فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیبرالها وقتی می خواهند مفهوم جعلی یارانه پنهان را قالب کنند می گویند چرا نفت و فرآورده های نفتی و منابع طبیعی را به مردم ارزان می فروشید!
وقتی می خواهند بگویند دولت بزرگ است می گویند چرا نفت و منابع طبیعی که مال مردم است به دولت داده می شود (غنی نژاد گفت به جای مالیات نفت را دولت می گیرد)
اگر این منابع مال مردم و در دست دولت (بعنوان نماینده مردم) قرار گرفته که خب چرا می گویید مال مردم به مردم گران فروخته شود؟!
اگر مال مردم نیست و مال دولت است که خب چرا آن را به جای مالیات جا می زنید؟
پاسخ: لیبرالها می گویند منابع طبیعی و چاه های نفت هم باید خصوصی شود و در اختیار سرمایه داران قرار گیرد! راکفلرهای ایرانی هم باید مالک چاه های نفت شوند و انفال و زمین ها و معادن را به مالکیت خصوصی خود در بیاورند و بقیه مردم جامعه اجیر و نوکر و برده آنها باشند!
واضح است که این تفکر باید مخالف ملی شدن صنعت نفت باشند!!!
آقای غنی نژاد طوری حرف می زند که گویی کشورهای صاحب نفت مالیات نمی گیرند!
این نوع بردگی اتفاقا بسیار برای لیبرالها جذاب است! هر چند می گویند لیبرالیسم یعنی بردگی و اطاعت از انسان دیگر نکنیم!
منظورشان این است که بندگی خداوند را نکنیم و سرمایه داران مطیع قانون و دولت نباشند و مردم برده سرمایه داران شوند!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
لیبرالها وحشی ترین و افراطی ترین نوع آن (لیبرتارینیسم اتریشی) را روی میز گذاشتند تا جمهوری اسلامی ایران به لیبرالیسم معتدل شده بسنده کنند!
این راهبرد همیشگی دشمنان جمهوری اسلامی ایران بوده که به مرگ می گرفتند تا مسئولین غیرانقلابی و ترسو به تب راضی شوند.
نمونه اش را می توانیم در قضیه حجاب ببینیم!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
آقای غنی نژاد!
دین اسلام نیازی به دنیوی شدن ندارد!
دین اسلام برای سعادت دنیا و آخرت انسان آمده است و کافی است!
آن چیزی که نیاز به دنیوی شدن داشت دین تحریف شده مسیحیت بود!
فیلم مرتبط
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
ارزش کلام فقیه بزرگی چون خمینی کبیر در چنین جملاتی مشهود است.
خار چشم دشمنان اسلام یک عنوان تعارفمآبانه و مدح بیاساس نیست.
یک واقعیت است.
خار چشم دشمنان اسلام واقعیتی است برای دیروز، امروز و فردا.
این واقعیت به درازای عمر قانون اساسی جمهوری اسلامی ادامه دارد.
بهشتی بر تارک قانون اساسی ایران جاودانه است.
واقعیت این است که بهشتی عزیز آنچنان با تاروپود قانون اساسی ایران گره خورده است که مخالفت با قانون اساسی مخالفت با بهشتی و مخالفت با بهشتی مخالفت با قانون اساسی است.
رحمت و رضوان خدا بر بهشتی مظلوم و مقتدر.
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فلسفه مالکیت در اسلام
از نظر اسلامی كه برای خلقت هدف قائل است و بیان كننده اصل «وَ اَلْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ» و همچنین اصل «خَلَقَ لَكُمْ ما فِی اَلْأَرْضِ جَمِیعاً» است، محصولات طبیعت قبل از آنكه كاری روی آنها صورت گرفته باشد تعلق دارد به همه افراد بشر؛ ولی پس از آنكه كاری روی آنها صورت گرفت، مانند زمینی كه به وسیله آبادی یا كشت احیاء شد و مانند معدنی كه استخراج شد، حكم دیگری پیدا می كند.
