eitaa logo
💚 گوشـہ‌نشین💚
223 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
181 ویدیو
4 فایل
🌼 گوشـــہ‌نشینے اوج معراج است گاهے....📿 🌼 ما عاشقان در اِنـــــــزوا باشیم،بهتـــر...🕊🦋 من‌اینجام ☺ یواشکی👀👇 https://harfeto.timefriend.net/17220755504678 کپی با ذکر سه صلوات با عجل فرجهم آزاده اما خب فوروارد به تقوا نزدیک‌تره😴
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6017070669970289344.mp3
755.8K
حسین (ع) رزقِ حلالِ همه‌ی باباهاست... 💔 📚 📎 @gosheneshin💌
روے فرشِ دلِ من جوهرے از عشق تو ریخت آمدم عشق تو را پاک کنم، بدتر شد... 🦋 📚 📎 @gosheneshin💌
پارسال همچو لحظه‌ای و همچو روزے با کوله‌ای‌ که چهار سال روی شانه هاے نحیفم طریق الحسین را پرواز می‌کرد....🕊 پ.ن به کوله پشتی‌ام بگویید دلتنگی نکند که هی از لابه‌لای خاطرات این چند سال از توی کمد رخ نشان ندهد، که هی قلبم را آتش نزند....😭💔 🍎 📚 📎 @gosheneshin💌
ماهِ شبِ سیزدهمِ آسمان سامرّا 🌼 سال گذشته همین ساعات تقریبا💔 منی که ساعتها با گل و مرغ فرش‌های فیروزه‌ای حرم امامین عسگریین قصه‌ها می‌گفتم ، عجیب نبود که موقع برگشت سر به هواتر شوم....😭 🍎 📚 📎 @gosheneshin💌
🍎 زودے اشك هايش را پاك كرد و به همسرش خيره شد كه جلوى درب چادر ايستاده بود... - چرا چشم هايت قرمز شده حورا؟ +چيزى نيست، براى اين بى خوابى هاست.... - فرصت براى خواب هست، بلند شو كه اذان نزديك است... +صبحانه حاضر است، کوثر را گذاشته ام كنار ديگ كه آتش را مراقب باشد - حيدر كجاست؟ +توى موكب. خواب است، ديشب تا ديروقت هيزم جمع كرد، کمی بخوابد تا قبل از اذان بيدارش ميكنم... با عجله جارو را برداشت و جلوى چادر را جارو زد... زمان گذشت و صداى قدم‌هاى جاده بين صداى اذان صبح گم شد.... صداهای کشیده شدن پاهای خسته کف جاده خاکی،از آن صداهای ناب... با لهجه عربى محلى اش زوار را بيدار كرد، "ياعلى زائر"، "صلاة"...."صلاة" پاهاى کوثر و حيدر از خستگى بى رمق بود اما سفره صبحانه موکب را انداختند و دستِ آخر موكب را جارو زدند..... زوار كفش ها را پوشيدند و بعضى "شكرا" گويان و بعضى بدون حرف زدند به دل جاده... ابوحيدر نفس راحتى كشيد و رفت به خيمه ى حورا، بچه ها دیگر خوابیده بودند.... - چرا گريه ميكنى حورا؟ + هنوز چند روز به اربعين مانده، ولی ديگر هيچ چيز در خانه نداريم... - داريم! خرماها..... خرما كه داريم؟ +بله فقط به اندازه یک سينى... - خدا را شكر... صبح فردا موکب محقر ابوحیدر دیگر چیزی نداشت و خالی بود از زائر.... ابوحيدر سينى خرماها را روى سر گذاشت و نشست وسط جاده... اشك ميريخت، زبان گرفته بود که آقا تمام شد، روسياهم، شرمنده ام غير از اين، ديگر هيچ چيز ندارم. اهل خانه ام فدايتان... حورا و حيدر و کوثر بی قرار فقط اشک می ریختند... خرماها داشت تمام ميشد... از موکب خالی ابوحیدر بوی نرگس به مشام رسید... و آخرین فرزند حسين (ع)، آخرين خرماى سينى را برداشت....😭😭 🍎 🌼 💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌
چقدر دنیای ما حقیره، به خیالِ خام خودمون قرار بوده خیر سرمون با پیکسلای حاج قاسم و ابومهدی و بقیه شهدا روی کوله‌هامون نائب الزیاره‌ی شهدامون توی اربعین باشیم، غافل از اینکه حاج قاسم و همه رفقاشون خودشون نائب الزیاره‌ی ما خواهند بود، رسم هر ساله همه‌‌ی شهدا و سُعداء همین بوده و هست و خواهد بود. فی الواقع اونها در قهقهه‌ی مستانه‌ و در شادی وصول عند ربهم یرزقونند و ما به تعبیر آسد مرتضے واماندگان زمین‌گیر.....💔 🍎 💔 📚 📎 @gosheneshin💌
خداے کوله‌های پُر از خالی....
خداے پاهای در حسرتِ تاول....
خداے صفِ خالی گذرنامه‌ها...