eitaa logo
💓 آشتی با خدا 💓
479 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
10.4هزار ویدیو
10 فایل
انجام رسالت شرعی و انسانی خودمان نسبت به اطلاع رسانی به جامعه ی جهانی بخصوص جامعه ی اسلامی ۱- زنده نگاهداشتن یاد شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه مطلب 👇 مُخیریق تحسینش می‌کند و بعد مکثی کوتاه درحالی که چشم به صورت همنشین‌اش دوخته است،ادامه می‌دهد و با صورت و لحنی متعجبانه می‌گوید: با شگفتی آگاه شدم که جوانی از قریش، که تو خود هم بارها او را در همین یثرب دیده‌ای، و او معروف به پشتیبان اسلام است، علی پسر ابی‌طالب را می‌گویم! شنیده‌ام وی در این نبرد بدر،از شجاعت بی‌مانندش خود را در معرکه مرگ‌خیز می‌افکنده و سر از فداکاری برای این دین تازه نمی‌شناخت! چنان‌چه به صورتِ جمعی بزرگ از قهرمانان در آمده بود. می‌گویند: چنان در میدان جنگ به حرکت در می‌آمد که از هر سو می‌نگریستند، علی را حاضر می‌دیدند و در همه جا شخص علی بود، به طوری‌ که همه در نقل داستان بدر به یک زبان حکایت می‌کنند: جوان قریش همه افراد قریش را شکست داد! ابن سلّام نفسی عمیق می‌کشد و می‌گوید: اقرار می‌کنم او را می‌شناسم، اعتراف می‌کنم که او دارای سیمایی پر صلابت و عزمی استوار است و به رغم جوانی‌اش انواع شُکوه، عظمت، نیرو و قدرت از خود در جانم افکنده است. گویا گرفتار چیزی شده‌ام که ساعت‌ها از ژرفای آن بی‌خبر بودم و آن چیزی است که سِحر شخصیت نامیده‌ می‌شود. سرش را تکان می‌دهد و به چشمان مُخَیریق می‌نگرد و ادامه می‌دهد: می‌دانم! شنیدی که امروز همه زبان‌ها در باره او سخن می‌گفتند و همگی با ستایش و آفرینی بسیار شدید نامش را و داستان حماسه‌اش را بازگویی و حکایت می‌‌کردند و همه جا می‌گویند: آیا او کسی نیست که با قریش چنین و چنان کرد؟ این تقریباً؛ عبارتِ همه کسانی است که از دهان‌ها بیرون‌ می‌آید. این جملات را گفت و خاموش شد و سر به زیر افکند. مُخَیرق : درست شنیدی و این همه نمی‌تواند ساخته و پرداخته اذهان مردم باشد . از روایت خشم قریش نسبت به او و دوست و عمویش هم می شود؛ فهمید که با حمزه پسر عبدالمطلب، شیر شجاع پیامبر چه بر سرِ آن همه اِفاده، غرور، نِخوت، قدرت و بزرگان‌شان، آورده است. سرش را به راست بر ‌می‌گرداند و به نخلستان بزرگ و سرسبز و در هم‌تنیده‌ای که در کنارش نشسته و نسیمی ملائم شاخه‌هایش را نوازش می‌کند، می‌نگرد و می‌گوید: پسر سلّام، پیروزی محمد و افرادش مرا سخت به شگفتی و هراس افکنده است. پیروزی سریع و پرموفقیتی بوده است که به زودی از چارچوب تنگ خود بیرون رفته و همه جزیره را با حرکت و جنبش پایدار و آموزه‌های بیدارگر، آگاهی ‌بخش، جذاب و گیرایش فرا خواهد گرفت. ابن سلّام که سخت در سخنان مُخَیریق تأمّل می‌کرد، با سر انگشتان بر پیشانی خود کوبید، مانند کسی که می‌خواهد چیز مهمی را به یاد بیاورد. ناگهان در پیشانی‌اش چینی افتاد و شادی را در چهره‌اش پخش کرد و گفت : خدا بر تو برکت دهد محمد! چه جذاب است تعالیم تو! چه توفنده‌اند طوفان پیکار سپاه تو! و چه با شکوه است برق های جهنده ایمان‌ سپاه‌ات که از نوک شمشیرهای‌شان در میدان نبرد می‌‌چکد و چه زیباست خشوع‌شان که در معبد و مسجد در هنگامه عبادت می‌درخشد! و رو به دوست و هم سخن خویش کرد و گفت: مخیریق! گویا تو همان چیزی را احساس می‌کنی که در درون