eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
5.7هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
128 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی عضو اندیشکده قصد مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرم سی سال در نانوایی سنگک مشغول به کار بود هم کارگری کرد و هم خودش کارگر داشت. میخواهم در مورد دروغی که به نانواها نسبت می دهند بگویم که اگر اتفاق هم بیفتد عذربدتر از گناه مسئولین است نه گناه نانواها ماجرا چیست؟ هر نانوایی سهمیه دارد. کاملا مشخص و شفاف مثلا یک نانوایی سهمیه اش 4 کیسه آرد است. 4 کیسه آرد دقیقا مشخص است که چند عدد نان سنگک 400 گرمی می شود. دقیق مشخص است. زمان پخت آن هم کاملا مشخص است. مخصوصا در نانوایی هایی که تنور ماشینی دارند. مثلا برای پخت 700 نان سنگک 4 ساعت باید نانوایی پخت نان داشته باشد.تابلو ساعت کار هم در تمام نانوایی ها نصب شده خب چند صد نفر هر روز به نانوایی سر میزنند. اگر در ساعت معین نان نداشته باشد یعنی آردش را جای دیگری برده. اگر دولت اینجا وظیفه نظارتی خود را انجام ندهد دقیقا دولت می خواهیم چکار؟ قرار شد دولت خودش نانوایی نزند. اما وظیفه نظارتی خود را هم انجام ندهد و تنها راهکارش گران کردن باشد؟ پس اساسا قصه قاچاق آرد و...مربوط به چند تا نانوا نیست. مربوط است به قاچاق عمده از مبدا خب حالا مبدا کجاست؟ یعنی چه کسی خریدار آرد در کشور است؟ خود دولت. پس فسادی اگر هست در خود دولت است. سوال: آیا رئیسی با شعار مبارزه با فساد رئیس جمهور نشد؟ آیا مبارزه با فساد دولتی اولویت ندارد؟ نظارت مردمی یک الگوی دقیق و تجربه شده در دنیاست که باید دولتی که خود را مردمی نامیده از آن به بیشترین و بهترین شکل استفاده کند. آن هم در مورد مساله ای که با زندگی مردم سر و کار دارد. شاید بگوئید که نان سنتی که گران نشده. اولا تفاوتی نمیکند. الگوی نظارت مردمی همه جا کاربرد دارد. ولی نان سنتی هم با همین استدلالهایی که در مورد نان صنعتی می شود گران خواهد شد. خود مسئولین هم گفته اند فعلا گران نمی شود. اما مشکل اصلی این است که پارادایم نئولیبرالیسم در کشور حاکم شده و تصمیم سازان اقتصادی خارج از آن نمی توانند فکر کنند. رئیسی بنده خدا هم که همین‌ها را دارد. این مشکل مربوط به این دولت و دولت قبل و ... نیست مشکل مربوط است به نهاد آموزش ما که از بن و ریشه غربی است. به قول حضرت امام از دست محمدرضا خلاص شدیم اما به این زودی ها از دست تربیت شدگان شرق و غرب خلاص نخواهیم شد 💠 @h_abasifar
و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‌ سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمی‌آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‌خواهم، خطای خودمان را عذر می‌خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم. تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم. یک حزب، و آن «حزب الله»، حزب مستضعفین. امام خمینی (ره)؛ 26 مرداد 1358 💠 @h_abasifar
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🖊بچه‌های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران 1⃣بخش نخست آنچه در عرف به افشاگری موسوم است، نه شیوه این قلم بوده و نه شان آن است. اما خطری که از جانب سیاست‌های نئولیبرال کشور را تهدید می‌کند، طرح این بحث مهم را ضروری ساخته است. مخاطب این نوشته کوتاه هم دستگاه‌های امنیتی نیستند که از فردا راه بیفتند و بگیر و ببند راه بیندازند و پس‌فردا هم خیال کنند که توانسته‌اند به نفوذ پایان دهند؛ چه، مسئله یک یا دو فرد و یک تیم نیست که با بازجویی و بازداشت، خاتمه یابد. مخاطب اصلی حقیر در اینجا، نخبگان فکری و اجرایی انقلابی در کشور هستند که با شیوه‌های دشمن آشنا شوند و از یک که ابزار دشمن است، فاصله بگیرند. در دوره جنگ سرد، رقابت سختی میان آمریکا و شوروی برای قرار دادن کشورها در بلوک تحت سلطه خود در گرفته بود و هر یک با ابزارهایی در پی گسترش سلطه خود و جلوگیری از گسترش بلوک مقابل بودند؛ هم حاکم شدن ایدئولوژی‌شان بر کشورهای جهان را دنبال می‌کردند، هم در برابر حاکم شدن ایدئولوژی مقابل، می‌ایستادند. آمریکا با شعار کمک به توسعه کشورها در پی توسعه سلطه‌اش بود و این انگاره را تبلیغ می‌کرد که لیبرال-دموکراسی توسعه می‌آورد، اما کمونیسم ضد توسعه است. در همین چارچوب، هری ترومن سی و سومین رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی تحلیف خود، از برنامه‌ای رونمایی کرد که به "اصل چهار ترومن" معروف شد. او مدعی بود آمریکا به دنبال استثمار کشورها با روش‌‌های استعماری نیست، بلکه می‌خواهد به توسعه آنها کمک کند. پیرو این مباحث، کنگره