eitaa logo
هاد
4.5هزار دنبال‌کننده
300 عکس
137 ویدیو
26 فایل
(وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) هم جهت با قاعده های عالم زندگی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
احیای اقتدار دولت اولین گام برای پیاده‌سازی اقتصاد مطلوب 🔸سیاست‌های کلی اصل ۴۴ بازتعریف نقش دولت است، به این معنا که دولت از تصدی گری به هادی، حامی و ناظر تغییر نقش دهد، یعنی دولت از انگیزه خلقِ ثروتِ بخشِ خصوصی، برای تامین منافع ملی و پیشرفت کشور استفاده کند. چرا که مدیر دولتی به اندازه بخش خصوصی انگیزه خلق ثروت ندارد. 🔸وقتی گفته می‌شود مالکیت اصلی و واقعی از آن خداست این یک سخن تشریفاتی نیست و باید تجلی بیرونی داشته باشد، لذا خداوند همراه اطیعوا الله، اطیعوالرسول می‌آورد، تا رسول بتواند در صورت نیاز در مورد مایملک اشخاص نیز مثل دیگر احکام اسلامی حکم صادر کند. 🔸در مبحث الزامات واگذاری اصل ۴۴ بر تغییر وظایف حاکمیتی تصریح شده نه حاکمیت زدایی، مسئولیت زدایی و اقتدارزدایی از حاکمیت 🔸حاکمیت نباید به یک موجودیتی تبدیل بشود که مطالبات مردم متوجه‌اش باشد اما ابزار و امکان و اقتدار لازم برای پاسخ گویی را نداشته باشد. 🔸پس اولین گام برای پیاده سازی یک الگوی مطلوب اقتصادی، احیای اقتدار تحلیل رفته دولت است. 7⃣ @haad1442
الگوی رابطه دولت و بازار 🔸پیشرفت توان آبادکردن است نه آباد شدن به دست بیگانه 🔸 پنج نقش دولت برای رسیدن به پیشرفت:صیانت از بازار داخلی برای تولید داخلی : بازار، ناموس یک اقتصاد است و باید از آن صیانت کرد. بازار یک عنصر مهم در پیشرفت است، دسترسی به بازار شرط لازم پیشرفت است. کنترل نرخ ارز یکی از مصادیق صیانت است، زیرا اگر قیمت ارز را دولت تعیین نکند، به واسطه ی عرضه و تقاضا هم تعیین نمی شود چون عرضه آن به وفور نیست و قیمت توسط انحصارگر تعیین می شود. ✅ خلق بازار : برای عرضه برخی کالاها در اقتصاد، باید تقاضا ایجاد کرد. بایستی از منابع عمومی کشور هزینه شود و پروژه تعریف شود تا فناوری، تحصیل و به بازار عرضه شود. مانند فناوری های مورد نیاز تولید کوچک مقیاس. ✅ حفظ بازار : برای برخی کالاها و خدمات نیاز است دولت مراقب تولیدکننده و مصرف کننده باشد. ✅ قبض بازارهای نامولد "سود‌آوری بدون تولید" : دولت باید انگیزه رسیدن به سود بدون مشارکت در تولید را با ابزارهایی مثل مالیات و یارانه کنترل کند. ✅ بسط بازار : دولت باید به دنبال ایجاد و توسعه بازار برای تولیدات ایرانی باشد. 8⃣ @haad1442
کارکرد سياست‌های كلی ابلاغی نظام 🔸فلسفه تدوينِ سياست‌های كلی ابلاغی ولی‌فقيه تعيين جهت نظام ارزشی كشور است. 🔸دستگاه‌ها برای انتخاب جهت و مسير خود بايد به سياست‌های كلی مراجعه كنند تا در درجه اول خلاف سياست‌های كلان نظام نباشد و درجه دوم مقوم و پيش برنده اهداف آن باشند 🔸 سياست‌های كلی ابلاغی، تعيين بايدها و نبايدها در مسير حركت دستگاه هاست اما اين‌ كه جهت تعيين شده سياست‌های دستگاه‌ها، با چه‌كم و كيفی، با چه‌ابزاری و با چه‌سرعتی حركت كنند، سیاست‌های کلی دخالت نمی‌كنند و مسئوليت امر با خود مديران دستگاه‌های مختلف است. 9⃣ @haad1442
استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟ 🔸تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم ترويج و تجويز کرد تا تبدیل به قانون شد، چرا که معضل تورم را صرفا ناشی از عرضه غافلگيرانه پول توسط دولت برای تامین کسری بودجه می‌داند. در حالی که عرضه پول صرفا بابت كسری بودجه نيست، بلكه بخش قابل توجهی از آن مربوط به استقراض بانك ها به ويژه بانك های خصوصی از بانك مركزی بوده است. 🔸نئولیبرالیسم نوشداروی ادعایی معضل تورم را «مستقل كردن ماشين عرضه پول (بانك مركزی) از دولت» می‌داند. در حالی که 13 متغير اقتصادی بر روی تورم تاثيرگذارند كه رتبه نخست آن مربوط به افزایش قيمت ارز و حامل‌های انرژی است، پس این ادعا که تنها دليل تورم، عرضه پول توسط دولت است، پذيرفتنی نيست. 🔸 اساسا هيچ گونه رابطه‌ علّی ميان استقلال بانك مركزی و كاهش نرخ تورم وجود ندارد. نئولیبرال‌های ایرانی ریشه تورم را از پولی شدن کسری بودجه می دانند و بر این اساس، بانک مرکزی را از دولت مستقل کردند. آن زمان خطاب به طراحان طرح استقلال بانک مرکزی گفتیم فرضا بانک مرکزی را مستقل کردید. کسری بودجه که رفع نخواهد شد! کسری بودجه را چگونه می‌خواهید رفع کنید؟ وقتی کار به این سوال می‌رسد، دوباره نئولیبرالها می‌گویند حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌های تولید و افزایش قیمت ارز را افزایش دهید تت کسری جبران شود! در حالیکه همین‌ها که اینها عاملان اصلی تورم در ایران هستند. می‌خواستند با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت، کسری بودجه را جبران کنند تا دولت، از بانک مرکزی استقراض نکند و نقدینگی ایجاد نشود تا تورم درست نشود. الان می‌گویند ارز و سوخت را گران کنید تا کسری بودجه جبران شود! 🔸 استقلال بانك مركزی يعنی انفكاك ماشين تجهيز و تخصيص منابع از نقشه پيشرفت و عقيم سازی دولت توسعه‌گرا 🔸اهميت مديريت تسهيلات بانكی توسط دولت و هدايت تسهيلات به بخش های اولويت دار آنقدر زياد است كه تسهيلات بانكی نقش سوخت برای حرکت لوكوموتيو دولت را دارند و استقلال بانك مركزی، قطار پيشرفت را بدون سوخت خواهد گذاشت و دولت را عملا بدون سرمايه رها خواهد كرد. 🔸مجله فارين پاليسی مقاله مبسوطی در خصوص استقلال بانك مركزی نوشته است و خواهان كنارگذاشتن اين تفكر غلط شده است. 🔟 @haad1442
علت تورم در ایران 🔸 نقش دولت در اقتصاد نه رهاسازی نئولیبرالیستی است و نه دولت گرایی کمونیستی، بلکه دولت باید از تصدی‌گری به حامی، هادی و ناظر بر بخش خصوصی تغییر نقش دهد. 🔸 دولت باید بین منافع بخش خصوصی و تامین منافع عمومی پیوند برقرار کند و آنها را در یک امتداد قرار بدهد. 🔸از الزامات تثبیت جایگاه دولت در نقش حامی، هادی و ناظر، داشتنِ سیاست صنعتی و اشراف بر جریان پول، کالا و فعالیت‌های اقتصادی است. 🔸 "اسلام فعالیت اقتصادی را آزاد می داند منتهی برای دولت در اشراف و نظارت بر این حرکت آزاد، اختیارات بی حد و حصر قائل است". (مقام معظم رهبری-۱۳۶۴) 🔸 تحریم و نقدینگیِ ناشی از کسری بودجه هر دو آدرس غلطیست که در خصوص علت تورم می دهند، زیرا تحریم برای آسیب زدن به درآمدهای ارزی کشور و اختلال در تجارت خارجی وضع شده، ولی می‌بینیم از سال ۹۰ تراز تجاری ما مثبت بوده و مشکلی در تامین ارز برای واردات نداشتیم. 🔸نقدینگی و کسری بودجه معلول تورم هستند نه علت آن! زیرا دولت بزرگترین مصرف کننده است و با تورم روزبه روز دولت کسری بودجه بیشتری پیدا می‌کند. 🔸تورم دو نوع است. جاذبه تقاضا و فشار هزینه علت تورم ناشی از جاذبه تقاضا همان نقدینگی است؛ پول زیاد در دست مردم تقاضا ایجاد میکند، اما وقتی میزان عرضه کالا ثابت است تورم ایجاد می‌شود. حال آنکه نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران ۷۴ درصد است و میانگین جهانی ۱۴۳ درصد است. پس پول در دست مردم زیاد نیست بلکه بالعکس تولید ما از کمبود نقدینگی رنج می برد. 🔸تورم در ایران ناشی از فشار هزینه است، که در اثر بالا رفتن هزینه تولید ایجاد می شود. به عبارتی هزینه مواد اولیه و عوامل تولید افزایش می‌یابد، قیمت کالا بالا رفته و تورم ایجاد می شود. 🔸 دو محرک اصلی تورم در ایران نرخ ارز و قیمت مواد اولیه است. ۱۱ @haad1442
پدیدارشناسی سقوط ریال 🔸تا سال ۱۳۸۶، نفت خام تحویلی به پالایشگاه ها به قیمت صفر لحاظ می‌شد، فرآورده های پالایشی و پتروشیمی به صورت ریالی قیمت گذاری می‌شد و به صنایع داخلی فروخته می‌شد. از سال ۱۳۸۶ به بعد نفت به قیمت دلاری فوب خلیج فارس به پالایشگاه ها فروخته شد و آنها فراورده هایشان را با همین روش قیمت گذاری کردند و چون دلار وجه رایج کشور نیست، نرخ تسعیر(تبدیل دلار به ریال) در این معادله مهم شد، قیمت جهانی محصولات به دلار مشخص شد و در نرخ تسعیر دلار ضرب شد تا قیمت ریالی برای فروش به داخل معین شود و افزایش قیمت و ایجاد تورم در ایران چندین برابر شد. 🔸در دنیا در اثر افزایش قیمت جهانی نفت و قیمت دلار تورم ایجاد می شود، در ایران دو عامل دیگر به این دو عامل اضافه می‌شود، با بالا رفتن قیمت نفت، قیمت تمامی محصولات پالایشی و پتروشیمیِ داخلی که بر اساس قیمت جهانی به داخل فروخته می شود، بالا می رود و عامل دوم، با بالا رفتن نرخ ارز در بازار آزاد، قیمت دلاری ضرب در نرخ تسعیر دلار می شود و افزایش می یابد. 🔸راهکار برون رفت از این فاجعه شکستن ارزش دلار در زندگی اقتصادی مردم ایران با استفاده از تثبیت نرخ ارز در یک عدد معقول، اجرای سیاست پیمان سپاری ۱۰۰درصد، قیمت گذاری ریالی و بومی مواد اولیه و محصولات پتروپالایشی و معدنی، در یک کلام حذف رقبای ریال از اقتصاد است. 🔸در حال حاضر متاسفانه ضریب جایگزینی ریال عدد ۵ است، یعنی با یک درصد افزایش نرخ ارز تقاضا برای ریال ۵ درصد کاهش می یابد و مردم به دنبال جایگزینی ریال با ارز، سکه و طلا هستند. 🔸 سیاست تثبیت در ارز ۴۲۰۰ سیاست غلطی نبود ولی در عمل اجرا نشد بلکه دولت چند نرخ را به رسمیت شناخت و نرخ ۴۲۰۰ را صرفا به ارز نفتی محدود کرد. ۱۲ @haad1442
