eitaa logo
گروه فرهنگی313
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
19 فایل
هدف : کارفرهنگی ،اجتماعی ؛سیاسی درمسیر امام زمان"عج "؛ بااستعانت ازخداوند واهل بیت"س". ✅️کپی مطالب همه جوره "حلال" کانال: @goruh_farhangi_313 گروه: https://eitaa.com/joinchat/4079420039Ced95c26028 ارتباط با خادم کانال وگروه : @SEYEDANE
مشاهده در ایتا
دانلود
💜 💜 🌺🌺 تمام بدنش له شده بود با همه دردی که داشت گریه نمی کرد. زینب را توی پتو پیچیدم و به درمانگاه بردم وقتی بلند شدم که او را به درمانگاه ببرم زودتر از من از جا بلند شد دکتر درمانگاه چند تا سوزن (آمپول) برایش نوشت موقع زدن سوزن ها مظلومانه دراز می کشید و سرش را روی پاهایم می‌گذاشت بدون هیچ گریه و اعتراضی درد را تحمل می‌کرد در مدتی که مریض بود دوای عطاری (اسپند) در آتش می ریختم و خانه را بو می دادم دکتر گفته بود که فقط عدس سبز آب پز بدون چاشنی و روغن به او بدهید چندین روز غذای زینب همین عدس سبز آب پز بود و بس. غذایش را می خورد و دم نمی زد به خاطر شدت مریضیش اصلاً خوابش نمی‌برد ولی صدایش در نمی آمد. زینب از همه بچه‌ها به خودم شبیه‌تر بود صبور اما زرنگ و فعال از بچگی به من در کارهای خانه کمک می‌کرد مثل خودم زیاد خواب میدید همه مردم خواب می بینند اما خواب در زندگی من و زینب نقش عجیبی داشت! انگار به یک جایی وصل بودیم زینب بیشتر از اینکه دنبال لباس و خوردن و بازی باشد دنبال نماز و روزه و قرآن بود! همیشه میگفتم از ۷ تا بچه جعفر، زینب سهم من است انگار قلبمان را با هم تقسیم کرده بودیم از بچگی دور و بر خودم می‌چرخید همه خواهر و برادرها و همسایه‌ها را دوست داشت و انگار چیزی به اسم بد جنسی و حسادت و خودخواهی را نمی‌شناخت حتی با آدم‌های خارج از خانه هم همینطور بود. ۴ یا ۵ سالش بود که اولین خواب عجیب زندگیش را دید. ادامه دارد... تعجیل در فرج صلوات @MOVEUD313