eitaa logo
هاد
4.4هزار دنبال‌کننده
404 عکس
180 ویدیو
32 فایل
(وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) هم جهت با قاعده های عالم زندگی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
سرمایه‌داری فاجعه محور 🔸از سال ۲۰۰۴ خانم نائومی کلاین پژوهشی را از تاریخ اقتصاد چند دهه اخیر آغاز کرد که آکنده از گفته‌ها و اغلب ناگفته‌هایی ست درباره بحران‌های گوناگون و اینکه چگونه از این بحران‌ها سوء استفاده می شود تا راه برای سرمایه‌داری فاجعه محور در سراسر دنیا باز و هموار شود. 🔸بحرانی فرا می رسد، هول و هراس جامعه را در بر می گیرد و نظریه‌پردازان مکتب نئولیبرال با رخنه کردن در خلاء اجتماعیِ ناشی از بحران و جوّ ترس و نگرانی، دست بکار می شوند و به نفع شرکت‌های بزرگ، به مهندسی جوامعِ بحران‌زده می پردازند. 🔸خانم کلاین ضمن پژوهش‌های خود به شباهت‌های تکان‌دهنده‌ای بین شکنجه افراد در زندان‌های سازمان جاسوسی آمریکا و نظریات شوک‌درمانی استادان اقتصاد برمی‌خورد. 🔸طبق یکی از کتاب‌های راهنمای سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، هدف از شکنجه (یعنی مرحله سست کردن و به راه آوردن زندانی) ایجاد نوعی توفان شدیدِ ذهنی است. پس از شکنجه، زندانی به قدری از نظر روانی به قهقرا رفته و وحشت‌زده است که دیگر قادر نیست منطقی فکر کند یا حافظ منافع خود باشد. فاصله زمانیِ فوق‌العاده کوتاهی وجود دارد که در آن فرد زندانی دچار نوعی حالت تعلیقِ بین زندگی و مرگ می شود و شخصیتِ شکل‌گرفته و فرهیخته‌اش همراه با ویژگی‌های آن فرو می ریزد، یک نوع شوک یا فلج روانی است. بازجوی مجرب این لحظه را در هنگام رخداد آن خوب می شناسد و می داند که زندانی آماده اقرار و دست کشیدن از باور‌های پیشین است. 🔸دکترین نظامی ایالات متحده که مبنای حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق را تشکیل داد، بر اساس سند "شوک و ارعاب، نیل به سلطه آنی"، است که پیرو همین شباهت‌ها تدوین شده است. در ادامه به سرمایه‌داری فاجعه محور در عراق که توسط آمریکا اجرا شد خواهیم پرداخت. ۳۳ @haad1442
دکترین شوک در عراق ( از آمریکای لاتین به بخش عراق منتقل شدیم تا با بخشی از تاریخ اقتصادی و سیاسی عراق در ایام اربعین حسینی آشنا شویم) 🔸معماران تهاجمِ عراق اعتقاد عمیقی به دکترین شوک داشتند. بر آنها معلوم بود که با درگیر شدن عراقی‌ها با فوریت‌های روزمره، اقتصاد را می توان، به طور نامحسوس به حراج گذاشت. آنها چون نمی توانستند اقتصاد‌های بسته خاورمیانه را به صورت صلح‌آمیز بگشایند، قلاده سگ خشونت را باز کرده بودند و با وحشت آفرینی منافع کلان اقتصادی را دنبال می کردند. در وحشت بمب‌ها و انفجار‌ها و شکنجه‌ها، توجه کسی به آنچه در اقتصاد در حال روی دادن بود، جلب نمی شد. 🔸در عراق خیلی چیزها بود که بتوان از آن سود برد: عراق نه تنها سومین کشور بزرگ نفتی با ذخایر شناخته شده بود، بلکه یکی از آخرین استحکاماتِ مصون مانده از شبیخون سرمایه‌داری لجام‌گسیخته فریدمنی برای برپایی بازار جهانی هم بود. پس از آنکه دست‌اندرکارانِ نهضت تهاجمیِ بازار آزاد، آمریکای لاتین، آفریقا، اروپای شرقی و آسیا را فتح کردند، اکنون نوبت به دنیای عرب یعنی آخرین سرحد فتوحات می رسید. 