eitaa logo
هاد
4.3هزار دنبال‌کننده
408 عکس
188 ویدیو
33 فایل
(وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) هم جهت با قاعده های عالم زندگی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 اقامه نماز رهبر انقلاب اسلامی بر پیکر شهید اسماعیل هنیه 🔹️حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح فردا در دانشگاه تهران بر پیکر شهید اسماعیل هنیه مجاهد برجسته مقاومت فلسطین اقامه نماز خواهند کرد. 🔹️اقامه نماز راس ساعت ۸:۳۰ صبح خواهد بود. 💻 Farsi.Khamenei.ir
درس از دیگر تبعات سیاست "گران سازی دلار" وقتی ناتوانی در افزایش درآمدهای ریالی وجود دارد، این است که خرید جاسوس ارزان می‌شود و تأمین امنیت سخت تر. سیاست‌های ارزی نادرست تنها تبعات اقتصادی برای مردم و جامعه ندارد بلکه امنیت را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. @DrRezaGholami
‏در پی حمله ناجوانمردانه به میهمان عزیزمان ‎، هم بورس سقوط کرد و هم ارزش پول ملی. اولین دستور دولت، حمایت از بازار سرمایه با منابع ملی بود. آیا برای تقویت پول ملی هم دستوری صادر شد؟ چـرا صدای سرمایه‌داران همیشه زودتر از صدای عموم مردم شنیده می‌شود؟ @DrRezaGholami
تغییر رژیم اندونزی در کودتای ۱۹۶۵ از ملی‌گرایی به سرمایه‌داری هار 🔸از جنگ جهانی دوم به این سو، اندونزی تحت رهبری دکتر احمد سوکارنو بود. سوکارنو با حمایت‌های گمرکی از اقتصاد اندونزی، با توزیع ثروت و اخراج صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی خشم کشورهای ثروتمند را برانگیخت. 🔸 اسنادی که از حالت محرمانه خارج شده، نشان می دهد که سازمان سیا دستوراتی از مقامات عالی‌رتبه ایالات متحده برای "سر به نیست کردن سوکارنو" دریافت کرده بود. 🔸بعد از چند‌بار اقدام ناموفق، فرصت مناسب در اکتبر ۱۹۶۵ به دست آمد و ژنرال سوهارتو، با پشتیبانی سیا، طی یک کودتا قدرت را تصرف و سپس قلع و قمع مخالفان خود را آغاز کرد. 🔸ظرف حدود یک ماه حداقل نیم میلیون و احتمالا یک میلیون نفر به قتل رسیدند. در جاوه شرقی مسافرانی که از آن مناطق می آمدند، از رودهای کوچک و نهرهایی که از اجساد انباشته و سد شده بود سخن می گفتند. به نحوی که حمل و نقل از طریق رودخانه متوقف شده بود. 🔸آنچه جالب است نه فقط بی‌رحمی‌های سوهارتو، بلکه نقش فوق العاده جمعی از اقتصاددانان اندونزیاییِ دانش‌آموخته دانشگاه کالیفرنیا (در برکلی) موسوم به "مافیای برکلی" بود. 🔸اقدامات سوهارتو در ریشه‌کن کردن ملی‌گراها موثر بود، اما این مافیای برکلی بود که نسخه اقتصادی آینده کشور را پیچید. ۲۳ @haad1442
