فولاد گیت.pdf
663.3K
در مورد فساد #فولاد_مبارکه اولا باید بدانیم مساله چیست... در این یادداشت توییتری کمی توضیح داده ام
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از افشاگریهای کریمی قدوسی در مجلس و رابطه اسحاق جهانگیری و بحث فساد فولاد
فیلم کامل: https://eitaa.com/h_abasifar/1606
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم کامل افشای پدرخوانده های قدرت و ثروت ایران توسط کریمی قدوسی
از جهانگیری تا فولاد!
@h_abasifar
مهمترین چهره اقتصاد دنیا در نیم سال اخیر یک اقتصاددان ریاضی نیست
بلکه تخصص او در اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصاد است.
اما در ایران به گونهای دیکتاتوری علمی حاکم است که اگر شما اعتقادی به اقتصاد سرمایهداری نئولیبرال نداشته باشی بیسواد هستی و اصلا در دانشکدههای اقتصادشان درسی با عنوان تاریخ اندیشههای اقتصادی و اقتصاد سیاسی تدریس نمیشود.
💠 @h_abasifar
درگزارش تفسیری مدیریتی شرکت فولادمبارکه جدول زیر منتشر شده وعنوان شده که به ازای ۱۰% افزایش نرخ تسعیر ارز، سود خالص شرکت ۳/۸میلیاردتومان افزایش می باید. سود شرکت در حالی از ۴۱/۵ به ۸۹/۱ همت در سال ۱۴۰۰افزایش یافته که مجموع محصولات قابل فروش در سال ۱۴۰۰ به میزان ۶% کاهش یافته است.
💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخواهید بدانید که استقلال بانک مرکزی چیست، این سخنرانی را گوش کنید.
آقای مجید قاسمی مدیرعامل بانک پاسارگاد و رئیس کل بانک مرکزی در سالهای ۶۵ تا ۶۸.
بانک مرکزی مستقل است. پس حتی اگر برای تهیه لوازم جنگ و برای نجات جان مردم و جوانان هم ارز بخواهد نمیدهیم.
ما تنها در صورتی ارز میدهیم که بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول توصیه کند.
و این شد که امام مجبور شد قطعنامه را بپذیرد.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
آیت الله العظمی بهجت (ره): «از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همه خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمه همه خیرات اوست، و از ناحیه او باید به ما برسد. ... میخواستیم با کنارهگیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بیدینی نیست، وگرنه هر فرد بیدینی باید متمول و ثروتمند میبود. پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. بزرگان ما از حلال اجتناب میکردند، حداقل ما از حرام اجتناب کنیم»
(در محضر بهجت، ج۲، ص۳۹۹)
💠 @h_abasifar
هدایت شده از مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزههای علمیه
جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه درباره طرح اصلاح نظام بانکداری بیانیه ای صادر و تاکید کردند تغییر قوانین پولی و بانکی در این دوره فرصت مغتنمی است که باید از آن بهره گرفت لکن مسلما تصویب طرح ناقص حاضر این فرصت را از بین خواهد برد و موجب تدوام وضع موجود و اعتراض مراجع معظم تقلید، متخصصان و کارشناسان و متدینین شده، همچنین مشکل خلق پول را تشدید و با جدایی بخش پولی و مالی اقتصاد کشور از بخش واقعی آن به گسترش بنگاه داری سوداگرانه و عملیات صوری بانکی، دامن خواهد زد.
بیانیه کامل و نام اساتید محترم امضا کننده بیانیه را با کلیک روی لینک زیر ملاحظه بفرمائید.
https://rasanews.ir/0030hI
#بیانیه_اصلاح_طرح_بانکداری
#اساتید_حوزه
#اصلاح_نظام_پولی_و_مالی_کشور
@emh_ismc_ir
•┈┈••••✾◾️◾️◾️✾•••┈┈•
🎋جبهه مردمی اقتصاد مقاومتی🔰
عضویت در گروه👇
https://eitaa.com/joinchat/90636304C6a5afed72d
عضویت در کانال👇
🌐 @eghtesad_mardomi
من وقتی جملات زیر را میخواندم مست میشدم و اشک میریختم...
