eitaa logo
گروه سرود خورشید نهان (پایگاه امام حسن عسکری(ع))
130 دنبال‌کننده
16 عکس
13 ویدیو
0 فایل
🔵 گروه سرود خورشید نهان 🎤سرود 🎬نماهنگ 🗣️اجرا 🔶 مسئول گروه @a60696960
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹مثل مهر مادری 🌹مثل شادی شهدایی! انگار خبرهایی در عالم است. امسال، خیلی عجیب شده. خبرها پر است از شهادت‌ها و جنایت‌ها. یک طرف سرخ و سفید و روشن و زندگی بخش و یک طرف سیاهی روسیاهان جهان. یک طرف جان بازی و جان دادن و جان بخشیدن و یک طرف جانی شدن و جهان را به آتش کشیدن. یک طرف آب حیات و آن طرف زهر ممات. بگذرم. در این سال عجیب، اما در اردکان هم خبرها است. شروع فروردین امسال با شهید امنیت، عزیز و جانبازی آقا محمدحسین کمالی اردکانی بود و انگار پاییز امسال نیز اردکان بوی مهر شهادت دارد. انگار در شرق اردکان قرار است آفتابی طلوع کند تا دل مردمش را گرم کند به دلگرمی نور زندگی عاشقی! و چه خوب گفت آوینی عزیز که اگر شهید نباشد چشمه خورشید می‌خشکد و دیگر گرمابخش دلهای سرد این دنیا نیست. انگار قرار است محل سکونت و آرامش شود. عزیزی که سال‌ها مادرش را گذاشت و با مهر مادر همه شهدا و مادر همه امامان آرام گرفت تا آن امام خمینی بزرگ که امروز نامش همه جهان را فرا گرفته است در وصف گمنامی آن شهدا بنویسد که خوشا به حال آنان که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان زهرا(س) ندارند. اصلا در عالم چه خبر است؟! چرا همه چیز را با چشم ظاهر ببینیم وقتی حقیقت عالم در باطن جریان دارد. اصلا مگر شهید، مرده است که اگر چنین گویند به تعبیر آن آیه قرآن هیچ علمی و فکری ندارند. اصلا مگر میتوان بی یاد و نام شهید زندگی کرد که همه زندگی ما با قطره خون شهید و قطره اشک بر سیدالشهداء (ع) است و مگر غیر از این است که خود خدا گفته، و آرامش واقعی و فرح و تفریح ناتمام با شهدا و در کنار شهدا است که «فرحین... و لا هم یحزنون» آل‌عمران،۱۷۰ اصلا مهر و مسکن و محبت و آرامش در کنار شهدا معنا می‌یابد که آنان می‌آیند تا دست ما را از این دنیای پست گرفته و تا آن بالا بالاها ببرند. نمی‌دانم چه شد که این آخر شبی تا کنار (ع) مسکن مهر اردکان آمده‌ام و مرا کشانده‌اند تا از شهید و مهر مادری و شادی شهدایی بنویسم. ای مردم اردکان؛ روزی های رویایی خوبی برای و حقیقت و حیات و زندگی و و محبت این شهر رسیده و می‌رسد و خواهد رسید. قدر بدانیم که ما برای اینجا نیستیم و «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک...» خبرهایی شنیده‌ام و یازده و نیم سه‌شنبه شب اول آبان ۱۴۰۳ در کنار این مسجد مهربان می‌نویسم شاید چشمی بخواند و گوشی بشنود و دلی بلرزد و چشمی ببارد و قلمی جاری شود و قدمی بردارد و این گوشه غریب شهر اردکان هم مهمان شود تا آن وجود نورانی ما را از تاریکی‌های بدبختی رهایی بخشد و به نور خوشبختی راهنمایی کند و به آن چشمه آب حیات و نور و شادی راهی بیابیم و رهایی یابیم که شهدا در قهقهه مستانه‌شان پیش خدایشان روزی داده می‌شوند. آل‌عمران،۱۶۹ قلم، شوق رفتن دارد و دل، همراه است اما حرف آخر، از صاحب نام این مسجد مسکن مهر اردکان است. آن امام عزیزی که همنام جد غریب بی حرم خود است، حسن علیه‌السلام، و این روزها نام حسن با سید حسن نصرالله جهانی شده و همان امامی که بابای مهربان امام زمان(عج) ماست که این روزها جهان بدجور بی‌ قرار آمدن آن حجت الهی شده است و همان امامی که فرمود هر وقت شما گرفتار شوید سراغ ما اهل‌بیت می‌آیید و ما هر وقت گرفتار شویم سراغ مادرمان فاطمه(س) می‌رویم. و این روزهای هزار رنگ سرد پاییزی اردکان قرار است به خون شهید، یک رنگ و یک دل و یک صدا شوند و انگار این گوشه اردکان در کنار این مسجد مهر مادری، همدمی و همدلی و همراهی برای اهل اردکان می‌آید... یک شهید شاهد با شهد شیرین شادی الهی شهدایی از جنس خوشنام گمنام عاشق مهر مادری! قدر بدانید و بدانیم و منتظر... انگار خبرهایی نزدیک است تا چهل روز دیگر... ای عاشقان، ای عاشقان، . همین و فعلا تمام. 🌷🌷🌷