"مافیای برکلی" در اندونزی الگوی "بچه های شیکاگو" در شیلی 🔸 مافیای برکلی بخشی از برنامه‌ای بود که در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. این گروه از دانشجویان اندونزیایی مانند بچه‌های شیکاگو در ایالات متحده تحصیل کرده بودند و مخارج تحصیل آنها را بنیان فورد پرداخت می کرد. 🔸این دانشجویان پس از پایان تحصیلات به کشورشان بازگشتند تا نسخه برابر اصل یک دانشکده اقتصاد به شیوه غربی را بنا کنند. دانشکده اقتصادِ دانشگاه اندونزی را تاسیس کردند و بنیاد فورد استادان آمریکایی را برای تدریس در این دانشکده به جاکارتا فرستاد. 🔸دانشجویان بورسیه بنیاد فورد، رهبری گروه‌های دانشجویی که دنبال سرنگونی احمد سوکارنو بودند را برعهده گرفتند. 🔸پس از کودتای سوهارتو و اعدام انبوهی از مخالفان، وی کابینه اش را از اعضای مافیای برکلی انباشت و کلیه سمت‌های بسیار مهم مالی را به آنان سپرد. 🔸مافیای برکلی در خیر مقدم گویی به سرمایه‌گذاران خارجی که می خواستند ثروت‌های عظیم معدنی و نفت اندونزی را استخراج کنند، سنگ تمام گذاشتند. آنها قوانینی وضع کردند که شرکت‌های خارجی می توانستند مالک ۱۰۰ درصد منابع اندونزی باشند و معاف از مالیات ۲۴ @haad1442
در تکمیل مباحث کتاب دعوت می کنیم این مطلب را بازخوانی کنید👇 @haad1442
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🖊بچه‌های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران 1⃣بخش نخست آنچه در عرف به افشاگری موسوم است، نه شیوه این قلم بوده و نه شان آن است. اما خطری که از جانب سیاست‌های نئولیبرال کشور را تهدید می‌کند، طرح این بحث مهم را ضروری ساخته است. مخاطب این نوشته کوتاه هم دستگاه‌های امنیتی نیستند که از فردا راه بیفتند و بگیر و ببند راه بیندازند و پس‌فردا هم خیال کنند که توانسته‌اند به نفوذ پایان دهند؛ چه، مسئله یک یا دو فرد و یک تیم نیست که با بازجویی و بازداشت، خاتمه یابد. مخاطب اصلی حقیر در اینجا، نخبگان فکری و اجرایی انقلابی در کشور هستند که با شیوه‌های دشمن آشنا شوند و از یک که ابزار دشمن است، فاصله بگیرند. در دوره جنگ سرد، رقابت سختی میان آمریکا و شوروی برای قرار دادن کشورها در بلوک تحت سلطه خود در گرفته بود و هر یک با ابزارهایی در پی گسترش سلطه خود و جلوگیری از گسترش بلوک مقابل بودند؛ هم حاکم شدن ایدئولوژی‌شان بر کشورهای جهان را دنبال می‌کردند، هم در برابر حاکم شدن ایدئولوژی مقابل، می‌ایستادند. آمریکا با شعار کمک به توسعه کشورها در پی توسعه سلطه‌اش بود و این انگاره را تبلیغ می‌کرد که لیبرال-دموکراسی توسعه می‌آورد، اما کمونیسم ضد توسعه است. در همین چارچوب، هری ترومن سی و سومین رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی تحلیف خود، از برنامه‌ای رونمایی کرد که به "اصل چهار ترومن" معروف شد. او مدعی بود آمریکا به دنبال استثمار کشورها با روش‌‌های استعماری نیست، بلکه می‌خواهد به توسعه آنها کمک کند. پیرو این مباحث، کنگره آمریکا قانونی تحت عنوان "کمک اقتصادی خارجی" برای حمایت از توسعه کشورهایی که پیمان دوجانبه با آمریکا منعقد می‌کردند- بخوانید زیر بلیط آمریکا قرار می‌گرفتند- تصویب کرد. اولین کشوری هم که تحت این برنامه مورد حمایت آمریکا قرار گرفت، ایران بود. سال ۱۹۷۳ توماس پترسون در مقاله‌ای نشان داد که این برنامه، در جهت تامین منافع یکجانبه واشنگتن عمل کرده است؛ آمریکا واردات مواد خام استراتژیک از این