آمریکا قانونی تحت عنوان "کمک اقتصادی خارجی" برای حمایت از توسعه کشورهایی که پیمان دوجانبه با آمریکا منعقد می‌کردند- بخوانید زیر بلیط آمریکا قرار می‌گرفتند- تصویب کرد. اولین کشوری هم که تحت این برنامه مورد حمایت آمریکا قرار گرفت، ایران بود. سال ۱۹۷۳ توماس پترسون در مقاله‌ای نشان داد که این برنامه، در جهت تامین منافع یکجانبه واشنگتن عمل کرده است؛ آمریکا واردات مواد خام استراتژیک از این کشورها را افزایش داده، بدون اینکه تاثیر قابل توجهی روی محرومیت و توسعه‌نیافتگی آنها بگذارد. کمک‌های اقتصادی آمریکا در چارچوب اصل چهار ترومن، صرفا بخش کوچکی از برنامه را تشکیل می‌داد. کمک اصلی، کمک فنی به قربانیان برای تدوین برنامه‌های توسعه بود. شیلی یکی از قربانیان این کمک‌های فنی آمریکا در چارچوب اصل چهار ترومن بود. آنگونه که دیوید هاروی در کتاب تاریخچه مختصر نئولیبرالیسم گزارش می‌کند، در دهه ۱۹۵۰ میلادی، وزارت خارجه آمریکا از محل بودجه جنگ سرد، و با واسطه دو بنیاد فورد و راکفلر، تعدادی از اقتصاددانان شیلیایی را بورسیه کرد تا در دانشگاه شیکاگو زیر نظر میلتون فریدمن (از اجداد نئولیبرالیسم) علم اقتصاد بخوانند و پس از بازگشت به کشورشان، این علم را پیاده کنند تا توسعه پیدا کنند. وقتی در سال ۱۹۷۳ دولت سالوادور آلنده با کودتای تحت حمایت آمریکا توسط آگوستو پینوشه سرنگون شد، دست‌آموزهای فریدمن- که به بچه‌های شیکاگو معروف شدند- برنامه‌ریزی برای اقتصاد شیلی را در دولت پینوشه به دست گرفته و آنچه را اصلاحات می‌خواندند، آغاز کردند. اخذ وام از IMF، خصوصی‌سازی، مقررات‌زدایی، آزادسازی، کاهش هزینه‌های عمومی دولت و هرآنچه امروز به عنوان سیاست‌های نئولیبرال شناخته می‌شود را در شیلی پیاده کردند. فجایعی که در دوره پینوشه بر ملت شیلی گذشت، حدیث مفصلی است که شهره عالم شده است. موفقیت این سیاست‌ها در گسترش سلطه و تامین منافع آمریکا به قدری بود که ترویج و تجویز سیاست‌های نئولیبرال تبدیل به بخشی رسمی از سیاست خارجی آمریکا شد و نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول در خدمت این سیاست‌ها قرار گرفتند. لینک به بخش دوم @syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🖊بچه‌های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران 2️⃣بخش دوم لینک به بخش اول در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، هیلاری کلینتون که وزارت خارجه را برعهده داشت، از یک برنامه جدید رونمایی کرد که به نوعی در امتداد همان اصل چهار ترومن بود. این برنامه IDEP نام داشت و هدف آن، استفاده از ظرفیت خارج‌نشینان برخی کشورهای هدف، برای پیشبرد برنامه‌های آمریکا بود. کلینتون از قدرت هوشمند سخن می‌گفت و معتقد بود آمریکا باید در کنار داشتن ارتش قوی، روی دو بحث "دیپلماسی و توسعه" تمرکز ویژه‌تری داشته باشد. در همین راستا، دقیقا مانند دوره ترومن، بحث کمک فنی به توسعه کشورهای هدف در دستور کار قرار گرفت. دقیقا مانند دوره ترومن، وزارت خارجی آمریکا چندین بنیاد خاص را انتخاب کرد تا اقتصاددانانی را از کشورهای قربانی بورسیه کنند و دقیقا در دانشگاه شیکاگو، علم اقتصاد تعلیم‌شان دهند تا به کشورهای خود بازگشته و سیاست‌های نئولیبرال را پیاده کنند. یکی از این کشورها که آمریکا خیلی دغدغه توسعه‌اش را داشت ایران ما بود. بنیادی با نام HAND توسط خانمی با نام نوشین هاشمی در چارچوب برنامه IDEP و با بودجه وزارت خارجه آمریکا ماموریت یافت که افرادی را از ایران بورسیه کرده و به دانشگاه شیکاگو اعزام کنند تا در آنجا علم اقتصاد بیاموزند و راهی ایران شوند تا ایرانی را که آمریکا تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار داده بود، توسعه یافته کنند. این افراد، پس از بازگشت به ایران، وارد سازمان برنامه و بودجه کشور شدند. یکی از اولین دست‌پخت‌هایشان، سند اصلاح ساختار بودجه کشور بود که اردیبهشت ۹۸ با همکاری یک هیئت چهار نفره از صندوق بین‌المللی پول تدوین کرده و به دست اجرا سپردند. یکی از برنامه‌های کوتاه‌مدت این سند، افزایش قیمت حامل‌های انرژی بود که منجر به فاجعه آبان ۹۸ شد. این افراد، که یک شبکه کامل هستند و جمعی از پژوهشگران انقلابی، مستندات قابل توجهی از ربط و ارتباطات و اقدامات این شبکه جمع‌آوری کرده‌اند، مدیریت یک دانشکده اقتصاد در یک دانشگاه فنی-مهندسی را نیز به‌عهده گرفتند. با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، در کمال شگفتی همین تیم و همان افراد خاص بورسیه شده توسط بنیاد HAND، به عضویت شورای تدوین سند تحول دولت در آمدند و با تمام توان، همان سیاست‌هایی را که در دولت آقای روحانی دنبال می‌کردند و کارشان ناتمام مانده بود، در دولت جدید پی گرفتند. در کمال تعجب، آقای رئیسی در روز دانشجو میهمان همان دانشکده اقتصاد شد... امروز به جرات می‌توان مدعی شد که سیاست‌های اقتصادی دولت جدید، تفاوتی با سیاست‌های اقتصادی دولت آقای روحانی ندارد و ریشه این همسویی، این‌همانی تصمیم‌سازان است. آمریکا با دغدغه کمک به توسعه ایران، افرادی را مامور اجرای سیاست‌های خاص اقتصادی در ایران نکرده است. راقم این سطور معتقد است سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال، مکمل تحریم هستند. پروژه تقابل مردم و حاکمیت که از طریق تحریم دنبال شد و به بن بست رسید، اینک از مسیر دیگری پی گرفته می‌شود. