_به_بیت_وحی #احراق_البیت 🩸شرح دردناک جمله « و بَطْنٍ فَتَقُوهُ
. 🔻 | سلام‌الله علیها 🔻 🥀 حضرت زهرا عَلَیهاالسّلام به ابوبکر فرمودند: به خدا قسم در هر نمازم تو را نفرین میکنم... 📚 الامامه والسیاسه،ابن قتیبه دینوری، جلد ۱، صفحه ۲۰ 🏷 ..................... اللهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ . «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
گوشوارۀ شکسته.pdf
6.03M
پی‌دی‌اف pdf کتاب گوشواره‌ی شکسته 📗 متن روضه‌های دهه‌ی اول و دوم 📕 شامل متون روضه‌های اجرا شده توسط مادحین مشهور کشور
حالِ جانسوز امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هنگام غسل پیکر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از زبان همسایه آن حضرت... در برخی از نقل‌ها آمده است: شخصی به نام «ورَقة بن عبدالله» گوید: خانه من در همسایگی خانه امیرمؤمنان علی علیه‌السلام بود؛ در همان شبی که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از دنیا رفت، من در خانه بودم که، فإذًا سَمِعتُهُ يَبكي بُكاءً عٰاليًا لَمْ أعهِدْ نَظيرَهُ مِنهُ. ناگهان شنیدم مولا علی علیه‌السلام با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمود که تا آن زمان، به خاطر ندارم که علی علیه‌السلام اینگونه گریه کرده باشد! فَتَعَجَّبتُ مِنهُ و قُلتُ:سُبحانَ اللّه!أ هٰكذا يَصنَعُ عليٌّ عليه‌السّلام مَع! شِدّةِ صَبرِهِ و حِلمِهِ و سُكونِه‌؟! بسیار تعجب نموده و با خود گفتم: سبحان الله! علی علیه‌السلام با آن همه حلم و صبر و آرامشی که داشت، چرا اینگونه گریه می‌کند؟! پس از خانه بیرون آمده و به پشت خانه او رفته و دقّ الباب کردم؛ فَخَرَجَ و دُموعُهُ تَسيلُ مِنْ عَينَيهِ مِنْ دُونِ اِنقطاع. پس امیرالمومنین علیه‌السلام از خانه بیرون آمد، در حالی که سیل اشک از چشمانش جاری بود و سیلان اشکش، تمام نمی‌شد. عرضه داشتم: یا ابالحسن! مردم عرب خوب نمی‌دانند که مردی در فقدان همسرش اینگونه بی‌تابی کند؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمودند: يا وَرَقة! لَمْ أبكِ لِفَقدِها بَلْ رَأيتُ آثارَ الرَّفَسَةِ و السّياط‍‌َ في يَدِها و جَنبِها. فَهٰكذا تُحشُرَ يَومَ القِيامَة و تَلقَى اللّهَ. ای ورَقه! گریه من از فقدان زهرا سلام‌الله‌علیها نیست؛ بلکه به هنگام غسل آثار ضربه‌های لگد و تازیانه‌ها را در دست و پهلوی او دیدم؛ فاطمه سلام‌الله‌علیها با همین حال روز قیامت محشور می‌شود و به ملاقات پروردگار می‌رود. الهجوم علی بیت فاطمه سلام‌الله‌علیها ، ص۳۳۸، (به نقل از منابع خطی)
. 🎙آیت‌الله عابدینی 🔰 از غدیر تا فاطمیه 🔶 جریان غدیر از مهم ترین حوادث تاریخ است. اما متاسفانه مسلمانان در اقامه و تبیین پیام غدیر کوتاهی کردند و چون این کوتاهی صورت گرفت بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و با رقم خوردن ماجرای سقیفه برکات غدیر از دست رفت. الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا من دينكم فلا تخشونْهُمْ واخشون ،امروز کافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند بنابراین از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! [آیه ۳، سوره مائده] 🔻سکوت دوباره مؤمنان در جریان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها که ایشان یک فدایی در راه تبیین دین و روایتگری صحیح از نص پیامبر در امر ولایت بودند منجر به قیام امام حسین علیه السلام و جریان کربلا شد. 🔻امروز دیگر ضربه زدن از بیرون میسر نیست؛ اما اگر تقوای الهی را رعایت نکنیم با انحراف از حاجت های صحیح به غلط از درون ضربه خواهیم خورد. بنابراین اگر جریان غدیر به درستی اقامه و تبیین میشد ماجرای سقیفه محقق نمی شد. . 💠این نگاه باعث می‌شود اگر در این حکومت ضرر کردیم و مظلوم واقع شدیم، دنبال محاکمه آنانی که ظلم کردند باشیم اما دفاع ما از اصل انقلاب و نظام اسلامی بیشتر از پیش حفظ شود. اگر در جریان جهاد تبیین و روایتگری صحیح از وقایع کاهلی کنیم زمینه را برای ناامیدی مردم و پذیرش ندای شیطان در جهت آلوده کردن سرچشمه‌ی انقلاب مهیا کرده‌ایم. .