کشورها را افزایش داده، بدون اینکه تاثیر قابل توجهی روی محرومیت و توسعه‌نیافتگی آنها بگذارد. کمک‌های اقتصادی آمریکا در چارچوب اصل چهار ترومن، صرفا بخش کوچکی از برنامه را تشکیل می‌داد. کمک اصلی، کمک فنی به قربانیان برای تدوین برنامه‌های توسعه بود. شیلی یکی از قربانیان این کمک‌های فنی آمریکا در چارچوب اصل چهار ترومن بود. آنگونه که دیوید هاروی در کتاب تاریخچه مختصر نئولیبرالیسم گزارش می‌کند، در دهه ۱۹۵۰ میلادی، وزارت خارجه آمریکا از محل بودجه جنگ سرد، و با واسطه دو بنیاد فورد و راکفلر، تعدادی از اقتصاددانان شیلیایی را بورسیه کرد تا در دانشگاه شیکاگو زیر نظر میلتون فریدمن (از اجداد نئولیبرالیسم) علم اقتصاد بخوانند و پس از بازگشت به کشورشان، این علم را پیاده کنند تا توسعه پیدا کنند. وقتی در سال ۱۹۷۳ دولت سالوادور آلنده با کودتای تحت حمایت آمریکا توسط آگوستو پینوشه سرنگون شد، دست‌آموزهای فریدمن- که به بچه‌های شیکاگو معروف شدند- برنامه‌ریزی برای اقتصاد شیلی را در دولت پینوشه به دست گرفته و آنچه را اصلاحات می‌خواندند، آغاز کردند. اخذ وام از IMF، خصوصی‌سازی، مقررات‌زدایی، آزادسازی، کاهش هزینه‌های عمومی دولت و هرآنچه امروز به عنوان سیاست‌های نئولیبرال شناخته می‌شود را در شیلی پیاده کردند. فجایعی که در دوره پینوشه بر ملت شیلی گذشت، حدیث مفصلی است که شهره عالم شده است. موفقیت این سیاست‌ها در گسترش سلطه و تامین منافع آمریکا به قدری بود که ترویج و تجویز سیاست‌های نئولیبرال تبدیل به بخشی رسمی از سیاست خارجی آمریکا شد و نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول در خدمت این سیاست‌ها قرار گرفتند. لینک به بخش دوم @syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🖊بچه‌های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران 2️⃣بخش دوم لینک به بخش اول در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، هیلاری کلینتون که وزارت خارجه را برعهده داشت، از یک برنامه جدید رونمایی کرد که به نوعی در امتداد همان اصل چهار ترومن بود. این برنامه IDEP نام داشت و هدف آن، استفاده از ظرفیت خارج‌نشینان برخی کشورهای هدف، برای پیشبرد برنامه‌های آمریکا بود. کلینتون از قدرت هوشمند سخن می‌گفت و معتقد بود آمریکا باید در کنار داشتن ارتش قوی، روی دو بحث "دیپلماسی و توسعه" تمرکز ویژه‌تری داشته باشد. در همین راستا، دقیقا مانند دوره ترومن، بحث کمک فنی به توسعه کشورهای هدف در دستور کار قرار گرفت. دقیقا مانند دوره ترومن، وزارت خارجی آمریکا چندین بنیاد خاص را انتخاب کرد تا اقتصاددانانی را از کشورهای قربانی بورسیه کنند و دقیقا در دانشگاه شیکاگو، علم اقتصاد تعلیم‌شان دهند تا به کشورهای خود بازگشته و سیاست‌های نئولیبرال را پیاده کنند. یکی از این کشورها که آمریکا خیلی دغدغه توسعه‌اش را داشت ایران ما بود. بنیادی با نام HAND توسط خانمی با نام نوشین هاشمی در چارچوب برنامه IDEP و با بودجه وزارت خارجه آمریکا ماموریت یافت که افرادی را