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، ‏"کم اهمیت‌ترین شکل نفوذ، جاسوسی است. گاهی نفوذی کارش بالاتر از خبرکشی و خبردهی است. تصمیم شما را عوض می‌کند. شما یک مسئولی هستید، می‌توانید حرکت بزرگ یا موثری انجام دهید. نفوذی کاری می‌کند که شما آن حرکت را جوری انجام دهید که به نفع دشمن تمام شود؛ یعنی تصمیم‌سازی". امروز اگر جوانان انقلابی می‌خواهند با آمریکا مقابله کنند، و اگر باور دارند که آمریکا علیه کشورمان دست به یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی زده است، بدانند اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال در ایران که از طریق یک شبکه خاص و تحت عنوان علم اقتصاد دنبال می‌شود، سلاح استراتژیک دشمن است. باید به جنگ آن رفت. امروز کمک به آقای رئیسی برای رهایی از چنگ این جریان، از هر کمکی اولی‌تر است... @syjebraily
⚠️میلتون فریدمن از اجداد نئولیبرالیسم که در متن آقای جبرائیلی، توضیحات آن داده شده است، در مورد گری بکر، او را بهترین دانشجوی خود در طول دوران تدریسش معرفی می کند و همین گری بکر راه فریدمن را ادامه داد و در دانشگاه شیکاگو به تدریس پرداخت. جالب اینجاست که یکی از کارهای او، پذیرش دانشجویانی از ایران در دانشکده اقتصاد شیکاگو بود که احسان ابراهیمی در صندوق بین‌المللی پول، سیدعلی مدنی‌زاده در دانشکده اقتصاد شریف، مریم فربودی در دانشکده اقتصاد پرینستون، حسین جوشقانی، محمد مروج، محسن میرطاهر، رسول زندوکیل و دانشجویان ایرانی دیگری، از جمله این افراد بوده اند. افرادی که می توانید مشاهده کنید توسط بنیاد HAND از طریق صندوق بورسیه تحصیلی ایران و آمریکا(IASF) بورسیه های تحصیلی برای تحصیل در شیکاگو شده اند و الان در حال حاضر در کشور، سال های سال هست که به دنبال ترویج افکار نئولیبرالی هستند و جالب توجه هست که بعضی از این افراد در مناصب دولتی مشغول بوده و برای مثال سید علی مدنی زاده از سال ۹۷، سمت مشاور معاونت اقتصادی سازمان برنامه و بودجه رو دارا هستند! ماجرا از این قرار هست که می بینیم در سند تحول دولت گه توسط این نخبگان اقتصادی نئولیبرالی نوشته شده، به گفته اقتصاددان های اسلامی، ردّپاهای لیبرالی دیده می شود و یکی ازتوصیه های اساسی این طیف در اقتصاد بحث یارانه زدایی می باشد که در سال ۹۸، در اصلاحیه ساختار بودجه، این کار رو انجام دادند و منجر به آبان ۹۸ شد! @jebhetse
الان هم شروع کرده‌اند و برنامه‌ریزی کرده‌اند برای نفوذ؛ انواع و اقسام طُرق را -من محاسبه میکردم با خودم، دیدم شاید حدود ده راه مهم را- برای نفوذ در کشور پیدا کرده‌اند و دارند عمل میکنند؛ ((همین حالا دارند عمل میکنند)). یکی‌اش راه است؛ از طریق ارتباط با دانشگاه‌ها، ارتباط با دانشمندان، ارتباط با استاد، ارتباط با دانشجو -کنفرانس‌های به‌ظاهر علمی [ولی] در باطن برای نفوذ... ۱۳۹۴/۱۲/۲۰  💠 @h_abasifar
گاهی به غیرِ ما برسد مهرِ تو، رواست شکر خدا که جور تو دائم به ما رسید 💠 @h_abasifar
یک سوال از من یک پاسخ از استاد عزیزم دکتر سپهری (فیلسوف) سلام علیکم استاد بسیاری از اتفاقاتی که در برنامه زندگی پس از زندگی بیان می‌شود را در خواب تجربه کرده‌ایم. چرا برای برخی درک این مسائل سخت است؟ پاسخ استاد: سلام عزیز اگر کمی بیشتر بگردید می بینید کم نیستند افرادی که در بیداری هم می بینند، اما تمایلی به گفتن ندارند. اما مشکل کجاست که با دیدن این موارد تعجب می‌کنیم؟ ببینید ما با یک هژمونی مواجه هستیم: هژمونی تفکر حصولی. یعنی هر چه افراد انباشت اطلاعاتی و مفهومی بیشتری داشته باشند با سوادتر و عالم تر تلقی می‌شوند. اگر کسی حقایقی را چشیده باشد و وجدان کرده باشد در این هژمونی بیسواد و متوهم تلقی می‌شود. سهراب به جنگ این هژمونی می‌رود آنجا که می‌گوید: کودکی دیدم، ماه را بو می‌کرد.....قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پرپر می‌زد.....من زنی را دیدم، نور در هاون می‌کوبید.....ظهر در سفره آنان نان بود، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسه داغ محبت بود....