#سهم_حسین ظهر بود و هرم گرمای تابستان خیس عرقم کرده بود. وارد نانوایی شدم. امده بودم بیستا نانی که سفارشش را صبح داده بودم ببرم. شاتر صدا زد: ممد نونای حاج آقا رو بیار. بعد رو کرد به من و گفت: حاج آقا وایستا سه چهارتا دیگه هم بذارم روش، اینم سهم من از سفره حضرت رقیه س. #روایت_هیات @h_moalla

#سهم_حسین از صحبتای من و همسرم فهمید که دارم برای شام هیات خرید میکنم.اومده بودم برای آبگوشت، دنبه و قلم بخرم. پول قلم‌ها رو حساب نکرد. گفت: اینم سهم من از روضه حضرت رقیه س. #روایت_هیات @h_moalla

#سهم_حسین وقتی فهمید که گوجه و سیب‌زمینی و پیازا رو برای هیات می‌خوام، هرکیلو رو دو سه تومن ارزون‌تر زد. میگفت میخوام تو روضه‌تون شریک باشم. #روایت_هیات @h_moalla

#سهم_حسین رفته بودیم سه‌شنبه بازار برای شام هیات خرید کنیم. هوای برفی و سوز سرما و از همه بدتر گل و شل مسیر سه‌شنبه بازار باعث شده بود غرفه ها از همیشه کمتر باشه. ۱۷ کیلو سیب زمینی میخواستیم. قیمتش کیلویی دو تومن بیشتر از حساب کتابمون شده بود. همسرم گفت: حالا شما یه مقدار تخفیف بدین، راه دوری نمیره، خرج هیاته. مردی حدودا ۳۰ ساله با ته ریش و قدی نسبتا بلند کنارمون ایستاده بود و داشت کارت می‌کشید. اسم هیات رو که شنید رو به مغازه دار گفت: صد تومن اضافه می‌کشم. از خرید این خانوم و آقا کم کن. #روایت_هیات @h_moalla

#سهم_حسین بعد از سیب زمینی رفتیم از غرفه دیگه پیاز بگیریم. ۱۰ کیلو پباز می‌خواستیم. غرفه داری که همیشه ازش خرید می‌کردیم به خاطر سرما و برف نیومده بود. بقیه هم کیلویی چهار تومن بیشتر قیمت می‌دادن. باز هم حساب کتابمون داشت میریخت بهم. همسرم رو به غرفه‌دار گفت اگر امکانش هست تخفیف بدین، خرج هیاته. اینبار هم مشتری که داشت به صحبت ما و غرفه دار گوش می‌داد،بلافاصله یک تراول صد تومنی از جیبش بیرون آورد و گفت این هم سهم من برای هیاتتون. #روایت_هیات @h_moalla

🫧حالا دیگر هیات هفتگی بخشی از زندگی این نوجوانان شده است. 🫧پنج سالی می‌شود که چهارشنبه شبها، زمان زندگی و مکان زندگی این بچه‌ها مشترک است و منور به نور و معطر به عطر اهل بیت ع. 🫧ما بزرگ‌ترها هم از نور قدم‌ها و اخلاص عزاداری بچه‌ها نور می‌گیریم، زنده می‌شویم و به اندازه یک هفته برای خودمان حال خوش و حس خوب برمی‌داریم. 🫧سالهاست حتی تفریح این بچه‌ها هیات است. 🫧هیات نوگلان حسینی برای ما صعود دسته جمعی است. صعود معنوی خانوادگی. صعود برای رسیدن به بیرق امام زمان عج. 🫧یقین دارم که از این هیات برای لشکر امام زمان عج سرباز جذب خواهند کرد. #قرار_هفتگی #قرار_عاشقی #روایت_هیات پ.ن: رفقای قمی اگر خواستن تشریف بیارن توی خصوص پیام بدن ⚜️ @h_moalla ⚜️

✅️دردسر دوم 🍽کفگیر رو برداشتم و خوراک لوبیا رو هم زدم. با اینکه دو کیلو قارچ ریخته بودم ولی به چشمم کم میومد. به نظرم باید یک کیلو دیگه اضافه می‌کردم. وسط کارهای هیات خرید قارچ یه دردسر بود ولی دردسر بعدی این بود که ما فقط برای دو کیلو قارچ بانی داشتیم. 🍽پیش خودم گفتم که دوباره توی گروه تدارکات هیات اعلام میکنم و ایشالا پولش جور میشه. خیلی سریع رفتم فروشگاه آفتاب‌مهتاب. 🍽فروشنده میانسال بود و پوست سبزه داشت. زنجیر پهن دور دست و انگشتر بزرگش جلب توجه میکرد. بعد از اینکه قارچ رو روی ترازو کشید. گفتم لطفا تخفیف هیات رو هم از قیمتش کم کنید. 🍽بدون اینکه کارت رو بکشه برش گردوند و گفت تخفیف هیات لحاظ شد. اینجوری دردسر دومم از بین رفت🙂. #سهم_حسین #مردم_خوب #روایت_هیات #قرار_هفتگی #قرار_عاشقی ⚜️ @h_moalla ⚜️