eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
755 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•در بارگاه تو‌ تمام خلق.... وتوسل به حضرت علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بیایید از باب الجواد وارد بشیم .همه ی درای سمت حرم‌ اما رضا، یه جوری عاشق رو میرسونه. اما باب الجواد یه‌ چیز دیگه است. وقتی از باب الجواد وارد حرم میشی همون دم‌ در امام رضا علیه السلام‌ میگه گدای جوادمه، نزارین دست خالی برگرده..* در بارگاه تو تمام خلق جا دارند حتی همان ها که فقط بار خطا دارند افتاده جود و لطف هم حتی به پاهایت در خاندانی که همه دستِ عطا دارند ایرانیانی که به پابوس تو می آیند پیش تو روی لب نوای یارضا دارند آنها که از مشهد مشرف میشوند اینجا در محضر تو حس و حالی آشنا دارند چیزی نمی‌خواهند از جایی به جز این دَر این مردمی که پیش تو دست دعا دارند روی از فقیران دَرَت پنهان مکن مولا مردم گرفتارند، غیر از تو که را دارند *آقا جواد الائمه درکودکیه باباش امام رضا تبعید شده خودش مدینه است. مردم‌،گرفتارا، میومدن پیش حضرت ،میدونستن این‌خانواده کوچک‌ و بزرگ ندارند.همه اهل کرمند. حضرت اذیت میشد بین این همه گرفتار و‌ مستمند، موفق اومد گفت: آقا! یه در دیگه هم این‌خونه‌ داره بزار از این در ببرم‌تون انقدر اذیت نشید. خبر رسید به امام رضا ،حضرت نوشت: جگر گوشه ی بابا جوادم‌! این‌گرفتارا به امیدی درِ خونه ی تو‌ میان. از همون جا برو‌ که سائلا نشستن....* راز مگوی زائرانت را تو می‌فهمی چه حرف‌هایی گریه‌های بی‌صدا دارند قبل محرم قلب عالم کاظمینی شد حاجات ما باز اربعینی و حسینی شد ای که هوای دست خالی مرا داری مثل حسن دست کَرم بهر گدا داری شد قاتلت آن کس که باید همدمت باشد خیلی شباهت به امام مجتبی داری *جواد الائمه از امام‌ حسنم‌ غریب تر بود. آخه اون لحظه ی آخرِ برادرا کنار بستر امام‌ حسن بودن، خواهرا براش گریه می کردن، عباس سر به دیوار گذاشته بود، حسین گریه می کنه..اما این آقا لحظه ی آخر تو‌ حجره ی در بسته بود. یه دونه گریه کن دم‌ در این‌حجره نبود...ام فضل نانجیب یه عده از کنیزا رو‌ جمع کرده بود می گفت هلهله کنید.. پای کوبی کنید..نمی خوام صداش رو کسی بشنوه...* مانند زهرا زود از دنیا گذر کردی در سینه‌ات داغی بزرگ از کوچه‌ها داری از آتش زَهر از عطش بر خاک می‌افتی خون در جگر از ناله‌های بی‌صدا داری لب‌های خشکت مثل جَدَّت می‌خورد بر هم *لبهای خشکیده ی حضرت تنها شباهت نبود.اینجا هم‌ میگن یکی از کنیزا آب آوردام فضل گرفت ریخت رو‌ زمین...کربلا هم‌ هِلال میگه سِپرم رو‌ پُر از آب کردم‌، نزدیک‌ گودال شدم دیدم اون‌نانجیب از گودال بیرون اومد همه لباسا غرقه خونه، گفت‌: کجا داری میری؟گفتم، دارم برا حسین آب میبرم. صدای العطشش دیوونه ام کرده. یه وقت دامن عربیش رو‌ کنار زد سر و ،روی دست گرفت گفت من سیرابش کردم..گفتم نانجیب بالاترین جنایت رو‌ توی عالم انجام دادی پس چرا بدنت داره میلرزه؟ گفت: هلال اون لحظه ی آخر گوشه ی گودال هیچ زنی نبود. امایه صدایی رو‌هی میشنیدم..یکی هی می گفت: بُنَیَّ قَتَلوکَ عَطشانا....* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•از کریمان.... و توسل به حضرت علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ   "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ" آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که از حال خسته با خبری یا جواد َالائمه ادرکنی از کریمان، همه کریم‌تری یا جوادَالائمه ادرکنی *هر چی از ما می‌گیرید محبت خودتون رو معرفتتون رو از ما نگیرید شما کریمید هیچ‌ چیز از کسی نمی‌گیرید مگر به ضررش باشد.