eitaa logo
همنشینی با خوبان 🗨
36.6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
30 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید در راه مقامش از شهید درجنگ بیشتراستــ. اگرشمامردمیدان‌هستید، باهواوهوس‌خودبجنگید. ["اگرڪسۍدرجنگ شود یڪ مرتبه‌شهیدشده‌است؛ امااگرڪسی‌با خودبجنگد، هر روز خواهدشد."] @h_khoban_ir
🌹 یکی از مهم‌ترین اهدافی که باعث شد شهید نواب صفوی جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل دهد، احیای امر ‌به‌ معروف و نهی ‌از منکر بود. 🌳 اعضای فدائیان اسلام هم ‌عهد شده بودند که وقت اذان، هرجا که هستند، بایستند و با صدای بلند بگویند. این کار، آن ‌هم در دهة سی شمسی اقدامی شجاعانه و تأثیرگذار بود؛ زیرا جامعه، از زمامدارن گرفته تا مردم، دچار خودباختگی فرهنگی و دینی شده بودند. 🌹 شاید در شرایط حاکمیت دینی هم بسیاری خجالت بکشند در خیابان اذان بگویند؛ اما فدائیان اسلام حتی از رفتار اهانت ‌آمی ز برخی رهگذران نیز پروایی نداشتند و با صدایی رسا اذان می ‌گفتند. 🌳 اذان گفتن علنی در معابر دست‌کم سه فایده داشت. 👈 اول اینکه، برای اهل‌نماز یادآوری وقت عبادت بود. 👈 دوم آنکه، باعث می شد افراد سست ‌ایمان، بر اظهار دین و عقیده قدرت و جرئت پیدا کنند. 👈 سوم اینکه، موجب می شد اهل ‌گناه و معصیت در آن لحظات دست از رفتار شرم ‌آور خود بکشند و به گوشه دنجی بروند. 🌹 به عشق می ‌ورزید و این نگاه را به همه یارانش منتقل کرده بود. 🌳 او نغمۀ دلنواز اذان را مقدمه ‌ای برای بیداری فطرت ‌ها و انس با خالق یکتا می دانست. 📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 74. ------🌸🌹🌸------- 🔹️@h_khoban_ir ------🌸🌹🌸-------
💠 عبدالحسین برونسی: خدايا! اگرمی‌دانستم با مرگ من يک دختر در دامان می‌رود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند. 🔹️@h_khoban_ir
به هرکجای زندگی مصطفی که نگاه میکنم یک درس بزرگ به من میدهد غاده همسر بی حجاب و لبنانی میگوید:مصطفی درست مثل یک بچه دست مرا گرفت و قدم قدم مرا به اسلام آورد... برخورد مصطفی طوری بود که او چادری و محجبه شد! غاده میگوید وقتی مصطفی به خواستگاری من آمد مادرم به او گفت:شما نمیتوانید با او ازدواج کنید او دختری است که وقتی از خواب بیدار شده،تا برود و مسواک بزند تختش مرتب و لیوان قهوه‌‌اش حاضر بوده...شماهم که نمیتوانید برایش مستخدم بگیرید وقتی که مصطفی این‌ها شنید گفت:درست است که نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم اما قول میدهم تا زنده ام تختش را مرتب و قهوه‌اش را آماده کنم و تا قبل از شهادت اینطور بود!!! ظرفیت وجودی شهید چمران آنقدر بزرگ بود که خود را لحظه‌ای برتر از غاده ندید درس چمران فقط برای همجنس های من نیست... درس انسانیت است حالا میتوانی درک کنی جمله مصطفی را: وقتی عقل عاشق شود عشق عاقل میشود و آنگاه میشوی... 🔹️@h_khoban_ir
رِفیق برایِ شدن ، هُنَر لازم است... هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس! هُنَرِ بِه خُدا رسیدن هُنَرِ تَهذیب... تا هُنَرمَند نشی، نِمیشی!!♥️ 🔹️@h_khoban_ir
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿 🔹@h_khoban_ir