و اما آن چیزهایی كه طبیعت به علاوه ی كار آنها را به وجود آورده است. بدون شك مواد طبیعی قبل از انجام كار روی آن نیز وجود داشته است و بالقوه برای بشر نافع بوده است و از آن جهت كه مواد خام اوّلی قبل از انجام كار به همه افراد تعلق داشته است نمی توان ادعا كرد كه پس از انجام كار تعلقش به دیگران سلب می شود.
امابدون شك كاری كه شخص روی آن انجام داده سبب می شود كه او نسبت به دیگران اولویت داشته باشد. اثر این اولویت این است كه حق دارد استفاده مشروع از آن ببرد، یعنی استفاده ای كه با هدفهای طبیعت و فطرت هماهنگی دارد. اما حق ندارد كه آن را معدوم كند و از بین ببرد و یا آن را به مصرف نامشروعی برساند، چون در عین حال این مال به جامعه تعلق دارد. از این رو اسراف و تبذیر و هرگونه استفاده نامشروع از مال ممنوع است، نه تنها از آن جهت كه نوع عملی كه روی آن مال صورت می گیرد حرام است بلكه و از آن جهت كه تصرف در ثروت عمومی است بدون مجوز.
آری اگر به فرض محال انسان قادر بود تنها با نیروی كار، بدون دخالت طبیعت، محصولی را تولید كند جای این بود كه گفته شود صاحب آن محصول كه تنها خالق و آفریننده آن محصول است از نظر تصرف در مال، فعّال مایشاء است؛ اما اینچنین نیست، او تنها خالق و آفریننده آن محصول نیست بلكه اگر تنها خالق و آفریننده محصول نیز می بود می توان گفت حق تضییع و اسراف نداشت زیرا او واجب الوجود بالذات نیست، قائم به ذات نیست، خودش هم خودش را به وجود نیاورده است؛ او مخلوقی است اجتماعی؛ اجتماع در نیروی علمی و دماغی و بدنی او كه آن محصول را به وجود آورده است سهیم است؛ او در قوای جسمی و روحی خود مدیون اجتماع است. آن قوا و نیروها تنها مال خود او نیست، اجتماع در خود آنها ذی حق است، علیهذا اجتماع در محصول این نیروها نیز ذی حق است. پس به فرض محال اگر شخصی می توانست محصولی را بدون دخالت طبیعت به وجود آورد باز هم حق تضییع و اسراف آن را نداشت، تا چه رسد كه چنین چیزی محال است.
به همین دلیل است كه انتحار و خودكشی نیز جنبه حقوقی دارد، یعنی از جنبه حقوق اجتماعی نیز جایز نیست. هیچ كس نمی تواند از جنبه حقوقی ادعا كند كه اختیار خودم را دارم، می خواهم خودم را معدوم كنم. اجتماع به او می گوید من در این ساختمان مجهز سهیم و شریكم، سرمایه های مادی و معنوی صرف كرده ام تا این ساختمان كامل و مجهز را به وجود آورده ام، اكنون وقت آن است كه دین خود را استرداد كنم و از تو خدمت بخواهم، تو حق نداری پیش از آنكه دین اجتماع خود را بپردازی خود را معدوم كنی؛ اما بعد از آنكه حق اجتماع را به قدر كافی پرداختی از این نظر منعی نیست. البته از جنبه الهی، قطع نظر از اجتماع و حقوق اجتماع، هیچ كس حتی كسی كه دین اجتماع را پرداخته است نمی تواند خود را معدوم كند.
اگر فرضاً اجتماع از حق خود بگذرد به اینكه قانونی تصویب كند و خودكشی را اجازه دهد باز هم از نظر حق الهی حق ندارد؛ یعنی هركسی بیش از آن اندازه كه از آنِ خودش است از آنِ خالقش هست، نه به معنی اینكه خالق در او ذی نفع است بلكه به معنی اینكه در او ذی نظر است. به هر حال این، مطلب دیگری است و ریشه دیگری دارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 433 و 434
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
غنی نژاد باید بداند از نظر اسلام قبل از آنکه خودکشی به خاطر متعلق بودن حیات انسان به خدا حرام باشد به خاطر متعلق بودن انسان به اجتماع ممنوع است!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
دو چیز مانع رشد و ترقی اجتماع است و هر دو نوعی ظلم و اجحاف هم هست؛ یكی حبس و توقیف مواد اولیه به وسیله مالكیت افرادی معدود، كه لازمه رژیم سرمایه داری است، و یكی حبس و توقیف منبع انسانی و نیروی انسانی و جلوگیری از مسابقه، كه لازمه رژیم اشتراكی است.