از ایران بورسیه کرده و به دانشگاه شیکاگو اعزام کنند تا در آنجا علم اقتصاد بیاموزند و راهی ایران شوند تا ایرانی را که آمریکا تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار داده بود، توسعه یافته کنند. این افراد، پس از بازگشت به ایران، وارد سازمان برنامه و بودجه کشور شدند. یکی از اولین دست‌پخت‌هایشان، سند اصلاح ساختار بودجه کشور بود که اردیبهشت ۹۸ با همکاری یک هیئت چهار نفره از صندوق بین‌المللی پول تدوین کرده و به دست اجرا سپردند. یکی از برنامه‌های کوتاه‌مدت این سند، افزایش قیمت حامل‌های انرژی بود که منجر به فاجعه آبان ۹۸ شد. این افراد، که یک شبکه کامل هستند و جمعی از پژوهشگران انقلابی، مستندات قابل توجهی از ربط و ارتباطات و اقدامات این شبکه جمع‌آوری کرده‌اند، مدیریت یک دانشکده اقتصاد در یک دانشگاه فنی-مهندسی را نیز به‌عهده گرفتند. با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، در کمال شگفتی همین تیم و همان افراد خاص بورسیه شده توسط بنیاد HAND، به عضویت شورای تدوین سند تحول دولت در آمدند و با تمام توان، همان سیاست‌هایی را که در دولت آقای روحانی دنبال می‌کردند و کارشان ناتمام مانده بود، در دولت جدید پی گرفتند. در کمال تعجب، آقای رئیسی در روز دانشجو میهمان همان دانشکده اقتصاد شد... امروز به جرات می‌توان مدعی شد که سیاست‌های اقتصادی دولت جدید، تفاوتی با سیاست‌های اقتصادی دولت آقای روحانی ندارد و ریشه این همسویی، این‌همانی تصمیم‌سازان است. آمریکا با دغدغه کمک به توسعه ایران، افرادی را مامور اجرای سیاست‌های خاص اقتصادی در ایران نکرده است. راقم این سطور معتقد است سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال، مکمل تحریم هستند. پروژه تقابل مردم و حاکمیت که از طریق تحریم دنبال شد و به بن بست رسید، اینک از مسیر دیگری پی گرفته می‌شود. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، ‏"کم اهمیت‌ترین شکل نفوذ، جاسوسی است. گاهی نفوذی کارش بالاتر از خبرکشی و خبردهی است. تصمیم شما را عوض می‌کند. شما یک مسئولی هستید، می‌توانید حرکت بزرگ یا موثری انجام دهید. نفوذی کاری می‌کند که شما آن حرکت را جوری انجام دهید که به نفع دشمن تمام شود؛ یعنی تصمیم‌سازی". امروز اگر جوانان انقلابی می‌خواهند با آمریکا مقابله کنند، و اگر باور دارند که آمریکا علیه کشورمان دست به یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی زده است، بدانند اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال در ایران که از طریق یک شبکه خاص و تحت عنوان علم اقتصاد دنبال می‌شود، سلاح استراتژیک دشمن است. باید به جنگ آن رفت. امروز کمک به آقای رئیسی برای رهایی از چنگ این جریان، از هر کمکی اولی‌تر است... @syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
