✅به سوی #هرمنوتیک ترانسفورماتیو جاذبۀ #کوانتومی!
🔹نگارش: استاد رضا بابایی
🔹در بهار سال ۱۹۹۶ مقالۀ مفصلی (۴۰ صفحه) به دفتر مجلۀ Social Text (متن اجتماعی) میرسد که همۀ اعضای علمی مجله را خوشحال میکند. نویسندۀ مقاله، آلن #سوکال، یکی از سرشناسترین #فیزیکدان های فرانسه و عنوان مقاله «به سوی #هرمنوتیک ترانسفورماتیو جاذبه کوانتومی» بود
🔹مقاله چاپ شد و همه منتظر واکنش خوانندههای مجله بودند. ناگهان پستچی بستهای به دفتر مجله میآورد که همه را در بهت و حیرت فرو میبرد. درون بسته، مقالهای دیگر از سوکال بود که اینگونه آغاز میشد:
«جناب سردبیر، در مقالهای که بهار امسال برایتان فرستادم و شما چاپ کردید، حتی یک جملۀ #مفهوم و معنادار وجود نداشت؛ اما چون عبارات آن را #نفهمیدید، حتما گمان کردهاید که خیلی #عمیق و پیچیده است! خواهشمند است مقالۀ دوم بنده را که دربارۀ زبان گنگ و #نامفهوم عدهای از روشنفکران فرانسوی است، چاپ کنید تا خوانندگانتان بدانند که نباید #فریب نامها و جملههای پر #طمطراق را بخورند...» .
🔹مسئولان مجله که به شدت از چاپ مقالۀ پیشین سوکال، شرمنده و خشمگین شده بودند، نامه و مقالۀ دوم سوکال را چاپ نکردند. اما او هم بیکار ننشست و در اولین فرصت کتاب #روشنفکران_طرّار را نوشت. این کتاب دربارۀ کسانی است که #فقر_علمی خود را با توسل به اصطلاحات و عبارات #گنگ میپوشانند، و قصد دارند با جملههای چندپهلو و تاریک، خوانندۀ خود را خلع سلاح کنند یا بفریبند.
🔹سوکال، نویسندگان را به استفاده از #زبان_ساده مردمی سفارش میکند و به خوانندگان فرانسوی هشدار میدهد که
#پیچیدگی کلام، لزوما به دلیل ژرفای معانی و بلندای مفاهیم آن نیست؛ بلکه گاهی حکایت از #ذهنی_آشفته یا مقلد یا دغلباز میکند که قصد دارد نادانیهای خود را با بیان جملات به ظاهر عمیق و آکنده از #اصطلاحات_غریب بپوشاند.
🔹به قول مولانای خودمان: «#گرههای_سخت بر #کیسههای_خالی».
✅ به سوی #هرمنوتیک ترانسفورماتیو جاذبۀ #کوانتومی
🔹در بهار سال ۱۹۹۶ مقالۀ مفصلی (۴۰ صفحه) به دفتر مجلۀ Social Text (متن اجتماعی) میرسد که همۀ اعضای علمی مجله را خوشحال میکند. نویسندۀ مقاله، آلن #سوکال (Alan Sokal)، یکی از سرشناسترین #فیزیکدان های فرانسه و عنوان مقاله «به سوی #هرمنوتیک ترانسفورماتیو جاذبه کوانتومی» (Towards a Transformative Hermeneutics of Quantum Gravity ) بود
🔹مقاله چاپ شد و همه منتظر واکنش خوانندههای مجله بودند. ناگهان پستچی بستهای به دفتر مجله میآورد که همه را در بهت و حیرت فرو میبرد. درون بسته، مقالهای دیگر از سوکال بود که اینگونه آغاز میشد:
«جناب سردبیر، در مقالهای که بهار امسال برایتان فرستادم و شما چاپ کردید، حتی یک جملۀ #مفهوم و معنادار وجود نداشت؛ اما چون عبارات آن را #نفهمیدید، حتما گمان کردهاید که خیلی #عمیق و پیچیده است! خواهشمند است مقالۀ دوم بنده را که دربارۀ زبان گنگ و #نامفهوم عدهای از روشنفکران فرانسوی است، چاپ کنید تا خوانندگانتان بدانند که نباید #فریب نامها و جملههای پر #طمطراق را بخورند...» .
🔹مسئولان مجله که به شدت از چاپ مقالۀ پیشین سوکال، شرمنده و خشمگین شده بودند، نامه و مقالۀ دوم سوکال را چاپ نکردند. اما او هم بیکار ننشست و در اولین فرصت کتاب #روشنفکران_طرّار را نوشت. این کتاب دربارۀ کسانی است که #فقر_علمی خود را با توسل به اصطلاحات و عبارات #گنگ میپوشانند، و قصد دارند با جملههای چندپهلو و تاریک، خوانندۀ خود را خلع سلاح کنند یا بفریبند.
🔹سوکال، نویسندگان را به استفاده از #زبان_ساده مردمی سفارش میکند و به خوانندگان فرانسوی هشدار میدهد که:
#پیچیدگی کلام، لزوما به دلیل ژرفای معانی و بلندای مفاهیم آن نیست؛ بلکه گاهی حکایت از #ذهنی_آشفته یا مقلد یا دغلباز میکند که قصد دارد نادانیهای خود را با بیان جملات به ظاهر عمیق و آکنده از #اصطلاحات_غریب بپوشاند.
🔹به قول مولانای خودمان: «#گرههای_سخت بر #کیسههای_خالی».
✍️ استاد رضا بابایی
.