ارز و عدالت 🔸يكی از مهم‌ترين منابع عمومی كشور ارز است، درآمدهای ارزی همچون ساير منابع عمومی، بايد صرف پيشرفت كشور شود. 🔸 شكاف طبقاتی زمانی حاصل می‌شود كه يك طبقه خاص الگوی مصرف متفاوت با الگوی مصرف متعارف ايجاد كنند. منشا الگوی مصرف متمايز نیز مصرف اختصاصی اراضی عمومی كشور و منابع ارزی كشور است و اين الگوی ناصواب با امكان قانونی پديدار شده است. 🔸برای توليد هر كالایی در کشور نيروی انسانی، منابع، امكانات و سرمايه ملی صرف شده است. این کالای تولیدی اگر در داخل مصرف شود، به مردم و دولت ياری می‌رساند: تامين حقوق كارگر و استفاده از كالاهای توليد شده. ولی اگر اين كالا صادر شود و كشور ديگری آن را مصرف كند و مردم از آن هيچ بهره‌ای نبرند یعنی ارز حاصل از صادرات آن تولیدات به مصرف کشور نرسد، عدالت اجرا نشده است، مردم و دولت در اين صادرات سهم دارند چون در تولید آن کالا سهیم بوده‌اند. 🔸 بنابراين ارز حاصل از صادرات به صورت تام متعلق به شخص صادر كننده نيست و او نيز بايد مانند ديگر آحاد مردم به ارزش ريالی از صادرات خود دست يابد، نه نرخ ارزی كه در معاملات متفاوت است. ۱۳ @haad1442
استفاده عادلانه از منابع عمومی 🔸استفاده عادلانه منابع عمومی مانند ارز چگونه بايد انجام گيرد؟ مكانيزم قيمت روش ليبرالیست در این روش هركس قيمت بالاتری برگزيند مالك منابع عمومی می‌شود و در نتیجه شكاف طبقاتی ایجاد می‌شود؛ حال آنكه حضرت آقا می‌فرمایند: *اولا توليد ثروت ملی، دوما توزيع عادلانه ثروت ملی، سوما منابع و امكانات عمومی بايستی عادلانه توزيع شود، رابعا بايد تلاش شود كه منابع و امكانات عمومي موجود بيشتر شود تا به همه بيشتر برسد. مراد ايشان روش كمونيستی نيست بلكه برخورداری عمومی و بالارفتن سطح رفاه عمومی جامعه ست. 🔸درآمدهای ارزی بايد صرف ارتقای الگوی توليد كشور شود، صرف تحصيل فناوری و عوامل توليد، يا صرف واردات كالاهايی شود كه نيازهای اساسی عموم مردم هستند. الگوی فعلی توزیع ارز توان پاسخگويی به اين نياز عمومی را ندارد و اين امكان بايد در اختيار حاكميت باشد با هدف صيانت از عدالت اجتماعی و افزايش رفاه اجتماعی ۱۴ @haad1442
مردمی‌سازی اقتصاد 🔸 در نظام سرمايه‌داری، اقليتی كارفرما و مالك ابزار توليد هستند و اكثريت جامعه به عنوان كارگر و مزدبگير به استخدام اقليت درمی‌آيند، الگوی توليد انبوه و متمركز است. اين اقليت منابع عمومی را در اختيار دارند. 🔸 «جان رالز» از اين مدل به شرط افزايش رفاه محروم ترين افراد جامعه دفاع كرد، ولی اين مهم حاصل نشد و شكاف طبقاتی عميقی شكل گرفت. جمله آغازين مقاله «دارون عجم اوغلو» در مجله فارين افرز این است: «جهان در چنگال يك بحران فراگير اسير شده است. شكاف ميان فقير و غنی در بسياری از كشورها عميق تر شده است». 🔸مردم قصد و انگيره مشاركت در امر اقتصادی دارند ولی بستر آن مهيا نیست. 🔸توزيع سهام عدالت و سهامدارشدن كارگران در كارخانه شايد توفيقاتی مانند دولت رفاه داشته باشد ولی تغييری در سيستم کلی نابرابری ایجاد نمی‌كند. 🔸ما برای مشاركت آحاد مردم در اقتصاد به يك «سیستم توليد كوچك مقياس و غيرمتمركز» كه مردم امكان مالكيت، توام با مديريت بر ابزارهای توليد خود داشته باشند، نيازمنديم. 🔸برای اين تحول بنيادین تغيير در چهار سطح آلات توليد، محيط توليد، نظام توزيع و نقش دولت ضروری است. 🔸برای اين مهم بايد از آغاز زنجیره شروع كرد و آلات توليد كوچك مقياس را با آلات توليد انبوه جايگزين كنيم. توليدكنندگان به جای رابطه‌ی هرمیِ حاكم در توليد سرمايه‌داری به رابطه شبكه ای و وابستگی متقابل می رسند و كل كشور به شبكه ای هم افزا از افراد مولد تبديل خواهند شد و دولت به عنوان حامی، هادی و ناظر در مركزيت اين شبكه قرار می‌گيرد. 🔸فناوری ارتباطات امكان بی‌سابقه ای را برای توزيع فراهم كرده است و شبكه های اجتماعی بسياری برای ايجاد هم بستگی بين حلقه ها ايجاد شده است. ۱۵ @haad1442
