eitaa logo
اطلاع رسانی سعادت
89 دنبال‌کننده
86 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دستی به لباس های کهنم ام کشیدم و روی سرم محکم کردم که ارباب گفت چایی بیار یا اون کوچیکم سعی کردم چایی یجور ببرم که چایی توی سینی نریزه.😰❌ سینی چای رو جلوی زن اول ارباب گرفتم و ترسیده از نگاه پر گفتم:بفرمای..یید بانو چای که برداشت خواستم رد شم که پاهاشو جلوم گرفت و شدم و چایی روم ریخته شد جییغ -چیکار میکنی احمق ؟دختره دست پا لباس‌هام میدونی چقدر بود تو که نمیتونی چرا چادر میندازی سرت تو نج.. بخ..دا تقصیر من نبود شما پاتو.. بهم زد که ارباب خشمگین بهش هجوم اورد گفت: چه غلطی کردی به چه حقی دست رو من بلند کردی😏🌿 ناباور دستشو رو گذاشت گفت:زن..ت ارباب؟ و ارباب جلو همه اونا خم شد و قاب گرفت و....😱💜🔥 https://eitaa.com/joinchat/1657995506C266e476981