#داستان
#همدردى_با_ديگران
در زمان امام صادق (ع) سالى در مدينه قحطى پيش آمد و اوضاع خيلى سخت شد. مى دانيد در وقتى كه چنين اوضاعى پيش مى آيد مردم نگران مى شوند و شروع مى كنند
به آذوقه خريدن و ذخيره كردن و احتياطا دو برابر ذخيره مى كنند. امام صادق (ع) از پيشكار خودش پرسيدند كه آيا ما ذخيره در خانه داريم يا نه؟
گفت: بله ما به اندازه يك سال ذخيره داريم.
پيشكار شايد پيش خودش خيال مى كرد كه آقا مى خواهد دستور بدهد چون سال سختى است برو مقدارى ديگر هم ذخيره كن. بر خلاف انتظار او آقا دستور دادند هر چه گندم داريم همه را ببر بازار بفروش.
گفت: مگر شما خبر نداريد اگر بفروشم دو مرتبه نمى توانيم بخريم. فرمود: توده مردم چكار مى كنند؟
عرض كرد: روزانه نان خودشان را از بازار مى خرند و در بازار جو و گندم را مخلوط مى كنند و از آن و يا جو به تنهايى نان درست مى كنند. حضرت فرمود: گندمها را مى فروشيد و از فردا براى ما از بازار نان مى خرى! براى اينكه در شرايطى هستيم كه مردم ديگر ندارند و ما نمى توانيم كارى كنيم كه مردم ديگر مثل ما نان گندم بخورند زيرا شرايطش فراهم نيست ولى براى ما مقدور است كه خودمان را در سطح آنها وارد كنيم و لااقل با آنها همدرد باشيم تا همسايه ما بگويد، اگر من نان جو مى خورم امام صادق (ع) هم كه امكانات ماديش اجازه مى دهد نان گندم بخورد، نان جو مى خورد، حال چرا چنين زندگى انتخاب مى كنيم؟ به خاطر همدردى با ديگران.
📖منبع: کتاب چهل داستان، از اکبر زاهری
@goshayesh_doa
#داستان
#همدردى_با_ديگران
در زمان امام صادق (ع) سالى در مدينه قحطى پيش آمد و اوضاع خيلى سخت شد. مى دانيد در وقتى كه چنين اوضاعى پيش مى آيد مردم نگران مى شوند و شروع مى كنند
به آذوقه خريدن و ذخيره كردن و احتياطا دو برابر ذخيره مى كنند. امام صادق (ع) از پيشكار خودش پرسيدند كه آيا ما ذخيره در خانه داريم يا نه؟
گفت: بله ما به اندازه يك سال ذخيره داريم.
پيشكار شايد پيش خودش خيال مى كرد كه آقا مى خواهد دستور بدهد چون سال سختى است برو مقدارى ديگر هم ذخيره كن. بر خلاف انتظار او آقا دستور دادند هر چه گندم داريم همه را ببر بازار بفروش.
گفت: مگر شما خبر نداريد اگر بفروشم دو مرتبه نمى توانيم بخريم. فرمود: توده مردم چكار مى كنند؟
عرض كرد: روزانه نان خودشان را از بازار مى خرند و در بازار جو و گندم را مخلوط مى كنند و از آن و يا جو به تنهايى نان درست مى كنند. حضرت فرمود: گندمها را مى فروشيد و از فردا براى ما از بازار نان مى خرى! براى اينكه در شرايطى هستيم كه مردم ديگر ندارند و ما نمى توانيم كارى كنيم كه مردم ديگر مثل ما نان گندم بخورند زيرا شرايطش فراهم نيست ولى براى ما مقدور است كه خودمان را در سطح آنها وارد كنيم و لااقل با آنها همدرد باشيم تا همسايه ما بگويد، اگر من نان جو مى خورم امام صادق (ع) هم كه امكانات ماديش اجازه مى دهد نان گندم بخورد، نان جو مى خورد، حال چرا چنين زندگى انتخاب مى كنيم؟ به خاطر همدردى با ديگران.
📖منبع: کتاب چهل داستان، از اکبر زاهری
@goshayesh_doa