پیشنهاد تدوین سیاست‌های کلی اصل ۴۳ قانون اساسی 🔸 حاكميت برای مردمی‌سازی اقتصاد و تحقق عدالت از طریق تقویت مدل توليد كوچك مقياس باید اقداماتی انجام دهد: _ايجاد زيرساخت‌های ملی توليد (مادی و معنوی) _تحقيق و توسعه بر روی فناوری‌ها و آلات مدرن توليد متناسب با توليد كوچك مقياس _جهت دهی و نظارت بر روند توسعه فناوری _بازمهندسی نهادها و فرايندها برای توليد كوچك مقياس _اشراف كامل بر جريان پول و كالا در كشور _ترسيم چشم انداز، تعيين اهداف، برنامه ريزی و تقسيم كار _حمايت مالی-فنی-اجرایی از توليدكنندگان محصولات كشاورزی با سوددهی كمتر _گسترش جغرافيایی بازار داخلی و خارجی _توزيع عادلانه منابع ملی بين مردم _جذابيت زدایی از فعاليت‌های غير مولد _صيانت از بازار ملی برای توليدكننگان داخلی 🔸 در موارد استثنا نظير صنايع بالادستی و انحصارات طبيعی، چاره ای جز تن دادن به الگوی توليد متمركز و انبوه نيست. 🔸 رهبر معظم انقلاب: «برای اينكه بتوانيم كشور را از لحاظ ثروت ملی به حد استغنا و بی نيازی برسانيم بايد سرمايه گذاری و فعاليت اقتصادی و توليد ثروت در معرض انتخاب همه آحاد فعال كشور قرار بگيرد يعنی همه بتوانند در اين زمينه فعاليت كنند». 🔸 در اصل 43 قانون اساسی «قرار دادن وسايل كار در اختيار همه كسانی كه قادر به كارند ولی وسايل كار ندارند» تصريح شده است. اين الگو پیشنهادی برای تدوین "سياست‌های كلی اصل ۴۳ قانون اساسی" است. ۱۶ @haad1442
افزايش نرخ ارز و صادرات 🔸نئوليبرال‌های ایرانی افزايش نرخ ارز را عامل افزايش صادرات معرفی می‌کنند و برای مقابله با واردات كالای مشابه داخلی نیز افزایش نرخ ارز را تجويز می‌كنند. 🔸سوال این است که آیا افزايش نرخ ارز باعث افزايش صادرات می‌شود؟ در كتب اقتصادی كه در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود آمده است که كاهش ارزش پول ملی به افزايش صادرات منجر می‌شود ولی حقیقت این است که اين فرمول برای كشورهای در حال توسعه نظير ايران كه 80 درصد صادرات غيرنفتی‌اش مواد نيمه خام (فولاد، محصولات پتروشيمی و معدنی) است، صادرات نسبت به كاهش ارزش پول ملی كاملا بی كشش است. 🔸علت کاربرد سیاست كاهش ارزش پول ملی برای افزايش صادرات این است که قیمت تمام شده تولید در داخل کشوری بالا باشد و صادرکننده امکان رقابت در بازار جهانی را نداشته باشد. در این مواقع کشورهای توسعه یافته با ۲ درصد کاهش ارزش پول ملی، قیمت را پایین می‌آورند تا توان رقابت به وجود آید و به این روش تا ۲۰ درصد افزایش صادرات ایجاد کنند. 🔸 ولی در کشور ما کاهش هزینه تولید می‌تواند اتفاق بیوفتد بدون اینکه ارزش پول ملی را پایین بیاوریم. صرفا لازم است مواد اولیه داخلی به تولید کننده داخلی به ریال فروخته شود. در این صورت تولید در کشور پا می‌گیرد و هم مردم منتفع شوند و هم تولیدات ارزان ایرانی می‌تواند بازارهای مطلوب خود را در بازارهای جهانی پیدا کند. 🔸مشکل فعلی ما این است که تولید‌کننده داخلی، مواد اولیه داخلی را در بهترین حالت به قیمت جهانی خریداری می کند بلکه گران‌تر از قیمت جهانی. به این صورت که تولید کننده قیمت جهانی را وقتی بخواهد تبدیل به ریال کند، باید دلار بازار آزاد که هر روز بالاتر می‌رود را در نظر بگیرد و علاوه بر این باید مواد اولیه مورد نیاز خود را از حراج بورس خریداری کند. یعنی رقابتی هم در بورس شکل می‌گیرد برای خرید که هر کس قیمت بالاتری بدهد، برنده حراج است. 🔸پس تولید‌کننده ایرانی مواد اولیه مورد نیاز خود را خیلی گران‌تر از قیمت جهانی دریافت می‌کند. به این ترتیب تولید در کشور ما فوق‌العاده گران است. هم برای مصرف کننده ایرانی گران است و هم قدرت رقابت در بازارهای جهانی را ندارد. تولید‌کننده هم انگیزه‌های تولیدش را روز به روز از دست می‌دهد. ۱۷ @haad1442
دولت ضعیف خام‌فروش 🔸هرچه تولید داخلی کاهش یابد تقاضای داخلی برای مواد اولیه فولاد، پتروشیمی، مس و آلومینیوم کاهش خواهد یافت و این شرکت‌ها می توانند محصولات خود را نیمه خام صادر و درآمد ارزی بيشتری کسب کنند ولی به تولید و اشتغال و دولت و مردم و استقلال کشور ضربه بزنند. 🔸وقتی ارزش پول ملی حفظ شود، قدرت خرید مردم حفظ می شود و وقتی تولید کننده داخلی مواد اولیه داخلی را با قیمت معقول بر مبنای ریال بدست آورد، می تواند بیشتر و بیشتر تولید کند و جنس ارزان به دست مردم برساند و همچنین در بازارهای جهانی رقابت کند و باعث افزایش صادرات شود. 🔸پروژه شبکه نفوذ در جریان این جنگ اقتصادی کاملا روشن است: ایجاد یک طبقه الیگارشی غرب گرای مسلط بر منابع ایران که قدرت خرید مردم و تولید را نابود و دولت را حقیر و ضعیف کنند تا صادرات مواد خام از ایران تسهیل و تشدید شود. ۱۸ @haad1442