رد پای IMF در بحران بنگلادش دولت بنگلادش سقوط کرده و کارشناسان و رسانه‌های وابسته به جریان سرمایه‌داری، در حال روایت همه چیز هستند به جز حقیقت ماجرا... انرژی یک کالای کلیدی است که تغییر قیمت آن، دومینووار روی همه کالاها اثر می‌گذارد. به همین دلیل بود که پس از جنگ اوکراین و وقوع بحران انرژی در اروپا، کشورهای اروپایی بلافاصله تئوری‌های اقتصاد بازار را کنار گذاشتند و مبالغ عظیمی یارانه به شهروندان خود پرداخت کردند تا اثر افزایش قیمت‌های انرژی را تا حدودی جبران نماید. برای نمونه، سال 2022 دولت آلمان یک بسته یارانه 300 میلیارد یورویی برای صیانت از شهروندان خود در برابر افزایش قیمت انرژی اختصاص داد. اما در همین دوران بحران، صندوق بین المللی پول یک نسخه متفاوت برای بنگلادش بحران‌زده ارائه کرد. 30 ژانویه 2023 مصادف با 10 بهمن 1401 صندوق بین المللی پول اعلام کرد که در ازای یک برنامه اصلاحات اقتصادی 44 ماهه، با اعطای 4.7 میلیارد دلار وام به بنگلادش موافقت کرده است. در بیانیه IMF تصریح شده بود که این برنامه اصلاحات اقتصادی، در عین حال که موجب ثبات اقتصاد کلان و رشد پایدار اقتصادی می‌شود، از آسیب دیدن اقشار ضعیف جلوگیری خواهد کرد. روز بعد خبرگزاری رویترز این وام را یک پیروزی برای شیخ حسینه نخست‌وزیر این کشور خواند که در سال 2024 یک انتخابات پیش رو دارد. از جمله اصلاحات پیشنهادی صندوق بین المللی پول «معقول سازی یارانه‌ها» بود. صندوق در نسخه خود آورده بود که «معقول سازی یارانه‌های انرژی منابع مالی را برای هزینه‌های توسعه‌ای و اجتماعی آزاد خواهد کرد. هرچند افزایش اخیر قیمت‌ها، قیمت بنزین را به نرخ جهانی نزدیک کرده است، اما پیش بینی می شود که یارانه های برق و گاز در سال مالی 2023 به 0.9 درصد GDP برسد. در دوران اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی، اجرای مکانیسم تعدیل قیمت سوخت بر اساس فرمول، کمک خواهد کرد که درباره عدم پرداخت یارانه سوخت اطمینان حاصل شود. مقامات بنگلادشی همچنین گزینه‌های مختلف را برای کاهش تدریجی یارانه‌های برق و گاز در عین تقویت تور ایمنی اجتماعی (برای جلوگیری از آسیب دیدن اقشار ضعیف)، بررسی خواهند کرد». (دقت کنید که یارانه 300 میلیارد یورویی دولت آلمان، معادل 7.5 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است!) با آغاز برنامه، پروژه افزایش قیمت برق و گاز برای مردم بنگلادش کلید خورد. طبق گزارش Gas Outlook تعرفه گاز در بنگلادش طی سال 2023 میلادی 178.8 درصد افزایش یافت و روند افزایش قیمت، در سال 2024 نیز تداوم یافت. قیمت برق نیز پس از آغاز اجرای برنامه صندوق به همین ترتیب افزایش یافت که به تعبیر دیلی استار، اثر دومینووار روی قیمت کالای اساسی داشت. جامعه بنگلادش آماده یک جرقه بود که منفجر شود. این جرقه با اعتراضات دانشجویی به حکم دادگاه عالی بنگلادش مبنی بر احیای سهمیه 30 درصدی استخدام فرزندان افراد شرکت کننده در جنگ آزادسازی بنگلادش (که باعث جدایی پاکستان شرقی و تشکیل کشور بنگلادش در سال 1971 میلادی شد)، رقم خورد. این اعتراضات، بستری برای وقوع شورش‌های اجتماعی شد و به سرنگونی دولت ختم شد. یک بار دیگر، آتش خشم ناشی از فشار