🔸از آنجا که نمی شد سراسر جهان عرب را یک‌جا فتح کرد، ضرورت داشت که از کشوری به عنوان کاتالیزر (تسریع کننده) استفاده کنند. 🔸هنگامی که ایده تهاجم به کشوری عربی و تبدیل آن به کشوری الگو و مدل، اولین بار بعد از یازده سپتامبر مطرح شد، نام چند کشور بر سر زبان‌ها افتاد_ عراق، سوریه، مصر... با این همه عراق خیلی چیزها داشت که به آن اولویت می‌داد. علاوه بر ذخایر نفتی، عراق از نظر موقعیت مکانی، با توجه به کاهش اتکا و اطمینان آمریکا به عربستان سعودی، مرکز خوبی برای پایگاه‌های نظامی بود. استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه مردمش نفرت از صدام را آسان‌تر ساخته بود. دلیل دیگر امتیاز عراق نسبت به سایر گزینه‌ها آگاهی و شناخت آمریکا از آن کشور بواسطه جنگ ۱۹۹۱ خلیج فارس بود. ۳۴ @haad1442
"بهترین هنگام برای سرمایه‌گذاری روزی است که هنوز خون روی زمین باشد" 🔸بر مبنای هراس از سلاح‌های کشتار جمعی بود که تهاجم به عراق را به مردم جهان قالب کردند. بعضی کارشناسان احمق می پنداشتند که واقعا آمریکا برای برقراری دموکراسی به عراق حمله می کند. در حالی که حامیان جنگ حملات علیه اسرائیل را با حملات علیه ایالات متحده یکی می دانستند ولی در رسانه منطقه خاورمیانه را به عنوان سرزمین تروریست‌پرور معرفی می کردند. 🔸در منطق درونی تهاجم به عراق، جنگ با تروریسم، گسترش مرزهای سرمایه‌داری و برگزاری انتخابات در یک برنامه واحد بسته بندی شده بود. 🔸جرج دبلیو بوش این دستور کار را در عبارتی چنین خلاصه کرد: "گسترش آزادی در منطقه‌ای آشوب زده" در حالی که آزادی‌ای که از آن سخن گفته می شد آزادی برای شرکت‌های آمریکایی و چند‌ملیتی غربی بود که از حکومت‌های خصوصی‌سازی شده تغذیه کنند. هشت روز پس از اعلام پایان جنگ در عراق بوش رسما طرح را اعلام کرد: "ایجاد منطقه تجاری آزاد ایالات متحده_خاورمیانه برای یک دهه" 🔸 شیلی سال ۱۹۷۳ قرار بود نقش الگو را برای آمریکای لاتین بازی کند و حال عراق نقش الگو را برای خاورمیانه باید بر عهده می‌گرفت. استنباط رژیم‌های بی‌رحم که "مکتب اقتصادی شیکاگو" را در دهه هفتاد اجرا کردند این بود که برای تولد ملت‌های نوین آرمانی باید طبقات وسیعی از مردم و فرهنگ آنها را "از ریشه" درآورد. بر اساس همین منطق انها گفتند "ما در عراق ملت‌سازی نمی کنیم، ما ملت خلق می کنیم" 🔸 اشتباه آنها این بود که عراق مکانی تهی بر روی نقشه نبود. عراق با غرور سخت ضدامپریالیستی، با ناسیونالیسم قوی عربی، مردمانی با ایمان عمیق و با اکثریتی از مردان آموزش دیده نظامی، فرهنگی به قدمت تمدن بود و هنوز هست. 🔸اگر قرار بود "خلق کردن ملتی" در عراق روی دهد، بر سر ملتی که پیش از این در آنجا می زیستند، قرار بود که چه بیاید؟ فرض ناگفته از همان آغاز تهاجم این بود که بخش بزرگی از آن می بایست محو شود. ایده ای که لزوم کاربرد خشونتِ سختِ استعمارگرانه را مسلم می کرد: "بهترین هنگام برای سرمایه‌گذاری روزی است که هنوز خون روی زمین باشد" ۳۵ @haad1442