#شهید_مطهری - همان
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
آقای رائفی پور
رویکرد اقتصادی شما یا کارگروه اقتصادیتان؟
شما که بارها گفتید من تخصص ندارم و در مسائل مختلف کارگروه دارم!
خب معرفی کنید ببینیم در مورد چه چیزی و چه کسی حرف میزنید؟!
حقیقتا مشتاقیم بدانیم چطور می توانید وقتی حرفتان در مقابل حرف تمام اساتید اقتصاد اسلامی است (تاکید میکنم تمام اساتید اقتصاد اسلامی نه فقط مجمع تشخیص و علیز) از ایده تان به نحو اسلامی دفاع کنید؟!
همان کارگروهی که حذف ارز ترجیحی را برای شما توجیه کردند! و به خاطر آن اشتباه قرار است تا آخر ماجرا ادامه دهید...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
باز هم برگردیم به همان جمله معروف پرفسور درخشان:
در هیچ دوره ای از تاریخ مثل امروز فقرا از حق اغنیاء دفاع نکرده اند!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجیب است که عطاالله بیگدلی چنین حرفی را میزند و غنینژاد هم تایید میکند و هیچ نقدی بر این سخن سرتاسر غلط وارد نمیشود!
اولا لیبرالیسم خودش دین است. کسی نمیتواند هم مسلمان باشد هم مسیحی! کسی نمیتواند هم لیبرال باشد هم مسلمان.
ثانیا اگر مسیحیت با لیبرالیسم همآغوش شده چون مسیحیت از درون تهی شده است! اگر مسیح آن پیامبر انقلابی و کنشگر سیاسی و عدالتخواه است که در ۳۳ سالگی و بعد از ۳ سال پیامبری تصمیم میگیرند او را به صلیب بکشند دین او هیچگاه با لیبرالیسم سازگاری نخواهد داشت
ثالثا اگر لیبرالیسم توانست با اسلام سازگار شود قطعا آن اسلام آمریکایی است.
رابعا مومن بودن ظاهری یک لیبرال در ساحت فردی هیچ ربطی به سازگاری لیبرالیسم و دین در ساحت اجتماعی و حکمرانی ندارد
ما با لیبرالهای ریشدار در زندگی شخصی مشکلی نداریم اما وقتی بخواهند در ساحت حکمرانی لیبرالیسم اقتصادی را بپذیرند قطعا در مقابلشان خواهیم ایستاد
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
ما نه تنها با لیبرالیسم وحشی اتریشی که با یک درصد از لیبرالیسم تعدیل شده و هرگونه لیبرالیسم تغییریافته و ضعیفشدهای مخالفیم. اینطور نیست که اگر با ۱۰۰ مخالف باشیم با ۱۰ موافقیم!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
بسم الله الرحمن الرحیم
حنیفیت در دین، یا دینداری حنیف وار یعنی چه؟
آیا می شود یک جامعه اسلامی، یک دولت اسلامی رویکردش به دین مبین اسلام، حنیف وار (ششدانگ) نباشد و در عین حال از مواهب دین مبین اسلام بهرهمند و سعادتمند شود؟
خداوند در آیه ۳۰ سوره روم فرموده:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
پس روى خود را با گرايش تمام (شش دانگ) به سوى دين كن، همان سرشت الهی كه خدا مردم را بر آن سرشته است، آفرينش خداى تغيير پذير نيست، این است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمیدانند.
