#هذا_یوم_الجمعه 🌼 یا راد یوسف علی یعقوب و یا راد اسماعیل علی هاجر... #او را به ما برگردان...💚 #گوشــــــــــه_نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

و بی گمان فلسفه قربان، سر بریدن نیست. دل بریدن است. دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری. دل بریدن از هر چه تو را از #او می‌گیرد، می‌خواهد شادی باشد یا غم.... وصال باشد یا فقدان. نور باشد یا سياهے... #عید_قربان #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌

خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع   علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد... #سیدحمیدرضابرقعی #گوشــــــــــه_نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

اصلا تا کجا می توان تو را دوست داشت و از خوشی نمُــرد....🦋😭😭 #زندگیم‌نذرفاتح‌خیبره💚 #غدیر #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌

شاعر نشدی وگر نه می‌فهمیدی از صحــن نجف فقط غزل می‌ریزد...😍 #‌غدیر💚 #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌

باده گاهی زعِنَب هست گهی از رطب است این همان است که در روی تو لب روی لب است دم کشیدند همه سبزدلان در هیئت چای سادات اگر سبز نباشد عجب است....💚

ابرویت حامی فرمان نگاهت شده بود قتل ما را سر کویت سبب اندر سبب است... شِکَّر فارس چو تُجّار برم سوی حجاز فارسی شعر بخوانید نگارم عرب است...💚

تاک بنشان سر قبرم که مرا روز جزا چشم امید شفاعت به دخیل عِنَب است هر که مقتول شما نیست سرش سبز مباد عاشق سرخ زبان ست که سید نسب است...💚

طفلک اشک چو سر کرد در این تر حالی جای آن است که من جان دهم از سرحالی کن گسیل از پی این صید سپاهی گاهی سدّ معبر بنما برسر راهی گاهی...💚😭

من به ایوان طلای تو محک خواهم زد زرگری نیز کند کفتر چاهی گاهی در مناجات تو من نیز قد افراشته ام می دمد بر لبه ی چاه گیاهی گاهی...💚💔

وعده ی وصل تو می پرورم اندر سر خویش می گذارم به سر خویش کلاهی گاهی با همه روسیَهی زینت رخسار توام می‌شود خوبی رخ، خال سیاهی گاهی...💚