eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علیهاالسلام ➖➖➖➖➖ شب میلاده نوه ی حیدره کراره عیدیمون امشب توی دستای علمداره قنداقش محشره روی دستای علی اکبره با لبِ خندونِش دل از دل حسین میبره کِل می کِشن ، ملائکِ مُقرّبین شادی شده،با دل شیعه ها عجین آخه امشب،شده نازل،قرآن مبین ➖➖➖➖➖ چه هیاهویی میون عالم بالا شد شکرحق امشب درِجنّت به رومون وا شد نازگلِ حسینه چراغ خونه ی مولامونه عاشق اسمشیم خنده ی رقیه دنیامونه کرم کرم ،فراوونه امشبه رو غصه از دل ها بیرونه امشبه رو همه عالم،غرق جنونه امشبه رو ➖➖➖➖➖ اومده اونکه جاش روی دوش اباالفضله از همون اول توی آغوش اباالفضله اونقده محشره که همه میگن چقدر نازه جبرییل خادمش یه نیگاش فرشته میسازه خبر خبر، چه خبره تو آسمون عیدی میخوایم،از بابای رقیه جون عیدیِ ما، کربلا با، صاحب زمون یارقیه ➖➖➖➖➖ ✍️به قلم: .👇
. 🏳سبک سرود میلاد با سرسعادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏳بند اول شب میلاده دلامون شاده خدا به اربابمون دختری داده بَه چه دختری که عشقه شاه عالمینه کوثر حسینه،تاج سر حسینه بَه چه دختری عزیز دردونه ی حسینه دلبر حسینه،گله خونه ی حسینه اومده اونکه،دونه دونه بارونه اسم زیباشم،رقیه خاتونه یا رقیه،بی بی جون خوش اومدی 🏳بند دوم شب عشاقه دلا مشتاقه گوهره رو دامنه ام اسحاقه بَه چه گوهری آورده این عروس زهرا انگاری که زهرا،باز اومده به دنیا بَه چه گوهری خوابیده روی دامن شاه عمه میگه جانم،عمو میگه ماشاالله اومده اونکه،امید دلامونه هرچی داریم از،رقیه خاتونه یا رقیه،بی بی جون خوش اومدی ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
4_6041905390646464271.mp3
5.72M
🍃 👈🏼 از سفر مدینه برگشته بود. سرزنش‌های زنش شروع شد: این همه می‌روی دیدن زین العابدین (علیه السلام) این همه برایش هدیه می‌بری شد یکبار برایت جبران کند؟! ... سال بعد دوباره رفت دیدن امام (علیه السلام) امام (علیه السلام) به او فرمود: همسرت سرزنشت کرد؟! سرش را پایین انداخت. وقت آن بود که امام معجزه‌ای نشانش دهد. فرمود تشتی از آب بیاورند ... 📚 بحارالأنوار، ج۴۶ ، ص۴۷ 🔘 حجت‌الاسلام .