جنگی که در حکم شکنجه جمعی بود 🔸 آمریکا و انگلیس و برخی کشورها موسوم به نیروهای ائتلاف، تهاجم به عراق را در سال ۲۰۰۳ آغاز کردند. جنگی که در حکم شکنجه جمعی بود. معماران جنگ زرادخانه سازوکارهای شوک در شکنجه‌های سازمان سیا را بررسی کردند و تصمیم گرفتند که با بکارگیریِ تمام آنها وارد کارزار شوند. 🔸 بمباران‌های برق‌آسا همراه با تکمله عملیات روان‌شناسانه دقیق و به دنبال آن اجرای سریع‌ترین و گسترده‌ترین برنامه شوک‌درمانیِ سیاسی و اقتصادی‌ای که تا آن روز اجرا شده بود. اگر برنامه شوک‌درمانی با مقاومتی مواجه می‌شد، مقاومت‌کنندگان را بازداشت و با آنها شنیع‌ترین سوء‌رفتارها را می‌کردند. 🔸در جنگ خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۱ حدود سیصد موشک "تاک هوک" در پنج هفته و در تهاجم به عراق بیش از سیصد و هشتاد موشک تنها در یک روز شلیک شد. بین بیستم مارس و دوم ماه مه، یعنی روزهای "عملیات رزمیِ عمده"، ارتش ایالات متحده بیش از سی هزار بمب روی عراق فرو ریخت و بیست هزار موشک هدایت‌شونده برابر با ۶۷ درصد موشک‌هایی که تا آن روز تولید شده بود، شلیک کرد. 🔸 دکترین شوک و ارعاب آشکارا کل جامعه را هدف قرار داده بود و راهبرد اصلی ایجاد "ترس جمعی" بود ۳۶ @haad1442
بازترین بازار جهان 🔸خشونتِ خیلی زیاد به طریقی مانع دیدن منافعی می شود که خشونت در خدمت آن است. 🔸پس از فروکش کردن بمباران‌های وحشتناک، تاریخ عراق بار کامیون می‌شد و می‌رفت. طلاها و دیگر اشیای عتیقه را از موزه ملی عراق ربودند، هشتاد درصد از ۱۷۰ هزار شی ارزشمند موزه به یغما رفت. کتابخانه ملی ویرانه شد.قرآن‌های با قدمت هزار ساله ناپدید شدند و جز قفسه‌های سوخته چیزی باقی نماند. خاطرات عمیق از کل یک فرهنگ، فرهنگی که هزاران سال جریان داشته، از میان برداشته شد. 🔸امحاء انجام شد. حال نوبت جایگزینی رسید. مرز‌ها گشوده شد و وسایل ارزان‌قیمت خانگی و واردات مواد غذایی بنجل شروع شد. واردات بی قید و شرط، بدون تعرفه، بدون حقوق و عوارض، نه بازرسی، نه مالیات، آزادِ آزاد. 🔸 پل برمر که بوش او را به سمت رئیس حکومت اشغالگران در عراق منصوب کرد، دو هفته بعد از ورودش به بغداد، عراق را آماده کسب و کار اعلام کرد. عراق یک شبه از یکی از بسته‌ترین کشور‌های جهان، بازترین بازار جهان شد. 🔸در حالی که وانت‌های پر از غنائم مسروقه به سوی مال‌خران خارج از کشور روان بودند، از سوی مقابل کاروان کامیون‌های انباشته از تلویزیون، لوح فشرده‌ی فیلم‌های هالیوودی و آنتن‌های ماهواره‌ای در حرکت بودند و بار خود را در پیاده‌رو‌های محله کراده بغداد تخلیه می‌کردند‌. دقیقا همان‌گونه که یک فرهنگ می سوخت، فرهنگ دیگری در بسته‌بندی‌های از پیش آماده، برای جانشینی آن سرازیر می شد. ۳۷ @haad1442
معدن طلای شرکت‌های آمریکایی 🔸 شرکت‌های آمریکایی به عراق سرایز شدند با این توصیف که "در عراق معدن طلا خواهند آفرید." شرکت راهبرد‌های نیو‌بریج به عنوان دروازه‌دار ورود به سرحدات سرمایه‌داری وارد شد. فروشگاه‌های سون اِلِون که هر شعبه جای سی بقالی را می گرفت. وال‌مارت که می خواست کل عراق را قبضه کند. 🔸در سپتامبر ۲۰۰۳ اجلاسی در منطقه سبز بغداد برگزار شد که مرکز حکمرانی آمریکا بر عراق بود، در این گردهمایی به تعداد محدودی از عراقی‌های با‌نفوذ درباره تحول اقتصادی به روش سرمایه‌داری درس‌هایی دادند. پیوسته در گوش آنها خواندند که باید از این هرج و مرج استفاده کنند و سیاست‌هایی را که ایجاد بیکاری زیاد می کند با قدرت تمام پیش ببرند. بنگاه‌های اقتصادی دولتیِ بی‌بازده را بدون تلاش برای نجات آنها با وجوه دولتی باید فورا فروخت. 