♨️ دو شب پیش شوهرم منو رسوند خونه ی مامانم و گفت منم میرم خونه مامانم..
بعد ساعاتا ۱۱ اومد دنبالم که بریم خونه. وقتی رسیدیم خونه گفت من گشنمه، گفتم مگه غذا نخوردی گفت خوردم بازم گشنمه...
براش یه چیزی آماده کردم خورد...
تو آشپزخونه متوجه دو تا استکان شدم که نامرتب شسته بود گذاشته بود سر جاشون...
من چیزی بهش نگفتم، میخواستم اول دوربینای خونه رو چک کنم ...
فردا دوربینا رو چک کردم دیدم از وقتی که دیشب شوهرم اومده خونه ی بابام دنبال من، دوربینای خونمون ......❌
با چیزی که توی دوربین دیدم پاهام شُل شد،
دستام یخ کرد، با جیغ همسرمو صدا کردم....
ادامه...👇♨️👇
https://eitaa.com/joinchat/2550202505Cc05826e231
#خانم_ها_مواظب_زندگیتون_باشید⛔️