و سپوری که به یک پوسته خربزه می‌برد نماز.... *من الاغی دیدم، یونجه را می‌فهمید*....... یعنی الاغ با تمام الاغ بودنش یونجه را می خورد و می فهمید. ما غذا می خوریم اما وجدانش نمی‌کنیم. حرف می زنیم وجدانش نمی‌کنیم. ماه رمضان می آید وجدانش نمی کنیم. قرآن می خوانیم وجدانش نمی کنیم. این یعنی غلبه تفکر حصولی بر حضوری. گاهی از این هم بدتر، یعنی غلبه تفکر ابزاری ( مثل تفکر کنکوری که دیگر تفکر نیست شامورتی بازی است برای تست زنی) البته من منکر لزوم تفکر حصولی و مفهومی نیستم. تفکر حصولی قطعاً برای تنظیم و تنسیق و تعدیل و تصحیح و جلوگیری از خرافات و. ... لازم است. مشکل وقتی است که هژمونی پیدا می‌کند و هر چه از سنخ خودش نباشد را خرافه و توهم می داند. در این میان تفکر حضوری پرده بر رخ می‌کشد و به محاق می رود، و به تعبیر سهراب عرصه برای گاوهایی باز می‌شود که از معرفت سیرند. روشنفکر یا عالمی که پر از اطلاعات دینی است خود را عالم دینی تلقی می کند و مادر شهیدی که در خواب و بیداری با شهدا و اولیاء زندگی می کند می‌شود بی‌سواد و متوهم!!! به شخصه بسیاری از این پدران و مادران شهدا را با معرفت تر از کسانی می دانم که کوله باری از مفاهیم به دوش می‌کشند. حتی بسیاری از این ها سیاست را هم بهتر از بسیاری از سیاستمداران می‌فهمند. حمل معرفت مهم است نه حمل اسفار که کار حمار است. باز هم تاکید می کنم که هژمونی این تفکر را نفی می کنم نه لزومش را، که البته لازم است. یکی از دلایلی که خودم از طرح بحث تجربه‌های مرگ تقریبی حمایت می‌کنم همین است که این هژمونی را می‌شکند از همین رو می بینید کم کم افراد زیادی پیدا می‌شوند که از قبل نمونه‌هایی از این تجربه ها داشته‌اند و با آن زندگی کرده‌اند اما روی بیانش را نداشته‌اند. چرا؟ چون این هژمونی اجازه نمی داد. البته روشن است که این مسیر هدایت‌گری می خواهد تا از آسیب هایش هم مصون باشد. 💠 @h_abasifar
هدایت شده از پرفسور مسعود درخشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیچه یکی از بزرگترین فیلسوفان غرب است و تاثیر او بر فلاسفه و اندیشمندان غربی غیرقابل انکار است. نیچه‌ای که می‌گوید: خدا مرده است و مرده خواهد ماند و ما او را کشته‌ایم... God is dead God remains dead. And we have killed him. How shall we comfort ourselves, the murderers of all murderers? What was holiest and mightiest of all that the world has yet owned has bled to death under our knives: who will wipe this blood off us? What water is there for us to clean ourselves? What festivals of atonement, what sacred games shall we have to invent? Is not the greatness of this deed too great for us? Must we ourselves not become gods simply to appear worthy of it? نترسید از اینکه به این تفکرات «نه» بگوئید. 💠 @profderakhshan
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
این قسمت از مقاله دکتر شاکری برای من بسیار جذاب بود. دقیقا همان ماجرایی که بارها به آن اشاره کرده ایم. اگر مجاری غیرمولد اقتصادی بسته نشود، نقدینگی با ایجاد عدم توازن‌های ساختاری، اقتصاد را به ورطه بی‌عدالتی می‌کشاند. مشکل اقتصاد کمبود نقدینگی است در دست بخش‌های مولد نه زیاد بودن آن. بمب نقدینگی دائما در حال ترکیدن در بخش‌های نامولد اقتصاد است. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
و نیز این قسمت از مقاله ایشان. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
در این چند روزی که برخی از اقتصاددانان انقلابی، انتقاداتی را در زمینه تداوم سیاست نادرست تعدیل نرخ ارز به دولت مطرح کردند، این توهم در میان برخی از دولتمردان دولت قبل ایجاد شده که می‌توانند از این موقعیت استفاده کنند و به تطهیر خود بپردازند. و نیز توهم کرده‌اند که این اقتصاددانان، کلید عبور از دولت انقلابی را زده‌اند. اما: ۱- این دولت در شرایطی سر کار آمد که خزانه، سیلوها و گمرک خالی از جنس بود. و امروز با گذشت کمتر از یک سال، سیلوها و گمرک پر است و این پر بودن البته برخی از دولتمردان ناآگاه را به این توهم انداخته که ممکن است برخی قاچاق سازمان یافته غیرقابل کنترل انجام دهند و از این رو پیشنهادات تعدیل قیمتی را ارائه کرده‌اند. ۲- این دولت در شرایطی سرکار آمد که رئیس دولت قبل از ترس کرونا، ماه‌ها در مجامع عمومی آفتابی نمی‌شد و از پشت شیشه دودی ماشینش مردم را روانشناسی می‌کرد. رئیس این دولت، در همان ماه اول، استراتژی مبارزه با کرونای خود را ارائه کرد و تا انتها بر آن ماند و با سیره عملی خود به مردم نشان داد که حضور در جامعه و