* ای به حُکمت قَدَر، امیرِ قضا دُرِّ یکدانه‌ی امام رضا تو جگر گوشه‌ی پیامبری یا جوادَ الائمه ادرکنی ای به نه سالگی امام شده باب حاجات خاص و عام شده «من گدایم گدای دربه‌ دری» جان به قربان دست‌ و پا زدنت دم‌ به‌ دم باب را صدا زدنت *امام رضا! به ما خبر رسیده جوادالائمه رو در سن جوانی مسموم کردن دشمن،خانگی بود.موقع افطار به حضرت، زهر داد.اون زهر، اِنقدَر شدید بودجگرش از تشنگی می‌سوخت..گفتن دربِ حُجره رو بسته بودمبادا کسی آب به جوادالائمه برساند..خدا کنه این جمله، دروغ باشد..گفته بود توو هلهله‌ و سروصدا و پایکوبی صدای امام جواد رو گم کنن. تشنه، مسموم، در غربت به شهادت رسید.حتی اجازه نداد بدن رو دفن کنن..سه روز این بدن، مقابل آفتاب افتاده بود ...ولی آقا جان امام رضا خودتون بهتر می‌دانید..بعدِ سه روز این بدن رو گلباران کردن پیکر مطهر جوادالائمه رو از زیر گُل‌ها بیرون آوردن..کفن قیمتی پوشاندند..با احترام، دفن کردند...* «ولی کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود» *امام رضا خودتون فرمودید:"یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ اَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ اَوْ کَثِیراً"...چه بشارتی امام رضا به ما داده چه راه نزدیک توبه‌ای رو به روی ما باز کرده ..فرمود:اگر برا امام‌ حسین‌گریه کنی اشکت رو صورتت جاری بشه خدای متعال همه‌ی گناهانتو پاک می‌کند.کوچک و بزرگ نمی‌کنه.کم و زیاد نمی‌کنه..* کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه‌ لب عزیز مصطفی نبود *آه از اون لحظه‌ای که ارباب ما به صورت به زمین خورد..صدای غربتش تو هلهله‌ی دشمن گم شد.تا اون وقتی که دختر امیرالمؤمنین نگاه کرد بیرون خیمه دید سری به نیزه بلند است..دید سر و به نیزه زدن یک بیابان پای این سر، پایکوبی می‌کنن..."وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اللهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللّعْنَ مِنكَ وَالعَذابَ الألِيمَ" ای کاش کار به همین‌جا ختم می‌شد..رو کرد به لشکرش "مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ"؟!!! یه جوری بر این بدن اسب تاختن به اندازه یه نگین انگشتر جای سالم، توو این بدن باقی نمانده نبوداونقدر سنگ و نیزه زدن به امام حسین که وقتی خواهرش آمد صدا رو شنید" اِلَیَّ اُخَیَّ"با یه تلی از سنگ و نیزه‌ها روبه‌رو شد موانعو کنار زد ءَاَنت أَخی؟! ءَاَنت ابن والدَتی؟!جوری اسب بر این بدن تاخته بودن من با تعبیر کنایه آمیزِ زیارت ناحیه بگم.. "السلام علی المُرَمَّلِ بالدِماء"لذا وقتی امام سجاد آمد فرمود: بنی اسد برید یه بوریا بیاورید.آرام این بوریا رو موج داد زیر بدن قطعه‌ قطعه بدنو به خاک سپرد رو قبر و پوشانید. حضرت یه جمله روی قبر با انگشت سبابه نوشته.."هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً"* از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمتِ مهمان کربلا "صلی الله علیک یا اباعبدالله" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•افتاده بود تشنه لب... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی ●━━━━━━─────── افتاده بود تشنه لب و آه می‌کشید فریاد بی کسی اش به جایی نمی رسید *همش میگن روضه امام جواد شبیه ابی عبدالله است هر دو تشنه بودن،باز امام جواد یه رمق داشت آه بکشه ارباب ما سه ساعت تو خون خودش دست و پا زد هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیه . امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید جد ما تو گودال به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید آخ بمیرم برت آقا ..