پیمان‌سپاری صددرصد یعنی چه؟ 🔸 آیا افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت ریالی کالاهای وارداتی می شود؟ و کاهش واردات غیر ضروری را به دنبال دارد؟ 🔸 ذی‌نفعان گرانی نرخ ارز به همه استدلال‌ها چنگ می زنند تا افزایش نرخ ارز را توجیه کنند. ذی‌نفعان یعنی صادرکنندگان عمده غیرنفتی و تولیدکنندگان مواداولیه (۸۰ درصد صادرات غیرنفتی ما همین مواد اولیه است). صاحبان دلار همان صاحبان مواد اولیه اند. می‌گويند: اگر نرخ ارز پایین باشد، واردات به صرفه می شود و تولید داخل آسیب می بیند. در حالی که علاوه بر تدابیر گمرکی و تعرفه ای برای اعمال ممنوعیت واردات کالای مشابه داخلی، راه‌کار در مسدود کردن واردات قاچاق از طریق کورکردن منابع مالی واردات است. 🔸واردکننده کالای مشابه داخلی و قاچاقچیان نیاز به ارز دارند و ارز خود را از صاحبان ارز (ذی نفعان افزایش نرخ ارز) تامین می کنند. پس راهکار مبارزه با این نوع واردات و قاچاق، پیمان سپاری۱۰۰ درصدی درآمد ارزی است. پیمان سپاری صد‌در‌صد یعنی دولت باید تمام ارز حاصل از صادارت را به نرخی عادلانه و معقول که صادر کننده و مصرف کننده ضرر نکنند از صادرکنندگان خریداری کند و صرفا به واردات ضروری و اولویت دار تخصیص دهد. چرا که ارز جزو منابع عمومی کشور است و باید در اختیار حاکمیت باشد تا عدالت تحقق یابد. ۱۹ @haad1442
بورس در ایران 🔸مکانیسم مطلوب اقتصادی حالتی است که در آن انگیزه سودآفرینی و انتفاع شخص به انتفاع اجتماعی منجر شود و نفع شخصی به زیان عمومی منجر نشود. 🔸در مکانیسم بورس ایران هیچ تناسبی میان افزایش شاخص سهام و تولید ناخالص داخلی کشور دیده نمی شود، عمده‌ی آنچه در بورس اتفاق می افتد نه ارتباطی به جذب نقدینگی در تولید دارد و نه رشد قیمت سهام، تابعی از سودآوری شرکت هاست، بلکه ناشی از فعالیت سفته بازانه‌ی بازیگران موثری است که یا در پی منافع خویش یا به جای اعمال صحیح مدیریت بر اقتصاد، در حال تحمیل هزینه های مدیریت خود به مردم اند. 🔸بنابراین در بورس ما آنچه ارزش سهام را بالا می برد، هجوم تقاضای سفته بازانه و عملکرد مکانیسم بازار است که هیچ نسبتی با سودآوری فعالیت تولیدی ندارند، چون حتی شرکت هایی که ورشکسته شده اند می بینیم ارزش سهام‌شان به جای پایین آمدن روبه افزایش است. 🔸خرید سهام شرکت های ورشکسته و زیان‌ده سرمایه گذاری نیست بلکه سفته بازی است و نام آن بحران مالی شدن است. 🔸 سودآوری بدون تولید شاخصه ی مالی شدن است و هر چند دارندگان نقدینگی های کلان و سفته بازان حرفه ای را به سود کلان می‌رساند، اما در سوی دیگر تولید را از نقدینگی محروم می کند و شکاف گسترده درامدی ایجاد و موجب سقوط ارزش پول ملی می شود. 🔸در چنین شرایطی وظیفه دولت قبض بازارهای غیرمولد از طریق کاهش سطح سود آنها به زیر سطحِ سودِ توليد است که نئولیبرال های ایرانی اجازه هدایت دولت را سلب کرده اند. ۲۰ @haad1442
اثر استعمار فراحاکمیت بر تولید و بازار 🔸 به سبب آمیختگی مجاز و واقعیت، "اشغال مجازی" معادل همان اشغال نظامی در دوره استعمار کهنه است. 🔸 استعمارگر به تک تک افراد جامعه دسترسی دارد و بسیار نافذتر از قبل عمل می کند و ما با پدیده "جامعه پذیری قواعد استعماری" مواجه هستیم. به این معنا که هنجارهای استعماری به‌باور و مطالبه افراد تبديل می‌شود و مستعمره آنچه را استعمارگر صلاح ببیند تولید یا استفاده می کند. 🔸مسیر مواجهه با استعمار کهنه، استقلال سرزمینی است، مواجهه با استعمار نو، استقلال سیاسی است، مواجهه با استعمار فرانو، استقلال فکری_فرهنگی است و مواجهه با استعمار فراحاکمیت، استقلال مجازی است 🔸 شبکه ملی اطلاعات یک تدبیر دقیق و حیاتی برای دستیابی به استقلال مجازی و رهایی از تهدید استعمار فراحاکمیت است. فضای مجازی کشور مانند مرزهای فیزیکی باید مستقل و تحت مدیریت و اشراف کامل حاكمیت باشد وگرنه با همین استعمار تولید تضعیف شده و بازار تصرف می شود. ۲۱ @haad1442