به خواهران و برادرانم توصـــــیه می‌ڪنـــــم : به خــدا بیشتر توسل جوئیـد ،  دعــای ڪمیـل ،نمـــاز جمعـه ، دعــای ‌توسـل را از یـاد نبـریـد و به نماز اول وقت بیشتر اهمیت دهید. ولادت  : ۱۳٦۰/۱۰/۰۷ شهادت : ۱۳۹۵/۰۸/۲۲ محل شهادت: حلب ؛ سوریه فرمانده ‌اطلاعات تیپ‌یکم لشکرفاطمیون مزار : بوستان خورشید ؛ مشهدمقدس 💞سلامتی امام زمان ❁ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ 🕊❀✾••┈┈• 🔹@h_khoban_ir
آیت الله (ره): ♦️از رسول خدا(ص) سوال شد: کسی که فقیر است اما بر فقر خود می کند و جزای این شخص چیست؟ 🔹یعنی درباره ی فقر خود به کسی چیزی نمی گوید و با نان خالی خود را سیر می کند جزای این شخص چیست؟ ♦️حضرت(ص) فرمودند: در بهشت قصری است از یاقوت سرخ که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند همانطور که ما ستاره های درخشان را نگاه میکنیم. در این قصر کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا فقیر و یا مومن فقیر. 🔹کسانی که وضع مالی خوبی ندارند باشند و ناراحت نباشند و صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است... 📚 🔹@h_khoban_ir
🌱خانه که بود مدام به من کمک می کرد. مهدی مثل پروانه دور من و پدرش می چرخید. خیلی به ما احترام می گذاشت. پدر بزرگش بیش از صد سال عمر کرده بود. وقتی می رفتیم شهرستان، من نمی توانستم خیلی به این پیر مرد برسم. اما مهدی به جای من به او کمک می کرد. غذا برایش لقمه می کرد و در دهانش می گذاشت ....... مهدی مصداق واقعی حدیث نبوی «خیرکم خیر لاهله » بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد. 📚 🔹@h_khoban_ir
شدن دل مے خواهد دلے ڪه آنقدر باشد و بتواند بریده شود از دلے ڪه آرامّ شود زیر پایت بہ وقت و رفتن و شهدا بے دل بودند 📚 🔹@h_khoban_ir
🔰اخلاق نیکو 🔹علی یک اخلاق قشنگی داشت. اگر متوجه می شد غریبه ای هم مشکل دارد، قلبا افسوس می خورد. انگار که رفیق خودش است. می گفت: ای خدا کاش می شد برایش یک کاری کنیم. اگر خودش نمی توانست کمکی کند، با اطرافیان صحبت می کرد... 📚 🔹@h_khoban_ir
🔸خیلی به پاک بودن و حلال بودن متعلقاتش اهمیت می‌داد. از مهمترین ویژگی‌های اخلاقی‌اش چشم پاکی‌اش بود. گاهی اوقات من و مادرم تو خیابان از کنارش رد می‌شدیم و اصلاً متوجه ما نمی‌شد. برای ازدواج یکی از مشاور‌های اصلی‌اش بودم. به اخلاق هم آشنا بودیم و ملاک‌های هم را می‌شناختیم. خیلی به حجاب اهمیت می‌داد، به نجابت و اخلاق هم همینطور. 📚 🔹@h_khoban_ir
نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی... خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود... هیچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود... اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمی‌رفت می‌کرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش... 📎نسال الله منازل الشهداء مادران شهدا غرس کنندگان نهال هستند...🌷 🌷 📚 🔹@h_khoban_ir
💢ماجرای عجیب یک شهید... شهیدی که عاشق مفقودالاثر بود و نحوه شهادتش را پیش بینی کرد 💠مدرسه راهنمایی می رفت که با اصرار عازم جبهه شد. وقتی برگشت راضی اش کردیم که سنش کم است و دیگر به جبهه نرود، مدتی ماند، اما باز دلش هوایی شد و برگشت. بار سوم وقتی می خواست برود اصرار کردیم که بماند و گفتیم تو دین خود را ادا کرده ای، بمان! گفت: جبهه مثل غذاست. انسان بدن غذا می میرد و من هم بدون حضور در جبهه می میرم. من باید به جبهه بروم، چون فقط آنجا آرام می شوم. قبل از آخرین اعزامش به جبهه وصیت نامه ای در دو صفحه تنظیم و آن را به دیوار سالن پذیرائی عموی خود