* مجموعه ای ز مقتل اولاد فاطمه است پس روضه هاش میطلبد گریه ی شدید باید به پای روضه ی این سرور صبور سر را شکست گریبان ز غم درید *خودت رو تو حرمش ببین و ناله بزن..* کف میزدن با نفس آتشین او چندین کنیز پست زنا زاده ی پلید شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش تا نفس برید *چهل روز دیگه،چهل شب دیگه شب عاشورای حسینه ...بگم یا جواد الائمه تشنگی سخته..مادر شهید حججی میگفت همه صحنه های بچه ام رو دیدم هیچ کجا دلم آتیش نگرفت حتی سر بریدنش رو‌ دیدم.یه جا دلم کباب شد‌ اونجایی که لبای بچه ام خشکه فهمیدم بچه ام تشنه است کاشکی آبش میدادن ..* بنی قتلوک و من شرب الماء منعوک مادر آب کجایی پسرت آب نخورد *بعضی نقل میگن..ابی عبدالله روزه بوده تو اون گرما تیر،زخم، خون از بدن بره آدم تشنه میشه من نمیدونم اون عطش ،چه عطشی بود کسی که هزار و نهصد زخم به بدنش خورده تصورش میکشه آدم ..از عالمی پرسیدن این حرف با عقل ما جور نمییاد هزارو نهصد و پنجاه زخم که سید تو لهوف گفته.. نشست رو زمین عمامه اش رو برداشت گفت درست گفته سید تو لهوف گفتم چه جوری ممکنه ؟گفت: می‌اومدن، میرسیدن به بدن، میدیدن جای سالمی نداره نیزه تو جای قبلی فرو میکردن شمشیر تو جای شمشیر قبلی، زخم تو جای زخم قبلی ،یه جای سالم تو بدن آقای ما نذاشتن ...حسین ،حسین...بیخود نبود عمه ی ما رگها رو بوسید..* این کشته ی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•هرچه جوان‌... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ ●━━━━━━─────── هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد زشت است که پیش چشم ها افتاده باشد ای کاش با افتادنش تشتی نکوبند روی زمین بی سرصدا افتاده باشد تلخ است همسر زهر همسر را بنوشد مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند در حجره اش آقای ما افتاده باشد در راه پشت بام می بیند مصیبت پیکر که بین پله ها افتاده باشد هرجا بیفتد روزگارم کربلاییست فرقی ندارد که کجا افتاده باشد ای وای اگر در ازدحامِ سخت گودال روی تنی سر نیزه ها افتاده باشد این آبرودارِ قبیله ست و روا نیست عریان در این صحرا رها افتاده باشد «حسین ....» جنجال بود و لب تشنه ای در گودال بودو... گودال بودو... از نیزه و شمشیر پامال بودو.... میرفت بالا... تیغی که دست نفرتِ دجال بود و .... دجال بود و.... در زیر پایش پیکری پامال بود و... ای وای ای وای.... ذکر لبان مادری...بدحال بودو.... گودال بودو.... روی گودال مادر افتاده.... توی گودال....خواهر افتاده.... مادر افتاده .. «بُنَی...قتلوکَ...ذبحوک...ومن الماء منعوک حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ندار عشقم و با... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست که تاب و طاقت آن مستی خمارم نیست من اختیار نکردم پس از تو یار دگربه غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست تو میرسی به عزیزان سلام من برسان که من هنوز بدان رهگذر گذارم نیست چه عالمی که دلی هست و دلنوازی نه چه زندگی که غمم هست و غمگسارم نیست به لاله‌های چمن چشم بسته می‌گذرم که تاب دیدن دل‌های داغدارم نیست *گفت: هر کی میخواد بره کربلا، باید یه دستشو بده بره کربلا، مدتها آروم آروم شیعیان می رفتن، بعد یه مدت دیدن پیرزنه رسید دست چپشو گذاشت گفت بزن میخام برم کربلا، گفتن حاکم گفته دست راست، گفت دست راستمو سال پیش دادم، چقدر دست و پا دادن تا این مسیر باز بشه، چقد زحمتها و نون حلال دادن تا امروز چقدر شهید دادیم اینهمه جوون ، به اسم جوادالائمه همه میان زیر این خیمه میگن حسین..