شما هم بخوانید:
و یکی از مسائل بسیار مهمی که به عهده علما و فقها و روحانیت است، مقابله جدی با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادی شرق و غرب و مبارزه با سیاستهای اقتصاد سرمایه داری و اشتراکی در جامعه است، هرچند که این بلیه دامنگیر همه ملتهای جهان گردیده است و عملاً بردگی جدیدی بر همه ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در زندگی روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خوردهاند و حق تصمیم گیری در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علی رغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهای حاصلخیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخایر، به فقر ودرماندگی گرفتار آمدهاند و کمونیستها و زراندوزان و سرمایه داران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حیات وابتکار عمل را از عامه مردم سلب کردهاند و با ایجاد مراکز انحصاری وچند ملیتی، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته وهمه راههای صدور و استخراج و توزیع و عرضه وتقاضا و حتی نرخ گذاری و بانکداری را به خود منتهی نمودهاند وبا القای تفکرات و تحقیقات خود ساخته، به تودههای محروم باوراندهاند که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده و الّا راهی برای ادامه حیات پابرهنهها، جز تن دادن به فقر باقی نمانده است و این مقتضای خلقت و جامعه انسانی است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهی اندک هم از پرخوری و اسراف وتعیشها جانشان به لب آید. به هر حال این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کردهاند و کشورهای اسلامی به واسطه ضعف مدیریتها و وابستگی، به وضعیت أسفبار گرفتار شدهاند که این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتریای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم میکند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند ومال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههای خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوییها میگردد و حتی بعض ثروتمندان را از اینکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه میکند.
صحیفه/ ج ۲۰/ ص ۳۳۹-۳۴۰
💠 @h_abasifar
بسمه تعالی
با عرض ادب و احترام
جای جای متن جناب آقای دکتر رحمانی درباره آدام اسمیت محل خدشه و اشکال است.
فرمایشات ایشان که از اساتید اقتصاد در ایران هستند، فرصتی است برای کندوکاو پشت پردههای تاریخ اقتصاد و به اصطلاح بزرگان آن و کنار زدن مشهوراتی که تا کنون مانع دیده شدن حقایق مستور درباره پدران این دانش است.
در تحقیق گستردهای که پیرامون زمانه و زندگانی اسمیت داشتهام قدری به این کندوکاو نزدیک میشویم.
نکاتی به اجمال به عرض میرسد و تفصیل به شما و مطالعه کتاب «روایت ایجاد دانش اقتصاد؛ نگاهی دیگر بر زمانه و زندگانی آدام اسمیت» که در دست چاپ است واگذار میشود.
۱. هرچند پدر علم استعماری اقتصاد سرمایهداری و تئوری ظالمانه بازار آزاد بودن به خودی خود یک رذیلت اخلاقی و موجب عار است و نه مایه مباهات اما اینکه آدام اسمیت پدر علم اقتصاد باشد توسط اهل تحقیق در تاریخ اندیشه رد شده است.
۳. اینکه فرمودهاند اسمیت به لحاظ اخلاقی فردی وارسته بوده است، هرچند از مشهورات است اما جای بسی تعجب است.
شومپیتر یکی از این افراد است که اسمیت را یک نظریه پرداز پیشرو و فردی دارای نبوغ نمیداند.
هرچند شومپیتر خطاهای فاحشی نیز مانند سانسور اندیشههای اقتصادی علمای مسلمان در تحلیلهای خود دارد اما در این اظهار نظر خود پیرامون اسمیت درست میگوید.
۲. حقیر نیز در مطالعاتم به همین نتیجه رسیدهام. اسمیت یک مدون کننده و ویراستار است تا نظریه پرداز. اندیشه اقتصاد لیبرال قبل از او توسط ماندویل، هیوم، جان لا، مونتسکیو، روسو و بسیاری دیگر مطرح شده بود.
