eitaa logo
💚 گوشـہ‌نشین💚
223 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
181 ویدیو
4 فایل
🌼 گوشـــہ‌نشینے اوج معراج است گاهے....📿 🌼 ما عاشقان در اِنـــــــزوا باشیم،بهتـــر...🕊🦋 من‌اینجام ☺ یواشکی👀👇 https://harfeto.timefriend.net/17220755504678 کپی با ذکر سه صلوات با عجل فرجهم آزاده اما خب فوروارد به تقوا نزدیک‌تره😴
مشاهده در ایتا
دانلود
هر کسی را دوست دارید گاه و بی گاه به او یادآورے کنید...💌 💚 📚 📎 @gosheneshin💌
Alireza Ghorbani - Bi To.mp3
7.88M
برای همه روزهایی که غریبانه خواستمت....🌼 🦋 📚 📎 @gosheneshin💌
برای تو که خدایی ...خداے من تو بگو: که استجابت کدامین دعای من سخت است؟؟؟؟؟ 📚 📎 @gosheneshin💌
4_5841660241346829959.mp3
609K
دل کوچک است و راز بزرگ است و صبر کم.....💚💔😭 📚 📎 @gosheneshin💌
💚 گوشـہ‌نشین💚
دل کوچک است و راز بزرگ است و صبر کم.....💚💔😭 #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌
دلم پر می کشد برای آن شب آخری که نجف بودم که صورتم را گذاشته بودم روی سنگ های خنکش که چشمم دوباره نیفتد به ضریح که آب نشوم از خجالت... برای خنکای دیوار که می نشست روی چشم هام و داغی چشمانم را برای چند لحظه ای آرام می کرد... آه...دلم تنگ شده برای مسجد کوفه....چقدر دوستش دارم،وسط حیاط مسجد ،مقام جبرئیل ...آنجا که تابلویی دیدنی بود،تابلو چرخش چشمان آدم ها که میپرسیدند این نماز دو رکعتی است یا چهار رکعتی؟ یک احساس عجیبی شبیه مُحرم شدن داشتم... زانوهایم را مثل همیشه بغل گرفته بودم و فکر میکردم به هر چیزی که به آنجا مربوط است....حتی به برقعه عربی ام که کمترین خاصیتش این بود که دانه های براق روی گونه ها را پنهان می کرد... دارم به جمله آخرم روبه ضریح مسلم بن عقیل فکر میکنم....چه میگفتم،چه می خواستم آن موقع... چه نسخه های زجر آوری آن روز،برای خودم میپیچیدم،چیزی شبیه آن دعای معروف که" خدایا بگیر از من هر آنچه که تو را از من می گیرد" چقدر تلخ و سنگین گفته بودم... برای صبوری کردن،برای رشد کردن،برای توانستن ،برای تمام شدن نذر کرده بودم... آدمی این حرف ها را کجا ببرد...اصلا به کدام شانه می تواند بگوید که سنگینی اش شانه هایش را نلرزاند.... آخر آدمی مگر برای قتل خودش و از پا اُفتادن خودش نذر و نیاز می کند؟ اما من آن روز این کار را کردم ،عزمم را جزم کرده بودم ، خودم را به قربانگاه اسماعیل کشاندم،چاقوی ابراهیم را بیخ گلویم گذاشتم و آه کشیدم ... آه کشیدم و بعد از اینکه پاهای کم توانم به خانه رسید احساس کردم دیگر جانی در بدن ندارم، مدت هاست که بی جان و دل و بی پر و پر کنده شده ام... به گمانم همین روزها باید جسدِ بی جانم را بردارم ببرم حرم امیرالمومنین طواف دهم،تا نذرش را ادا کند... پ.ن؛ یتیم کوفه منم من،که گوش من هر شب هنوز هم به صدای رسیده پشت در است...😭 📚 📎 @gosheneshin💌
اَشکُــو اِلیکَ غُربَتـــی.... من شکایت دارم.... من شاکی‌ام... 💔 📚 📎 @gosheneshin💌
🍎 عيد قربان شده وُ در عوضِ قربانی ما به قربانِ تو رفتيم اباعبدالله...💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌
🌼 یا راد یوسف علی یعقوب و یا راد اسماعیل علی هاجر... را به ما برگردان...💚 📚📿 📎 @gosheneshin💌
Mohsen Chavoshi - Bebor Be Name Khodavandat (128).mp3
4.89M
و بی گمان فلسفه قربان، سر بریدن نیست. دل بریدن است. دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری. دل بریدن از هر چه تو را از می‌گیرد، می‌خواهد شادی باشد یا غم.... وصال باشد یا فقدان. نور باشد یا سياهے... 📚 📎 @gosheneshin💌
خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع   علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد... 📚📿 📎 @gosheneshin💌
[WWW.FOTROS.IR]ma97060702.mp3
6.15M
شاعر نشدی وگر نه می‌فهمیدی از صحــن نجف فقط غزل می‌ریزد...😍 💚 📚 📎 @gosheneshin💌