اقتصادی که زیر خاکستر نهفته بود، با یک جرقه فرهنگی شعله کشید. صندوق بین المللی پول پس از سرنگونی دولت شیخ حسینه بیانیه جالبی داده است: «عمیقا بابت تلفات جانی و جراحات وارد شده بر افراد غمگین هستیم اما به حمایت از تلاش‌ها برای تضمین ثبات اقتصادی و تداوم رشد فراگیر ادامه خواهیم داد». لیبرال های ایرانی در حال روایت سازی برای سرنگونی دولت بنگلادش هستند. یکی می نویسد شورش نسل Z، دیگری می نویسد اعتراض به حکومت دیکتاتوری شیخ حسینه... یک سوال در اینجا باقی می ماند و آن اینکه چرا صندوق بین المللی پول اینهمه اصرار بر افزایش قیمت انرژی در کشورهای در حال توسعه و جهان سومی دارد. پاسخ را از گزارش 28 سپتامبر 2010 صندوق (6 مهر89) درباره اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران برایتان نقل می‌کنم: «ایران انرژی بیشتری برای صادرات خواهد داشت». شاید بتوان گفت که سیاست کاهش مصرف انرژی با مکانیسم افزایش قیمت در کشورهای جهان سوم، حربه ای برای تامین پایدار انرژی/ مدیریت قیمت انرژی برای کشورهای پیشرفته است... @syjebraily
شوک و ارعاب ایده‌‌ای که از اندونزی به کمک سرمایه‌داری نئولیبرال در شیلی آمد 🔸کودتای سوهارتو و جلادانش در اندونزی نشان داد که در صورت استفاده از سرکوب و قتل عام گسترده، کشور در نوعی شوک فرو خواهد رفت و مقاومت مردم را می توان از میان برداشت. بطوری که مردمی که چند هفته پیش بر استقلال کشورشان پافشاری می کردند، اکنون از شدت ترس همه چیز را به کودتاگران جلاد واگذاشته بودند. کودتای سوهارتو اندونزی را به یکی از پذیراترین محیط‌های جهان برای شرکت‌های چند‌ملیتی تبدیل کرد. 🔸کمی پس از انتخاب آلنده در شیلی، مخالفانش به تقلید از کودتای خشونت‌بار اندونزی پرداختند. سیا و شرکت‌های خارجی چند ملیتی آنها را تامین مالی می‌کردند. 🔸 سرنگونی آلنده با شراکتِ برابر بین نظامیان و اقتصاددانان نئولیبرال انجام شد. طرح کلی تصمیمات اقتصادی برای شورای نظامیان کودتاچی توسط بروبچه‌های شیکاگو تهیه شد. این طرح صحیفه مقدس پانصد صفحه‌ای بود که "آجر" خوانده می شد و از همان روزهای آغازین کودتا هدایتگر اقتصادی آنان بود. 🔸 ژنرال پینوشه در یازدهم سپتامبر ۱۹۷۳ سانتیاگو را به سان منطقه جنگی درنوردید. با اینکه هیچ نیروی نظامی مقابل آنها نبود، تانک‌ها را به خیابان‌ها آوردند و شلیک می کردند، جت‌های جنگنده ساختمان‌های دولتی را مورد حمله هوایی قرار می‌دادند.جنگی یک سویه در جریان بود. همه نیروهای نظامی و انتظامی در کنترل پینوشه بود و آلنده از خود ارتشی نداشت. 🔸 تنها کاخ ریاست جمهوری و پشت‌بام‌های دور و برش در اختیار آلنده و طرفدارانش بود که برای دفاع از رای مردم با شهامت بسیار تلاش می‌کردند. با آنکه فقط سی و شش نفر هوادار آلنده درون کاخ بودند، نظامیانِ پینوشه بیست و چهار موشک به کاخ شلیک کردند. 🔸پینوشه، فرمانده متکبر و دمدمی مزاجِ عملیات کودتا، که خود سوار بر تانک وارد کاخ ریاست جمهوری شد، می خواست که این رویداد به منتها درجه چشمگیر و کوبنده باشد. حتی اگر این کودتا در ابعاد یک جنگ نبود اما طوری طراحی شده بود که به مردم حس جنگ بدهد. ۲۵ @haad1442
