سلام و ارادت خدمت همهی رفقای گروه
انشاءالله توفیقی بشه و مجددا همهی برادرا رو زیارت کنیم.
در رابطه با بحثی که دربارهی آقای سعید محمد مطرح شد، چند نکتهای به ذهن ناقص بنده میرسد که عرض میکنم و دوستان اصلاح بفرمایند.
بنده بحثم را در ۱۳ نکتهی کلی تقدیم میکنم.
1️⃣ پیش از بررسی ویژگیهای افراد برای ریاست جمهوری، باید توجه داشت که دربارهی ریاستِ یک شرکت یا سازمان و یا حتی وزارتخانه سخن نمیگوییم. ریاست جمهوری جایگاهیست #چندبعدی، آن هم در سطح #گسترده و کاملاً جدی!
بدین معنا که یک فردِ #صرفاً اجرایی، صرفا ایدئولوژیک، صرفاً اقتصادی و... کافی نیست بلکه باید فردی انتخاب شود که از ابعاد گوناگون، نه صد درصد، اما تا حدی سر دربیاورد و برای آنها نسخه داشتهباشد. ابعادی چون امنیت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی، تولید، محیط زیست، صنعت، حوزه، دانشگاه، تربیت، رسانه، عدالت و...
👈 بنده با اندک شناختی که از آقای محمد پیدا کردهام، در برخی ابعاد مطمئن و در برخی ابعاد تردید دارم که تخصصی داشتهباشند. ایشان از ابتدا در امور ساخت و ساز و صنعت و کارهای اینچنینی مشغول بودهاند و در بیشتر این ابعاد فاقد #تجربهی_جدی میباشند. آن هم ابعادی که #تحقیقاً بدست نمیآیند بلکه داشتنِ #تجربه در آنها الزامیست. البته برخی از این ابعاد مانند محیط زیست، تولید و... با چیدن کابینهی قوی پیش میروند اما برخی نیز خیر. از جمله #امنیت یا #فرهنگ.
2️⃣ یکی از ویژگیهایی که رئیسجمهور باید داشتهباشد، فهم از شرایط #جهان و #منطقه است. مدیریت صحیح کشور بدون درنظر گرفتن شرایط منطقه و جهان ممکن نیست. شناخت کلی از کشورهای منطقه و روابطشان، گروهها و کشورهای مقاومت، تهدیدهای منطقه، همچنین شناخت از قدرتهای جهانی، تاثیر آنها روی جهان و ایران، روابط بینالمللی و دهها کلمهی دیگر، عناوینیست که رئیسجمهور باید در آنها از شناخت و نگاه کلی برخوردار باشد.
👈 آقای محمد دقیقا چه شناختی در این حوزهها دارند؟ آیا اصلا با این مسائل درگیر بودهاند؟ آیا پایشان را برای کارهای راهبردی و نه دو توافقنامه و قرارداد اقتصادی بیرون از کشور گذاشتهاند؟ آیا حتی مطالعهای(که حداقلِ کار است) در این حوزهها داشتهاند؟ حقیر بعید میدانم.
3️⃣ دیگر شاخصهای که رئیسجمهور باید از آن برخوردار باشد، "داشتنِ فهم مناسب از ساز و کارهای تصمیمگیریِ کشور" است. تصور بنده این است که شناخت بسیاری از ما(از جمله بنده) از مجموعهی دولت بسیار بسیار ناقص است. مجموعهی دولت متشکل از ۱۹ وزارتخانه، دهها سازمان عریض و طویل، ۳۱ استانداری و صدها شرکت و نهاد وابسته است که هر کدام از اینها به خودیِ خود به اندازهی یک کشور هستند. وزارت آموزش و پرورش با میلیونها نفر زیرمجموعه، وزارت خارجه با فعالیت در تمام دنیا، وزارت اطلاعات با صدها کیس امنیتی و غیرامنیتی مختلف، وزارت دفاع با آن طول و عرض، وزارت اقتصاد و صنعت و کار و کشاورزی و غیره با زیرمجموعههایشان.
حال، فردی که میخواهد رئیسجمهور شود و تصمیمهای راهبردی و یا موردی بگیرد، اگر نسبت به این نهادها و ساز و کارهای تصمیمگیری در آنها شناخت نداشته باشد، حقیقتاً میخواهد چکار کند؟
👈 آقای سعید محمد جز درگیری در برخی پروژهها و قراردادها، انصافاً چه شناختی نسبت به اینها دارند؟ چه تجربهای دارند و کِی میخواهند یاد بگیرند؟ در حین ریاست جمهوری؟ یا در این چند ماهِ باقی مانده؟
4️⃣ مبحث بعدی رجلیت سیاسی است. قطعاً تشخیص نهایی این موضوع به عهده شورای نگهبان است. اما ما نیز جایگاه آقای حداد عادل را نداریم که اگر حرفی بزنیم، مسئلهساز شود. ولی بحث اینجاست که وقتی قرار است بچههای انقلابی روی یک گزینه سرمایهگذاری کنند و ماهها وقت و انرژی و منابعشان صرف او شود، باید تا حدی نسبت به تاییدشدن او و رسیدن به مرحلهی نهایی اطمینان داشتهباشند. نمیشود روی هر فردی سرمایهگذاری کرد و بعد، فرد مورد نظر رد شود و همه ی کارها به باد رود.
👈 آقای سعید محمد تا به حال، نه سِمتی داشتهاند که بشود به آن برای تایید صلاحیت متمسک شد، نه طبق قانونِ موجود انتخابات چنین چیزی ممکن است. بزرگتر از این بزرگوار نیز(از جهت سِمت) آمدهاند و رد شدند. مگر آنکه بنا را بر زد و بندهای پشتپرده بگذاریم که یا خلاف قانون است، یا خلاف مصلحت!
قضیه وقتی جالب میشود که بدانیم ایشان بهتر و بیشتر از امثال بنده از این موضوع آگاهند. اگر میدانند که رد صلاحیت میشوند، چرا جریان انقلابی را با خود به این سو و آن سو میکشند؟ آیا هدف دیگری در میان است؟