یعنی حنیف وار به دین گرایش داشته باشید، شش دانگ، و بدون شرک های پنهان(شرک در ربوبیت)، و اینکه در ادامه به فطرت و تبدیل ناپذیر بودن آن اشاره می کند، منظور این است که زمانه تغییر می کند ولی فطرت انسان تبدیل پذیر نیست، و این دین منطبق با فطرت انسان طراحی شده، بعد در ادامه می فرماید : این است دین قیّم، شاید منظور این است که حنیف وار دین داری کردن، دین قیّم است، به عبارتی یعنی اگر دین اسلام را ششدانگ بخواهید، رویکردتان به آن حنیف وار باشد، و به صورت جامع مبنای زندگی خود قرار دهید، درد شما را دوا می کند، وگر نه ...
و سپس در پایان می فرماید ولی اکثر انسان ها این مطلب را نمی دانند، یعنی به این نکته ها توجه ندارند.
درک من از این آیه شریفه این است که مثلاً نمی شود ما مسلمان باشیم، یک نظام جمهوری اسلامی هم بنا کنیم، و در عین حال اقتصاد ما یک اقتصاد مبتنی بر آموزه های مکتب لیبرالیسم باشد، و همچنین بخش های دیگر مثل فرهنگ و تعلیم و تربیت و غیره.
این خروج فاحش از حنیفیت است.
خروج از حنیفیت در دین یعنی ورود در شرک در ربوبیت الله.
پس تا زمانی که مسئولان اجرایی و قانونگذاری کشور، رویکردشان به دین مبین اسلام حنیف وار نگردد، دردی دوا نمی شود.
التماس دعا 🤲
سید حمید
از شما دعوت می کنم بپیوندید
https://eitaa.com/hamidmirshamsi0
✍️ تأملاتی تاریخی و فلسفی در ضلالت تفکر مدرن با نظر به مواضع غنینژاد در مناظره با علیزاده: https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi/8846
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
این چه نوع تعریف از اخلاق است که بگوییم فلان شخص،عارف و مهذب است اما برای او مهم نباشد که پرچم اسلام شکست بخورد یا پیروز شود؟
این نوع اخلاق،همان اخلاق یونان است
اخلاق انبیاء اخلاق تولی و تبری است
تولی و تبری به این معنا یکی از فروع دین نیست،بلکه جزو اصول دین و از ارکان توحید است
@syjebraily
نقطه اوج مناظره اما آنجا بود که غنینژاد گفت بخش خصوصی پول ندارد! 😭
گلریزون کنیم؟ 😂
البته منظور غنینژاد این است که چرا مثل آمریکا نیستیم که ۲۶ نفر به اندازه ۴ میلیارد نفر ثروت داشته باشند؟
و البته از نظر ایشان هیچ عیبی ندارد که بخش خصوصی پولهایشان را از کشور خارج کنند!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
بخش خصوصی پول ندارد!
اما پول بخش خصوصی عامل تورم هست!
خدایا این لیبرال ها رو شفا نده تا ما یکم بخندیم😂😂😂
#مخاطبین
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که اینطور!
اقتصاد آزاد باعث توسعه انگلیس شده؟ :))
۴۷ تریلیون دلار یعنی دو برابر GDP امروز آمریکا!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقتصاد آزاد با طعم گلوله!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیبرالها و هاشمی در دهه هفتاد سیاست تعدیل ساختاری که نسخه IMF بود را دقیقا با همین اسم پذیرفتند و فاجعه تورمی سال ۷۴ و شروع چرخه تبعیض در ایران را رقم زدند.
اینکه لیبرالها تاکید دارند پشت واژه علم پنهان شوند و ایدئولوژیهای خود را گزارههایی علمی جا بزنند و درنهایت این علم را جهانشمول و همچون فیزیک و شیمی معرفی میکنند برای همان است که بارها گفتهایم: #فریب_بزرگ
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان این است!
این چند جمله از دکتر غنینژاد را ترجمه میکنم:
۱. مفهوم مخالف لیبرالیسم فقط سوسیالیسم نیست= مفهوم مخالف لیبرالیسم اسلام و جمهوری اسلامی است. (احسنت! ما هم همین را میگوییم)
۲.مفهوم مخالف لیبرالیسم صنع گرایی و ساختن جامعه است = جامعه را رها کن مثل جنگل تا خودش ساخته شود. گرگها و گوسفندان به تعادل خواهند رسید!