چسبانده بود که در متن آن نوشته بود: «من دوست دارم در میان انواع شهادت ها مفقودالاثر شوم» شهید محمد کهمره ای می گفت قبل از شروع عملیات قدس 3، علیشیر را در آغوش گرفتم تا با او خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم. در گوشم گفت: گفت: محمد جان خواستم به تو بگویم پاهای من روی مین قطع می شود و مفقود میشوم! محمد همان شب شهید شد و پیکرش در منطقه عملیات قدس 3 باقی ماند. در سال 1390 بقایای پیکر دو شهید گمنام در پارک آزادگان زرقان دفن می شود که تبدیل به زیارتگاه مردم می گردد که بعدها از طریق آزمایش DNA مشخص می شود که یکی از آنها شهید سیدحسن ساجدی منش و دیگری شهید علیشیر بویراحمدی هستند با توجه به علاقه و ارادت مردم زرقان به این شهدای گرانقدر و مظلوم رضایت می دهند که مزار مطهر آنها در زرقان باقی بماند! 🍃🌷🍃 علی شیر بویراحمدی 📚 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎙 _کوتاه_ تصویری. 🎥موضوع: چرا آیت الله مهاجر راه خدا و پیامبر بود؟ ✅کلامی از علامه طباطبایی در تفسیر المیزان. 🎞سخنران:حجة الاسلام محمد رضا 📚 🔹@h_khoban_ir
قرآن بخوان حتی شده شبی یک صفحه ✍ با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر می‌شدیم، می‌دیدم حامد هر شب بعد از اینکه از عملیات می‌آمدیم، قبل از خواب یکهو غیبش می‌زد! می‌رفتم و می‌دیدم یک گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغول خواندن قرآنه! بهش گفتم: حامدجان! خیلی بهت دقت کردم تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن می‌خوانی! گفت: ببین داداش! قرآن رو بخوان حتی شده شبی یک صفحه. اون وقت هستش که تأثیرش رو تو زندگیت می‌بینی. این پیوسته‌ قرآن‌ خواندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت می‌کنه. نیازی نیست آنقدر بخوانی که خسته بشوی، تو بخوان، شبی یک صفحه ولی بخوان حتما. #شهید حامد سلطانی...🌷🕊 📚 🔹@h_khoban_ir
🌷 آیت‌الله : ☘ عابدان عارف که عبادتشان توأم با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذت‌ها را از عبادت می‌برند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. حلاوتی دارد فوق همه حلاوت‌ها. 👌 لذت معنوی آنگاه مضاعف می‌شود که کارهایی از قبیل : کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی، از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد. 📚 استاد مطهری ؛ انسان و ایمان ، صفحه ۴۳ 📚 🔹@h_khoban_ir
آیت الله حائری شیرازی ✅سوختگی‌های دست امّت آن كه بيش از هزار و صد سال است به هركس می گويد «اَيُّكُمْ يَاخذُ جَمْرَهُ فِي كَفِّهِ فَيَتْرُكُهَا حَتَّي يَبْرد» (کدام یک از شما یک حبه آتش را در دست می‌گیرد تا سرد بشود؟)، تا بالاخره امام سلطنت پهلوی را گرفت تا سرد شد، جمره حكومت بعثی را گرفت تا سرد شد. جمره استكبار جهانی در چهره اسرائيل را حزب‌الله گرفت تا بعد از 33 روز سرد شد. حماس هم گرفت تا بعد از 22 روز سرد شد. مساله، مساله گرفتن آتش در دست است و اين ايام آخرالزمان است كه ايمان در دل نگه داشتن از آتش در دست نگه داشتن سخت‌تر است. اين همه ، سوختگی‌های دست امت است كه را نگه داشته و تاكنون از نگه داشتن آن خم به ابرو نياورده است. اين آتش بالاخره سرد خواهد شد، همان طور كه شاه و صدام سرد شدند. امام با سرد شدن آتشِ شاه، به ميان ما برگشت و آن منتظر با سرد شدن است كه زيارتش خواهیم کرد. 📚 🔹@h_khoban_ir