#پیشنهادویژه
جعبه مکعبی شکل را بیرون آورد.
با همون قیافه و لب پر خنده ام درش و باز کردم و با دیدن پابند درون جعبه دهنم از حیرت باز موند!.
از فرهان بعید بود پابند بخره!
فرهان محکم گفته بود از خلخال متنفره..
-واقعا پابند خریدی؟😍😳
فرهان پابند طلا رو از دستم گرفت
و جلوی من، روی زمین زانو زد.
پابند رو دور مچ پام بست.
_#رنگ پوستت #بی نظیره و این پابند چقدر بهت می آد.
فقط میخوام تو خونه بیندیش... واس خودم...تو خلوت و تنهایی هامون...
ملتفت که شدی؟
از اتیشی بودنم که خبرداری..
بذار آروم بمونم
قلبم به تپش افتاد.
کف پامو داخل دمپایی خز دارم فرو کردم
و بلند شدم که بی هوا جلو اومد و.🙈...
https://eitaa.com/joinchat/3259629617Cf3bf270daa
بوقت لیلی براساس واقعیت