هول و وحشت مردم ابزاری برای تحمیل نئولیبرالیسم در کودتای پینوشه 🔸 شیلی کشوری بود که قبل از کودتای پینوشه از موهبت صد و شصت سال حکمرانی دموکراتیک بهره‌مند بود. اما حالا کاخ ریاست جمهوری شیلی شعله‌ور بود، بدن کفن پیچیده رئیس‌جمهور را روی براکارد از کاخ خارج می کردند، نزدیک‌ترین یارانش را در خیابان‌ها ردیف کرده بودند و به روی آنها اسلحه نشانه رفته بودند. 🔸 در سالهای منتهی به کودتا، مربیان آمریکایی که بسیاری شان عوامل سیا بودند، یک جنون ضد‌کمونیستی را در نظامیان شیلی دامن زده و به قبول این باور ترغیبشان می کردند که سوسیالیست‌ها در واقع جاسوسان شوروی، نیرویی بیگانه با جامعه شیلی و به اصطلاح دشمنان داخلی هستند. اما در واقع این خود نظامیان بودند که به دشمن داخلی واقعی تبدیل شده بودند و آماده بودند سلاح‌هایشان را به سوی مردمی نشانه روند که برای حفاظت از آنها سوگند خورده بودند. 🔸 با مرگ آلنده، اسارت اعضای کابینه اش و عدم وجود نشانه‌ای از مقاومت مردمی، با فرارسیدن بعد از ظهر، جنگ بزرگ کودتا‌چیان نظامی پایان یافته بود. اما این برای ایجاد شوک کافی نبود. ژنرال‌ها می دانستند که بقایشان در مسند قدرت منوط به این است که شیلیایی‌ها را هول و وحشتی واقعی فراگیرد. 🔸طبق یکی از گزارش های سیا که بعدها از طبقه‌بندی محرمانه خارج شد، حدودا ۱۳۵۰۰ غیرنظامی بازداشت شدند و آنها را در کامیون‌ها چپاندند و به دو استادیوم اصلی شیلی بردند. اما آنچه در استادیوم ملی به نمایش گذاشتند نه فوتبال که مرگ بود. 🔸پیکرهای بی‌جان صدها نفری که در این دو استادیوم اعدام شدند بعدا تدریجا در کنار بزرگراه‌ها یا در حالی که در آبراه‌های گل‌آلود شهری شناور بود، پیدا شد. ۲۶ @haad1442
الگوی رابطه دولت و بازار 🔸پیشرفت توان آبادکردن است نه آباد شدن به دست بیگانه 🔸 پنج نقش دولت برای رسیدن به پیشرفت:صیانت از بازار داخلی برای تولید داخلی : بازار، ناموس یک اقتصاد است و باید از آن صیانت کرد. بازار یک عنصر مهم در پیشرفت است، دسترسی به بازار شرط لازم پیشرفت است. کنترل نرخ ارز یکی از مصادیق صیانت است، زیرا اگر قیمت ارز را دولت تعیین نکند، به واسطه ی عرضه و تقاضا هم تعیین نمی شود چون عرضه آن به وفور نیست و قیمت توسط انحصارگر تعیین می شود. ✅ خلق بازار : برای عرضه برخی کالاها در اقتصاد، باید تقاضا ایجاد کرد. بایستی از منابع عمومی کشور هزینه شود و پروژه تعریف شود تا فناوری، تحصیل و به بازار عرضه شود. مانند فناوری های مورد نیاز تولید کوچک مقیاس. ✅ حفظ بازار : برای برخی کالاها و خدمات نیاز است دولت مراقب تولیدکننده و مصرف کننده باشد. ✅ قبض بازارهای نامولد "سود‌آوری بدون تولید" : دولت باید انگیزه رسیدن به سود بدون مشارکت در تولید را با ابزارهایی مثل مالیات و یارانه کنترل کند. ✅ بسط بازار : دولت باید به دنبال ایجاد و توسعه بازار برای تولیدات ایرانی باشد. 8⃣ @haad1442