4_5918154296083355380.mp3
54.15M
📻 بشنوید| 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۰۴
. من مهدیم، در دست تیغ انتقامم مادر به قبر مخفیت بادا سلامم ای قلب مجروحم کباب از غربت تو باریده اشکم قرن ها بر تربت تو شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن یا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت ای یار تنهای علی  آخر چر اکشت مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد دست تو را از دامن مولا جدا کرد مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم برخاست در صلب حسین از دل خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم درد تو را در قلب خود احساس کردم ای کاش بودم تا علی را یار بودم جای تو من بین در و دیوار بودم آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند ای کاش دست قاتلت را می شکستند کی می شود بردارم از جانت محن را از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را در حلقۀ زنجیرشان محکم ببندم فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم دریا کنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟ گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟ اجر ذوی القربای پیغمبر کتک بود؟ یا پاسخ حق نمک غصب فدک بود؟ مادر به اشک چشم های دوستانم داد تو زین بیدادگرها می ستانم من بهترین یار وفادار تو هستم روز ظهورم هم عزادار تو هستم شمشیر خونریزم بود مدیون محسن نقش است بر آن انتقام خون محسن ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی با روی سیلی خوردۀ خود نور دادی غلامرضا سازگار ......... . 💢روضه و مناجات جانسوز _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ گریز حضرت سیدالشهدا علیه السلام _ حجت الاسلام میرزامحمدی 💢 ◾اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْرَءُ و َتُبَیِّنُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ ◾ الان کجا داری برای ما گریه می کنی؟ کجا داری برا ما استغفار می کنی؟ کجا داری برا جد غریبت حسین گریه می کنی ؟ یعنی میشه یه بار ما صدای ملکوتی تو رو بشنویم ....* من مهدی ام در دست تیغ انتقامم مادر ، به قبر مخفی ات بادا سلامم عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم ،هم ساختم ،هم صبر کردم مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن تا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم *روضه ی مادر رو از زبان فرزند میشنویم* مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود ،باز ایستادی مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی ،مهدی ات، آمد به گوشم برخاست از این دلم صدها خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردن من درد تو را در درون احساس کردم *حالا ببین آرزوی امام زمان اینه ، آرزوی من و تو هم میتونه باشه.... * ای کاش بودم تا علی را یار بودم 2 من جای تو بین در و دیوار بودم *این یه گزارشه ، امام زمان از اجداد طاهرینش شنیده و داره اینجوری نقل می کنه * اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن *من یه آقازاده ای رو میشناسم ، هشت سال بیشتر نداشت ، با چشمان خودش ، ملاحظه میکرد...* من ایستاده بودم دیدم که مادر را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.... "صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله" اینجا انقده هجوم دسته جمعی و ناگهانی بود ، که امیرالمومنین نتونست جلو چشم بچه هاشو بگیره، اما کربلا دیگه زینب اجازه نداد ،همین که بچه ها دنبال ذوالجناح از خیمه ها بیرون آمدن ، ان شاالله که ندیده باشن .... دنبال ذوالجناح اومدن ، دیدن آنچه را که نباید ببینن، اما من میگم زینب اجازه نداد ،عقیله ی عربه ، همه رو برگرداند ، خودش از بالای بلندی ، افتان و خیزان ..... او میدوید و من میدویدم..... هی زمین میخورد و بلند میشد ، هی میگفت وا محمدا..... وا علیا ..... وا اماه .... آخ بمیرم وقتی رسید که دید "الشِّمرُ جالِسٍ عَلي صَدرِکَ مُولِعٍ سَيفَهُ عَلَي نَحرِکَ" با اشاره ابی عبدالله برگشت اما چه برگشتنی ، دلش تو گودال زیر خنجره.... چون چاره نیست ، میروم و می گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت ✅حجت الاسلام .
