eitaa logo
هیئت یازهرا(س)-بروجرد
210 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
6.7هزار ویدیو
270 فایل
•|بِسْمِ رَبِّ الفاطِمَةُ| آدرس: اندیشه-بلوار ارتش - شقایق 11 پلاک 12 جلسه هفتگی دوشنبه شب هاساعت20 ارتباط 👇 @sobhani57 @sobhani58
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🌹عکس پروفایل ❤️🌹 ‌┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @nedaye_shiae110 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️ دجال در اربعین ✴️ ‼️هشدار برای زائرین اربعین‼️‌ خطر در کمین شماست، سربازان دجال بر سر راه زایرین حسینی این بار دجال در رنگ و لباس دین و به نام امام زمان علیه السلام می خواهد شما را از امام زمان علیه السلام دور کند این بار دجال آمده است تا در لباس فرزند دروغین امام زمان علیه السلام و با ادعای امام سیزدهم، پیامبر نو ظهور و یمانی در روایت و صدها اعتقاد باطل و کفر آمیز در کلام اهلبیت شما را از دایره تشیع خارج کند اگر به اشتباه وارد موکب های این دجال شدید به محض شناخت، مواظب اموال خود بوده و سریع از این مواکب خارج شوید زیرا احمد بصری به عنوان امام سیزدهم فتوا داده است که اموال همه شیعیان بر اتباع و انصار او حلال است و آنان میتوانند از اموال شیعیان دزدی کنند، آری او هم دزد اعتقادات شماست و هم دزد اموال شما ✅ همراهان عزیز لطفا با انتشار ویدئو و اطلاع رسانی و نجات ایتام ال محمد صلی الله علیه و آله نام خود را دفتر سربازان امام زمان علیه السلام درج کنید
مداحی آنلاین - بیقرار دیدارم هر لحظه و هر جا - حدادیان.mp3
4.47M
🔳 ▪️ (صفر 1402) 🌴بی‌قرار دیدارم هر لحظه و هر جا 🌴دنیامو عوض کردی با حرمت آقا 🎙 👌بسیار دلنشین https://eitaa.com/h_yazahra_brj
شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند. یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز. یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است. یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد. یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...۳۳/احزاب). یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بَعضیا. یعنی: حاضر نیستم برای پرنگ شدن هزار رنگ شوم. : هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست. یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: "نظر دیگران" یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا. یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی. یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض. یعنی: یک پیله تا پروانه شدن. یعنی: احترام به حرمت های الهی. یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم. یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن. یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله. یعنی:خون بهای شهیدان. یعنی: حفاظت از زیبایی. یعنی: حفاظت از امانت خدا. یعنی: نماد هویت انسانی. یعنی: صدفی بر گوهر وجود. یعنی: محتاج جلب توجه نیستم. یعنی: زن والاست نه کالا. یعنی: اثبات تقدس زن. یعنی: مراقبت از تقوا. یعنی: اعتماد به نفس. یعنی: مبارزه با دشمن. یعنی: زن فقط تَن نیست. یعنی: احترام به زن. یعنی: معامله با خدا. یعنی: تــــاج بندگی 🇮🇷
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید حکیم خیر اندیش راجع به خوردن انگور جه تدابیری داره. از دست ندید.
14.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هفت خوان رستمی که دولت رئیسی از آن گذشت! ❤️امام خامنه ای❤️
29.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روح هردوتاشون شاد انشاالله ، خیلی قشنگه
1_6284173721.mp3
7.93M
🏴 قدم قدم پا می‌ذارم تو جاده‌ها 🎙حاج مهدی رسولی تقدیم به زائرین کربلا
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ با ما همراه باشین با بانوان نخبه قبل از انقلاب! 🎬 قسمت جدید مصاحبه های مردم لرستان با موضوع حقوق زنان 🎥 تدوین، تصویر و کارگردانی: مهدی سلیمی فمینیست های خرم آبادی توضیح میدهند😁👌 🔸🔹🔸🔹🔸 بیسیمچی بروجرد | رسانه جامع حزب الله بروجرد https://eitaa.com/joinchat/2372141080C5fdaf28549
ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به  سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. "به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» «آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