دیدن عجایب و شگفتی ها در عصر ظهور
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله:
چشمان خود را (از حرام و دلبستگى هاى دنيا) ببنديد، عجايب جهان را مى بينيد!
📗بحار الأنوار، ج ۱۰۱، ص ۴۱
✅ در عصر غیبت، انسان با کنترل هوای نفس و چشم پوشی از امور حرام، چیزهایی میبیند که دیگران نمیتوانند ببینند؛ اما در عصر ظهور به دلیل نابودی ابلیس و شیاطین، دیگر از وسوسه های آنان اثری نیست؛ اخلاق ها متعالی، دل ها و دیدگان همه پاک گشته؛ قلب ها صفا و نورانیت پیدا میکند؛ و با باز شدن دروازه عجایب، شگفتى هاى جهان را و چيزهايى را كه نمیتوانستند، ببينند، میبینند؛ به بیانی دیگر نظاره گر عالم نورانی ملکوت خواهند بود؛ ضمنا اصل شگفتى هاى هستی، بيشتر در عالم غيب و نهان قرار دارد
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک🍃
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@MOVEUD313
#سلام_امام_زمانم
اَلسَلام اِی نورِ فَـوق ڪُلً نـور
وارثِ زهرایـیِ قلبِ صبـور
بی حضورٺ عاشقـی درمانده گفت:
"رَبّنا عَجـّلْ لَنا يَومَ الظهـور"
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#امام_زمان
ߊࡋߺـࡋߺَّـھُـܩَــ ࡏܟٜߺِّࡋߺْ ࡋߺِ❟َࡋߺـࡅ࡙ߺِـڪْ ߊࡋߺܦَ߭ـܝَܟٜߺ
@MOVEUD313
✨🍃
سلام آرامش مادر مهدی جان
سرتان سلامت روزها و شبهای شما بخیر
دنیایم یخ زده است
خورشید جان کجایی؟
کوچه های فاطمیه
بوی غم گرفته ،،،
این روزها حسن داغدار غم کوچه هاست
و زینب چقدر خوب مادری،می کند برای حسین
وااای از دل علی و استخوانی که در گلویش شکسته
کاش این فاطمیه بیایی، ،،
تا دیگر غم کوچه و غربت در ودیوار وداغ دل علی تازه نشود ...
و غربت یعنی فاطمیه بدون تو ...
🖤مهربانم ... کوچه های فاطمیه صدای قدمهای تو را کم دارد ...
🖤کاش طنین صدای أنا المهدی دنیای بخواب رفته را بیدار،کند
🖤او ایستاده پای امام زمان خویش ...
🖤فقط،خدا می داند
این روزهای بی فاطمه
چه بر قلب مهربان مولایم میگذرد
🥀اجرک الله یا صاحب الزمان
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها "
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک🍃
#غزه_وجدان_جهان
@MOVEUD313
#فاطمیه
برگلستان ولایت تاختن
غنچه را با لاله پرپر ساختن
غنچه زیر خارو خس افتاده بود
باغبان هم از نفس افتاده بود
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت.
#فاطمیه 🖤
🥀العجل،یا منتقم فاطمه 🥀
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک🍃
#غزه_وجدان_جهان
#عهد_با_مهدی
@MOVEUD313
روایت داریم یه روز که امام داخل زندان بودن به مسیب میگن؛ من دیگه عمری نمیکنم
دلم برای پسرم رضا تنگ شده میرم مدینه
مسیب میگه؛ آقا شما با این غل و زنجیر کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه بیشتر اذیتتون میکنه
میبینه امام با دستاشون غل و زنجیر رو باز میکنن...دیوار شکافته میشه
میرن و بعد یه مدت برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه
بعد مسیب میگه شما که میتونید از این جا برید بیرون چرا موندین؟
امام میگن من از طرف خدا، بین تحمل این زندان مطامیر و سختی هاش و کم شدن رنج شیعیانم مختار شدم!
و تحمل زندان رو انتخاب کردم بر رنج شیعیانم
و به واسطه ی تحمل زندان امام موسی کاظم خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن.
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
@MOVEUD313