خدایا این اسم حسینو از ما نگیر..قربون اسم با نمکت برم ارباب..جمع میشیم یکی میگه حسین یکی میگه اباالفضل، اما مادرش انقدر دوست داره اون لحظه ای که همه دور هم زمزمه می کنن میگن حسین، مادرش از عرش می فرماید: اگه حسین خودتو میگی خدا برات نگهش داره، اما اگه حسین منو میگی کربلا با لب تشنه شهید کردن. من نمیدونم چه تشنگی ابی عبدالله کشید. هر امامی رو زهر دادن لحظات آخر همه گریه می کردن میگفتن فدای لب تشنه ات حسین، «یا اباعبدالله» روضه ی امام جواد رو از این زاویه روضه بخونم...* خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیروهنت را تکان دهد *یا امام رضا تو روضه ها میگفتیم یه سری به ما بزن اما امشب میگم آقاجان نیا چون برا پدر سخته روضه ی جان دادن بچشو بخوان بخونن.. اما اگه حقی هم باشه امام رضا یه حق ویژه ای به گردن ما و ایرانیا داره تاریخ میگه مثل مارگزیده حضرت به خودش می پیچید. همسر ملعونه اش نگاه می کرد حضرت هی صدا می زد جگرم داره می سوزه.. رباب یه عمر زیر آفتاب گریه می کرد همه فکر میکردن برا علی اصغرش گریه می کنه اما جلو میومدن میگفت برات بمیرم حسین..هنوز صدات تو گوشمو هی میگفتی جگرم...حالا از شما سوال دارم آقا داره گریه می کنه همسرش داره می خنده. صدا زد.. کنیزا بیاید کل بکشید دست بزنید صداش به گوشم نرسه..* از روی خاکِ حجره سر خاکی تو را بردارد و به گوشه ی دامن مکان دهد می خواهی آب آب بگویی نمی شود گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد تا بام می شود سر سالم تری رسید با شرط اینکه لبِ در امان دهد بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد *گفت آب بیارید همه گفتن دیگه دلش سوخته می خواهد به جوادالائمه لحظات آخر آب بده کنیزا کاسه ی آب اوردن ملعونه گفت این آبها رو زمین بریزید نذاشت یه قطره آب به جواد الائمه برسه...حسین.. العی من بمیرم برا اون آقایی که تو گودال یه جوری گفت جگرم که وقتی ذولجناح برگشت سمت خیمه، یکی میگه ذوالجناح آقامو چه کردی ؟ یکی میگه ذوالجناح بابامو چه کردی؟ یکی میگه ذوالجناح داداشمو چه کردی؟ فقط یه دختر بود همه رو کنار زد دست انداخت گردن ذوالجناح، اسب بابا، میدونم بابامو کشتند فقط یه سوال دارم بابام وقتی داشت میرفت لباش تشنه بود آیا بهش آب دادن یا نه...؟ از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا این آقا رو آوردند بالا پشت بام...شیعه ست عاشقه، گفت تا اینجا اومدم یه سر برم در خانه ی جوادالائمه، میگه همچین که اومدم دیدم ازدحام جمعیت.چه خبر شده؟ همه دارن یه نقطه ای رو نشون میدن نگاه کردم دیدم کبوترها جمع شدن بالهاشونو بهم دادن گفتن جوادالائمه بدنش زیر آفتابه ، کبوترا اومدن سایه درست کنن، ای جانم آقا...قربونت برم حسین جان بدنت سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا...حسین* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•افتاده جود ولطف... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بیاید از باب الجواد وارد بشیم قربونت برم یا امام رضا.. همه‌ ی درهای سمت حرم زائر رو میرسونه اما باب الجواد یه جور دیگه است ..همون‌اول آقا میگه این گدای جوادم نذارید دست خالی برگرده..* در بار گاه تو تمام خلق جا دارند حتی همانها که فقط بار خطا دارند افتاده جود و لطف هم حتی به پاهایت در خاندانی که همه دست عطا دارند ایرانیانی که به پابوس تو می‌آیند پیش تو روی لب نوای یا رضا دارند آنها که از مشهد مشرف می‌شوند اینجا در محضر تو حس و حالی آشنا دارند چیزی نمی خواهند از جایی به جز این در این مردمی که پیش تو دست به دعا دارند آخه دیوونه است اونی که بگن حاجات رو در خونه ی جواد الائمه بخواه جایی دیگه بره...