رابطه قدرت و رفاه ملی/ ژاپن چه کرد؟ 🔸 قدرت ملی شرط لازم رفاه ملی و مولد رفاه است و هیچ کشور مرفهی در جهان نیست که قدرتمند نباشد. میان قدرت و رفاه تغارض و تباین وجود ندارد، قدرت شرط لازم رفاه است و همه کشورهای مرفه جهان قدرتمند نیز هستند. 🔸 مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کردند که "ژاپن مصداق حرکت گفتمان قدرت محور به‌ گفتمان رفاه محور است، ژاپن مجازات شد که نیروی نظامی نداشته باشد و آنها پول‌هایی که خرج نظامیان می کردند صرف علم و صنعت کردند و پیشرفت کردند." این تصور اشتباه است. 🔸 انحلال نیروی نظامی ژاپن به معنای صفر شدن هزینه نظامی نبود بلکه امریکا ژاپن را وادار کرد که در قانون اساسی جدید حق داشتن نیروی نظامی را از خودش سلب کند و امریکا حق استقرار نیروی زمینی، هوایی، دریایی در خاک ژاپن داشته باشد. 🔸سپس امریکا هزینه حضور نظامی خود را از ژاپن گرفت و دولت ژاپن آنرا به نام "بودجه همدمی" ناميد و ۷۵ درصد هزینه های نظامی امریکا را ژاپن پرداخت كرد و این بودجه سال به سال افزایش می یابد. 🔸 پس پیشرفت ژاپن ناشی از حرکت از گفتمان قدرت محور به گفتمان رفاه محور نبود. بلکه ناشی از کنار گذاشتن همان سیاست‌هایی بود که جریان لیبرال آنها را در ایران نمایندگی می کنند و هرگاه به قدرت رسیده‌اند با تمام توان اجرا کرده‌اند. 🔸پس از جنگ جهانی دوم امریکا به ژاپن تکلیف کرد رویکرد لیبرال بازار آزاد را سرلوحه کارشان قرار دهند. ولی نخبگان سیاسی و اقتصادی ژاپن پیشنهاد امریکا را تلاش برای تضعیف اقتصاد و فناوری ژاپن دانسته و سیاست قبل از جنگ خود را اجرا کردند. 🔸دولت ژاپن نقش محوری توسعه اقتصادی را به دست گرفت و در عین استفاده از ظرفیت بخش خصوصی داخلی، حمایت از تولید داخلی را اصل لایتغیر اقتصاد خود قرار داد. ۲۲ @haad1442
رمز ارز خسارتی برای اقتصاد 🔸«بیت کوین» و ده‌ها عنوان دیگر کریپتوکارسنی در ایران به رمزارز معروف شده‌اند. رمزهایی که طی معادلات پیچیده ریاضی کشف می‌شوند. 🔸رمزارزها هیچ گونه ارزش ذاتی ندارند و برخلاف ارزهای رایج بین‌المللی توسط بانک‌های مرکزی تضمین نمی‌شوند، مگر تعداد خاصی از آنها 🔸رمزارزها ظاهرا با احتساب هزینه‌ی برقی که مصرف می‌کنند و پولی که بابت خرید دستگاه‌های تولید(ماینر) پرداخت می‌شود، سودده هستند، ولی اگر دقیق‌تر شویم، خسارات قابل توجهی به اقتصاد می‌زنند؛ _ ارز حاصل از صادرات کالا صرف واردات ماینر می‌شود و این یک خسارات بزرگ است. _صرف شدن برق برای کشف رمزهای بهادار به جای صرف در مسیر تولید. _تبدیل کارخانجات به مزارع تولید بیت کوین. _افزایش بیکاری _جانشین برای ریال که این فرایند کاهش شدید ارزش پول ملی را به همراه دارد. _ تولید رمزارز بدتر از رباست و خساراتی غیر قابل پیش بینی به اقتصاد وارد می‌کند. - در معامله ربوی، فرد بدون اینکه فعالیت مولدی داشته باشه، صرفا با قرض دادن پول به سود می‌رسد. در فرآیند تولید رمزارز، برای کسب پول، کالا امحاء می‌شود. ۲۳ @haad1442
سياست‌های حمايتی ژاپن را ژاپن کرد 🔸دورانی که آقای هاشمی رفسنجانی مشق نئولیبرالیسم را از رو می‌نوشت و دستورالعمل بانک جهانی را توسعه می‌داد و کارگزاران ایشان دنبال مصرف انبوه، استقراض خارجی، تعدیل ساختاری، تضعیف دولت و گشودن دروازه های اقتصادی کشور به کالاهای خارجی بودند، ژاپن از تولید داخلی حمایت می کرد. 🔸مهم‌ترین سیاست های حمایتی ژاپن از صنایع داخلی به گفته رابرت گیلپین اقتصاددان سیاسی كه در فصل هفتم كتابش به نام اقتصاد سیاسی جهان به رشته تحرير درآورده است از این قرار است: ۱. سیاست های مالیاتی که سبب پس انداز های فوق العاده و سرمایه گذاری بالا می شود ۲. سیاست های مالی در راستای افزایش درآمدهای شرکت های تولیدی و کاهش مصرف گرایی به ویژه مصرف کالاهای خارجی و لوکس ۳. سیاست های تجاری راهبردی و محدودیت واردات با هدف حمایت از صنایع نوپا در مقابل کالاهای وارداتی و لوکس ۴. حمایت دولتی از صنایع مادر، نظیر فولاد و فناوری های مولد ۵. سیاست های رقابتی و همکاری های بین شرکتی 🔸برخلاف دولت آقای هاشمی که توجهی به عدالت اجتماعی نداشت و فقرا را قربانیان توسعه ایران می‌دید و تشدید شکاف طبقاتی دستاورد نئولیبرالیسم دوران سازندگی بود. ژاپن همواره بر کارآمدی و بازده اقتصادی به منظور برابری اجتماعی و نظم داخلی توجه داشته است. ۲۴ @haad1442