نترسیدن از کرونا با مبارزه با آن تزاحمی ندارد. استراتژی جلوگیری از تعطیلی مشاغل و تعطیلی اقتصاد، کمرنگ‌کردن کرونا در اذهان عمومی و نیز اجرای گسترده واکسیناسیون را اجرا کرد و بر آن ماند. و نتیجه این‌که امروز از آن ماجرا تقریبا خبری نیست و مردم در همین هفته سفرهای میلیونی انجام دادند. ۳- این دولت، بودجه‌ای برای رشد ۸ درصدی اقتصاد ارائه کرد و نمی‌توانیم و نمی‌دانیم و نمی‌شود را در چشم مردم نکرد. هرچند ما معتقدیم این برنامه، برنامه جهش اقتصادی نیست، اما هزاران فرسنگ با ندانم‌کاری‌های دولت قبل فاصله دارد. ۴- این دولت اگر حرف از گران کردن می‌زند (که اشتباه هم هست) اما هرگز از خود سلب مسئولیت نکرده و نمی‌کند و به دنبال آن است که با همین ابزارهای جبرانی یارانه‌ای، کاهش قدرت خرید را جبران کند. نه این که با منطق دولت قبل بگوید «من خودم صبح جمعه فهمیدم» و «خودت بمال». اگر یادتان باشد، بنزین را گران کردند و دیگر هیچ. ۵- این دولت جوانان انقلابی را سر کار آورده که با کار شبانه‌روزی، زمینه‌های رفع اشکالات جدی در حوزه‌های اشتغال، تجارت و صنعت را ایجاد کرده‌اند و با تمام نقدهایی که به برخی از نظریات داریم، هرگز این جوانان دانشمند را با امنیتی‌هایی که بنابود شغل ایجاد کنند، یا مدیران صنعتی که دغدغه‌شان ویلاسازی‌ در لواسان بود و مدیران عهد دقیانوس که درپی تبدیل مناطق آزاد، مناطق خالی از معاملات سالم و شفاف بودند مقایسه نمی‌کنیم. ۶- این دولت در همین مدت در صدور مجوز، تسهیل کسب و کار، ارائه تسهیلات به مشاغل خرد، مبارزه با مفاسد و برکنار کردن مدیران رانتی، چنان کوشیده است که سروصدا‌های عجیب و غریب بعضی از منفعت‌جویان از رانت‌های کثیف را از هرجایی بلند کرده است. و ده‌ها مورد دیگر آقایان تصور نکنند، نقدهای محکم ما به بعضی از سیاست‌های دولت، به معنای بازگشت به قرون وسطای نئولیبرالی است. ما از این دولت انقلابی، انتظار جهش داریم نه رشد. از این رو می‌کوشیم تا با کمک‌های فکری، مسیرهای جهش را نمایان سازیم. دولت انقلابی انشاالله با پشت سر گذاشتن این بحران‌ها و با تصفیه نظری خود، این مسیر را خواهد یافت. باذن الله تعالی. لذا به آن‌هایی که تلاش می‌کنند از نمد برای خود کلاهی بدوزند توصیه می‌کنم این ابیات حضرت حافظ را خوب بخوانند: ای مگس حضرت (عرصه) سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند سعی نابرده چه امید عطا می‌داری ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
📌ارتباط بنیاد های HAND، PARSA، NIAC و پروژه های مختلف نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی در ایران ✍🏻سید محمد کریمی بخش اول ⚠️نمی دانم مستند جنجالی "شب نامه" را در سال 95 دیده اید یا نه و چقدر در مورد نایاک یا همان شورای ملی آمریکایی های ایرانی تبار(NIAC) و شخصی به نام تریتا پارسی، اطلاع دارید، اگر مستند شب نامه را ببینید که بخشی از آن را در کلیپ می توانید مشاهده بکنید، پروژه نفوذ آمریکا در مذاکرات هسته ای و جریانات دیگر در کشور را می توانید مشاهده کنید، پیشنهاد می کنم اگر مستند شب نامه را تا به حال ندیده اید، حتما ببینید. 👈🏻سالیان درازی هست که غرب با تاسیس موسسات مختلف در قالب خیره و غیره، سعی در نفوذ در ایران دارد. 📍یکی از این بنیادها، بنیاد پارسا(Parsa community foundation) است که یکی از حامیان سیاسی و مالی نایاک و تریتا پارسی بوده است که مبالغ هنگفتی به این بنیاد نایاک کمک می کرده است. بنیاد پارسا در 6 سپتامبر 2011 منحل شد. ولی وقتی نگاه دقیق تری می کنیم می بینیم که درواقع بنیادی به نام HAND، رهبری بنیاد PARSA را به عنوان اولین بنیاد جامعه ایرانی - آمریکایی می کرده است تا به استناد خود سایت بنیاد HAND، مشارکت مدنی، داوطلبانه و بشر دوستی را در جامعه ایرانی تشویق کند. HAND Foundation makes history, leading the first Iranian-American community foundation, PARSA, to encourage civic participation, volunteerism and philanthropy within the Iranian community. در سایت بنیاد HAND نوشته شده است که این بنیاد نیز به بنیاد نایاک، کمک های مالی برای پیشبرد منافع جامعه ایرانی - آمریکایی برای مشارکت بیشتر مدنی ایرانیان آمریکایی می کرده است. The National Iranian American Council is a nonpartisan, nonprofit organization dedicated to advancing the interests of the Iranian-American community. We accomplish our mission by supplying the resources, knowledge and tools to enable greater civic participation by Iranian Americans and informed decision making by lawmakers. وقتی به موسسین بنیاد PARSA که در سال 2011 منحل شد و بنیاد