من است. گویا از زبان من سخن می‌گویی! شگفتی و هراس تو مرا هم فرا گرفته است‌! محمد را می‌بینم که به انجامین حدِّ عظمت و جلال و شکوه دست یافته است و آن‌چه می‌بینم؛ هشداری است برای رسیدن بدین سرانجام، اگر کمترین حدی که بدان خواهد رسید، نباشد! صدای اذان بلال که این ایام همه مردم مدینه با تک تک کلمات و آهنگش آشنا و انس گرفتند ، گفت و گوی شان را به پایان رساند و هر دو را واداشته تا برای تماشای گذر پرشتاب‌ یاران پیامبر خدا که به سوی مسجد در حرکتند، بایستند و خیره در آرامش نگاه‌شان و شوق حضور در مسجد و دیدن پیشوای‌شان که گویی ماه‌ها ندیدنش، و از حرکت و صورت‌های شادمانه آنان بایستند! چنان‌چه تاریخ نیز هم چنان به تعظیم و در محو تماشای شکوه و عظمت بی‌آلایش و پاک‌شان ایستاده است. *برگرفته از کتاب "ایام الحسین" از عبدالله علائلی از علمای اهل‌سنت و استادالازهر( ۱۴۱۷- ۱۳۳۳ق) ◇ حمید احمدی ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ ۹فروردین ۱۴۰۳ پی‌نوشت: ۱- مُخَیریق نضری از قبیله بنی نضیر و از بزرگان و از احبار یهود بود.وی بعد جنگ بدر یا در روز جنگ احد اسلام آورد و همه اموالش که هفت باغ بزرگ از جمله مشربه ام ابراهیم است، به پیامبر خدا بخشید یا به حسب برخی گزارش‌ها وقف پیامبرخدا کرد و به همین جهت او را اولین واقف در اسلام می‌دانند. همین باغات بسیار مرغوب مدینه بود که خلیفه اول آنان را از حضرت فاطمه مطالبه کرد ومناقشه دامنه داری را در جامعه اسلامی ایجاد نمود و بعد او امام علی علیه السلام و عباس عموی پیامبر از حکومت، آن‌ها را مطالبه کردند. 🌹 ادامه دارد 👇👇👇
🌹ادامه مطلب 👇 مخیریق در نبرد اُحد به شهادت رسید و نامش در فهرست شهدای این غزوه پیامبر قرار گرفت. ۲- عبدالله بن سلّام بن حارث از یهودیان یثرب بود که بنا به گزارش‌های صحیح در سال اول هجرت اسلام آورده و پیامبر نامش را عبدالله نهاد. وی از احبار و عالمان و بزرگان یهود بنی‌قینقاع بود. هر چند در یکی از نبردها علیه یهودیان مدینه همراه پیامبر شرکت داشت اما اهل جهاد و مبارزه نبود. وی بعد پیامبر به جریان سفیانی پیوست و در حمایت از خلیفه سوم و معاویه تلاش فراوان کرد و در دوره زمامداری امام علی علیه السلام با آن حضرت بیعت نکرد اما با مکر و خیانت معاویه به وی که منجر به جدایی همسر زیبایش از او شد، به لطف و درایت امام حسین علیه‌السلام از نکبت و ذلتی که دامن‌گیرش شده بود، نجات یافت و با وساطت امام، همسر سابقش او را بخشید و مجدد به زندگی با وی رضایت داد. 💖 @H2ONaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معنای بیت پنجم؛ یعنی تن آسانی و غرق شدن در ناز و نعمت و رفاه طلبی، حدیثی هست بدین مضمون که می گوید؛ از تنعم بپرهیز چه بندگانِ خاص و خالصِ خداوند از اهلِ تنعم نیستند. جامع الصغیر جلد یک صفحه ۹۷ همچنین حافظ شبیه به این مضمون در جاهای دیگر نیز گفته است: اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست @ رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی@ منبع حافظ نامه. *هوشنگ.