روز شهادتش دو رکعت نماز بخون بگو آقا اینجوری به من گفتن گرفتارم مشکل دارم حاجت دارم. وقتی نمازت تموم شد بگو آقا به حق مادرت زهرا ...* روی از فقیران درت پنهان نکن مولا مردم گرفتارند غیر از تو که را دارند *خبر رسید به امام رضا حضرت در کودکیه باباش تبعید شده مردم گرفتارها، می اومدن حضرت اذیت میشد بین این همه گرفتار و مستمند.. موفق اومد گفت آقا در دیگه ببریم شما رو خبر رسید به امام رضا حضرت براش نوشت جگر گوشه ی مولا جوادم این گرفتارها به امیدی در خونه ی تو میان از همون جا برو که سائل ها نشستن امشب بگو.."أنا سائلکم" من گرفتارتم آقا اومدم روزی محرم رو از تو بگیرم،اومدم روزی اشگ بر ابی عبدالله رو بگیرم ..* راز مگوی زائرانت را تو میفهمی چه حرفهایی گریه های بی صدا دارند قبل محرم، قلب عالم کاظمینی شد حاجات ما باز اربعینی و حسینی شد ای که هوای دست خالی مرا داری مثل حسن دست کرم بهر گدا داری شد قاتلت آنکس که باید همدمت باشد خیلی شباهت به امام مجتبی دارد * اما امام‌جواد از امام حسنم غریبتر بود..امام مجتبی اون لحظه ی آخر برادر ها کنار بسترش بودن ،خواهر ها براش گریه میکردن ،عباس سر به دیوار گذاشته بود حسین داره گریه میکنه، اما این آقا لحظه ی آخر تو حجره ی در بسته یه دونه گریه کن جلو این حجره نبود.. نانجیب یه عده از کنیز ها رو جمع کرده بود می‌گفت هلهله کنید، پای کوبی کنید صداش رو نمی‌خوام کسی بشنوه ..* آقا جانم ! مانند زهرا زود از دنیا گذر کردی بر سینه ات داغی بزرگ از کوچه ها داری از آتش زهر از عطش بر خاک میوفتی خون در جگر از ناله های بی صدا داری لبهای خشکت مثل جدت میخورد بر هم یکی از کنیزها آب آورد ام فضل گرفت رو زمین زد..اونجام هلال ميگه سپرم رو پر از آب کردم نزدیک گودال شدم دیدم نانجیب از گودال بیرون آمد همه لباسها غرق خونه گفت کجا داری میری؟ گفتم دارم آب میبرم صدای العطش دیوونم کرده یه وقت دامن عربی کنار زد سر رو روی دست گرفت گفت من سیر آبش کردم..گفتم نانجیب بالاترین جنایت رو تو عالم کردی چرا بدنت میلرزه ؟ گفت هلال اون‌گوشه ی گودال هیچ‌زنی نبود اما یه صدای زنی رو میشنیدم هی میگفت:بنی قتلوک عطشانا...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•لب تشنه بود... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── لب تشنه بود تشنه ی یک جرعه آب بود مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود آه میکشید گوشه ی حجره به روی خاک پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود در ازدحام و هلهله هایِ کنیزکان فریاد استغاثهٔ او بی جواب بود یک جرعه آب نذرِ امامش کسی نکرد هرچند آب دادنِ تشنه، ثواب بود *بخدا قسم آرزوشون بود این خانواده همه یه شباهتی به جدِ غریبشون ،حسین داشته باشن..* آخر شبیه جدِّ غریبش شهید شد آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود تا سایه بانِ پیکر نورانیش شود بال کبوترانِ حرم را شتاب بود *میگه دیدم یه جایی این‌ پرنده ها بال هاشون رو بهم دادن سایه بون درست کردن. اومدم دیدم رو بدنِ آقا جوادالائمه سایه بون درست کردن آفتاب به بدنِ عزیزِ زهرا نتابه.. آره بخدا معامله پرنده ها با عزیزِ زهرا همینه..* غیر از این باشه جای سوال داره اما فدایِ بی کفنِ دشتِ کربلا آلاله ای که زخمِ تنش بی حساب بود هم تیغ ونیزه ،خون تنش را مکیده بود هم داغدیده ی شَرَر آفتاب بود .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