. 📝 حضرت امام کاظم علیه‌السّلام فرمود: به نزد آقای ما امام صادق علیه‌السّلام آمد و از نداری به او شکایت نمود. امام علیه‌السلام فرمود: امر آن‌گونه که می‌گویی نیست و من تو را ندار برنمی‌شمرم. مرد گفت: آقای من! به‌خدا سوگند امر بر تو آشکار نگشته است[و پیوسته] از نداری خود بیان می‌کرد. و امام صادق علیه السّلام سخن او را صحیح نمی‌شمرد. تا این که امام به او فرمود: مرا آگاه کن که اگر برای بیزاری جستن از ما صد دینار به تو داده شود می‌پذیری؟ عرضه داشت: نه. پس امام تا هزاران دینار پیش رفت ولی مرد قسم می‌خورد که چنین نمی‌کند [و در مقابل آن مقدار پول از امام بیزاری نمی‌جوید]. پس امام به او فرمود: آیا کسی که چنین سرمایه و کالایی دارد که در برابرش این مقدار پول داده می‌شود و او آن کالا را نمی فروشد است؟! 👈🏼 أَبُومُحَمَّدٍ الفَحَّامُ، قَالَ: حَدَّثَنَا المَنْصُورِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَمُّ أَبِي، قَالَ: حَدَّثَنِي اَلْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ). قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ. قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى. قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِمُ‌السَّلاَمُ). قَالَ: إِنَّ رَجُلاً جَاءَ إِلَى سَيِّدِنَا اَلصَّادِقِ (عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ) فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْفَقْرَ، فَقَالَ: لَيْسَ الْأَمْرُ كَمَا ذَكَرْتَ وَمَا أَعْرِفُكَ فَقِيراً. قَالَ: وَالله يَا سَيِّدِي مَا اِسْتَبَيْتُ، وَذَكَرَ مِنَ اَلْفَقْرِ قِطْعَةً وَالصَّادِقُ يُكَذِّبُهُ، إِلَى أَنْ قَالَ لَهُ: خَبِّرْنِي لَوْ أُعْطِيتَ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا مِائَةَ دِينَارٍ، كُنْتَ تَأْخُذُ؟! قَالَ: لاَ. إِلَى أَنْ ذَكَرَ أُلُوفَ دَنَانِيرَ وَالرَّجُلُ يَحْلِفُ أَنَّهُ لاَ يَفْعَلُ، فَقَالَ لَهُ: مَنْ مَعَهُ سِلْعَةٌ يُعْطَى بِهَا هَذَا المَالَ لاَ يَبِيعُهَا هُوَ فَقِيرٌ!  📚 امالی شیخ طوسی (عربی) ج۱، ص۲۹۷ ....................... . 🔰 ولايت چيست؟ 🔶🔸اين ولايت، بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ 🔸 كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. 🔸 آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‏ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‏ كند و چشمشان را مى‏ گيرد و دلشان را به بند مى‏ كشد، چگونه مى‏ شود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‏تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‏ ى ناپيداتر از كوير و عميق‏تر از دريا و جلوه‏ ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. 🔸هر كس با هر مشربى و عقيده‏ اى، مى‏ تواند دوستدار على باشد. 🔸 در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‏ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، 🔸 در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‏ ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‏ ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. 🔸 ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط على را دوست داشتن است. 🔸ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‏ ها و جلوه‏ ها بريدن است. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب غدیر ، صفحه ۱۱ . 