eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
751 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۸ صفر سالروز وفات سلمان فارسی چرا سلمان شد ؟ 🔸یکی از یاران امام صادق (سلام الله علیه) از ایشان پرسید: چقدر از شما می‌شنوم که سلمان فارسی را نام می‌برید؟ حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. می‌دانی چرا زیاد نام سلمان را می بریم؟ عرض کردم‌: نه نمی دانم. 🔻فرمود: به خاطر سه ویژگی. ۱. خواستة امیرالمؤمنین را بر خواستة خود مقدم می داشت. ۲. محرومان و فقرا را دوست داشته و بر ثروتمندان ترجیح می‌داد. ۳. علم و عالمان را گرامی می داشت. سلمان، عبد صالح خدا، حق‌گرا و مسلمان بود و از مشرکین نبود. 📚 بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، جلد ۱، صفحه ۲۶۷ .............. آه سلمان چه بی وفا شده ای خانه ی ما دگر نمی آیی نیست یادت مگر پدر میگفت نیستی تو غریبه؛ از مایی حال من هم شبیه حال توست شهر بعد از پدر پر از غم هاست راستی از علی خبر داری؟! دیده ای که چقدر او تنهاست؟ راستش خواب دیده ام سلمان پدرم مصطفی و مادر را گفت با ما بیا دگر برویم دیدم اشک دو چشم حیدر را آه سلمان تنم، سرم، دستم چه کنم سوختن در این تب را رفتنی ام، امید ماندن نیست چه کنم پنج ساله زینب را راستی این رطب برای تو میوه ای از بهشت می باشد حسنم بغض میکند سلمان فکر دیوار و کوچه می باشد مثل شب های قبل بین خواب از عطش تشنه لب صدایم کرد آب دادم، نخورد حسین و فقط ایستاد و مرا نگاهم کرد گفت همسایه ها همه با هم جمعشان بین کوچه دیدنی است من شنیدم که باز میگفتند فاطمه این دو روزه رفتنی است بعد من جان تو و جان علی فارغ از غصه و ملالم کن اشک می ریخت دیشب ای سلمان گفتم حیدر دگر حلالم کن
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
‍#حضرت_ابوالفضل علیه‌السلام #شور #وحید_محمدی✍ سقامو می‌باره کرامت و سخاوت از دستامو عالمی می‌گرده ت
یکی از علما در مطالعه خود مقامات سلمان را با حضرت عباس مقایسه می کرد که کدام بالاتر هستند با توجه به روایات وصفاتی که برای سلمان وجود دارد، در عالم رویا امام صادق را دید که حضرت با اخم به او گفت: چرا عموی ما عباس را با سلمان مقایسه کردی؟ خدا به عموی ما قدرتی داده که به هرکسی نگاه کند؛ می شود سلمان فارسی. .
. پیغمبری که کس به مقامش نمی رسد نقد سخن به شهد کلامش نمی رسد فرمود: هرکه غیر علی دل دهد به کس بوی بهشتِ حق به مشامش نمی رسد کربلایی عباس مافی بالانی .
‍ . بی بی جان امشب از خانه میبرن تو را. کدوم خانه ؛ اصلا خانه بی زهرا خانه است؟ کجای عالم دیدی خانه ی بی مادر خانه بشه امشب از خانه میبرن تو را... یا ز ویرانه میبرن تو را... زیر تابوت شمع جمع شدند.. هفت پروانه میبرن تو را... * میگه دیدم نیمه شب دارن در خونمو میزنندر و باز کردم دیدم حسین سر به دیوار گذاشته..عموجان سلام بابام میگه بیا حالا وقتشه ،مقداد بیا اباذر بیا عمار بیا..آدم رفیق خوبم داشته باشه نعمته. باز خدا رو شکر علی چهار تا رفیق داشت مدینه بیان کمک کنن. هفت همدرد با مشایعت. چهار دردانه میبرن تورا. روزگار وببین. ای مقام تو آشنای همه مدینه ای که اینهمه پیغمبر بلند شست نشست گفت فاطمه پاره تن منه. گفت ببین کار زهرا امشب به کجا رسید. ای مقام تو آشنای همه... چه غریبانه میبرن تو را ، بس که بار غم تو سنگین است...به روی شانه میبرن تو را ...فاطمه جان علی داره حرف میزنه...باورش مشکل است ماندن من..ناامیدانه میبرن تورا...آخ هی دستاشو فشار میداد به هم...بی تو از دست میروم امشب..ای همه پشت و پناه علی... ،، بی تو از دست میروم تا صبح...فاطمه جان یادته وقتی اومدی جلو در مسجد غوغا کردی اونجوری قیامت کردی هنوز ستون های مسجد داره میلرزه یادته وقتی گفتی علیمو رها کنید اومدم جلوی در مسجد هم مرحوم علامه قزوینی هم سلیم بن قیس نقل میکنن میگن. امیرالمومنین که تو آستانه در مسجد ظاهر شد بی بی یه نگاه به علی کرد خیالش راحت شد علی سالمه ،،میگن آروم اومد جلو هی دور علی میگشت هی میگفت نفسی لک الفدا یا ابالحسن..خوشحالم یه مو از سرت کم نشده ،بعد نوشتن یه کاری کرد خیلیا نمیگن اما من میگم میگن اومد شونه ی علی رو بوسه زد. بین عاشق و معشوق رمز بسیار است ، شاید میخواست بگه علی شونت و آماده کن چند شب دیگه تابوتمو برداری ، جانم...تو که آستین به دهن نداری. تو که میتونی داد بزنی....بی تو از دست میروم تا صبح...امشب از خانه میبرن تو را.. فاطمه جان زینبت هست چادرت هم هست پس از اینجا نمیبرن تو را..خیالم راحته یه دختر تربیت کردی شب اول چادرتو سرش میکنه ، امشب دنبال جنازه هی چادر لای پاش گیر میکرد خورد زمین هی گفت خدا مادرم را کجا میبرن ، معلوم نیست شام غریبان سال دیگه زنده باشیم حالا ناله بزنیم ،خدا مادرم را کجا میبرن...روضه بخونم..پیغمبر اکرم اشرف مخلوقات و شبانه بردن فاطمه زهرا رو بضعه پیغمبر بود کسی که یه نفر تو عالم خم شد و دستشو بوسید اونم پیغمبر بود این زهرا رو هم شبونه بردن..امیرالمومنین اسدالله عین الله اذن الله. وجه الله هم شبانه بردن فقط تو این خانواده یه نفر و روز میخواستن بردارن ..فقط ه نفر و روز برداشتن اما اینقده بدنشو تیر باران کردن ،،واییی آماده ی اون ناله ای که باید بزنی الان بزن این یه بدن بود روز برداشتن. اما یه بدن یگه رو کربلا نشد تشییع جنازه کنن قبل ازاینکه تشییع کنن تیربارانش کردن. حسین ،، امروز طبق وصیت فاطمه برا اولین بار یه تابوتی ساختند با دیواره و جداره کوتاه بی بی گفته بود کسی حجم بدنمو نبینه بی بی گفته بود راضی نیستم حتی تو دل شب حجم بدنمو ببینه..دیواره داشت تابوتش لا اله الا الله زود میبرمت ...کربلا کاری با بدن حسین کردن بدون تابوت کسی حجم بدن حسین و نمیدید ، ده نفر اسباشون و نعل تازه زدن بدن حسینو زیر اسبها ، حسیـــــن . .