.
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
🩸هیچ روزی مانند روز شهادت حضرت حمزه علیهالسلام بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخت نگذشت...
در روایت آمده است:
🥀 روزى نگاه ِامام سجاد علیهالسلام،به عُبيداللَّه فرزند حضرت عباس علیهالسلام افتاد و اشك در چشم إمام علیهالسلام حلقه زد؛ آنگاه فرمودند:
📋 مَا مِنْ یَوْمٍ أَشَدَّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ مِنْ یَوْمِ أُحُدٍ
▪️براى رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روزى سخت تر از جنگ اُحد پيش نيامد؛
📋 قُتِلَ فِیهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ
▪️زيرا در آن روز بود كه عمويش حمزةبن عبدالمطلب، اسداللَّه و اسدالرسول شربت شهادت نوشيد.
و پس از اُحد سخت ترين روز براى آن حضرت جنگ موته بود كه پسر عمويش جعفربن ابى طالب را شهيد كردند.
🥀 امام سجاد علیهالسلام به اینجا که رسیدند، فرمودند:
📜 وَ لَا یَوْمَ کَیَوْمِ الْحُسَیْنِ صَلَّیاللَّهُعَلَیْهِ
▪️و سخت تر از روز امام حسين "صلواتاللهعلیه " پيش نيامده و نخواهد آمد؛
📜 ازْدَلَفَ إِلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ
▪️ زيرا سى هزار نفر او را احاطه كرده بودند كه همه آنها خود را جزو امّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تصور مىكردند و همهٔ آنها با قصد قربت برای ريختن خون فرزند همان پيامبر آمده بودند...
📚الأمالى،شیخصدوق، ص ۲۷۷
📚بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۴
✍ هزار و یک «روضه»، در همین جمله است: کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ...
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🩸آمدنِ صفیّه، خواهر حمزه، بر بالین پیکر مُثله شده برادرش ...
در نقلها آمده است:
🥀 صفيّه، خواهر حمزه، خود را به اُحُد رسانيد تا پيكر برادرش را ببيند، چون خبر به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رسيد، به پسر صفیّه دستور داد:
📋 أَلْقِها فأرجِعْها، لا تَرى ما بِأَخيها
▪️برو و مادرت را برگردان تا برادرش را با اين وضع نبيند.
📚سيره ابن هشام، ج۳، ص۴۱
✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو...
📜 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها،
▪️وقتیکه دیگر کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت.
📜 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ،
▪️وقتیکه به هوش آمد، خرامانحالت به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد.
📜 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ.
▪️گاهی چادرش زیر پایش گیر میکرد و به زمین میخورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین میافتاد تا اینکه به گودال قتلگاه رسید.
📜فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ،
▪️در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر یک جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود.
📜 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ:
▪️خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود،زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت.
🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش حسین علیهالسلام را اینگونه ببیند، لذا نالهاش به فریاد بلند شد و گفت:
📜 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟ أ أنتَ أبنُ اُمّي؟
▪️تو حسین برادر منی؟ تو پسر مادر منی؟
📜 أ أنتَ نورُ بَصَري؟ أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟
▪️تو همان نور چشم منی؟ تو همان پاره قلب منی؟
📜 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟
▪️تو همان حامیما، امید ما، پناه و تکیهگاه مایی؟
📜أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟
▪️تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟
📚معالی السبطین ج۲ ص۳
.
#حضرت_حمزه علیه_السلام
#حضرت_زینب علیهاالسلام
🩸رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، بعد از سالها نیز، طاقت نداشت قاتل حضرت حمزه علیهالسلام را ببیند...
در نقلها آمده است:
🥀 وقتیکه، «وحشی»، بعد از گذشت سالها از جنگ أحُد، اسلام(ظاهری) آورد، به محضر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و حضرت از او پرسیدند: آیا «وحشی» تو هستی؟ او گفت: آری. حضرت فرمودند:
📋 أخبِرنِی کیفَ قَتَلتَ عَمّی؟
▪️به من بگو که چگونه عمویم حمزه را کشتی؟
🥀 او ماجرای شهادت و مُثلهشدن حمزه علیهالسلام را شرح داد و حضرت گریستند و از آنجا که «رحمةللعالمین»اند، او را بخشیدند؛ اما در آخر به او فرمودند:
📋 غَیِّبْ وَجهَک عَنّی!