ادامه:
https://eitaa.com/h_abasifar/1624
💠 @h_abasifar
ادامه پاسخ به دکتر تیمور رحمانی:
اسمیت در یک سفارش کار پژوهشی با تامین مالی چارلز تاونزهند(تاونشند) در ازای حقوقی بالا در دوران نوشتن کتاب و نیز حقوقی مادام العمر و نیز وعده ریاست گمرک ادینبورا که درآمدی هنگفت داشت، کرسی درس خود در دانشگاه گلاسکو را رها کرد و معلم سرخانه فرزندخوانده تاونزهند، دوک سوم باکلو، شد تا در این قالب محک بخورد و سپس نوشتن کتاب را آغاز کند.
مدیر علمی و ایدهپرداز اصلی کتاب، دیوید هیوم بود و نوشتن و ویراستاری و جفت و جور کردن عدد و رقم برای تحلیلها با اسمیت.
اسمیت از ابتدا به عنوان یک طلبه با بورسیه تحصیلی اسنل در حوزه علمیه آکسفورد مشغول به تحصیل شد و نهایتا با گرفتن درجه اجتهاد در کرسی تدریس فقه حوزه علمیه گلاسکو تکیه زد.
نکته مهم در تمام این دوران، گرایش قوی و وصف ناپذیر او به کفر بود.
ریا از مهمترین ابزارهای او در پیمودن پلههای ترقی در حوزه بود. او به هنگام نیاز در محیط علمی ریایی آشکار و در خارج از آنجا رفتاری متفاوت داشت.
در خلوت خود در گلاسکو نماز نمیخواند. محیط آنجا را ملال آور میدانست. مخفیانه کتابهای کفرآمیز دایی زاده اش، دیوید هیوم را میخواند و به همین جهت توبیخ شد. او با هیوم پیوندی بسیار عمیق داشت و تمام قد از این زندیق تمام قرون دفاع میکرد.
در اینجا سخن مربوط به نقد گمراهی و اندیشههای الحادی او نیست بلکه سخن در داشتن این اندیشهها در کسوت یک روحانی مجتهد مسیحی است. او به قدری با دین آشکار شده، یا شریعت، دشمن بود که به هنگام تأسیس انجمن پیشنهاد داد بحث از شریعت در این محفل ممنوع باشد.
۴. به لحاظ اخلاق فردی و رعایت آداب متناسب با یک طلبه، در باشگاهها و انجمنهایی که عضو بود آشکارا شراب مینوشید.
دوستش....، درباره او میگفت «تو مشمئزکنندهترین سگی هستی که دیدهام؛ در آن هنگام که مشروب در گلویت حباب میزند!»
هرچند تا پایان عمر ازدواج نکرد اما با زنان ارتباط داشت و در دوره سفر به فرانسه با معشوقهاش مرتبط بود. این رابطه موضوع فصلی مستقل از کتاب زندگینامه آدام اسمیت است.
۵. اسمیت به لحاظ انسانی نیز از وارستگی بهرهای نداشت. او و خاندانش به نحو بسیار گستردهای در خدمت دستگاه استعمار خونین بریتانیا بودند.
پدر و عموزادگان او از کارگزاران دسته چندم دربار بریتانیا بودند. خاندان مادریاش یعنی داگلاسها که افتخار داشتند جنایتکارانی مانند آرچیبالد ترسناک و داگلاسهای سیاه از ایشانند، اکثرا جنگجو، نظامی و در خدمت ارتش بریتانیا در داخل کشور و نیز پهنه مستعمرات مظلوم بریتانیا از هند تا آمریکا بودند.
۶. همچنین او، پدر و اقوام پدریاش به صورت سنتی خانه زاد خانوادههای اشرافی و استعمارگر اسکاتلند بودند. مهمترین این خاندانها، خانواده دوکهای آرگیل بودند. پدر او در خدمت دوک دوم آرگیل بود. دوک دوم آرگیل در سرکوب نهضت جاکوبیتهای اسکاتلند نقش اساسی داشت و بیرحمانه ایشان را میکشت تا جایی که به او لقب جان قرمز داده بودند. پدر اسمیت در دادگاههای صحرایی دوک آرگیل دست اندرکار بود و احتمالا منظور زندگینامه نویسانی چون رافائل از اینکه اسمیت پدر را از دست اندرکاران دستگاه قضایی بریتانیا دانستهاند همین بوده است.