۳. گرفتاری امروز ما این است که میخواهیم همه چیز را بسازیم! فرهنگ را میخواهیم مهندسی کنیم = باید فرهنگ را رها کنیم و دستور رهبری مبنی بر مهندسی فرهنگی را کنار بگذاریم. امر به معروف و نهی از منکر و هرگونه فعالیت فرهنگی را کنار بگذاریم.
۴. اقتصاد را میخواهیم مهندسی کنیم = لسه فر لسه پسه (رها کن بگذار خودش بشود) البته غنینژاد در جای دیگری پذیرفت که تمام کشورهای دنیا برنامهریزی اقتصادی دارند و دخالتهای بسیاری در اقتصاد میکنند ولی در ایران باید کلا رها کرد!
۵. آزادی را میخواهیم مهندسی کنیم = این مهمترین نکته غنینژاد است. او اعتقاد به آزادی مطلق دارد. لیبرترینها و اتریشیهای افراطی میگویند آزادی حد و حصر ندارد.
۶. نمیشه آقا = این نمیشه از نظر غنینژاد فقط به معنای این نیست که این کار درست نیست بلکه از نظر فلسفی او اعتقاد دارد که نمیشود. چه بخواهیم چه نخواهیم به سمت آزادی مطلق خواهیم رفت.
این یکی از اشتراکات منتهی الیه راست و منتهی الیه چپ است. هر دو به جبر تاریخی میرسند و یکی آرمانش کمونیسم میشود و دیگری آرمانش آنارکوکاپیتالیسم است.
کلاهما فی ضلال مبین...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
💠سلسله همایشهای جهان فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی
🔸️همایش دوم
🔷️اندیشه امام خمینی (ره)
با ارائه پژوهشگران علوم انسانی:
مهدی امامی، سیدعلی موسوی، محسن قنبریان، علی فرحانی، امین اسدپور، علی محمدی، محمد جواد تاکی، مجتبی نامخواه
📌 زمان:پنجشنبه ۴ خردادماه
-ساعت ۱۰ صبح
📍مکان:مصلی قم-پژوهشکده باقرالعلوم
🔰جشنواره مردمی علوم انسانی عمار
🆔️ @ammar_ensani
چقدر زیبا کدگذاری کرد آقای غنینژاد، گفت ریشه آزادی خواهی من یا همون لیبرالیسم بنده برمیگرده به صد صدوپنجاه سال پیش،
این زمان دقیقا دوران میرزا ملکم خان هست،
و چقدر دقیق عقاید این دو فرد (میرزا ملکم خان و غنینژاد) در حوزه اقتصاد با هم دیگه تطابق داره. دقیقه 10.
میرزا ملکم خان: غربی شدن تنها راه نجات ایران است.
غنینژاد: لیبرالیسم تنها راه نجات ایران است.
میرزا ملکم خان:مردم متدین هم میتوانند غربی فکر کنند.
غنینژاد: لیبرالیسم با مذهب منافاتی ندارد.
میرزا ملکم خان: باید از سرتا پا غربی شویم.
غنینژاد: اقتصاد لیبرالیسم راه نجات اقتصاد ایران است.
میرزا ملکم خان : باید در فراموش خانه ها از عقاید سنتی خود رها شد تا پیشرفت کنیم.
غنینژاد : من به این انقلاب اعتقادی ندارم و باید قانون اساسی اون تغییر کنه.
اما ما در تاریخ کشورمون هیچ وقت اجازه تاخت و تاز به میرزا ملکم خانها ندادیم ما قهرمان ملیمون میرزا تقی خان فرهانی هست نه غربزدههایی لیبرال.