HAND نگاه می کنیم، فردی به نام نوشین هاشمی در هر دو مشترک می باشد. درواقع سرمایه گذار شرکت HAND و رئیس این موسسه، نوشین هاشمی می باشد که درواقع سرمایه اولیه این دو بنیاد که در بنیاد HAND به مبلغ یک میلیون دلار می باشد، از کمک های خانواده نوشین هاشمی بوده است. نوشین هاشمی که از سال 2003 بنیاد خانوادگی خودش به نام HAND را اداره میکند در کنار بنیاد معروف و خبیث راکفلر و موسسه وودرو ویلسون، هم فعالیت کرده است. ⛔️یکی از فعالیت های اصلی بنیاد HAND، اعطای بورسیه سالانه به افراد ایرانی با رتبه علمی بالا که متعهد به ادامه تحصیل در مقطع دکترا در زمینه اقتصاد هستند، می باشد که کمک های مالی تا سقف 30 هزار دلار می کند که اسامی 20 نفر از آن ها در خود سایت بنیاد HAND آمده است، افرادی که بعدها با اخذ دکترای اقتصادی از دانشگاه های شیکاگو، پنسیلوانیا، کالیفرنیا برکلی، بریتیش کلمبیا، ماساچوست، تگزاس و نورث وسترن که همه آن ها تحت تاثیر تفکرات میلتون فریدمن و گری بکر که از اجداد نئولیبرالیسم هستند، راهی ایران می شوند و در ایران در یکی از معروف ترین دانشکده های اقتصاد، فعالیت می کنند و در زمان های مختلف، بویژه در دولت آقای روحانی، مناصب مهم دولتی در حوزه اقتصاد را برعهده می گیرند و در سازمان های مهم مانند سازمان بودجه و برنامه نفوذ می کنند و در سال هایی در نوشتن برنامه بودجه کشور و حتی طرح تحول نظام بانکی، سهیم بوده اند. این طیف از اقتصاد دان های لیبرالی، سال های متمادی، نسخه های اقتصاد لیبرال را برای کشور پیچیده اند و نتایج آن هنوز هم در کشور قابل مشاهده هست. ⚠️سوال اساسی ای که مطرح می شود، این است که دقیقا چرا باید بنیاد های آمریکایی مانند HAND که ارتباطات فراوانش با شبکه فساد بنیاد نایاک آشکار هست، برای اقتصاد خواندن تعدادی مهندس ایرانی که غالبا افراد نخبه از دانشگاه شریف، می باشند، هزینه کند و در نهایت آن ها را به ایران برگرداند؟! آمریکایی که با سخت ترین تحریم های تاریخ بشر به خون مردم ایران تشنه است و در موارد متعدد نخبگان علمی کشور ما را به مهاجرت تشویق می کرده است و در سازمان های علمی خود مشغول به کار می کند، چرا باید تحصیل کرده های اقتصادی دانشگاه های امثال دانشگاه شیکاگو را به ایران برگرداند؟! چیزی به جزء پروژه نفوذ در فکر دارند؟! همانند پروژه های نفوذ اقتصادی در کشورهای در حال توسعه که در مقاله "بچه های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران" آقای سید یاسر جبرائیلی به آن اشاره شده است. ادامه در بخش دوم @jebhetse
بخش دوم ⚠️همه این حرف ها برای این است که توجه کنیم که مشکلات اقتصادی کشور، ناشی از تحریم نمی باشد کما اینکه تحریم های اخیر بر علیه روسیه، نه تنها باعث کاهش ارزش روبل روسیه نشده است بلکه نسبت ارزش روبل به دلار به بالاترین حد خود در این اواخر رسیده است، بلکه مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تفکر اقتصادی لیبرالی اقتصاد دان های ما می باشد که سال های متمادی با نسخه های نئولیبرال، اقتصاد ایران را هدف ضربه قرار داده اند. ‼️لیبرال ها در جهان، رفتارهای اقتصادی کلان خود را بر پایه مبانی و گزاره های آموزشی دانشگاهی، تنظیم کرده اند. اندیشمندان آنها این مبانی را متناسب با فلسفه و عقائد لیبرالی نگاشته اند و در قالب کتابهای درسی در دانشگاهها آموزش دادند. آنها و به ویژه غربیانی که سابقه استعمارگری داشتند، ساختاری با عنوان بورسیه آموزشی یا پژوهشی ایجاد کردند و این قالب را با منّت و به صورت محدود در اختیار کشورهای اسلامی قرار دادند و آن را به عنوان یک امتیاز بزرگ، به حاکمان این کشورها فروختند. گویا هدف نهایی آنها این بود که پرورش یافتگانی از مکاتب خود در جوامع اسلامی داشته باشند. این روش، نیاز آنها به حمله نظامی، جاسوسی و ... را کاهش می داد؛ چراکه همین تحصیل کردگان غرب، پای استعمار را به کشورهای اسلامی باز می کردند و به عنوان فرنگ رفته و پیشرفت دیده، حرفشان را بر کرسی می نشاندند و چون نمازخوان و یقه بسته و سفید پوش بودند، کسی به آنها شک نمی کرد؛ حتی خود این تحصیل کردگان هم باور کردند که اگر مسلمانی علم غربی بخواند، ترکیبش می شود علم اسلامی! لذا خودشان نیز به خود، شک نکردند و در یک کلمه، دچار "غربزدگی پنهان" شده اند. ⚠️امروز صدای آن دُهلی که غربیها، در غفلت ما مینواختند درآمده است. دولت ها غافلانه، جوانانمان را در اختیار غربی ها گذاشتند تا به آنها روشهای غربی بیاموزند و به اسم دکتر و مهندسِ غرب دیده بر ما حکومت کنند. در این روش، غرب، با یک تیر، چند نشان زد: - اول اینکه سربازان خود را بدون هزینه به کشور ما فرستاد. - ‏دوم اینکه همه اشتباهات اینها را به نام دین و روحانیت زد. - سوم اینکه مسلمان و مومن را از پیشرفت دنیایی باز داشت و او را دغدغه مند کرد. - ‏چهارم اینکه خود را اهل کمک به دیگران، استاد، دانشمند، باکلاس و بافرهنگ، جا زد. 