می‌ترسم اما پیششم تا صبح موجی شدن، خاصیت دریاست🌊🌊

موجی شدن خاصیت دریاست....🌊🐟

#شب‌زیارتے🍎 دشت، گام‌هاے جابر و عطیّه را یک‌هزار و چارصد بهار در بغل گرفته است... خاک، زیر پوستش ردّ پاے این دو را هنوز مثلِ خون تازه حفظ کرده است... اوّلین مسافرانِ اربعین، هنوز هم در کنارِ ما پیاده سیر می‌کنند... از عطیّه در خیال خود سؤال می‌کنم: «جابرِ هزار و چارصد بهار پیش مدفن غریب و بی‌نشان دوست را بی فروغِ دیده‌اش، چگونه یافت؟ با کدام سوی چشم بی‌امان به سوی کربلا شتافت؟» پاسخ عطیّه یک کلام بود: «بوی تربت حسین» #سیدمهدی‌موسوے #اربعین 💔 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

تاول منم و تو ضُمادے از جنس حنا و سیب...💔🍎 #صاحبنا🌼 #اربعین 💔 #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌

موکب تویی و من زائرے خسته به دنبال جرعه‌ای آب... #صاحبنا🌼 #اربعین 💔 #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌

امام حسینِ پیاده‌ها.....

امام حسینِ همه‌ی آنهایی که رفتنشان به بن‌بست خورده....💔

امام حسینِ کوله‌های پر از خالیِ ما....💔

امام حسینِ صف‌ خالی گیت‌ها...

پاهای در حسرت تاولِ ما....💔

بویِ دود...

دودِ عود...

دودِ چشم‌سوزِ ایستادن‌های کنار منقل‌ها....💔

دانلود همه‌ی مداحی‌های عالم قبل از سفر....💔

کنار قدم‌های جابر...

تزورونی....💔

یسجّلنے...💔

يخ در بهشت هاے زرد، سبز، نارنجی...

دختر بچه های عطر به دست لبِ جاده با موهای بافته...

از کجا اومدین شما؟

عمامه به سر با کوله پشتی و کتانی...

کوله پشتی به جای بالشت...

اشرب مای زائر، اشرب مای زائر

صدای خش‌دارِ (هلا بزوارِ) پیرمردِ عرب...

ترکیب دمپایی و جوراب، ترکیب دوست‌داشتنی عالم...

تَل پتو و تشک ته موکب...

تَل کفش و دمپایی‌هایِ پشت حرم....

گرفتن‌های یک هویی ماهیچه‌ی پا...

خوابیدن های خستگی در کُنِ صحن حضرت زهرا (س)...

ما به کربلا نمی‌رویم... ما به کربلا بر‌می‌گردیم...🍎