🔰 زير بناى ولايت‏ 🔻و زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است: ◾️ 1- او مى‏ داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد. ◾️ 2- و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مى ‏پذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مى‏ نهد و حتى به ميان آتش مى‏ نشيند و به استقبال مرگ مى ‏رود. 🔻و همان طور كه من وقتى مى‏ يابم كه فلان مكانيك آگاهى و دلسوزى دارد، تمام اجزاء ماشين را تحت اختيار او مى ‏گذارم و تمام مسايل را از او مى ‏پرسم و از او مى ‏گيرم. 🔻 آنها كه ولايت را قبول كردند، آنهايى هستند كه يافتند ماشين پيچيده‏ ى وجود آنها را امام و ولى بهتر از خود آنها رهبرى مى ‏كند و در اين راه شلوغ هستى كه اعمال و افكار انسان غوغايى بپا كرده، او بهتر انسان را به مقصد مى ‏رساند و نجات مى ‏دهد. 🔻 و توضيح اين ولايت و سرسپردگى در همين آگاهى نهفته است. 🔺 وجود ما، جسم ما، جان ما، براى خداست و از اوست. هر كس كه اينها را بهتر به كار بگيرد، در اينها حق تصرف دارد. 🔻و همين است كه رسول خدا و پيشوايان اولويت دارند. به تصرف در هستى ما، سزاوارتر از ما هستند. ◀️ و همين است كه پدر بر فرزند و بر اموال فرزند ولايت دارد و حق تصرف دارد. ◀️ چون اين مقام ولايت است كه تمام نعمت ‏ها را به كار مى ‏گيرد و تمام استعداد ها را شكفته مى ‏كند و بارور مى‏ نمايد، 📚 کتاب غدیر،صفحه 20
. در دل ما محبت مهدی است هستی ما به برکت مهدی است او اولی الامر هر مسلمان است دین ما در اطاعت مهدی است گر چه ما غافلیم از او اما همه عالم به طاعت مهدی است غرب تا شرق، آسمان و زمین همه تحت حکومت مهدی است خیر دنیا به هر کسی که رسد از نگاه عنایت مهدی است آسمان زیر چتر رحمت اوست فیض باران به برکت مهدی است عِدل قرآن به گفته ی ثقلین ذات پر نور حضرت مهدی است تا توانی بخوان کتاب الله فیض قرآن، زیارت مهدی است آیه نور در صحیفه ی نور چهره ی پر طراوت مهدی است احسن الخالقین که فرمودند علتش خلق صورت مهدی است سال ها یوسف و زلیخا را حسرتِ ماهِ طلعت مهدی است هر کجا جمع خوب رویان است گلِ صحبت، حکایت مهدی است خال او یک نشان احمدی است نمکین چهره اش محمدی است ✅ یار گل چهره، ناز هم دارد وصل خوبان، نیاز هم دارد به خدا شکر نوکریّ درش سجده دارد نماز هم دارد وصل، بی ناله ی فراقی نیست این شعف، سوز و ساز هم دارد پای این وصل، جان ببخش و ببین دست مهمان نواز هم دارد خاک شو تا تو را بلند کند هر نشیبی فراز هم دارد او نشسته به انتظار گدا تازه آغوش باز هم دارد در کنار دعای نیمه ی شبش ناله ای جانگداز هم دارد حیف و صد حیف غافل از اوییم سخنی هم از او نمی گوییم ✅ او که آید بهار می آید گل به هر شاخسار می آید عدل پا در رکاب خواهد شد امنیت بر مدار می آید صدق و تقوا و غیرت و اخلاص باز در روزگار می آید خضر و ادریس یاورش باشند عیسی از چرخ چار می آید یا لَثارات روی لب دارد در کفش ذوالفقار می آید بر خلاف تصور بعضی! با همه او کنار می آید مگر آن کس که یار دجال است... ناصبی در شمار می آید در زمان حکومت مهدی دین حق روی کار می آید امن گردد جهان که حتی شیر بی خطر از شکار می آید دولتی که بهار هم عهدی است بهترین ها به دولت مهدی است ✅ ای بهار دلم بیا مهدی! ای همه حاصلم بیا مهدی! غیبت توست، مشکل کارم حل نما مشکلم، بیا مهدی! گرچه شایسته ی تو نیست ولی یک قدم منزلم بیا مهدی! ای دو دست تو آیه ی انفاق پیش تو سائلم، بیا مهدی! سوت و کور است جمع مشتاقان رونق محفلم بیا مهدی! خادم پیر جمکران می گفت: هجر شد قاتلم، بیا مهدی! بعد هر روضه ذکرمان فرج است من به این خوشدلم، بیا مهدی! ای به قربان قلب پر محنت جان نوکر فدای آمدنت ✍ .