👈🏻اشکال اقتصاد و جامعه شناسی و علوم سیاسی و روانشناسی و ... ما آن است که ترکیبی از مسلمان با دانش غربی است؛ یعنی نه اسلامی است و نه غربی. اندیشه مندان مسلمان، اقتصاد اسلامی و روانشناسی اسلامی و جامعه شناسی اسلامی و ... ننگاشتند و ترجمه همان دانش غربی را در دانشگاه و حوزه، تدریس کردند؛ اما بعد از کلاسها در نماز جماعت شرکت کردند و اینگونه، تصور کردند که دانش آنها همان علم اسلامی است! 👈🏻راه حل بنیادین، تغییر دولتها و جناحها و لباسها و ... نیست. راه حل اساسی این است که علوم اسلامی را از قرآن و سنّت استخراج کرده و بازخوانی و بازنویسی و بازپژوهی و تدریس و بازپروری کنیم وگرنه با اسم ... قم و دانشگاه امام ... و مرکز پژوهشهای اسلامیِ ... و سایر اسامی و عناوین دینی و مبارک، چیزی اسلامی نمیشود؛ بلکه با اندیشه و تولید دانش اسلامی و قانون گذاری و فرهنگ سازی بر پایه آن میتوان در مسیر اسلامی شدن حرکت کرد. @jebhetse
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صندوق بین المللی پول که از طریق شبکه نفوذ علمی اقتصادی وارد ایران شد و توسط دولتهای غیرانقلابی اجرا شد عامل اصلی ظلم و بی عدالتی است. عامل اصلی شکاف طبقاتی است. چون اساسا شکاف طبقاتی در آن مکاتب اقتصادی لازمه رشد و توسعه است. فوایدش را فریاد نزنید دوستان 💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی گفتند: طرزی باید جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسی در کنار سفره خودش بنشیند، نه اینکه برای دیگری کار کند و مزد بگیرد. حیثیت یک ملّت در سایه کرامت‌های آنهاست. آیین اختتامیه کنگره بین المللی اقتصد، اشتغال و تولید در آیینه قرآن و عترت (ع) امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) با پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی در دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در مشهد مقدس برگزار شد. آیت الله جوادی آملی در این پیام با بیان اینکه مال در نظام اسلامی به منزله ستون فقرات یک ملّت است، اظهار داشتند: عناصر محوری اقتصاد را قرآن کریم در چند آیه بیان کرده است: عنصر اول این است که مال را به منزله ستون فقرات یک ملّت و جامعه معرفی کرد که این ثروت مملکت را نباید به دست سفیهان سپرد، زیرا ثروت مملکت عامل قیام و استقامت و پایداری یک ملّت است. اگر سفیه ستون فقرات یک ملّت را به دست بگیرد این ستون را می‌شکند و این ملّت را زمین‌گیر می‌کند. ایشان اظهار داشتند: عنصر دوم آن است که اگر ملّتی نتواند ستون فقراتش را حفظ بکند فقیر است؛ یعنی ستون فقرات او شکسته است.اگر این ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسیب ببیند، این ملّت فقیر می‌شود. فقیر به آن ملّتی می‌گویند که ستون فقراتش شکسته است، زیرا عامل قیام که ثروت است آن را از دست داد و از آن بهره صحیح نبرد. مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه ملتی که ستون فقراتش شکسته است، قدرت قیام ندارد، اظهار داشتند: عنصر سوم آن است ملتی که ستون فقراتش شکسته است این قدرت قیام ندارد چه رسد به مقاومت، تا برسد به اقتصاد مقاومتی. آیه سوره «نساء» این است که مال عامل قیام است، ملّتی که عامل قیام ندارد، یک ملّت ویلچری است. ایشان با بیان اینکه ثروت، باید در بخش عمومی باشد، بیان داشتند: عنصر چهارم آن است که ثروت نه باید در دست دولت باشد نه بخش خصوصی، نه بخش خصولتی، بلکه باید در بخش عمومی باشد؛ یعنی برای توده مردم میسور باشد که از مال مملکت برای تأمین معاش خودشان زندگی آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسی به اندازه استعداد اقتصادی خود، قدرت و ادراک و فهم اقتصادی خود، تلاش و کوشش اقتصادی خود سهم بیشتری می‌برد و این به منزله خونی است که باید در رگ‌های این ۳۶۰ درجه دایره‌ای جریان داشته باشد و اگر این مال به بخشی نرسد، آن بخش فلج می‌شود، مثل آنکه اگر خونی به عضوی نرسد آن عضو فلج است. آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست، اظهار داشتند: نظام مردمی، بدون بانک‌های منزّه از ربا و مطهّر از نزول، محقق نخواهد شد. تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست و ﴿یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبَا﴾. بنابراین اگر ملّت این چنین باشد به تولید و اشتغال توجه می‌کند. متن کامل پیام آیت الله جوادی آملی بدین شرح است: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیّما خاتم الأنبیاء و خاتم