۷. اسمیت در خدمت حلقه تاجران مستعمراتی و دلالان بزرگ برده مانند پل اینگرام، جان گلسفورد و دیوید کوچرین(کوکران) حضور داشت و هیچ گونه تعرضی به این رفتارهای ددمنشانه نمیکرد بلکه باشگاه اقتصاد سیاسی اسکاتلند که مجمع او و همفکرانش بود متعلق به دیوید کوچرین بود و هزینههایش را این تاجر برده تامین میکرد. باشگاهی که ریشههای کتاب ثروت ملل در آن شکل گرفته بود.
۸. اسمیت به هیچ وجه مخالف استعمار و تجارت استعماری نبود بلکه مخالف تجارت استعماری انحصاری بود. او خود از عوامل این دستگاه استعماری در گمرک ادینبورا بود و روزانه صحنه تجارت بردگان و دسترنجشان در تولید کالاهایی مثل تنباکو و پنبه را میدید و نه تنها با آن مشکلی نداشت بلکه از این تجارت در گمرک تحت مدیریتش کسب درآمد میکرد و حق و حساب میگرفت. او و دوستانش با این نظام استعماری تنها یک مشکل داشتند و آن انحصاری بودن آن بود. از همین رو با کمال احترام به انحصار کمپانی هند شرقی و نه اصل آن اعتراض میکردند. اسمیت یکی از گزینهها برای معلمی پسر رابرت کلایو، غارتگر وجنایتکار معروف بریتانیا در هند بود.
۹. اسمیت استعمار را حق مسلم اروپائیان میدانست. او استعمار کنندگان را فرزندان مهربان مادر ماگنا بر میشمرد. وی استعمار را منتی میدانست از سوی استعمار کنندگان بر سر استعمارشوندگان.
این اعتقادات انباشته از وارستگی در جلد چهارم کتاب ثروت ملل به روشنی بیان شده است؛ همان مجلدی که در ایران ترجمه نشده است...
امید آنکه اشارات فوق فصلی جدید در برابر پژوهشگران اقتصادی در ایران و جهان بگشاید.
سید محمدرضا رضی
💠 @h_abasifar
نامه ۷۱ درباره منذر بن جارود است. قارون صفتی که در شمارگان کارگزاران علی قرار گرفته است. دو برد گران قیمت میپوشید و از روی خود پسندی دائم چپ و راست خود را نگاه میکرد و کفش هایش را فوت میکرد!
(نه بحث حرامخواری است نه بحث ظلم به دیگران. فقط کفشهاش رو فوت میکرده و چپ و راست نگاه میکرده 😁)
به او مینویسد:
اگر آنچه از تو برایم نوشته اند درست باشد شتر خانواده و بند کفشت از تو بهتر است!
رسما حضرت بهش میگه از شتر پستتری!
💠 @h_abasifar
همتی اومد رئیسی رو بزنه
بهش میگم خودت بودی هم همین کار غلط رو میکردی
میگه آره ولی از مردم حمایت میکردم (مثلا یارانه بیشتر میداد؟)
خلاصه که آش همون آشه و کاسه همون کاسه!
💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
باز هم میگم
بازاری که با چراغ سبز آمریکا سبز و با چراغ قرمز آمریکا قرمز میشه، بازار ما نیست. بازار آمریکاست.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
ما وقتی که ملاحظه میکنیم و سعادتها را سنجش میکنیم، میبینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند. آنهایی که در کاخها هستند سعادتمند نیستند. آن مقداری که برکات از کوخها در دنیا منتشر شده است هیچ در کاخها پیدا نمیشود.
...طبع قضیۀ کاخنشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و نمیتواند شهوت و شکم، این طبقه را مهلت بدهد که در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند. آنهایی که اختراع کردهاند، آنهایی که زحمت کشیدهاند و کتابهای ارزنده تحویل جامعه دادهاند در هر رشتهای، این کوخنشینان بودهاند. طبع کاخنشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.( 01/01/1362)
#امام
💠 @h_abasifar