eitaa logo
🩸ســـــلآم بــــر شهــــــــــــــدآء🩸
915 دنبال‌کننده
13هزار عکس
10.1هزار ویدیو
102 فایل
**🌺 امـروز قـرارگـاه حسـین بـن علـی، ایـران است/ بدانید جمـهوری اسـلامی حـرم اسـت و این حـرم اگـر مـانـد، دیـگر حـرم‌هـا می‌مـانند🌺** آیــــدی مـدیـران👇 @G_salambarabrahim @HkshahiD لیـنـک کـانال👇 @gsalambarshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 همسر شهید روح الله قربانی: وقتی روح الله شهید شد، چند وقت بعد که خیلی دلم برای روح الله تنگ شده بود به خونه ‌خودمون رفتم وقتی کتابی که روح الله به من هدیه داده‌ بود را باز کردم دیدم که روح الله روی برگ گل رُز برام نوشـته بود: ┄┅┅❅❁❅┅┅🌹 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🍒کانال سلام بر شهدا🍒 🌹┄┅┅❅❁❅┅┅┄
~🕊 🙃🍃 سوریہ‌‌ بود و خیلۍ‌ دلتنگش‌ بودم.. بهش‌ گفتم: کاش‌ کاری‌ کنۍ‌ کہ‌‌ فقط‌ یکۍ دو روز برگردۍ..🥀 با خنده‌ گفت: دارم‌ میام‌ پیشت‌ خانم گفتم: ولـے من‌ دارم‌ جدۍ‌ میگم.. گفت: منم‌ جد‌ۍ‌ گفتم! دارم‌ میام ‌پیشت‌ خانم! حالا‌ یا‌ با پاۍخودم‌‌ یا‌ رو‌ۍ دست‌ مردم! :)) حرفش‌ درست‌ بود، روی‌ دست‌ مردم‌ اومد..💔 ♥️🕊┄┅┅❅❁❅┅┅🌹 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🍒کانال سلام بر شهدا🍒 🌹┄┅┅❅❁❅┅┅┄
‍ ‍ 💕 مهـریـه همـسرِشهید حججـے ۱۲۴ هزار صلوات و حفظ قـرآن با معانـی بود که شهید حججی موفق شده نصف از قرآن را با معنـے حفظ کند.👌🏻🙂💚 ┄┅┅❅❁❅┅┅🌹 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🍒کانال سلام بر شهدا🍒 🌹┄┅┅❅❁❅┅┅┄
. . *⚘﷽⚘ قبل ازدواج...🌸 هر خواستگاری که میومد... به دلم نمی‌نشست...! اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...🤗 دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف.... میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله... شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...👌 این چله رو "آیت‌الله حق‌شناس" توصیه کرده بودن... با چهل لعن و چهل سلام...!✋ کار سختی بود اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...🤔 ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم... ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...👌 . ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمه... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...🍃 دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان... ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدی..."😍 به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم... . از اولین سفر سوریه که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: "زهرا…❤...این یه تسبیح مخصوصه..📿 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...💕 این تسبیحو به هیچ‌کس نده..." تسبیحو بوسیدم و گفتم: "خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..." بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود...😭 (همسر شهید امین کریمی چنبلو) 🌸 ┄┅┅❅❁❅┅┅💜 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🩸کانال ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 💜┄┅┅❅❁❅┅┅┄
🍃همسر شهید نقل می‌کنند: رضا می‌دانست که من طاقت دوری‌اش را ندارم. بی­‌نهایت صبور بود. وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! 🍃او اصلا حرفی نمی‌زد. وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در؛ چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. 🍃او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم. روی پله‌ی جلوی در می­‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل. اصلا دادزدن بلد نبود. ✍راوی : همسر شهید ┄┅┅❅❁❅┅┅💜 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🩸کانال ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 💜┄┅┅❅❁❅┅┅┄