زربخش* *حضرت_حافظ*🔽 نقدِ صوفی نه همه صافی و بی غش باشد ای بسا خِرقه که مستوجبِ آتش باشد صوفی ما که زِ وردِ سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد خوش بوَد گر محکِ تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد خطِ ساقی گر ازین گونه زند نقش بر آب ای بسا رخ که به خونابه منقّش باشد *ناز پروردِ تنعم نبرد راه به دوست* *عاشقی شیوهُ رندانِ بلاکش باشد* غمِ دنیایِ دَنی چند خوری باده بخور حیف باشد دلِ دانا که مشوّش باشد دلق و سجّادهُ حافظ ببرد باده فروش گر شرابش زِ کفِ ساقی مهوَش باشد 💖 @H2ONaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یااباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ با یک‌‌ سلام زائر کربلا شوید✋ 💖 @H2oNaCl
✅استغفار ✍امام على عليه السلام: در ماه رمضان، بسيار استغفار و دعا كنيد؛ زيرا با دعا از شما دفع بلا مى شود و با استغفار، گناهانتان پاک مى گردد. 📚 کافی، ج ۴، ص ۸۸ أَسْتَغْفِرُ ٱللَّهَ رَبِّي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ أَستَغفِرُ اللّهَ وَ أَسئَلُهُ التَّوبَة أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ✨استغفار، یکی از راه های درمان بیماری ها در طب اسلامی است. ___ 💖 @H2oNaCl
بَرآر دَست دُعآیے، کِہ دَست مِهر خـُـᰔـــدٰا۔۔ ↫حِجـــــآب غِیبت أز آن، مــ🌙ـــآه‌رو؎ بَردٰارد۔۔۔ ↶غُـــــروب و دٰامنۀ نور آفتـــــآب و شَفق۔۔ بِخوٰان ﴿دُ؏ــآ؎فـــَــرج۔۔𔘓﴾ رٰا، دعـــــآ أثر دٰارد. 💖 @H2oNaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل ویژه شب قدر انتشار حداکثری با شما ✅ 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری 💖 @H2oNaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد ضیف "ابو خالد" فرمانده کل گردان‌های قسام: خیزش به سمت فلسطین را نه فردا، بلکه همین الان آغاز کنید و نگذارید هیچ قید و بند و مرز و نظامی، شما را از افتخار مشارکت در آزادسازی مسجد الاقصی محروم کند. 💖 @H2ONaCl
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دیروز سالروز نامه امام خمینی به آیت الله منتظری و استعفای او از قائم مقامی بود 🔹 امام در این نامه به آیت الله منتظری می‌فرمایند که بیت خود را از عوامل نفوذی پاک کند... اما این عوامل نفوذی چه کسانی بودند؟ 💖 @H2ONaCl
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسئله‌ای بسیار سرّی که به تازگی نشر پیدا کرده است. ❤️❤️❤️ 💖 @H2ONaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨پــــروردگـــــارا...❤️ ❤️✨آرامش نابت و عطر مهربانیت را بر لوح دلم 🌹✨سرازیر کن تا هیچگاه در کِشاکِش زندگی ❤️✨خودم را نبازم و صبور باشم 🌹✨و بــه تــو اعــتــمــاد کــنــم🕯 ❤️✨ای کسی که لطف و احسان و مهرت 🌹✨ازلی و ابدی بوده و هست،✨ ❤️✨تـو را سـپـاس می گـویـم 🌹✨بـرای هـمـه مـهـربـانـی هـایـت💗 ❤️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ❤️ 🌷✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو🌷 ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ 💖 @H2oNaCl
❣اے تجلے آبے ترین آسمان امید ❣دلـــها بہ یاد_تو مے تپــــد ❣و روشــنـے نـگـاه مـنـتـظـران ❣بہ افق خورشیـ☀️ـد ظهـور توست ❣بیا و گـ✨ـَرد گامهایت را ❣توتیاے چشــمانمان قرار ده اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🤲 السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی ≽ ✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ❣ ❣ 💚سلام صبحت بخیر زندگیم❤️ 💖 @H2oNaCl
🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۵ 🍀 ✓به نیت رفع موانع ظهور مولا صاحب عصر وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا 💖 @H2oNaCl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺🍃 ‍ در این صبح جمعه  🌸 صلواتی ختم کنیم به نیت 🌿 سلامتی آقا امام زمان و سلامتی شما عزیزان🌸 رفع گرفتاری حاجت مندان🌿 وآرامش برای همه مردم سرزمینمان🌸 🌸 اللَّـهُمَّ 🌸      🌿  صَلِّ 🌿            🌸 عَلَى 🌸                 🌿 مُحَمَّد 🌿                        🌸وعلی آلِ 🌸                            🌿 مُحَمَّد🌿 ‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 💕🕊💕 💖 @H2oNaCl
🌱 تشرف حسن بن مثله جمكرانی و دستور ساخت مسجد جمکران در شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال سیصد و نود و سه (هجری قمری) 🗂 قسمت اول: ♦️ شيخ بزرگوار، حسن بن مثله جمكرانی (ره)، می‌گويد: ▫️ شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال سیصد و نود و سه (هجری قمری)، در خانه ام خوابيده بودم. ناگاه نيمه شب جمعی به در منزل آمدند و مرا از خواب بيدار كرده و گفتند: 🔸 برخيز و دعوت امام مهدی صاحب الزمان (ع) را اجابت كن كه تو را خواسته اند. ▫️ برخاستم و آماده شدم و به آنها گفتم: 🔹 بگذاريد پيراهنم را بپوشم. ▫️صدايشان بلند شد: 🔹هو ما كان قميصك. (يعنی اين پيراهن مال تو نيست.) ▫️ خواستم شلوار را بپوشم. صدايشان آمد كه: 🔸 ليس ذلك منك فخذ سراويلك. (يعنی اين شلوار، شلوار تو نيست. شلوار خودت را بپوش.) ▫️ من هم شلوار خودم را پوشيدم. خواستم به دنبال كليد در خانه بگردم. صدايی آمد كه: 🔸 الباب مفتوح. (يعنی در باز است.) ▫️ وقتی از منزل خارج شدم، عده ای از بزرگان را ديدم. سلام كردم. جواب دادند و خوش آمد گويی كردند. بعد هم مرا، تا جايی كه الان محل مسجد است، رساندند. وقتی خوب نگاه كردم، ديدم تختی گذاشته شده و فرش نفيسی بر آن پهن است و بالشهای خوبی روی آن قرار دارد. جوانی سی ساله بر آن تخت نشسته و به بالش تكيه كرده است. پيرمردی در محضرش نشسته و كتابی در دست دارد و برايش می‌خواند، و حدود شصت مرد در آن مكان در اطراف او نماز می‌خوانند. بعضی از آنها لباسهای سفيد و بعضی لباس سبز به تن داشتند. آن پيرمرد حضرت خضر (ع) بود. او مرا نشانيد. امام زمان، حضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه مرا به نام خودم صدا زده و فرمودند: 🔶 برو به حسن بن مسلم بگو، تو چند سال است كه اين زمين را آباد می‌كنی و می‌كاری و ما آن را خراب می‌كنيم و پنج سال است كه در آن كشت می‌كنی. امسال هم دوباره از سر گرفته ای و مشغول آباد كردنش می‌باشی، ولی ديگر اجازه نداری در اين زمين كشت كنی و بايد هر استفاده ای كه از آن به دست آورده ای برگردانی، تا در اين محل مسجدی بسازند. و به حسن بن مسلم بگو، اين جا زمين شريفی است و حق تعالی آن را برگزيده و بزرگ دانسته است، درحالی كه تو آن را به زمين خود ملحق كرده ای، به همين علت، خدای تعالی دو جوان از تو گرفت، اما متوجه نشدی و اگر كاری كه دستور داده ايم، انجام ندهی، حق تعالی تو را در فشار قرار می‌دهد، به طوری كه متوجه نشوی. ♦️حسن بن مثله می‌گويد، ▫️عرض كردم: 🔷 سيدی و مولای، برای اين مطالبی كه فرموديد، نشانه و دليلی قرار دهيد. چون اين مردم حرف بدون دليل را قبول نخواهند كرد. ▫️ حضرت فرمودند: 🔶 انا سنعلم هناك علامة (ما علامتی قرار خواهيم داد تا