eitaa logo
💎تبلیغات گسترده الماس💎
177 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
18 ویدیو
0 فایل
سفارش تبلیغات👇👇 @Almaas
مشاهده در ایتا
دانلود
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و لگنش از جایش درمی‌رود پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به لگنش بزند هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به او بزند به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوانتر می شود تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش می کند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول می کند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟ ادامه داستان باز شود بدون سانسور کاملا باز ورود افرارد کم سن و سال ممنوع 📛📛 🍌💦 http://eitaa.com/joinchat/225837057C81d7cc3121 روش درمان کیِـست بانوان به روش سنتی درمان باریکوسلِ آقایان در کمترین زمان