📋 تضرّعِ سازنده 🎙 #حامد_کاشانی 📆 دوشنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲ اگه امام رضا فرمود : ان کنت باکیا لشی فبک للحسین بخاطر این بود که بگه اگه مصیبتی بهت وارد شد ، یادت بیفته که امام حسین مصائبی به مراتب سخت تر رو بخاطر تو تحمل کرد ولی تو به مصیبت خودت فقط فکر میکنی... لذا به کوفیان امام فرمود : نفسی مع انفسکم و اهلی، مع اَهلیکم یعنی خودم کنار شمام و زن و بچه ام هم کنارِ خانواده های شمان ... ...... فرمود باشد؛ علیجان: به خواستگاری من چون فروختی سپرت کنون برای تلافی ، تورا سپر گشتم .

. #مولودی_خوانی #حضرت_زینب #حاج_محمود_کریمی #چهارگاه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 به مناسبت میلاد حضرت زینب س، عقیله العرب، قطعه ای سرود بصورت شورخوانی توسط استاد کریمی در دستگاه #چهارگاه تقدیم می شود. 🍁 همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، چهارگاه با #حماسه تلفیق شده است و در واقع حماسی ترین حالات نغمات رو میشه در چهارگاه پیاده کرد. اگر به دودمه های آخر مجلس در ایام محرم دقت کنید غالبا در چهارگاه می باشد و هیجان و شور خاصی به مجلس می دهد. در این مولودی هم به شور و هیجان به وجود آمده دقت کنید. 🍁 جهت یادآوری و داشتن نکته، موسیقی متن سریال پدر سالار در دستگاه چهارگاه پیاده شده است. در واقع چهارگاه, ایرانی ترین دستگاه ایران زمین است و خاص موسیقی ایران است. به عبارتی شناسنامه موسیقی ایران زمین است. 🍁 گوشه #رجز از گوشه های ریتمیک آن است که در رجزخوانیها و دلاوریهای زمان جنگ ایرانیان باستان و همچنین به وفور در تعزیه خوانی ها استفاده می شد و در #حدی و #پهلوی نیز در تعزیه و در شاهنامه خوانی و مثنوی خوانی به وفور در قهوه خانه های قدیمی توسط شاهنامه خوانها نقالی می شد. در گوشه #منصوری در روضه خوانیها به وفور استفاده می شود و از این گوشه می توان به سایر دستگاه ها بخصوص دستگاه #همایون و فضای #شوشتری پل زده و ترکیب معروف شوشتری منصوری را بوجود آورد. استاد #مرتضی_حبیبی✍ .👇

#سرود #شور خوانی #میلاد_حضرت_زینب (س) حاج محمود کریمی #دستگاه_چهارگاه مدرس #مرتضی_حبیبی دسته دسته میرن رهروان زينب عالم و میگیرن عاشقان زینب 2 ما فدای راه کاروان زینب ماهمه سپاه پادگان زینب 2 دلا تو آسمون،پای تو هم قسمه شیعه تا پای جون،مدافع حرمه بروح بدم لبیک یا حسین ..... زينبيه شهر دولت عباسه 2 اولین فدایی حضرت عباسه 2 تو رگ سپاهت غیرت عباسه پرچم رو گنبد رایت العباسه 2 نگین گنبدت امیر صاحب الامر 2 علم رسیده به مدافعان حرم بروح بدم لبیک یا حسین ..... ━━━━━ (روح عالمینی قبله حاجاتی 2 خواهر حسینی عمه ی ساداتی) 2 زینت علی و زینت زهرایی معدن الکرامه انت یا مولاتی 2 صحن و سرای تو صحن و سرای حسین عالم فدای تو عالم فدای حسین بروح بدم لبیک یا حسین ..... (با تو عشق ارباب پر حرارت میشه شیعه تا قیامت تو دلش آتيشه)2 با نگاه مولا مثل فتح خیبر این درخت شوم و میکنیم از ریشه 2 حالا که روزگار دوره ی حق کشیه اسم تموم ما امیر سیاوشیه بالروح بدم لبیک یا حسین ......

. #سرود #میلاد_حضرت_زینب #سیب_سرخی ✍ کوثر آورده مادر آل الله دختر آورده همسر ولی الله چشمای مولاست شده باز روشن زینت باباست توی این گلشن دنیا زینبه برای عاشق ها زهرا زینبه برای عاشق ها از راه اومده شریک الارباب برای عاشق ها یا زینب کبری یا زینب کبری **** بهترین خواهر خواهر اربابم خیلی خانومه محضر اربابم چقدر خالی جای عباسه روی این خانوم خیلی حساسه زینب عالمه است عالمه ی بالا زینب صابره است صابره ی مولا زینب اسوه ی زنان ایران و الگوی دخترها یا زینب کبری یا زینب کبری .