بیراهه‌ی شاخصِ رشد اقتصادی 🔸 شاخص تولید ناخالص داخلی چیزی جز محاسبه تراکنش‌های مالی در یک کشور نیست و چنین محاسبه‌ای هرگز نمی‌تواند رشد رفاه یک ملت را نمایندگی کند. شاخص رشد اقتصادی یک کشور به معنای ارتقای سطح رفاه مردم آن کشور نیست. 🔸 رابرت کندی:تولید ناخالص ملی GDP همه چیز را به طور خلاصه اندازه می‌گیرد جز هر آنچه که زندگی را ارزشمند می‌سازد. 🔸 رفاه کشور باید با GPI اندازه‌گیری شود که هزینه و فایده سرمایه‌های انسانی، اجتماعی، طبیعی و... را محاسبه می‌کند. 🔸 شاخص واقعی پيشرفت(GPI) با هزينه‌های مصرفی فرد/خانوار شروع می‌كند و سپس آن را براساس نابرابری درآمدی تعديل می‌كند؛ ارزش كار در خانه، مراقبت از فرزندان و كار داوطلبانه را به آن اضافه مي‌كند، ارزش دريافت خدمات از زيرساخت‌های موجود در خانه‌ها را اضافه می‌كند، ارزش دريافت خدمات از خيابان‌ها و بزرگراه‌ها را اضافه می‌كند، هزينه‌های زمان از دست‌رفته برای تفريح، فروپاشی خانواده‌ها، زمان صرف شده برای رفت‌و‌آمد و كم كاری‌ را كسر می‌كند، هزينه‌های جرائم، تصادفات و استهلاك كالاهای مصرفی بادوام را كسر می‌كند، هزينه تخريب محيط زيست، آلودگی هوا، تخليه لايه اوزون، آلودگی صوتی، از دست رفتن زمين كشاورزی و ...را كسر می كند و در نهايت اين محاسبه را با تشكيل سرمايه خالص و استقراض خارجی خالص تعديل می كند. 🔸 در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی اقتصاد و رفاهِ مردم یک اولویت اساسی بوده است. ۲۵ @haad1442
بيشينه سازی قدرت 🔸جریانی هنوز راه‌حل مشكلات اقتصادی را در تنش‌زدایی با آمريكا می‌دانند. ساده لوحانه می‌گویند ايران به جای تلاش برای دستيابی به بازدارندگی نظامی به بازدارندگی اقتصادی برسد و بودجه نظامی را كاهش دهد و به مسائل اقتصادی پرداخته و همچنين تمام نسخه های اقتصادی آمریکا برای تنش‌زدایی نعل به نعل اجرا شود. 🔸 دور جديد و شديد تحريم های اقتصادی آمريكا عليه ايران از سال ۱۳۸۴ تصویب شد ولی اعمال نشد. پس از فتنه ۸۸ اعمال شد یعنی زمانی که اميد در رژيم آمريكا ایجاد شد مبنی بر اينكه تحريم‌های فلج‌كننده می‌تواند آشوب اقتصادی را به آشوب سياسیِ موجودِ در ميدان افزوده و كار جمهوری اسلامی را يكسره كند و همه اينها از نامه درخواست كمك جريان فتنه به هيلاری كلينتون سرچشمه می‌گيرد. 🔸 آمريكا، فرانسه، انگليس، آلمان، ژاپن، چين و هند جز 10 قدرت برتر اقتصادی جهان هستند و جز 10 قدرت نظامی نيز هستند. كشورهایی نظير مصر و پاكستان با وجود قدرت برتر نظامی بودن ولی از لحاظ اقتصادی قوی نيستند و اين نه به خاطر داشتن قدرت نظامی بلكه به این دلیل است که آنها به GATT (موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت) پيوستند و دروازه های خود را به روی كالاهای خارجی گشودند و متعهد شدند از توليد داخلی حمايت نكنند و همچنین به عضويت WTO درآمدند و بر عكس نسخه پيشرفت كشورهای اروپایی عمل كردند. 🔸نکته دیگر اینکه در کشورهای پیشرفته بسياری از پروژه های نظامی به حوزه های تجاری سرريز شدند، مانند ميكروچيپ هایی كه برای پردازش حجم وسيعی از اطلاعات و ذخيره اطلاعات در كامپيوترها و گوشی های شخصی توليد شده توسط شركت اپل استفاده می‌شود، در واقع محصول برنامه های فضایی و نظامی آمريكا هستند كه در حوزه ارتباطات، تجاری سازی شده اند. ۲۶ @haad1442
نتیجه تنش‌زدایی یک‌طرفه 🔸ايران در سال 1392 یعنی سال روی كار آمدن دولت آقای روحانی، رتبه 18 اقتصاد جهان بود اما دولت آقای روحانی كه رتبه نخست تنش زدایی با آمريكا را داشت، رتبه اقتصادی ايران را به 25 رساند. 🔸 دو سال نخستِ دولت آقای روحانی، اقتصاد کشور معطل امضای برجام، دو سال بعدی معطل اجرای برجام و پس از آن معطل احيای برجام بود 🔸تصور آقای روحانی اين بود که برای جلب رضايت غرب باید به شرق پشت كند و در پسا برجام به شركایی كه در دوران تحريم كنارش بودند پشت كرد و سراغ شركت های اروپایی و حتی آمريكایی(بوئينگ) رفت و ده ها ميليارد دلار موافقت نامه امضا كرد. 🔸ميان شرق ايدئولوژيك كه فرو ريخت و شرق جغرافيایی تفاوت از زمين تا آسمان است و ما باید با شرق جغرافیایی ارتباط داشته باشيم. چرا که شرق تمدن و فرهنگ ريشه داری دارد و به ما نزديك تر از اروپا و آمريكاست. اروپا با نگاه سلطه‌گر به منطقه آسيای غربی نگاه می‌كند. آسيا برای ما از آمريكای لاتين و آفریقا نیز مهم تر است. 🔸ما حتما بايد از نظر اقتصادی قدرتمند شويم تا تهديد و تهاجم اقتصادی دشمن بی‌اثر شود اما راهش پناه بردن به آغوش مهاجم از ترس هجوم نيست. بلكه بيشينه سازی قدرت اقتصادی از همان مسیری‌ست كه برای بيشينه سازی قدرت نظامی پيموده ايم. 🔸اتكا به خود هرگز به معنای كشيدن حصار به دور خود و قطع ارتباط با جهان نبوده است و به معنای تعطيل كردن مناسبات تجاری نيست. 🔸هرجا پس از پيروزی انقلاب توفيقاتی داشتيم به بركت تفكر انقلابی بوده است و اگر خسارتی ديديم از محل تمسك به نظاماتی بوده که برای تداوم استعمار و سلطه غرب در اشكال نوين و مدرن طراحی شده‌اند. ۲۷ @haad1442