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان
. غصه دار صورت نیلی وارث چادر خاک آلود مثل عمر مادرت ای کاش عمر غیبت تو کوتاه بود یر شده از ظلم و جور ، تمام دنیا بیا به حرمت مادرت ، حضرت زهرا بیا العجل العجل یا بقیّة‌الله مادرم چرا پریشونه چرا بسترش پر از خونه پیچیده تو مدینه دیگه فاطمه زنده نمیمونه کاسه صبرم دیگه ، سر اومده ای خدا مادر بیمارم‌و ، شفا بده ای خدا وااُماه وااُماه ...... زخم روی سینه مادر داره روز به روز میشه بدتر هر نفس که می‌کشه صدبار می‌میره زنده میشه مادر چه کردی ای میخ در ، مگه با پهلوی او براش بغل کردنِ ، حسین شده آرزو وااُماه وااُماه ..... اومده عیادتش اونکه مادرم رو خون جگر کرده تا ببینه ضربه هایی که تو کوچه زده اثر کرده طوری زدن با غلاف ، شاخه و گلبرگش‌و اگه نمرد از خدا ، خودش بخواد مرگش‌و وااُماه وااُماه .👇
. 🩸سرخیِ چشمی که تا زمان دفن هم خوب نشد ... در نقلی آمده است: 📋 ثُمَّ لَطَمَ عُمَر خَدَّها حَتّى احْمَرَّتْ عَينَها ▪️... سپس عمر با دستان نحسش چنان ضربه‌ای به وجه مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها زد که چشمان مبارک آن حضرت سرخ شد. 📚عوالم العلوم ج۱۱ ص۳۷ 🔖 و این «سرخی چشم» ادامه داشت تا آن ساعتی که «اسماء» گوید: 🥀 در حال غسل‌دادن دیدم بی‌اختیار صدای گریه امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه بلند شد. گفتم: حق دارید در گریه کردن در این مصیبت عظمی و بلیّه کبری! لیکن دیدم بی‌اختیار صدای مبارک به گریه بلند شد! سبب آن چه بود؟ 🥀 مولا علی علیه‌السلام فرمود: ای اسماء! در حال غسل دادن نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها ؛ دیدم که از ضربت آن بی‌دین کبود شده است و چشم مبارکش‌چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش ورم کرده است چون یک دُملُج (دست‌بند)... 📚انوار الشهاده، ص۴۳۴ ‌.