▪️فقط جایی برو که دیگر رویَت را نبینم.
📚سفینه البحار ج۷ ص۴۲۰
.
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
🩸هیچ روزی مانند روز شهادت حضرت حمزه علیهالسلام بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخت نگذشت...
در روایت آمده است:
🥀 روزى نگاه ِامام سجاد علیهالسلام،به عُبيداللَّه فرزند حضرت عباس علیهالسلام افتاد و اشك در چشم إمام علیهالسلام حلقه زد؛ آنگاه فرمودند:
📋 مَا مِنْ یَوْمٍ أَشَدَّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ مِنْ یَوْمِ أُحُدٍ
▪️براى رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روزى سخت تر از جنگ اُحد پيش نيامد؛
📋 قُتِلَ فِیهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ
▪️زيرا در آن روز بود كه عمويش حمزةبن عبدالمطلب، اسداللَّه و اسدالرسول شربت شهادت نوشيد.
و پس از اُحد سخت ترين روز براى آن حضرت جنگ موته بود كه پسر عمويش جعفربن ابى طالب را شهيد كردند.
🥀 امام سجاد علیهالسلام به اینجا که رسیدند، فرمودند:
📜 وَ لَا یَوْمَ کَیَوْمِ الْحُسَیْنِ صَلَّیاللَّهُعَلَیْهِ
▪️و سخت تر از روز امام حسين "صلواتاللهعلیه " پيش نيامده و نخواهد آمد؛
📜 ازْدَلَفَ إِلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ
▪️ زيرا سى هزار نفر او را احاطه كرده بودند كه همه آنها خود را جزو امّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تصور مىكردند و همهٔ آنها با قصد قربت برای ريختن خون فرزند همان پيامبر آمده بودند...
📚الأمالى،شیخصدوق، ص ۲۷۷
📚بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۴
✍ هزار و یک «روضه»، در همین جمله است: کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ...
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🩸آمدنِ صفیّه، خواهر حمزه، بر بالین پیکر مُثله شده برادرش ...
در نقلها آمده است:
🥀 صفيّه، خواهر حمزه، خود را به اُحُد رسانيد تا پيكر برادرش را ببيند، چون خبر به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رسيد، به پسر صفیّه دستور داد:
📋 أَلْقِها فأرجِعْها، لا تَرى ما بِأَخيها
▪️برو و مادرت را برگردان تا برادرش را با اين وضع نبيند.
📚سيره ابن هشام، ج۳، ص۴۱
✍ این ز یک خواهر و از خواهر دیگر بشنو...
📜 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها،
▪️وقتیکه دیگر کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت.
📜 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ،
▪️وقتیکه به هوش آمد، خرامانحالت به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد.
📜 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ.
▪️گاهی چادرش زیر پایش گیر میکرد و به زمین میخورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین میافتاد تا اینکه به گودال قتلگاه رسید.
📜فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ،
▪️در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر یک جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود.
📜 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ:
▪️خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود،زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت.
🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش حسین علیهالسلام را اینگونه ببیند، لذا نالهاش به فریاد بلند شد و گفت:
📜 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟ أ أنتَ أبنُ اُمّي؟
▪️تو حسین برادر منی؟ تو پسر مادر منی؟
📜 أ أنتَ نورُ بَصَري؟ أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟
▪️تو همان نور چشم منی؟ تو همان پاره قلب منی؟
📜 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟
▪️تو همان حامیما، امید ما، پناه و تکیهگاه مایی؟
📜أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟
▪️تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟
📚معالی السبطین ج۲ ص۳
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🩸رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، بعد از سالها نیز، طاقت نداشت قاتل حضرت حمزه علیهالسلام را ببیند...