🌼ولادت حضرت زینب س 🌼وقت لرزیدن پایه های منبره 🌼پر میزنه دلم سمت زینبیه... 🌼#میلاد_حضرت_زینب 👇👇👇👇

#سرود 🌼سرود ولادت حضرت زینب س 🌼پر میزنه دلم سمت زینبیه... 🌼#حاج_ابوذر_روحی 🌼به #سبک_سلام_فرمانده پر میزنه دلم سمت زینبیه این عشق و ارادت مدیون دعای زهرا و علیه سلام یازینب سرود لبهامه تموم روز و شب سلام یازینب ذکر منه وقتی میذارم رو سینه دست ادب سلام یازینب عشق جانم عقیله ی عالم

. #امام_زمان #ترحیم_خوانی   💠داستان (تشرف) [ایجاد انگیزه] عالم ثقه (شيخ باقر كاظمي ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقي كه دلاك بود نقل كرد كه او گفت : مرا پدر پيري بود كه در خدمتگذاري او كوتاهي نمي كردم ، حتي براي او آب در مستراح حاضر مي كردم و مي ايستادم تا بيرون بيايد؛ و هميشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفتم ، تا امام زمان عليه السلام را ببينم . شب چهارشنبه آخري براي من ميسر نشد مگر نزديك مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .   ثلث راه باقي مانده بود و شب مهتابي بود ، ناگاه شخص اعرابي را ديدم كه بر اسبي سوار است و رو به من كرد .   در نفسم گفتم : زود است اين عرب مرا برهنه كند . چون به من رسيد به زبان عربي محلي را من سخن گفت و از مقصد من پرسيد !   گفتم : مسجد سهله مي روم . فرمود : با تو خوردني همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود : دست خود را داخل جيب كن ! گفتم : چيزي نيست ، باز با تندي فرمود : خوردني داخل جيب تو است ، دست در جيب كردم مقداري كشمش يافتم كه براي طفل خود خريده بودم و فراموش كردم به فرزندم بدهم .   آنگاه سه مرتبه فرمود : وصيت مي كنم پدر پير خود را خدمت كن ، آنگاه از نظرم غائب شد .   بعد فهميدم كه او امام زمان عليه السلام است و حضرت حتي راضي نيست كه شب چهارشنبه براي رفتن به مسجد سهله ، ترك خدمت پدر كنم .  📚منتهی الآمال ج 2 ص 476 .

. 💠داستان شیخ بهاءالدین عاملی می نویسد : شخصی که مورد اعتماد من بود حکایت کرد و گفت : مردی در حوالی بصره می زیست ، که اوقاتش در عیش و نوش و بی خبری و فساد می گذشت .  چنان مورد نفرت مردم بود که وقتی وفات کرد ، تا جنازه را به محلی که باید غسل داد و بر آن نماز گزارد حمل کنند .  در آنجا کسی حاضر نشد بر جنازه او نماز بگزارد ، و در قبرستان مسلمین دفن کند .  ناگزیر جنازه را به بردند ، تا در آنجا به خاک سپارند .  در بلندی نزدیک آنجا ، زاهدی بود که همه او را به زهد و تقوی می شناختند .  حاملان جنازه دیدند ، زاهد منتظر است جنازه برسد تا بر آن نماز بگزارد . چون این خبر به نقاط اطراف رسید که زاهد وارسته می خواهد بر جنازه فلانی نماز بخواند ، مردم هم دسته دسته آمدند و پشت سر زاهد بر جنازه شرابخوار معروف نماز گزارد !  اهالی محل از اینکه زاهد حاضر شد بر جنازه چنین مرد آلوده ای نماز بخواند در شگفت ماند بودند .  پس موضوع را با خود وی در میان گذارد و علت را از او جود یا شدند .  زاهد گفت : من در خواب دیدم که به من گفتند : از این بلندی فرود آی و به فلان موضوع برو . در آنجا جنازه ای خواهی دید که هیچکس جز زنش با وی نیست .  تو بر آن نماز بگزار که مردی آمرزیده است ! تعجب مردم از گفته زاهد بیشتر شد . چون با سابقه ای که از مرد مزبور داشتند ، باور کردن این معنی برای ایشان مشکل می نمود .  زاهد که خود از راز کار بی اطلاع بود ، زن او را خواست و از وضع زندگی شوهرش جو یا شد .  زن گفت : وی تمام روز را به شرابخوری مشغول بود و اوقاتش بدین گونه می گذشت . تعجب حاضران افزونتر گردید .  زاهد پرسید : اعمال خیری از او ندیده بودی ؟  زن گفت : او سه چیز را اهمیت می داد و از آن غافل نبود :  اول اینکه : هر روز صبح که از مستی شب بهوش می آمد ، لباسش را عوض می کرد و وضو می گرفت و نماز می خواند !  دوم اینکه : خانه او هیچگاه از وجود یک یا دو نفر یتیم خالی نبود . توجه وی با آنها از رسیدگی به وضع فرزندانش بیشتر بود !  سوم اینکه : هر وقت در اثبات شب از مستی بهوش می آمد ، می گریست و می گفت : خدایا می خواهد گوشه ای از جهنم را با بدن من پلید پر کنی ؟ ! ! ! (۱۰) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشت ۱۰.کشکول شیخ بهائی ، ج۲ ص۵۵۸.