. سلام الله علیها امشب قلم مسیر تولا گرفته است اذن سرودن از خود مولا گرفته است کار جنون هر شبه بالا گرفته است بعضی کنایه ها پر ما را گرفته است خواهم که باز حق سخن را ادا کنم دستم قلم اگر که قلم را رها کنم لبریز شد ز عشق و محبت سبوی چشم دادم به قطره قطره ی اشکم وضوی چشم وقف جمال آینه شد جستجوی چشم گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم به روی چشم چشمی که روشن از جبل النور می شود سرمه ز تربتش نکشد کور می شود گفتی بگو مقدمه، گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز خاتمه گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم رقیه جان گفتم، بدون واهمه گفتم رقیه جان نام رقیه فاطمه باشد به هوش باش او فاطمه است فاطمه، دیگر خموش باش در بُعد مادّی، ثمر باغ عصمت است در بُعد معنوی که سراپا قیامت است این گفته را دلیل و روایت چه حاجت است دختر به مادرش نرود جای حیرت است این بی قرین تجلی سیمای مادر است یک چشمه ی جدا شده از حوض کوثر است این گل برای خرمی روزگار، بس این لاله بر طراوت باغ و بهار، بس نامش جلالتی است که در ذوالفقار بس باشد به کارنامه اش این افتخار بس او را نسب به سوره ی "والفجر" می رسد با دست او به گریه کنان اجر می رسد هرچند هستیش همه تاراج رفته است در موج خون به سینه ی امواج رفته است احرام اشک بسته، به حجاج رفته است او با سر حسین به معراج رفته است او "تَعرُجُ الملائکه" و "ذی المعارج" است "باب المراد" و دختر "باب الحوائج" است تا شد کنار شمع خرابه نشین مقیم فرمود با حسین که ای در غمم سهیم چون می وزید بر سر زلف شما نسیم می شد دل رقیه ات از غصه ها دو نیم گفتم به خویش آنکه به نی ربنا کند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند؟ حالا که آمدی و نشستی مقابلم حالا که آمدی و شدی شمع محفلم حالا که شعله ور شده از وصل، حاصلم راضی نمی شود به جدایی دگر دلم بوسه گرفت و رفت که از تاب رفته بود انگار سال هاست که در خواب رفته بود بر چهره ی سه ساله کمی ژاله مانده بود بر زخم های پیکر او ناله مانده بود رنگی کبود بر رخ چون هاله مانده بود او مانده بود و آن زن غساله مانده بود با یک سوال تلخ و جوابی که تلخ بود آخر چرا شده است همه پیکرش کبود؟ ای نور چشم و دختر غم پرور حسین یادآور غم و محن مادر حسین جان تو شد فدای حسین و سر حسین دست مرا بگیر تو ای دختر حسین لطفی نما که سختی هجران کشیده ام چندی شده است کرببلا را ندیده ام ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سخاوت؛ پیامدها و روش ها [ منبر ۲۰ دقیقه ای🕙] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین ✅مقدمه سخاوت» ضد صفت بخل است و آن، ثمره زهد و بی توجهی به دنیاست و به معنی بذل و بخشش در امور مالی یا غیرمالی می باشد. سخاوت یک حالت نفسانی است که انسان را بر آن می دارد بدون منع درونی احسان و انفاق نماید. «سخاوت» از فضایل اخلاقی است که دین اسلام بسیار بر آن تأکید نموده است. 