دو نکته؛ 1️⃣ اقتصاد عامل اغتشاش!! ❌ برخی از بزرگواران هستند که معتقدند، یکی از بسترهای اصلی این اعتراضات که به آشوب کشیده شده، فشارهای اقتصادی و معیشتی است و بعد آن را به افزایش قیمت دلار در این روزها ارتباط می‌دهند و ... ضمن احترام به این دغدغه و فهم اینکه اوضاع اقتصادی مردم مناسب نیست اما اگر کسی فقط چند روز در میدان حضور داشته باشد و از قضا فضاهایِ اصلیِ کنش‌گری در مجازی را نیز #رصد_درست کند، متوجه خواهد شد که تنها چیزی که الان مطرح نیست بحث اقتصادی است!! حداقل به هیچ روی عامل اصلی برای تبدیل اعتراض به اغتشاش نبوده است. این دوری از صحنه نه فقط برای طیفی از بچه‌های حزب‌الهی مشکل‌زا شده بلکه عمیقاً می‌بینیم افرادی از طیف خاکستری را نیز گرفتار کرده است. طیفی که عموماً نسبت به نظام غَرَض و مَرَض ندارند اما کلیپ‌های گاه و بیگاه فضای مجازی، معیار قضاوتشان از صحنه شده و آن‌ها نیز همین خط غلط را می‌روند. شاید در اعتراضات چند روز اول، عامل اقتصادی هم دیده میشد اما در اغتشاشات به هیچ عنوان حرف از اقتصاد نیست. کسانی که کنش‌گران اصلی میدان هستند، عموماً از قشر متوسط و در مناطق متنعم شهرهای بزرگ هستند، آتش‌بیاران معرکه به هیچ عنوان تمرکزی روی اقتصاد ندارند و از قضا اگر قرار بود اقتصاد عامل اصلی باشد، باید این افزایش قیمت دلار را پیش از اغتشاشات شاهد می‌بودیم و یا بعد از حذف ارز ترجیحی شاهد به هم ریختن اوضاع می‌شدیم نه الان که می‌بینیم دشمن با ناامید شدن از صحنه در حال چنگ زدن به هر ابزاری است. از بدنام کردن استارتاپ‌ها و شرکت‌ها با تعداد کارمندان بالا گرفته، از برجسته کردن نشانه‌های اعتراض سلبریت‌های ورزشی و هنری گرفته تا فشار وحشتناک در بازار ارز که البته در آن نیز ناکام خواهد ماند. 2️⃣ کارزار حق و باطل شخصاً به هیچ عنوان قصد توجیه کم‌کاری و یا توجیه هر چیزی را ندارم اما دقت کنیم الان درست وسط جنگ هستیم، دقیقاً وسط آن و چه باور کنیم، چه نکنیم این یک جنگِ ترکیبی همه جانبه است. اسلحه در کف میدان است، رسانه در مجازی غوغا می‌کند، تروریست‌ها شب و روز مشغولند برای ضربه زدن، نشانه‌های فرهنگی در خطر جدی هستند، نظام و اشخاص در حال هتک حرمت هستند، نهادهای بین‌المللی با حداکثر فشار مشغول کارند، فشار وحشتناکی روی بازار ارز قرار دارد، استارتاپ‌های بزرگ به بهانه‌های واهی در حال ضربه خوردن هستند و ... برخی نیز در این میان همه چیز را باخته فرض می‌کنند در حالی که واقعاً در مواجهه با این حجم از فشار فرهنگی، رسانه‌ای، اقتصادی، نظامی و ... نظام سرپا و سرحال جلوی آن‌ها ایستاده و مطالبه‌ی غلط ما در کارزار حق و باطل نباید منجر به تغییر اولویت‌ها را بشود. هر چند ممکن است عده‌ای از ما با شنیدن اخبار ناخوشایندِ هر روزه خسته شده باشیم، اما تردیدی نیست که اول مطالبه‌ی همه ما باید برقراری امنیت باشد که بدون آن هیچ اصلاحی؛ مسیر درست و پایدار خود را طی نخواهد کرد. #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

🔴 پدیده‌ای به نام انفجار ابلهان «اگر شما برای هدایت و اداره یک مجموعه، یک دلقک را دعوت به کار کنید، قطعا در ادامه با سازمانی پر از دلقک مواجه خواهید.» استیو جابز گای کاوازاکی نظریه‌پرداز ژاپنی شرکت اپل از پدیده‌ای صحبت می‌کند که استیو جابز آن را به نام "انفجار ابله‌ها" در یک نظام سازمانی یا اجتماعی نامگذاری کرده. او می‌گوید وقتی مدیری با استاندارد و مهارت سطح بالا یا A انتخاب می‌شود، این مدیر به جهت برخورداری از عقلانیت، نخبگی و هوش زیاد، اطراف خود را عمدتاً از نیروهای متخصص با سطح استاندارد A و به ندرت از نیروهای سطح B (برخوردار از نخبگی و هوشمندی پایین‌تر) پر می‌کند. برعکس، اگر شما شروع به پایین آوردن استانداردهای خود کنید و به رهبران و مدیران سطح B اجازه ورود به سازمان‌تان را بدهید، آنها عمدتا Cها را جذب خواهند کرد، زیرا می‌خواهند بر آنها مستولی باشند و نسبت به آن‌ها احساس برتری داشته باشند و این فرآیند ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام به حاکمیت فراگیر Yها (دلقک‌ها، ابله‌ترین‌ها و شارلاتان‌های بزرگ) بر سازمان یا جامعه  ختم می‌شود. بر این اساس وقتی مقام مهمی را به یک کوتوله دلقک و ابله می‌سپارید، پس باید انتظار داشته باشید در ادامه موجی از ابله‌ها بر سرنوشت سازمان سوار شوند. به این پدیده انفجار دلقک‌ها یا انفجار ابلهان می‌گویند. زیرا وقتی پدیده انفجار دلقک‌ها و ابله‌ها در یک مجموعه ظهور پیدا می‌کند، دلقک‌های سطح پایین‌تر همواره تلاش می‌کنند دقیقاً چیزی را بگویند که مورد خوشایند دلقک‌های بالا دستشان باشد. ✍کرم‌اله دانش‌فرد پی‌نوشت: یکی از ویژگی‌های سازمان‌های موفق این است که همیشه به دنبال بهترین‌ها می‌گردند و درب‌های سازمان‌شان به روی آن‌ها باز است. مراقب سازمان‌مان باشیم ... #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