در نقلها آمده است:
🥀 وقتیکه، «وحشی»، بعد از گذشت سالها از جنگ أحُد، اسلام(ظاهری) آورد، به محضر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و حضرت از او پرسیدند: آیا «وحشی» تو هستی؟ او گفت: آری. حضرت فرمودند:
📋 أخبِرنِی کیفَ قَتَلتَ عَمّی؟
▪️به من بگو که چگونه عمویم حمزه را کشتی؟
🥀 او ماجرای شهادت و مُثلهشدن حمزه علیهالسلام را شرح داد و حضرت گریستند و از آنجا که «رحمةللعالمین»اند، او را بخشیدند؛ اما در آخر به او فرمودند:
📋 غَیِّبْ وَجهَک عَنّی!
▪️فقط جایی برو که دیگر رویَت را نبینم.
📚سفینه البحار ج۷ ص۴۲۰
.
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 #روایت_زینب_کبری_معلم_و_مفسر_قرآن
در نقلها آمده است:
🗓 در ایامی كه مولا اميرالمؤمنين علیهالسلام در كوفه بودند، زينب کبری سلاماللّهعلیها در خانهاش مجلسي داشت كه براي زنها قرآن تفسير نموده و معنای آن را آشكار ميكرد.
🖇 روزي « كهيعص» را تفسير مينمود كه ناگاه مولا علی علیه السلام به خانه او آمد و فرمود: اي نور و روشني دو چشمانم! شنيدم براي زنها «كهيعص» را تفسير مينمايي؟
🔖 حضرت زينب علیهاالسلام فرمود: آري. اميرالمؤمنين علیهالسلام فرمودند:
📋 يا نور عيني! أتعلمين أن هذه الحروف هي رمز لما سيجري عليك وعلى أخيك الحسين في أرض كربلاء
▪️ای نوردیده ام! آیا میدانی اين رمز و نشانه اي است براي مصيبت و بلایی است که بر سر تو و برادرت حسین در زمین کربلا می آورند؟!
🥀 در این هنگام بود که اشک از دیدگان حضرت زينب کبری علیهاالسلام جاری شد.
📚 الخصائص الزینبیه، جزایری ص۶٧
📚 ریاحین الشریعه، محلاتی، ج٣ص۵٧
📚مقتل خطی سحاب الدموع، نخجوانی ج١ص٣٢٩
.
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#انتقال_امامت_از_امام_حسین_به_زین_العابدین_ع
🔰 نوعی وصایت خاصّه حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
احمد بن ابراهیم میگوید:
📖 در سال ۲۶۲ به خدمت حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و خواهر امام علی النقی علیهمالسّلام رسیدم و از پشت پرده با وی سخن گفتم، و از عقیده وی درباره امامت استفسار کردم.
📜 او هم یکایک ائمه را شمرد و از جمله حجة بن الحسن را نام برد. من گفتم: «خدا مرا فدای شما گرداند! آیا حجة بن الحسن را دیدهاید و از وی خبر دارید؟» گفت: «پدرش نامهای درباره او به مادرش نوشته بود و من از مادرش پرسیدم بچّه کجاست؟ گفت پنهان است.»
📑 من از حکیمه خاتون پرسیدم: «در غیاب او شیعیان به چه کسی پناه برند و مشکلات خود را نزد چه کسی حل کنند؟»
گفت: «نزد مادر امام حسن عسکری علیه گالسّلام بروند و از وی جویا شوند.»
🔖 من گفتم: «امام حسن عسکری علیهالسّلام در این وصیت که به زنی کرده، به چه کسی اقتدا کرده است؟ گفت:
📋 اقْتِدَاءً بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ أَوْصَی إِلَی أُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ إِلَی زَیْنَبَ سَتْراً عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام.
🔻به حسین بن علی علیهماالسّلام اقتدا کرده است. چون آن حضرت روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زینب دختر امیرالمؤمنین علیهالسّلام وصیت کرد. به طوری که علومی که از امام زین العابدین علیه السّلام ظاهر میگشت، به حضرت زینب علیهاالسّلام نسبت داده میشد و امام حسین علیهالسّلام برای حفظ جان فرزندش زین العابدین علیهالسّلام، آن علوم را به خواهرش وصیت کرده بود که بعدها به امام زین العابدین علیهالسّلام بدهد.
📚کمال الدین ج٢ص۴۵٩
#حضرت_زینب
.