eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ألسَّلامُ عَلَی الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ... 🔸🔹 در زيارت ناحيه از زبان امام زمان عج مى خوانيم : 🔸فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ، وَ عاقَني عَنْ نَصْرِك َ الْمَقْدُورُ، وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَك َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَك َ الْعَداوَةَ مُناصِباً، فَلاََ نْدُبَنَّك َ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاََبْكِيَنَّ لَك َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَيْك َ، وَ تَأَسُّفاً عَلي ما دَهاك َ وَ تَلَهُّفاً، حَتّي أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَ غُصَّةِ الاِكْتِيابِ، 🔹اگر چه زمانه مرابه تأخير انداخت، ومُقدَّرات الهي مراازياريِ تو بازداشت، ونبودم تاباآنانكه باتو جنگيدند بجنگم، وباكسانيكه باتواظهاردشمني كردندخصومت نمايم، (درعوض) صبح وشام برتومويِه ميكنم، وبه جاي اشك براي توخون گريه ميكنم، ازروي حسرت وتأسّف وافسوس برمصيبت هائي كه برتو واردشد، تاجائي كه ازفرط اندوهِ مصيبت، وغم وغصّه شدّتِ حزن جان سپارم .(١) گریز👇👇 🔹🔸جا دارد عرض كنيم با امام زمان عج ، اگر شما از شنيدن مصيبت جد مظلومتان امام حسين عليه السلام از شدت غم و غصه مشرف به جان دادن مى شويد ، پس حق داشت امام سجاد عليه السلام وقتى كه با حال اسارت از كنار قتگاه عبور مى كرد خيره شد به ابدان شهداء ،حضرت زينب سلام الله عليهاديد امام سجاد عليه السلام خيره شده به ابدان شهداء 🔸قالت زينب : سلام الله عليها ما لى اَراكَ ؟ تجودُ بِنَفسِك يا بقيَّةَ جدّى و اَبى و اِخوَتى ؟ 🔹حضرت زينب خطاب به امام زين العابدين فرمودند : اي يادگار جد و پدر بزرگوار و برادرانم ، اين چه حالى است كه در تو مي بينم ؟به طوري كه مي خواهى جان به جان آفرين تسليم كنى؟ ☀️قال زين العابدين ع : 🔸 و كيف لا اجزَءُ و اَهلَعُ ؟ چگونه بي تابى نكنم ؟ و قد ارىٰ سيدى و اِخوَتى وَ عَمومَتى و وُلِدَ عمّى و اهلى در حالى كه مي بينم سرورم ، برادرانم، عموها و عموزاده ها و نزديكانم همه روى خاك افتاده اند در حالى كه به خون آغشته شده اند 🔹ولا يُكفَونَ ولا يُوارون با بدن برهنه و بى كفن رها شده اند و كسي آنها را به خاك نمي سپارد...(٢) 📚منابع: ١- زيارت ناحيه مقدسه ٢- نفس المهموم صفحه ٣٨٧ .
. ألسَّلامُ عَلَی الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ... 🔹🔸 در ماجراى به چاه انداختن حضرت يوسف و بيرون آوردن كاروانيان و فروختن او توسط برادرانش آورده اند . 🔸حضرت يوسف (ع) اسير شد وقتي كه فروشندگان يوسف، او را به مالك بن زعر خزاعي فروختند و به او گفتند به شرط آن كه غل و زنجير در گردن يوسف بگذاري، مالك هم فرستاد غل و زنجير در گردن يوسف بگذاري 🔹 مالك هم فرستاد غل و زنجير آوردند چون چشم حضرت يوسف بر غل و زنجير افتاد بي اختيار با صداي بلند گريه كرد. 🔸مالك خود را به يوسف رسانيد گفت: اي جوان زمان تا مقصد كوتاه است فقط براي آن كه با فروشندگانت عهد بستم كه زنجير بر گردن تو بيندازم. 🔹كمي راه رفتند همين كه از فروشندگان دور شدند غل و زنجير را از گردن يوسف برداشت گریز👇👇 🔸ولي جان عالم فداي غربت امام حسين و اهل بيت مطهرش چراکه براي اهل بيت ابا عبداللّه اينگونه عمل نكردند. 🔸🔹راوى مي گويد : از كربلا تا نزديك به چهل منزل غل و زنجير بر گردن امام سجّاد (ع) بود به طوري كه گردن مباركش مجروح شد و از آن خون مي‌ريخت. 📚منبع: سيف الواعظين والذاكرين صفحه ٥٧ .