eitaa logo
گُوْشِه نِشینْ
5.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
172 ویدیو
2 فایل
کپی فقط با هشتگ #گوشه_نشین عُمْری بُوَدْ‌ کِه #گُوُشِه نِشیِنِ مُحَبَتَمْ! این گُوشِهِ را بِه وُسعَتِ عالَمْ نمیدَهَمْ... #ارباب_حسین ♥️🌱 ادمین اصلی @fatemeh_mim تبلیغات https://eitaa.com/tablighat_goshe فروشگاه @gosheneshen_market
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از دوستان اندیشمند ما می‌گوید که دشمنان حسین سه گروه‌اند: دشمن نخست: کسانی که حسین و یارانش را کشتند. آنان ستمکار بودند، اما اثر ستمشان ناچیز است، زیرا که جسم را کشتند و اجساد را پاره‌پاره کردند و چادرها را به آتش کشیدند و اموال را به غارت بردند. آنان چیزهای محدودی را از میان بردند. اگر حسین در سال ۶۱ هجری به شهادت نمی‌رسید، در سال دیگری از دنیا می‌رفت. پس خطر اصلی چیست؟ آنان با کشتن حسین چه چیزی را محقق ساختند؟ باید گفت که آنان مرگ حسین(ع) را جاودانه و همیشگی کردند. بنابراین، خطر دشمن اول، ظالم اول و طغیانگر اول، محدود است. دشمن دوم: کسانی که کوشیدند تا آثار حسین را پاک سازند. بنابراین، نشانه‌های قبرش را از میان بردند و بقعه‌ای را که در آن به خاک سپرده شده بود، به آتش کشیدند و یا مانند بنی‌عباس، حرم امام‌‌حسین(ع) را به آب بستند. اینان مانع عزاداری برای حسین(ع) شدند. چنان‌که در عصر عثمانی این‌گونه بود. دوران تاریکی بود؛ هنگامی که مسجدی بر پا می‌داشتند، مراقبانی می‌گماردند، تا رسیدن عمال عثمانی را خبر دهند و عزاداران پراکنده شوند. دشمن سوم: این گروه بر آن بودند تا چهرهٔ امام حسین را مخدوش کنند و واقعهٔ کربلا را در حد سالگردها و عزاداری‌ها نگه‌دارند، و آن را در گریه و اندوه و ناله منحصر کنند. ما بر حسین بسیار می‌گرییم، اما هرگز در گریه متوقف نمی‌شویم، گریهٔ ما برای نو کردن اندوه‌ها و کینه‌ها و میل به انتقام و خشم بر باطل است. این‌ها انگیزهٔ ما برای گریه است. از کتاب سفر شهادت @gosheneshen
وقتی من مرتکب گناهی می‌شوم، به پیامدهای آن توجه ندارم و نمی‌بینم به کجا می‌انجامد، ولی راهنمای دانا و چراغ هدایت می‌تواند این پیامدها را ببیند و می‌داند انحرافی که امروز با یک گام یا ده متر یا هزار متر آغاز می‌شود، فردا به صدها و هزاران متر می‌انجامد. اینجاست که نقش رهبر و پیشوا و راهنما و چراغ هدایت آشکار می‌شود. ظلم و جور و اشتباه نسبت به دیگران همیشه با انجام دادن یک عمل تحقق نمی‌یابد. ستم کردن تنها این نیست که مال کسی را به زور بگیرم، مال دیگران را به ناحق بخورم، کسی را طرد کنم. به کسی توهین کنم یا شهادت ناحق بدهم. ستم کردن تنها به این نیست که چیزی را که به کسی که شایستهٔ آن نیست، بدهیم، بلکه ستم کردن با سکوت در برابر پایمال شدن حق هم محقق می‌شود و همان‌گونه که شنیده‌اید: کسی که از حق چشم‌پوشی کند و از گفتن آن خاموش بماند، شیطانی لال است. کسی که در برابر ستمگر ساکت می‌ماند و به او اجازهٔ جولان می‌دهد، در حقیقت به نوعی ظلم را تأیید و با آن سازش می‌کند و مظلوم را خوار می‌سازد. این دو نوع ستم کردن، ایجابی و سلبی، در حیات ملت‌ها وجود دارد؛ هر چند آشکارا به چشم نیاید، ولی حوادثی رخ می‌دهد که این حقیقت را آشکار می‌کند. از کتاب سفر شهادت @gosheneshen
من حسینیه ای را حسینیه نمیدانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ التحصیل کند .. @gosheneshen
ماه رمضان ماه تعیین سرنوشت است زیرا که از آغاز این ماه تمرین می‌کنیم و نتیجه این تمرین تسلط بر شهوات است. تو مختاری و می توانی سعادت و شقاوت خود را تعیین کنی. بنابراین می توانیم بگوییم که سعادت و شقاوت انسان در ماه رمضان رقم میخورد. در چه مقطعی از ماه رمضان؟ در اواخر ماه. آنچنان که در احادیث آمده است شب قدر نیز در هفته یا دهه آخر ماه رمضان واقع شده است زیرا این تمرین در آن هنگام به اوج خود می رسد. ماه رمضان ماه تعیین سرنوشت است زیرا که با روزه سرنوشت خود را رقم می زنیم. در این ماه از صبر و نماز یاری می جوییم تا زندگی و سرنوشت و سعادت یا شقاوت خود را رقم بزنیم. برای زندگی | نوشته‌ی @gosheneshen
دروغ گفتن یا از ترس است یا از طمع. ترس و طمع منشاشان چیست؟ ضعف و حقارت روحی است. آدم ضعیف می‌ترسد و آدم فقیر طمع دارد. آدمی که تواناست نمی‌ترسد، آدمی که احساس قدرت روحی دارد، طمع ندارد. پس اگر توانستی ضعف و حقارت روحی یک نفر را از بین ببری، دیگر دروغ هم نخواهد گفت. پس چرا ما دروغ می‌گوییم؟ چون کوچکیم، بیچاره‌ایم. چرا طمع داریم؟ چون احساس فقر می‌کنیم، هر چند میلیون‌ها ثروت داشته باشیم. چرا من حرص می‌زنم؟ برای اینکه قلبم فقیر است. انسانِ آسمان | نوشته‌ی @gosheneshen