.
۸ صفر سالروز وفات سلمان فارسی
#سلمان چرا سلمان شد ؟
🔸یکی از یاران امام صادق (سلام الله علیه) از ایشان پرسید:
چقدر از شما میشنوم که سلمان فارسی را نام میبرید؟
حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. میدانی چرا زیاد نام سلمان را می بریم؟
عرض کردم: نه نمی دانم.
🔻فرمود: به خاطر سه ویژگی.
۱. خواستة امیرالمؤمنین را بر خواستة خود مقدم می داشت.
۲. محرومان و فقرا را دوست داشته و بر ثروتمندان ترجیح میداد.
۳. علم و عالمان را گرامی می داشت.
سلمان، عبد صالح خدا، حقگرا و مسلمان بود و از مشرکین نبود.
📚 بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، جلد ۱، صفحه ۲۶۷
#اصحاب #امام_زمان
#ولایت
#امام_علی_علیه_السلام
..............
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#وصیت #حضرت_زهرا
آه سلمان چه بی وفا شده ای
خانه ی ما دگر نمی آیی
نیست یادت مگر پدر میگفت
نیستی تو غریبه؛ از مایی
حال من هم شبیه حال توست
شهر بعد از پدر پر از غم هاست
راستی از علی خبر داری؟!
دیده ای که چقدر او تنهاست؟
راستش خواب دیده ام سلمان
پدرم مصطفی و مادر را
گفت با ما بیا دگر برویم
دیدم اشک دو چشم حیدر را
آه سلمان تنم، سرم، دستم
چه کنم سوختن در این تب را
رفتنی ام، امید ماندن نیست
چه کنم پنج ساله زینب را
راستی این رطب برای تو
میوه ای از بهشت می باشد
حسنم بغض میکند سلمان
فکر دیوار و کوچه می باشد
مثل شب های قبل بین خواب
از عطش تشنه لب صدایم کرد
آب دادم، نخورد حسین و فقط
ایستاد و مرا نگاهم کرد
گفت همسایه ها همه با هم
جمعشان بین کوچه دیدنی است
من شنیدم که باز میگفتند
فاطمه این دو روزه رفتنی است
بعد من جان تو و جان علی
فارغ از غصه و ملالم کن
اشک می ریخت دیشب ای سلمان
گفتم حیدر دگر حلالم کن
#علیرضا_مسیحا ✍
.
#امام_زمان
#فاطمیه
#میرزامحمدی 🎤
#مناجات_فاطمی
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار میداند
دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشهی چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهارِ زندگیام در خزان نشست؛ بیا!
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی،
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
#محمدجواد_غفورزاده✍
......................
#زبانحال_حضرت_زهرا
جز به مهدی روی سیلی خورده نگشایم به کس
منتقم باید ببیند روی سیلی خورده را
............
.👇
.
درد و دل امیرالمؤمنین و حضرت زهرا
|⇦•مرغ اجل....
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری
●━━━━━━───────
* امشب روضه خون کی باشه؟ مولا روضه بخونه، امام حسن روضه بخونه،ابی عبدالله یا زینب.. من میگم اجازه بدید مادر پهلو شکسته خودش روضه بخونه. همه دور بستر نشستن. صدا زد علی جان...*
مرغ اجل به دور سر من پریده است
امشب هِلال آرزوی من دمیده است
آقا بیا و محتضرت را حلال کن
از عمر فاطمه شب آخر رسیده است
* امیرالمومنین هرچی فاطمه می گفت، فقط از خجالت سرشو پایین انداخته بود. زهراجان! من حلال کنم؟ دورت بگردم. تو بخاطر من اومدی تو کوچه. تو بخاطر من رفتی پشت در، تو بخاطر من پهلوتو شکستن، بخاطر من بازوتو خورد کردن، بخاطر من با مسمار به سینه ات زدن. من حلال کنم...؟ *
آقا بیا و محتضرت را حلال کن
از عمر فاطمه شب آخر رسیده است
#زبانحال_حضرت_زهرا
از جان بلای عشق تو بر جان خریده ام
حالا اگر نحیف ام و قدم خمیده است
*علی جان تا حالا بهت نگفته بودم. اما شب آخریه میخوام بهت بگم قربونت برم. حداقل بدونی چرا این همه مدت تو خونه ازت رو گرفتم...*
با هر چه داشت دشمن تو ریخت بر سرم
اینگونه گُل کسی به دو عالم نچیده است
* آی مادر مادر مادر مادر...علی جانم! قربونت برم. خیلی ازت عذرخواهم یدونه شم اینه. اگه دیدی نو به نو هی بسترمو راسما عوض میکرد.. هی بسترم دوباره گلدار میشد...*
وقت نفس کشیدن خود زجر می کشم
این دردِ زخم سینه امانم بریده است
* یه خواهش ازت بکنم علی جان.دورت بگردم...*
هنگام غسل هرچه که دیدی صبور باش
اما زینب که دنده های شکسته ندیده است
*برا دخترم سخته مادرشو اینطوری ببینه جلو چشماشو بگیر زینب نبینه... زینب خیلی روضه های سخت باید ببینه. هوای دخترمو داشته باش علی جان...*
دادم کفن به زینب و دیدم به چشم تر
از غصه رنگ دخترم از رخ پریده است
* وظیفه ی سنگینی رو دوش دخترم گذاشتم. هی یک به یک کفن ها رو میشمرد. هی میگفت: مادر مگه نگفتی یکی برا توئه یکی برای بابامه یکی برا داداش حسن؟ یدونش کمه. اینطوری که من میشمرم برا حسین چیزی نذاشتی. صدا زد عزیز دلم! این پیراهنو با دستای خودم درست کردم. این سهم حسینه. اما یه موقعی بهش میدی که دیگه بچه ام تنهایی تنها میشه. هی صدا میزنه "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کسی جوابشو نمیده. تو اون وداع آخر میری اینو میدی دست داداشت...*
سنگ صبور توست حسن بعد من فقط
از او مپرس آنچه که در کوچه دیده است
* من بهش گفتم چیزی بهت نگه. تا دم جون دادنم ازش سوال کنی دیگه هیچی نمیگه. اما خیلی مواظب پسرم باش. این چنده روزه دیده که از خواب می پره. هی میگه نانجیب نزن. جلو چشم من نزن...
"ابکنی وابکن الیتامی." گریه کن. برا یتیمی بچه هامم گریه کن. اما اون چیزی که بیشتر از همه نگرانشه حضرت زهرا اینه. علی جان...!*
هر شب حسین من ز عطش می پرد ز خواب
مادر صدای العطش از او شنیده است
* هی صدا میزنه وا اُمّاه! أنا العطشان... اگه میخوای حضرت زهرا درو باز کنه یکی یکی راهتون بده تو خونه همینه. حسین حسین... قیامتم حضرت زهرا دنبال این صدا میگرده. حسین...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