🔴زیاده روی در سخاوت وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا[اسرا/۲۹] هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی. «سخاوت» مانند تمام صفات و كارهاى نيك، مقدار و اندازه اى دارد كه اگر در مسيرافراط قرار گيرد، نتيجه منفى خواهد داشت. همچنين «سخاوت» نبايد لطمه به آبرو و حيثيت و زندگى كسانى كه به انسان وابسته اند، زند. «سخاوت» بايد در اموال حلال باشد، نه اموالى كه از راه هاى حرام و يا ظلم و ستم به دست آمده است، مانند، «سخاوت» بسيارى از سلاطين ظالم و ستمگر. هم چنين «سخاوت» نبايد در اموال مربوط به بيت المال باشد، زيرا اموال بيت المال، حساب و كتاب مخصوص به خود دارد كه بايد به دقت رعايت گردد. ♻️ آثار سخاوت آثار و برکات سخاوت در روایات عبارت است از: ➖سخاوت پوششى براى عيوب انسان هاست و به اين ترتيب، آبروى انسان راحفظ مى كند. اهل سخاوت با سخاوت خویش بسیاری از عیوب و نواقص خود را می‌پوشاند؛ زیرا سخاوت مندی او موجب می‌شود که دیگران عیب‌های دیگرش را نبینند و حتی ممکن است آن عیوب تحت‌الشعاع این سخاوت از میان برود. ➖در روایات میان عقل و سخاوت ارتباط منطقی برقرار شده است؛ زیرا عقلی که در قرآن و روایت مطرح است همان چیزی است که بدان بهشت کسب می‌شود و یقین به دست می‌آید. اگر سخاوت یقین زا است، به طور طبیعی با چنین عقلی در ارتباط است.  «سخاوت» در عين اين كه ثمره درخت عقل است، بر عقل و خرد انسان مى افزايد. عقل مى گويد: دليلى ندارد كه انسان با زحمت زياد اموال فراوانى تهيه كند و آن را براى بازماندگان بگذارد و خودش به وسيله آن،جلب ثواب و كسب آبرو نكند. از سوى ديگر «سخاوت»،گروهى از انديشمندان را گرد انسان جمع مى كند و آنها مى توانند بر فكر و عقل و دانش او  بيفزايند. ➖ «سخاوت» فاصله طبقاتى جامعه را كم مى كند و از اين طريق ناهنجاريهاى ناشى از فاصله طبقاتى را از بين مى برد و  يا كاهش مى دهد. آتش كينه هاى محرومان راخاموش مى كند و حس انتقامجويى را در آنان تضعيف مى نمايد و از اين طريق پيوندهاى اجتماعى را محكم مى سازد. ➖سخاوت موجب احترام و جلب و جذب قلوب مردمان می‌شود. از همین رو اهل نیکوکاری و احسان و سخاوت همواره در میان مردمان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند و حتی مردم برخی از گناهان ایشان را نمی‌بینند و بر آنها خرده نمی‌گیرند؛ زیرا سخاوت پوشنده آن اشتباهات و خطاهای آنان است.  «سخاوت» مدافعان انسان را زياد مى كند و آبروى او را محفوظ مى دارد و دشمنان و بدخواهان را عقب مى راند، امير مؤمنان عليه السلام در اين باره مى فرمايند: «الجودحارس الاعراض، جود و بخشش آبروى انسان را حفظ مى كند». ➖از آنجا که سخاوت‌،اعظم اخلاق الهی است، کسی که به این صفت باشد، در حقیقت مظهر اعظم اخلاق خدایی است و چون قرب الهی با تجلیات صفات الهی در انسان و مظهریت آنها تحقق می‌یابد، باید گفت که هر کسی مظهر اسماء و صفات الهی باشد،‌ به خداوند نزدیک‌تر است.  خداوند در آیاتی از جمله در آیه ۱۳۸ سوره بقره از بندگان می‌خواهد اسماء و صفات الهی را که در ذات ایشان ودیعت نهاده شده(بقره، آیه۳۱) تجلی و فعلیت دهند و رنگ خدایی بگیرند تا این‌گونه ربانی شوند.(آل عمران، آیه ۷۹) پس قرب الهی به این است که صفات الهی به‌ویژه اعظم اخلاق الهی را در خود فعلیت و مظهریت بخشد. ➖سخاوت در شخص موجب می‌شود تا او را از عذاب الهی دور کند؛‌زیرا اگر اعظم اخلاق الهی در کسی ایجاد شد موجبات قرب او را به خداوند و یقین را فراهم می‌آورد. خداوند در آیاتی از قرآن اهل سخاوت را از کسانی معرفی می‌کند که از دوزخ در امان هستند و در بهشت رضوان الهی سکونت دارند.(انسان، آیات ۸ تا ۱۱) ➖«سخاوت»، آثار معنوى فوق العاده اى نيز دارد، به همين دليل از صفات انبياء شمرده شده و همان گونه كه در روايات گذشته خوانديم، شعاع نور «يقين» است، حتى اگر اين فضيلت در افراد بى ايمان باشد، به حال آنها مفيد و سودمند است. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۱