شاهد صدق قول تو باشد). تو برو و پيام ما را برسان و به سيد ابوالحسن بگو به همراه تو بيايد و آن مرد را حاضر كند و استفاده های چند ساله ای را كه برده است، از او بگيرد و به ديگران بدهد، تا بنای مسجد را شروع كنند. كسریِ آنرا از رهق كه در ناحيه اردهال و ملك ما است، آورده و مسجد را تمام كنند. ما نصف رهق را برای اين مسجد وقف كرديم، كه هر ساله پول آن را آورده،صرف ساختمان مسجد كنند. به مردم هم بگو به اين مكان رو آورده و آن را گرامی بدارند و در اين جا چهار ركعت نماز بخوانند، به اين صورت كه دو ركعت آن را به قصد تحيت مسجد و در هر ركعت يك بار حمد و هفت بار قل هو اللّه و در ركوع و سجود، هفت مرتبه تسبيح بگويند. دو ركعت ديگر را به نيت نماز امام صاحب الزمان (ع) بجا آورند، به اين صورت كه حمد را بخوانند، وقتی به اياك نعبد و اياك نستعين رسيد، آن را صد بار بگويند و بعد از آن حمد را تا آخر بخوانند. ركعت دوم را هم به اين ترتيب عمل كنند و در ركوع و سجود هفت بار، تسبيح بگويند. وقتی نماز تمام شد، تهليل (لااله الا اللّه) گفته و تسبيح حضرت فاطمه زهرا (س) را بخوانند. بعد از تسبيح سر به سجده بگذارند و صد بار بر پيغمبر و آلش (ع) صلوات بفرستند، فمن صليها فكانما صلی فی البيت العتيق (هركس اين دو ركعت نماز را بخواند، مثل اين است كه دو ركعت نماز در خانه كعبه خوانده باشد). ♦️ حسن بن مثله جمكرانی می‌گويد: ▫️ من وقتی اين جملات را شنيدم، با خود گفتم گويا محل مسجد همان است كه حضرت در آن جا تشريف دارند. بعد به من اشاره فرمودند كه برو. (ادامه دارد ...) ⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۴۵ تا ۴۸ 🏷 (عج) 💖 @H2oNaCl
🌱 تشرف حسن بن مثله جمكرانی و دستور ساخت مسجد جمکران در شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال سیصد و نود و سه (هجری قمری) 🗂 قسمت دوم: ... مقداری از راه را كه آمدم، دوباره مرا خواستند و فرمودند: 🔶 در گّله جعفر كاشانی گلّه دار، بزی هست كه بايد آن را بخری. اگر مردم روستا پولش را دادند، با پول آنها بخر، وگرنه بايد از پول خود بدهی. فردا شب آن بز را به اين محل بياور و ذبح كن. آنگاه روز هيجدهم ماه مبارك رمضان گوشتش را به بيماران و كسانی كه مرض سختی دارند بده، زيرا خدای تعالی همه را شفا می‌دهد. آن بز ابلق (سفيد و سياه) است و موهای زيادی دارد. هفت علامت در او هست: سه علامت در يك طرف و چهار تا طرف ديگر. ▫️ بعد از اين فرمايشات، براه افتادم كه بروم، اما باز مرا خواستند و فرمودند: 🔶 ما تا هفتاد يا هفت روز اينجاييم (اگر بگوييم هفت روز، دليل است بر شب قدر، كه بيست و سوم رمضان می‌باشد. اگر بگوييم هفتاد روز، شب بيست و پنجم ذيقعدة الحرام و روز بزرگی است). ♦️حسن بن مثله می‌گويد: ▫️ به خانه برگشتم و همه شب را در فكر بودم، تا صبح شد و نماز خواندم. بعد از نماز، سراغ علی بن المنذر آمدم و اتفاقات را برايش گفتم. با هم تا جايی كه شب قبل مرا برده بودند، رفتيم. در آن جا گفتم: 🔹به خدا قسم، نشانی و علامتی كه امام (ع) اين مطالب را به من فرموده اند، اين زنجيرها و ميخهايی است كه در اين جا هست. ▫️ سپس به طرف منزل سيد ابوالحسن الرضا رفتيم. وقتی به در منزلش رسيديم، خدمتگذاران او را ديديم. آنها به من گفتند: 🔸سيد ابوالحسن از اول صبح در انتظار تو است. آيا اهل جمكرانی؟ ▫️ گفتم: 🔹 بلی. ▫️ همان وقت نزد سيد ابوالحسن رفتم و سلام كردم. ايشان جواب سلام مرا به نحو احسن داد و مرا گرامی داشت و پيش از آن كه چيزی بگويم، گفت: 🔸 ای حسن بن مثله من خواب بودم. در عالم رؤيا شخصی به من گفت: كسی به نام حسن بن مثله از جمكران نزد تو می‌آيد. هر چه گفت سخن او را تصديق كن و بر قولش اعتماد كن، چون سخن او سخن ما است و نبايد گفته اش را رد كنی. از خواب بيدار شدم و تا الان منتظر تو بوده ام. ♦️ در اين جا حسن بن مثله وقايع را مشروحا به او گفت. سيد همان وقت فرمود كه اسبها را زين كنند، بعد سوار شدند. وقتی نزديك ده رسيدند، جعفر چوپان را ديدند كه گله را در كنار مسير، می‌برد. حسن بن مثله ميان گله رفت و آن بزی كه حضرت اوصافش را داده بودند، آخر گله ديد، كه به طرف او می‌آيد! او هم آن بز را گرفت و خواست قيمتش را به جعفر بدهد. جعفر سوگند ياد كرد كه من اين بز را هرگز نديده ام و در گله من نبوده است، جز آن كه امروز می‌بينم و هر طور خواسته ام آن را بگيرم، برايم ممكن نمی شد، تا الان كه پيش شما آمد. بز را همان طوری كه حضرت بقية اللّه ارواحنافداه دستور داده بودند، به آن جا آوردند و كشتند. بعد هم در حضور سيد ابوالحسن الرضا، حسن بن مسلم را حاضر كردند. استفاده های زمين را از او گرفته و درآمد رهق را هم آورده و به آن اضافه كردند. سپس مسجد جمكران را ساخته و با چوب پوشاندند. سيد ابوالحسن الرضا زنجير و ميخها را به قم برد و در منزل خود گذاشت. همه بيماران و دردمندان به منزلش می‌رفتند و خود را به آن زنجيرها می‌ماليدند و خدای تعالی آنان را به سرعت شفا می‌داد و خوب می‌شدند. ابوالحسن محمد بن حيدر می‌گويد: از چند نفر شنيدم كه سيد ابوالحسن الرضا در محل موسويان، در شهر قم مدفون است. بعد از او يكی از فرزندانش مريض شد. خواستند از همان زنجيرها برای شفايش بهره بگيرند. در صندوق را باز كردند، اما چيزی نيافتند. ⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۴۵ تا ۴۸ 🏷 (عج) ‌‌💖 @H2oNaCl
🌷🕊 ✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃 روزمان راباسلام و به شهدا کنیم. سلام برشهدایی‌که مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم. رزق‌امروزراازاین‌شهیدبزرگواربگیریم👇 امروزهرچی کارخیراز دستمون برمیاد ازطرف رفیق شهیدمون ﴿﴾ برای امام زمان جانمون انجام میدیم 👇👇👇👇👇👇👇👇 💖 @H2oNaCl
🌷🕊 محل تولد: صومعه سرا- ویشه سرا تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۵/۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۱۸ محل شهادت: مهاباد یگان اعزامی: لشکر 64 ارومیه گلزار شهید: بقعه آقا سید ذکی صومعه سرا   شهید حسين عشقی در دوم شهريور ماه ۱۳۴۲در بخش خلخال در يک خانواده بسيار فقير ولي مذهبي متولد گرديد حسين در هفت سالگي وارد مدرسه شد به علت فقر مالي تا پنجم ابتدايي بيشتر نتوانست ادامه تحصيل دهد.  پس از ترک تحصيل به کار کردن پرداخت و در يک جوشکاری مشغول کار شد حسين داراي اخلاقي خوش، شخصي صادق و خوش برخورد و به فکر خانواده اش بود با پيروزي انقلا ب و شروع جنگ تحميلي حسين به خدمت مقدس سربازي رفت پس از مراحل آموزشي جهت مقابله با دشمنان داخلي و خارجي عازم کردستان گرديد سرانجام در سحر گاه مورخه ۱۳۶۱/۱۱/۱۸ به دست ضد انقلابيون داخلي به لقاء الله پيوست. 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله 💖 @H2oNaCl