.
#نهم_ربیع
💢 وقایع روز ۹ ربیع الاول... 💢
♦️۱- آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام
آغاز امامت حضرت صاحب الامر علیه السلام و غیبت صغراي آن حضرت پس از شهادت امام عسکري علیه السلام است، که تنها فرزند آن حضرت بودند.
✅منابع:
ارشاد: ج ۲، ص ۳۳۶ - کشف الغمه: ج ۲، ص ۴۰۲ - مستجاد: ص ۲۲۶ - اقبال: ص ۵۹۸ - فیض العلام: ص ۲۰۷ - زاد المعاد: ص ۳۳۴ - کافی: ج ۲، ص ۵۶۱ - مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۳۵۵، ۳۵۶ - ج ۵۰، ص ۳۳۴
این روز عید شیعه و اولین روز امامت و خلافت آخرین خلیفه و حجت بر حق و منجی عالم بشریت حضرت بقیه ا لله الاعظم علیه
السّلام در سال ۲۶۰ ه‘ است.
✅فیض العلام: ص ۲۱۱
♦️۲- قتل عمر بن خطاب
در آخر شب نهم ربیع الاول سال ۲۳ ه‘ عمر بن الخطاب از دنیا رفته است.
✅مدینه المعاجز: ج ۲، ص ۹۷
و قول اهل سنت روز چهارشنبه ۲۶ ذي الحجه است.
این روز روز شادي اهل بیت علیهم السلام و انبیاء و ملائکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز نفرین حضرت صدیقه کبري فاطمه زهرا سلام الله علیها به اجابت رسید.
✅منابع:
زاد المعاد: ص ۳۳۴ - وقایع الایام: ج ربیع الاول و ربیع الثانی، ص ۵۹ - مستدرك سفینه البحار: ج ۴، ص ۶۷
روزي عظیم الشأن است و روز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست. حضرت رسول صلی الله علیه و آله این روز را عید قرار داده و امر کرده است که مردم نیز عید قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند.
✅فیض العلام: ص ۲۱۱
کسی که در این روز انفاق کند، خداوند او را می آمرزد. در این روز اطعام برادران دینی و خوشبو کردن آنان و توسعه بر اهل و عیال و پوشیدن لباس جدید و شکرگزاري به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است.
✅منابع:
مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۱۸۹ - زاد المعاد: ص ۳۴۴، ۳۳۴ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۳۵۱، ۳۵۶
♦️فضیلتها و اسمهایی براي این روز ذکر شده که از جمله آنهاست: عیدالله الاکبر، غدیر ثانی، عید فطر دوم، روز فرح شیعه، عید اهل بیت علیهم السلام، روز قتل منافق، روز قبولی اعمال، روز پیروزي مظلوم، روز دوستی مؤمنین، روز پرهیز از کبائر، روز نابودي ضلالت و گمراهی، روز شکرگزاري.
♦️ماجراي قتل عمر
عمر بن خطاب به دست ابولؤلؤ که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد که منجر به مرگ او شد.
✅منابع:
مسار الشیعه: ص ۲۳ - توضیح المقاصد: ص ۳۳ - العدد القویه: ص ۳۲۸ - فیض العلام: ص ۱۲۹ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۱۹۹
هنگامی که ابولؤلؤ ضربه ها را بر عمر زد و خواست فرار کند، عده اي مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند.
✅بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۲۰۰
ماجرا از این قرار بود که قبل از تکبیر نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربه اي بر کتف و ضربه اي دیگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد، و عده اي جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزدیک بود خورشید طلوع کند که نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
♦️عمر در بستر مرگ
هنگامی که عمر را به خانه بردند مقداري نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمت هاي ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از کجا خارج شده زیرا با خون هم رنگ بود. لذا عده اي گفتند: خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم می شود. شیر را خورد و از محل ضربه ها خارج شد. حاضرین براي دلگرمی گفتند: (مانعی ندارد، ضرري نمی زند) اما ضربه هاي جناب ابولؤلؤ کارگر شد و به خلیفه سابق ملحق شد. در روز سوم در جنب ابوبکر دفن شد.
✅تاریخ الخلفاء: ص ۱۳۴، ۱۳۳
عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت کرد. او اولین کسی بود که نام خود را امیر المؤمنین گذاشت، و ابوموسی اشعري اولین نفري بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد.
✅تتمه المنتهی: ص ۱۱
♦️۳- قتل عمر بن سعد
عمر بن سعد فرمانده ظالم لشکر یزید در این روز به دست مختار ثقفی رحمه الله به درك واصل شد.
✅زاد المعاد: ص ۳۴۴
#تقویم_شیعه
#آغاز_امامت_امام_زمان_عج
#الهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#نهم_ربیع
.
💢 مقام لعن ببین تا کجاست دوست من! 💢
✅بحار، ج 100، ص 441
بشار مکاری می گوید: در کوفه خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدم، حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود: بشار! بنشین با ما خرما بخور!عرض کردم:
فدایت شوم! در راه که می آمدم منظره ای دیدم که سخت دلم را به درد آورد و نمی توانم از ناراحتی چیزی بخورم
فرمود: در راه چه مشاهده کردی؟
-من از راه می آمدم دیدم که یکی از مأمورین، زنی را میزند و او را به سوی زندان میبرد. هر قدر استغاثه نمود، کسی به فریادش نرسید!
-مگر آن زن چه کرده بود؟
-مردم می گفتند: وقتی آن زن پایش لغزید و به زمین خورد، در آن حال، گفت: لعن الله ظالمیک یا فاطمة!
امام علیه السلام به محض شنیدن این قضیه شروع به گریه کرد، طوری که دستمال و محاسن مبارک و سینه شریفش تر شد.
فرمود:
-بشار! برخیز...
غلام گفت که در میزنند...
بشّار است!
کسی دلش به نظر بی قرارِ دلدار است
رسید و داد سلامی امام صادق را
غنیمت اند دقائق، زمانِ دیدار است
امام آمد و خرما به او تعارف کرد
نخورد و گفت غمی در دلش تلمبار است
نخورد و گفت زنی بین راه دیدم که
به دست مأموری سنگدل گرفتار است
به استغاثه کمک میگرفت از مردم
دریغ...راهِ ستم باز و جاده هموار است
بگو حکایت این قصّه چیست یا بشّار
بگو اگر چه برای تو نقل دشوار است
زنی که خورد زمین، پای او گرفت به سنگ
گلوی تشنه ام از دردِ بغض سرشار است
کدام جرم به زندان کشید پایش را؟
همین...همینکه فقط از خلیفه بیزار است
به زعمِ من "لَعَنَ الله ظالمیک" که گفت
به عشق فاطمه افتادنش هم ایثار است
شبیه ابر بهاری گریست چشم امام
هوای شهر چه امروز سرد و غمبار است
به مسجد آمده در حق زن دعا بکند
امام رحمت محض است، یار و غمخوار است
خلاصه از دل زندان خلاص شد آن زن
دعای خیر امام است آنچه در کار است
امام گفت سلام مرا به او برسان
بگو که هدیه ی ما بر تو هفت دینار است
مقام لعن ببین تا کجاست دوست من!
در این حدیث نظر کن که حرف بسیار است
دعای خیر و سلام است و هدیه ی مولا
به مذهبی که مرا هست، لعن معیار است
ثواب شعر به علامه مجلسی برسد
که این روایت ناب از بحار الانوار است
✅مسعود یوسف پور✍
#الهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
#نهم_ربیع
#روایت
#حدیث
.