#مخاطبین
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
✅درباره «گشودگی زبان» علیزاده در مناظرهها
آیا جبهه فکری انقلاب میتواند نمایندگی غرب را از غربگرایان ایرانی پس بگیرد؟
📝 دکتر حمید ابدی
3⃣ از 3⃣
در دهه هفتاد شمسی، عبدالکریم سروش و همراهان او در نحله روشنفکری دینی، تلاش کردند به مثابه نماینده معرفتشناسی مدرن غربی، خود را در برابر معرفتشناسی فلسفی و کلامی حوزه علمیه قم صورتبندی کنند. هنوز هیوم و لاک و کانت و ... را ندیده بودیم، که پوپر را در برابر ما علم کردند، قرائت مبتذلی از هرمونوتیک به جان ما انداخته شد و چاه ویلی از مباحث معرفتشناختی و روششناختی به روی ما باز شد. ما در این تجربه، خود را جبههای در برابر غرب میدیدیم، حال آنکه با «شبه غرب» رو به رو شده بودیم. بعدها راهِ سروش را فیرحی و طیف «فوکوییهای قم» با تحلیل گفتمان پی گرفتند و اینها هم ما را به گونهای دیگر، نوعی «شبه تجدد» غربی را در فضایی پر از سوءتفاهم پیش روی ما گشودند تا شمشیرها را بر یک «تجدّد وهمی» برکشیم و به جنگ آن برویم. آنچه در این منازعه، اساساً نبود و به دیدار آن نرفتیم، «غرب» بود.
در فضای اجرایی کشور هم تکنوکراتهایی نمایندگی اندیشه اقتصادی و اداری غرب را یدک میکشیدند که رفته رفته فهمیدیم که این «لیبرالسیم تخیّلی» آنها که با تبدیل همه عرصههای جامعه به میدان عرضه و تقاضای آزاد، یک نظم طبیعی انسانی ایجاد میشود، در هیچ زمین و آسمانی نه قبلاً تحقّق یافته و نه امکان تحقّق دارد. ولی باز ما تصورمان این بود که به مثابه «نمایندگان اسلام و انقلاب» داریم به جنگ «غرب و توسعه غربی» می رویم. ولی در مجموع، آنچه ما به جنگ و منازعه به آن رفتهایم، شبه غرب، شبه تجدد، شبه مدرنیته، شبه توسعه، شبه لیبرالیسم، شبه نئولیبرالیسم و ... بوده و چیزی که غایب بوده «اندیشه و واقعیت محقّق غرب مدرن» است.
آیا طلیعه گام دوم میتواند بازخوانی و بازگشت ما از این منازعه و بازطراحی زمین منازعه جدید باشد؟ آیا گام دوم برای جبهه فکری انقلاب اسلامی میتواند لحظه رو به رو شدن با «غرب واقعی» باشد؟ حقیر جزو کسانی نیستم که بخواهم از منازعه با غرب انصراف بدهم و مانند پزها و مدهایی که اخیراً در برخی حزباللهیهای علوم اجتماعیخوانده میبینم، دعوت به آموختن از غرب کنم. ولی اینقدر میفهمم که یک جهاد و اجتهاد فکری برای رو به رو شدن و دیدار با غرب واقعی لازم است. ما باید «غرب واقعی» از چنگ غربگرایان ایرانی نجات بدهیم! تفالهای از غرب که اینها به ما گزارش دادهاند، امر محالی است که در هیچ جای آسمان و زمین، جز مغزهای تخیلزده خودشان امکان وقوع ندارد.
انگار تقدیر جبهه فکری انقلاب در گام دوم این است که هم پای در بنیادهای فکر اسلامی ـ اعم از فلسفی، کلامی و فقهی ـ بگذارد و هم «نمایندگی غرب» را از غربگرایان پس بگیرد. انقلاب اسلامی وسعتی به جبهه فکری انقلاب داده که غرب را نه از طریق غربگرایان مبتذل ایرانی، بلکه از سرچشمههای اصلی اندیشه غرب و از طریق رو به رو شدن با واقعیت جهان غرب بشناسند. اکنون نه در محافل رسمی، ولی در محافل غیررسمی حوزه و دانشگاه، جریان خوانش متون اصلی غرب در حال نضج یافتن است و این نشانه خوبی است. ما نیاز داریم که قدری از مواجهه درجه دو و گزارشخوانیهای فوری، فاصله بگیریم و با متون اصلی و تاریخ واقعی غرب مدرن و واقعیت جهان امروز رو به رو شویم و بشناسیم. اینگونه راه تحوّل علوم انسانی را هم دقیقتر و منقّحتر طی خواهیم کرد.
🆔 @social_theory