🩸وقتی که امام صادق علیه‌السلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه می‌خوانند... مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازه‌ای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیله‌ای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟ 📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً ▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیه‌السلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاده) و سر پا نشستند. 🥀 سپس امام علیه‌السلام ظلم‌هایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند: 📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیه‌السلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ ▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیه‌السلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود. 📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا ▪️آن گاه که مولا علی علیه‌السلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخه‌ای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد. 📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧ 📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣ ......... 🩸ای أسماء ! دستم رسید به بازوی ورم‌کردهٔ زهرا... به دندهٔ شکستهٔ او... در نقلی آمده است: 📋 و بَینَما هُوَ یُغسّلُها اِذِ اعْتَزَلَها ناحیةً و صارَ یَبکِی ▪️همینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشت پیکر مطهر زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها را غسل می‌داد، ناگهان به گوشه‌ای رفت و (سر به دیوار گذاشت و) با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمود. 📋 وَ الحسَنُ عَن یَمینِه و الحُسینُ عَن شِمالِه و زَینبُ بَینَ یَدَیه ▪️امام حسن سمت راست، امام حسین  سمت چپ و‌ زینب کبری علیهم‌السلام در مقابل آن حضرت ایستاده بود. 📋 فَقالَتْ أسماءُ: سَیّدی! أکْمِلْ غُسلَها وَ ابْکِ بَعدَ ذٰلکَ لِفِراقِها ▪️اسماء به پیش آمد و گفت: ای آقای‌من! بهتر نیست که اول غسل پیکر مطهر زهرا سلام‌الله‌علیها را تمام کرده و سپس از فراق او گریه نمایید؟! 🥀 در این‌جا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: ای أسماء! در حال غسل‌دادن، نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که از ضربهٔ آن بی‌دین، کبود و چشم مبارکش چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش مثل یک بازوبند، ورم کرده است.(۱) 📋 یا أسماء! بَینَما اُغسِّلُ فاطمةَ مَرَّتْ یَدِی عَلَی ضِلْعٍ مِن أضلاعِها فَوَجَدْتُهُ مَکسورًا ▪️ای أسماء ، در حین غسل فاطمه سلام‌الله‌علیها، دستم رسید به یک دنده از دنده‌های فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که آن دنده، شکسته است! 📋 و لَمْ تُخبِرنی بِذٰلِک حَتّی لا یَشتَد‍َّ ألَمِی ▪️اما فاطمه سلام‌الله‌علیها از آن دندهٔ شکسته، هیچ حرفی با من نگفته بود که مبادا درد من از این ماجرا، زیاد بشود و از او شرمنده شوم. (۲) 📚(۱)انوارالشهادة،یزدی،ص۴۳۴ 📚(۲)العبرة الساکتة،ج۱ ص۷۶ .
. «کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا» 🎤 🖋 کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا ای درد کمی با من؛ تو راه بیا چن‌شبه نخوابیدم؛ چن‌شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف‌زدن برام سخته؛ چن‌شبه احوال بچه‌مو نپرسیدم دیگه این مادر واسه‌شون؛ مادر نمیشه حالم از این بدتر نشه؛ بهتر نمیشه ای؛ ای روزگار بی‌وفا ....................................... ما و‌ چهل نامرد؛ تُو این مصاف با من چه کردی ای ضرب غلاف بازوام‌ ورم داره؛ هی می‌خوام راه برم این درد نمی‌ذاره چن‌روزه که تب دارم؛ هرچی که می‌کِشم از داغیِ مسماره هنوزم روضه می‌خونم، از سوز جگر هنوزم خونِ محسنه، رو چوبۀ در ای؛ ای روزگار بی‌وفا ....................................... روضه مگه میشه؛ سربسته‌تر دارم می‌میرم از درد کمر بی‌هوا زمین خوردم؛ اون روزی که منو زد یه بی‌حیا مُردَم روضه روضۀ کوچه‌ست روضه خون! تو بگو، من دیگه کم آوُردم مادر ساداتو زدن؛ آی غیرتیا وسط کوچه ناله زد: ای فضه بیا ای؛ ای روزگار بی‌وفا .👇
