سلام #سربازاندهہهشتادی😍♥️
دهہ فجر مبارک باشھ🎊🎉
بھ مناسبت این ایام عالییییی
و توپ و براے هممون🎈🇮🇷
یه پویش راه افتاده توے ایتا کہ
پرچم ~ایرااااان~ عزیزمونو
بزاریم پروفایلامون🖼💎
دمتون گرم اعضاے جانم...🌱🌸
#خادم_نوشت✍🏻
سلام
یڪ سال دیگہ هم از باهم بودنمون توییک کانال مشترک گذشت . . .
اگر خوبی دیدید که از شانستون بوده😅
اگر هم بدی دیدید که؛ [😎]
•| جدا اگر پیام کسی رو جواب ندادم، دیر سین کردم، تند جواب دادم، پست الکی گذاشتیم، و.... |• #حلال_کنید🌿
#خادم_نوشت✍🏻
#دعا_فراموش_نشه❄️✨
💖هࢪچہ اَز دِلـ بَرآیَـد... ✉️
بـــــہبـــــہ♥️ شایدرزقشماست . . . رفقایمشھدیتونستیدبیاینوازاین سفرھخودتونروبھرهمند
امشب،
شبجمعه،
حرم،
صحنگوهرشاد،
ایوانمقصوره،
بانوای پویانفر . . .♥️✨
#دعاگویشما✋🏻 #خادم_نوشت➣
#خادم_نوشت:
عقربههای ساعت، طوری بودند که ساعت ۳:۰۰ شب را نشان میدادند!
تا اون لحظه ازشب مشغول جزوهنویسی فقه بودم، اما در آن زمان تصمیم گرفتم اندکی بخوابم تا بتوانم بعداز نماز صبح هم به جزوهنوسی مشغول شوم.
در عالم خواب متوجه شدم که با چند نفر دیگر بهعنوان کادر واکسیناسیون در یکی از حاشیههای شهر مشغول هستیم، اما ناگهان تعداد داعشی همهی مارا اسیر میکند و به بلندی پشتبامی منتقل میکند. و بعد از آن همهی مارا به رگبار گلوله گرفتند اما تیر های با اینکه از میان مارد میشد اما هیچ برخوردی صورت نمیگرفت و گویا روح شده بودیم!
در همین مدت بجهت شدت تپش قلب ناگهان از خواب پریدم....
ساعت دقیقا ۴:۰۰ بود.
+ تعبیرش بماند :)