الاوصیاء )علیهما آلاف التحیة و الثناء( بهم نتولّیٰ و من أعدائهم نتبرّء الی الله». مقدم شما فرهیختگان اقتصادی و فرهنگی را گرامی می‌داریم. عناصر محوری اقتصاد را قرآن کریم در چند آیه بیان کرده است: اوّلاً مال را به منزله ستون فقرات یک ملّت و جامعه معرفی کرد. در اوایل سوره «نساء» فرمود: ﴿لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً﴾؛[۲] یعنی ثروت مملکت را به دست سفیهان نسپارید، زیرا ثروت مملکت عامل قیام و استقامت و پایداری یک ملّت است. اگر سفیه ستون فقرات یک ملّت را به دست بگیرد این ستون را می‌شکند و این ملّت را زمین‌گیر می‌کند. پس عنصر اوّل این است که مال در نظام اسلامی به منزله ستون فقرات یک ملّت است. عنصر دوم آن است که اگر این ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسیب ببیند، این ملّت فقیر می‌شود. در فرهنگ قرآن، ملّتی که جیبش تهی و کیسه‌اش خالی است، این ملّت فقیر است. فقیر به معنای گدا نیست، در فارسی آن لغت دقیق و عریق را نداریم که از ملّتی که ستون فقراتش شکسته است خبر بدهیم. می‌گوییم گدا! واژه گدا بار علمی ندارد. در عربی از گدا به عنوان فاقد و ندار یاد می‌کنند، ولی قرآن کریم از ملّتی که جیبش خالی است و کیفش خالی است به عنوان فقیر یاد می‌کند، فقیر به معنای گدا نیست. این «فعیل» به معنای مفعول؛ نظیر «قتیل» به معنای مقتول، فقیر به آن ملّتی می‌گویند که ستون فقراتش شکسته است، زیرا عامل قیام که ثروت است آن را از دست داد و از آن بهره صحیح نبرد. «مسکین» هم به همین معناست؛ یعنی زمینگیر؛ یعنی قدرت پویایی و حرکت را از دست داده است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ﴾[۳] به همین معناست. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
⁉️ دولت در تونل وحشت ارز ۴۲۰۰ تومانی چه کند؟ ✳️ دولت سیزدهم خود را در انتهای ارز ۴۲۰۰ تومانی می بیند و چاره را در این می بیند که سریع بیرون بزند حتی اگر سپر ماشینش به این طرف و آن طرف گیر کند و زمین‌گیر شود. ❎ گاهی ترسیم غلط مشکل باعث ارایه نسخه اشتباهی میشود که وضع بیمار را وخیم تر می‌کند ✳️ مسئول سازمان برنامه اخیرا در مصاحبه ای گفته بود که ما برای تامین یارانه حمایت از تولید ۲۰ میلیارد دلار نیاز داریم ولی مبلغ ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی مصوب مجلس کفاف بیش از. نصف این مبلغ را نمی دهد.نتیجه این ترسیم مشکل این می شود که چاره‌ای جز حذف ارز حمایتی نداریم و این کار را هم باید یکباره انجام بدهیم که سریع خلاص شویم (بخوانید شوک درمانی)، غافل از اینکه خود دولت اولین قربانی این سیاست است که در اثر تورم ناشی از سیاست کسری بودجه اش افزایش می‌یابد ❇️ برگردیم مشکل دقیقا در تبصره ۱۴ بودجه و سایر تبصره های مرتبط با یارانه‌ها است که دقیقا نمی دانیم به چه چیزی می خواهیم یارانه بدهیم و چگونه باید بدهیم؟ اصلا می خواهیم یارانه ریالی بدهیم یا دلاری؟ به تولید کننده یارانه بدهیم یا ندهیم؟ چرا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه گذاشتیم که دولت کم بیاورد؟ ✳️ موجز و مختصر، مجلس به سرعت برای اصلاح تبصره ۱۴ بودجه (مشهور به تبصره هدفمندی یارانه‌ها) و سایر تبصره های مرتبط با یارانه‌ها جلسه بگذارد و با کمک دولت آن را اصلاح کند، در این اصلاحیه 1⃣تکلیفتان را با یارانه ریالی یا ارزی مشخص کنید 2⃣ در مصارف جدول تبصره 14 بازنگری کنید که در جدول اصلاحی آن بدون منطقی مشخص ردیف های تخصیصی زیادی آمده که باید بر اساس اولویت بندی یارانه تولید بازنگری شوند. 3⃣حداقل سهم ۳۰ درصدی تولید (الزام قانون هدفمندی یارانه‌ها) را بدهید و داستان دراماتیک فساد در تخصیص ارز و قاچاق صادراتی و مانند آن را هم فعلا کنار بگذارید. 4⃣شما که بناست به تورم تن بدهید بیایید تورم ناشی از فشار تقاضا را بپذیرید نه تورم مخرب‌تر ناشی از فشار هزینه تولید را، ساده تر بگویم، از بانک مرکزی استقراض کنید منتهی با افزایش نرخ ذخیره قانونی خلق پول بانکی را کنترل کنید. این کار به مراتب بهتر از خودزنی حذف یارانه حمایت از تولید است. گذشته از آنکه در شرایط رکودی کنونی افزایش کسری بودجه از محل افزایش خلق نقدینگی دولتی میتواند چرخه تولید را هم به حرکت درآورد در حالی که حذف یا کاهش یارانه تولید، چهارچرخ ماشین تولید را پنچر می کند (رک به گزارشی که در مورد کسری بودجه نوشتم). 5⃣برای مدیریت یارانه تولید به جای شوک درمانی، برنامه میان مدت ۳ تا ۴ ساله بریزید و به شکلی قاعده مند یارانه را از یارانه واردات به یارانه تولید منتقل کنید برای نهاده دامی، کالاهای اساسی مثل گندم،دانه های روغنی و نهاده دارو و... ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2