راز سردرگمی اقتصادی 🔸مجری(دولت‌ها) به سیاست‌های نظام تعهد لازم را ندارند. 🔸الگوی متناسب با سیاست ها برای ایفای نقش دولت در اقتصاد طراحی و پیاده سازی نشده است. 🔸شرط لازم پیشرفت اجتناب از سیاست های لیبرالیسم تجویزی است. اساسی‌ترین مشکل طیف فکری لیبرال اين است كه بر تجربه غرب چشم می بندند و کورکورانه تجویزش را می پذیرد. ۲۸ @haad1442
اضمحلال هژمونيك آمريكا در عرصه اقتصادی 🔸خانم«آرایانا هافینگتون» تصویر دقیق وضع اقتصادی آمریکا در قرن ۲۱ را شرح می‌دهد. زیرساخت‌های فرسوده و ناکارآمد، عدم سرمایه‌گذاری‌ برای نوسازی و به روز شدن زیرساخت‌ها، اضمحلال طبقه متوسط به عنوان نيرویی كه باعث قدرت گرفتن امریکا شده بود، فساد سیاسی و اقتصادی، ناکارآمدی نظام آموزشی و این لیست در کتاب آمریکای جهان سومی مفصلا ادامه دارد. 🔸آمریکا ۱۹ هزار میلیارد دلار بدهی دارد که ۳۵ درصد آن به ساير کشورها است. فعلا آمریکا به واسطه ارزش دلار در دنیا واردات ارزان انجام می‌دهد اما این بدهی زمانی معنادار خواهد شد که دلار جايگاه خود را به عنوان ارز رایج از دست بدهد، آمريكا دیگر قادر به واردات نخواهد بود و وارد بحران تورمی خواهد شد. 🔸زمانی اعلام می‌شد کشورها باید عضو WTO باشند در غیر این صورت از تجارت جا خواهند ماند ولی به خاطر ناکارآمدی WTO حتی کشورهای عضو به سمت ترتیبات تجاری دوجانبه و چند جانبه و منطقه ای رفته اند. 🔸 بانک سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیا به دلیل مقاومت آمریکا برای حفظ حق وتوی خود جایگزین IMF شده است. این صندوق هنجارهای IMF را تحمیل نمی‌کند و با اقبال قابل توجهی مواجه شده است. ۲۹ @haad1442
رژیم صهیونیستی عضو تصمیم‌گیر FATF در مبارزه با تروریسم و تسلیحات کشتار جمعی 🔸نهاد FATF متشکل از ۳۷ عضو اصلی و ۲ عضو ناظر کار خود را با استانداردسازی برای مبارزه با پولشویی آغاز کرد و سپس به موضوعات مبارزه با تامین مالی تروریسم و تامین مالی تسلیحات کشتار جمعی رسید. 🔸اصلی‌ترین تامین‌کنندگان مالی تروریسم بین‌المللی یعنی آمریکا و شورای همکاری خلیج‌فارس‌ عضو اصلی و عربستان‌سعودی و رژیم صهیونیستی اعضای ناظر آن بودند و بعدها رژیم صهیونیستی و سعودی به عضویت دائم آن درآمدند. 🔸آنچه برخی در تلاشند به جمهوری‌اسلامی ایران قالب کنند این است که مجریِ تجویزِ تصمیم‌گیرانِ اصلی این نهاد باشد نه تصمیم ‌گیر و عضوی از اعضا. می‌خواهند تمام مراودات مالی کشور برای دشمنان ما که بارها در همین برجام دشمنی خود را اثبات کرده‌اند، روشن شود. 🔸انتظار دولت حسن روحانی آن بود که پس از اتمام همه تعهدات هسته‌ای ایران، برجام اجرایی شده و تحریم‌ها رفع شوند ولی آمریکا دقیقا در روز اجرا، متنی ۴۴ صفحه‌ای بر روی سایت وزارت خزانه‌داری خود بارگذاری کرد و رفع تحریم‌ها را بی اثر کرد. 🔸در تمام بندهای رفع تحریم ایران بندی اضافه شد که عملا تحریم‌ها را حفظ کرد: "به شرطی که تراکنش‌ها شامل افراد و نهادهایی که در لیست تحریم آمریکا(SDN) باقی مانده‌اند نشود."* ۳۱ @haad1442
مسائل FATF 🔸مهمترین و اساسی‌ترین مسئله ایران با FATF حضور نداشتن در حلقه تصمیم‌گیری این نهاد است که این امر باعث می‌شود در تعاریف مفاهیمی مانند تروریسم، پولشویی، استانداردها نظرات تهران لحاظ نشود و این امر خلاف امنیت ملی است. 🔸در توصیه‌های ۶ و ۷ FATF ذکر شده است: ایران باید نهادها و افرادی را که به‌موجب قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با تروریسم، تامین مالی تروریسم و تامین مالی اشاعه تسلیحات کشتارجمعی تحریم شده‌اند، در داخل مرزهای خود نیز تحریم کنند. هم‌اکنون براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ۲۳ فرد و ۶۴ نهاد ایرانی به بهانه اشاعه تسلیحات تحریم شده‌اند (در زمان چاپ کتاب) در نتیجه ایران باید نهادهای مهم از جمله سپاه پاسداران، وزارت دفاع و افرادی چون فرمانده‌هان ارشد سپاه و سردار احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی را در لیست تحریم خود قرار دهد. 🔸به طور خلاصه اجرای این توصیه‌ها زیرساخت لازم برای امتداد تحریم‌های بین‌المللی، چندجانبه و یکجانبه به داخل مرزهای ایران خواهد بود و زمینه را برای تحریم داخلی سپاه، جریان مقاومت و هر فرد و نهادی که از سوی امریکا و اروپا حامی مالی تروریسم و پولشویی شناخته می‌شود، فراهم می کند. 🔸اگر مسئولین دولت نگاه ساده‌انگارانه دارند شورای عالی امنیت ملی، مجلس شورای اسلامی و دیگر دستگاه‌های مسئول باید در مقابل این تهدیدات هوشمندانه عمل کنند. ۳۲ @haad1442