. چقد میون من و تو فاصله افتاده آقا نشد یه بار ببینمت توی مجالس عزا یه عمره هر روز وشبم بدون یاد تو گذشت جواب دل شکستنام،برای من کردی دعا شاه طریدم عمرم گذشت و روی ماهتو ندیدم شاه طریدم من تلخی دنیای بی تو رو چشیدم دعا دارم به روی لب با اشک چشم و قلب خون خدا به حق فاطمه دیگه فرج رو برسون به حقّ زهرا عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دلت گرفته این روزا، فدای قلب مضطرت دقایق تو میگذره، با روضه های مادرت می بینی لحظه لحظه ی مصائب مادرتو آتیش به عالم میزنی با دیده ی از خون ترت می بینی مادر شده دیگه مثل شَبَه در بین بستر می بینی مادر لبریز درده و غمش شد درد حیدر خدا به حق مرتضی که قامتش شده کمون به حقّ اشک پنهونیش دیگه فرج رو برسون به حقّ زهرا عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت زهرا با امیرالمؤمنین علیهمالسلام در بستر: علی اگه جدایی از تو انتخاب من شده غصه های تو باعث درد و عذاب من شده منو حلال کن که برم،خیلی ازت گرفتم اشک چندروزه سرفه های من مانع خواب تو شده برات بمیرم که زخم قلب تو دیگه نداره مرهم برات بمیرم دیگه شدی تنها میون درد عالم خدا به اشکای علی(خدا به اشک منتقم) کنار قبر بی نشون مرهم بزار به قلب او دیگه فرج رو برسون به حقّ زهرا عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 علی وصیتی دارم، که برده از دلم قرار شبا کنار بستر حسین یه ظرف آب بزار یه روزی با لبای خشک، جدا میشه سر از تنش جلوی من میره تنش، به زیر نعل ده سوار میون گودال رها میشه سه روز تنش، شاه غریبم میون گودال غارت میشه پیراهنش، شاه غریبم خدا به حق خواهری که روی تل شد نیمه جون به حقّ زینب ای خدا دیگه فرج رو برسون به حقّ زینب عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ‌👇
. 🤲دعای پیشنهادی ایام : 🔺دعای حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) برای حالت اضطرار و طلب حاجات و کارهای مهم: 🔹 اللَّهُمَّ فَرِّغْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا تَکَفَّلْتَ لِی بِهِ. خدایا مرا براى کارى که به خاطر آن آفریده شده‏ام آسوده خاطر قرار ده و مرا به آنچه که خود متکفّل آن گردیده‏اى مشغول مدار. 🔸«اللَّهُمَّ وَ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ». خدایا مرا خرج راهی کن که مرا بخاطرش آفریدی. 📗 مهج الدعوات ۱/۱۳۹ .
عج الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻گوشه گشایش برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش آقای من ، یابن الحسن 🔻گوشه داد میان زمرهٔ چشم انتظاران ز رحمت نام ما جامیشد ای کاش اصلا این روضه ها بهانه ست برا اینکه ما بیایم با امام زمان تجدید پیمان کنیم بیایم تو همین مجالس روضه، چند لحظه و چند دقیقه کنار امام زمان ، بنشینیم و درد دل کنیم، آقای من دل نامحرم ما مَحرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش قربون غربتت برم یابن الحسن (اصلا امام زمان یه ارتباط عجیبی با مادرش ، فاطمه ی زهرا داره) هر موقع میخایم آقا رو صدا بزنیم (اسم امام زمان یه جوری وصل میشه به اسم مادرش) مثلا میگیم یابن فاطمه، یابن الزهرا، یوسف فاطمه ، مهدیِ زهرا، 🔻گوشه خاوران دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش2 🔻بازگشت به داد هر کجا نشستی امام زمانو صدا بزن یابن الحسن .... 🔻گوشه خاوران پس از چندین و چند صد سال گریه میدونم دل امام زمانم تو این جلسات ، فقط دنبال روضه ی مادرش فاطمه ست. آقاجان با اجازه ی شما میخام روضه بخوانم پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش آخ مزار 🔻گوشه اوج مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش تا کی باید حاجیان ما برن مدینه، هی دنبال قبر گمشده ی مادرت بگردن، هی زیر لب ، کنار قبرستان بقیع و کنار حرم نبوی زمزمه کنند یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم در انتظارم مهدی بیاید تا قبر پاکت پیدا نماید آقاجان غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی چشماتون بارونی شده بریم تو خونه ی امیرالمومنین.... (بقیه در قسمت 2) ━━━━━━─────── [عج الله] 🎤 👇