🔴 انتشار مداوم اخبار سوریه و چند نکته! چند نکته در اینجا حائز اهمیت است: 1️⃣ ملت‌ها قبل از اینکه روی زمین و در میدان شکست بخورند در اندیشه و افکار عمومی خود شکست را پذیرفته‌اند! 2️⃣ هدف این حجم از پمپاژ پیام «شکست سوریه» به زبان فارسی چیست؟! چرا از قضا سکوهای وطنی پیشتاز این رقابت شده‌اند؟!! طبیعی است اینجا هدف مردم سوریه نیستند، هدف خودِ ماییم! اینجا قرار است مقاومت ذهنی ۸۰ میلیون ایرانی فرو بریزد، تا فضا برای #هدف_دشمن در داخل کشور مهیا شود ... 3️⃣ ظواهر امر حاکی از این است که دشمن برنامه جدی برای ناآرام‌سازی ایران از داخل در آینده نزدیک دارد و پرموت شدن اخبار مربوط به رهبری و آینده آن، کشاندن نارسایی‌ها از جمله ناترازی برق و گاز و سوخت به خانه و زندگی مردم و نهایتا همین تزریق پیام شکست دولت سوریه به عنوان عضو لاینفک ساختار هویت ژئوپلیتیک ایران، همگی در یک راستا قرار دارند و آن هم ایجاد پذیرش شکست جمهوری اسلامی در اذهان عمومی مردم به عنوان پیش‌نیاز هر حرکت میدانی است. 4️⃣ نهایت ساده‌لوحی است که بگوییم مردم تشنه اخبار دقیق و واقعیت‌های سوریه‌اند؛ پس ما باید هر آنچه در حلب و ادلب و حما در حال وقوع است را لحظه‌ای به مخاطب فارسی‌زبان منتقل کنیم! البته که همه از رسانه‌دارها گرفته تا راننده تاکسی و کارگر ساختمان از دانستن واقعیت و اخبار دست اول خوش‌مان می‌آید، اما باید پرسید که آیا نیازی به دانستن داریم؟ مثلا در دوره ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ که اغلب نمی‌دانستیم اصلا سوریه چه خبر است و حلب کجاست، جبهه مقاومت شکست خورد؟ مگر ما در اتاق فرماندهی مقاومت و در حال هدایت نیروها هستیم که خبر دقیق و میدانی نیاز داشته باشیم؟ قطعا نه! پس وظیفه ما چیز دیگری است ... 5️⃣ انتشار خبر سقوط کوچه به کوچه و محله به محله، تا زمان تثبیت شرایط به چه درد مخاطب داخلی می‌خورد؟! ما فقط یک وظیفه داریم و آن هم دور کردن ذهن مردم خودمان از مفهوم «شکست» است که واقعیت نیز همین است. کسانی که درکی از راهبرد ندارند، مدام مسئله‌ها را نقطه‌ای می‌بینند و با یک باد سردی‌شان می‌شود و با یک مویز گرمی‌شان. این رسانه‌داری نیست که صحنه کلی جنگ و آنچه به وجود آمده را نبینیم. به صحبت‌های رهبری بی‌اعتنا باشیم و مدام غُر بزنیم که چرا چنین شد و چرا چنان نشد؟! 6️⃣ بد نیست پیام رهبری را در پی شهادت سید حسن نصرالله بازخوانی کنیم. یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان تاریخ مقاومت شهید شده، اما انسان ذره‌ای از این پیام احساس شکست نمی‌کند که حق همین است. 7️⃣ مدل کار رسانه‌ای در زمان جنگ متفاوت از همیشه است! در این زمان باید جبهه خودی را تقویت کرد و از انتقال هر پیامی که دشمن را تقویت می‌کند، جلوگیری کرد ... پیچیده نیست! پی‌نوشت: عمده مطلب را سید سجاد، یک از رفقای باسواد رسانه‌ای در یک گروه نوشته بود ... #حمید_کثیری

اینکه محمد قوچانی می‌گوید #اعتراف_می‌کنم خیلی خیلی حرف مهمی است. محمد قوچانی عمرش را در پیگیری امر‌ تجدد به سبکی ایرانی سپری کرده است و تا امروز نشریات و مجلات بسیار مهمی به سردبیری او منتشر شده. وقتی او اینچنین می‌گوید یعنی امروز حتی روشنفکران هم پوچی بسیاری از شعارهای غرب‌گرایانه را فهمیده‌اند و وای بر کسانی که هنوز آن را متوجه نشده‌اند ... این کلیپ را باید به همه‌ی آن‌ها بارها نشان داد. #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4