🌹 ❤ 💚 روایتهایی از زندگی عاشقانه شهید مهدےخراسانے . ❤️ دستپخت عشق ❤️ . از همون اول ازدواجمون... طوری برنامه ریزی میکرد... که اگه کم و کاستی تو خونه بود... لیست برمیداشت و میرفت خرید... میگفت... "شما سختته بخوای بری بیرون خرید کنی... من که بیرونم... هر چی لازم باشه میخرم تا به زحمت نیفتی... همین قد که تو خونه زحمت میکشی کافیه..." یه بار زمستون بود... سرمای سختی خورده بودم... با وجود مشغله زیاد... زودتر از همیشه اومد خونه... سوپی رو که از صبح بار گذاشته بود... تو ظرفی کشید و نشست کنارم... من که از صبح تو رختخواب بی حال بودم... با وجود بی اشتهایی... یه قاشق سوپ از دستش خوردم... اونقده خوشمزه بود...❤ که حالمو کلا تغییر داد و... از اون کسلی دراومدم و... گفتم... "واااای چقد خوشمزه شده... دستت درد نکنه... تو اصلا کی وقت کردی سوپ درست کنی…؟!" گفت… "آخه خانوم گلم مریض شده... باید ازش پرستاری کنم دیگه... شرمندم که سرکار بودم و... نتونستم ازت مراقبت کنم... تو که مریض میشی حال منم میگیره...💔 این سوپو با عشق به همسرم پختم... تا عزیزم زودتر حالش خوب شه... دستپخت عشقه... بخور جون بگیری..." گفتم… . گر طبیبانه بیایی به سر بالینم... به دو عالم ندهم لذت بیماری را... . "پس تو هم بخور… دلم نمیاد تنهایی بخورم..." خندید و پا شد… یه کاسه و قابلمه سوپ و سفره رو آورد... کنار رختخوابم گذاشت... هر دو خنده مون گرفته بود... واسه خودش سوپ کشید و گفت... حالا خیالت راحت شد...؟ بخور سوپتو… اینقدم منو لوس نکن... دل کندن سخت میشه هااااا... همسر ┄┅┅❅❁❅┅┅💜 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🩸کانال ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 💜┄┅┅❅❁❅┅┅┄
🌹 ❤ 💚 روایتهایی از زندگی عاشقانه شهید مهدےخراسانے . ❤️ دستپخت عشق ❤️ . از همون اول ازدواجمون... طوری برنامه ریزی میکرد... که اگه کم و کاستی تو خونه بود... لیست برمیداشت و میرفت خرید... میگفت... "شما سختته بخوای بری بیرون خرید کنی... من که بیرونم... هر چی لازم باشه میخرم تا به زحمت نیفتی... همین قد که تو خونه زحمت میکشی کافیه..." یه بار زمستون بود... سرمای سختی خورده بودم... با وجود مشغله زیاد... زودتر از همیشه اومد خونه... سوپی رو که از صبح بار گذاشته بود... تو ظرفی کشید و نشست کنارم... من که از صبح تو رختخواب بی حال بودم... با وجود بی اشتهایی... یه قاشق سوپ از دستش خوردم... اونقده خوشمزه بود...❤ که حالمو کلا تغییر داد و... از اون کسلی دراومدم و... گفتم... "واااای چقد خوشمزه شده... دستت درد نکنه... تو اصلا کی وقت کردی سوپ درست کنی…؟!" گفت… "آخه خانوم گلم مریض شده... باید ازش پرستاری کنم دیگه... شرمندم که سرکار بودم و... نتونستم ازت مراقبت کنم... تو که مریض میشی حال منم میگیره...💔 این سوپو با عشق به همسرم پختم... تا عزیزم زودتر حالش خوب شه... دستپخت عشقه... بخور جون بگیری..." گفتم… . گر طبیبانه بیایی به سر بالینم... به دو عالم ندهم لذت بیماری را... . "پس تو هم بخور… دلم نمیاد تنهایی بخورم..." خندید و پا شد… یه کاسه و قابلمه سوپ و سفره رو آورد... کنار رختخوابم گذاشت... هر دو خنده مون گرفته بود... واسه خودش سوپ کشید و گفت... حالا خیالت راحت شد...؟ بخور سوپتو… اینقدم منو لوس نکن... دل کندن سخت میشه هااااا... همسر ┄┅┅❅❁❅┅┅💜 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🩸کانال ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 💜┄┅┅❅❁❅┅┅┄
16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🙃🍃 ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 https://eitaa.com/gsalambarshohada 🩸کانال ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄
با همسرشون قرار گذاشته بودند هر چی امام خامنه ایی بگن همونو انجام بدن،مثلا امام خامنه ایی فرمودند ملاک حرام و حلال نشان دادن در رسانه نیست،بنابراین هر برنامه و موسیقی گوش نمیدادندو شاید گاهی دیدن کارتون را اصلح میدانستند چون حداقل گناه چشم و دل به وجود نمیاورد. ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 @gsalambarshohada 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