🔸دومین درس آنها جسورانه‌تر بود. تنها پنج ماه از سقوط بغداد می گذشت و عراق در اوضاع انسانیِ وخیمی قرار داشت. میزان بیکاری ۶۷ درصد و سوء تغذیه فراگیر بود، تنها چیزی که گرسنگی و قحطی عمومی را به تعویق می انداخت جیره مواد غذایی یارانه‌ای دولتی بود که خانوارهای عراقی هنوز دریافت می کردند. نفت دربرابر غذا. درس دوم اجلاس این بود که این خاصه‌خرجی‌ها را که باعث اختلال در کارکرد بازار می شود باید فورا کنار گذاشت. "بخش خصوصی را راه بیندازید و این کار را با حذف یارانه‌ها شروع کنید." ۳۸ @haad1442
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
منظور از راهکار قیمتی رفع ناترازی بنزین چیست؟ پیرو اظهارات وزیر نفت دولت آقای پزشکیان مبنی بر اینکه «راهکارهای قیمتی برای رفع ناترازی بنزین، در دستور کار نیست»، چند اقتصادخوانده که از افراد تاثیرگذار در سیاست‌های اقتصادی دولت شهید رئیسی بودند و این اواخر، دولت سیزدهم را به گران‌سازی بنزین نیز راضی کرده بودند، فریاد اعتراض سرداده‌اند که چرا می‌خواهید راهکار قیمتی برای رفع ناترازی را کنار بگذارید. اما منظور از عبارت زیبای «راهکار قیمتی برای رفع ناترازی» که اینها دنبالش هستند، چیست؟ ناترازی، یعنی میزان مصرف بنزین کشور بیش از تولید است. این موضوع، دلایل متعددی دارد. یکی پرمصرف بودن خودروها، دیگری جهانی‌سازی قیمت‌ها که باعث شده تمایل پالایشگاه‌ها به تولید بنزین کم شود، دیگری سیاست آقای زنگنه وزیر نفت دولت‌های هفتم، هشتم، یازدهم و دوازدهم که پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری می‌دانست، دیگری اضافه شدن سالانه بیش از یک میلیون خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور که با هوا کار نمی‌کنند و بنزین می‌خواهند... برای حل این معضل، دو راهکار وجود دارد: ۱- راهکار غیرقیمتی ۲- راهکار قیمتی. راهکار غیرقیمتی، یعنی کم‌مصرف کردن خودروها، سهمیه‌بندی بنزین تا زمان تراز شدن تولید و مصرف، ساخت پالایشگاه برای افزایش تولید و... اما راهکار قیمتی، یعنی افزایش قیمت بنزین. سوالی که پیش می‌آید این است که افزایش قیمت چگونه می‌خواهد معضل ناترازی را حل کند؟ پاسخ این است که وقتی بنزین گران شد، بخشی از مردم قدرت خرید بنزین را از دست می‌دهند و در نتیجه، مصرف کل کشور کم می‌شود و صورت مسئله پاک می‌شود. اما سوال اینجاست که با گرانی بنزین، کدام قشر از مردم دیگر نمی‌توانند بنزین مصرف کنند؟ چه کسانی از سفر کردن محروم می‌شوند؟ سرمایه‌داران یا مستضعفان؟! سیاست گران‌سازی بنزین، دقیقا مانند سیاست گران‌سازی ارز است. می‌گویند اجازه دهید دلار به اندازه‌ای گران شود که یک عده از مردم توان خرید کالای وارداتی را نداشته باشند. در نتیجه، تقاضا برای ارز کم شود و ناترازی ارزی رفع شود. اما آن کالای وارداتی که باید مردم نتوانند تهیه کنند چیست؟ متاسفانه بخش قابل توجهی از واردات ما، غذای دام و طیور است. حرفشان این است که اجازه دهید دلار به قدری گران شود تا قیمت غذای دام و طیور برای دامداران و مرغداران سر به فلک بکشد و در نتیجه، قیمت گوشت و مرغ و لبنیات و... نجومی شود. وقتی چنین شد، مستضعفان دیگر توان خرید گوشت و مرغ را از دست می‌دهند و نیاز دامدار و مرغدار به خوراک وارداتی دام و طیور کم می‌شود و در نتیجه، تقاضای ارز کاهش می‌یابد و معضل ناترازی رفع می‌شود! اما نکته اینجاست که هرگز، موضوع را با این ادبیات بیان نمی‌کنند که مردم متوجه شوند چه بلایی قرار است سرشان بیاید. می‌گویند «راهکار قیمتی حل ناترازی». البته این سیاست قیمتی، چه درباره بنزین و چه درباره ارز و چه سایر کالاها، بدون ذینفع نیست. هم گران‌سازی بنزین ذینفع دارد، هم گران‌سازی ارز. شرکتی که سالانه یک میلیارد دلار صادرات دارد، اگر نرخ ارز از ۴۰ هزار تومان به ۶۰ هزار تومان افزایش یابد، بدون کمترین زحمتی ناقابل ۲۰ هزار میلیارد تومان کاسب می‌شود. این ذینفعان، باید هم دنبال اقتصاددان‌هایی باشند که گرانی‌ها را تئوریزه کنند. انگس استوارت دیتون برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد اقتصاد دانشگاه پرینستون که دچار عذاب وجدان شده و کتاب افشاگرانه «اقتصاد در آمریکا» را نوشته است، می‌گوید: «بر خواننده این کتاب حرجی نیست اگر فکر کند که ما [اقتصاددانان نئوکلاسیک] انسان‌های رذلی هستیم که صرفا منافع مادی خودمان برایمان اهمیت دارد. اینکه ما لابی‌گر و توجیه‌گر سرمایه‌دارانی هستیم که سخاوتمندانه بابت کارهایمان به ما پاداش می‌دهند». @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشایه ۱۴۰۳ به یاد فلسطین و مردم مظلوم و مقتدر غزه @haad1442
تجارت آزاد از نوع سنگین آن بدون حضور نماینده‌ها یا عروسک‌های دست‌نشانده 🔸بسیاری از بازیگران اصلی در تهاجم و اشغال عراق در زمره سیاستمداران کهنه‌کاری در واشنگتن بودند که پیشتر خواستار شوک‌درمانی در روسیه شده بودند. بوشِ پدر، دیک چنی، پل ولفوویتز و کاندولیزا رایس، تمام این بازیگران رده بالا و ده‌ها بازیگر رده پایین اغلب به تجربه روسیه در دهه نود_ به رغم نتایج وحشتناک آن برای مردم عادی _ متوسل می شدند تا که از آن به عنوان الگویی برای امر گذار در عراق استفاده شود. 🔸بر مبنای برنامه اولیه واشنگتن، قرار بر این بود که عراق سرزمینی درست مثل روسیه دهه نود بشود، با این تفاوت که موسسات ایالات متحده و نه شرکت‌های محلی، در صف دسترسی به پول‌های سهل‌الوصول قرار گیرند و هیچ چیز مانع اجرای دردناک‌ترین تغییرات اقتصادی نشود زیرا عراق در اشغال آمریکا بود و هر چه می خواست بدون توجیه انجام می‌داد. 🔸پل برمر قوانین سرمایه‌گذاری و تجاری‌ای را که از وزارت دفاع آمریکا با پست الکترونیک دریافت می کرد، چاپ و امضا می کرد و با حکم حکومتی خود بر مردم عراق تحمیل می کرد و قدرت مطلقه‌اش را به رخ عراقی‌ها می کشید. 🔸برمر که نگهبانان خصوصی شرکت "بلک واتر" از دو طرف او را محافظت می‌کردند، با بالگرد پر‌زرق و برق "بلک‌ هوک" به این سو و آن سو پرواز می کرد. پونیفرمش خاص خود او بود با مارک "برادران بروکز" همراه با چکمه‌های بژ رنگ "تیمبرلند". چکمه‌ها هدیه‌ای از طرف پسرش بود که روی کارت همراه آن قید شده بود: "بابا جون! برو چند تا اُردنگ با این چکمه‌ها بزن" 🔸برمر به اعتراف خود از عراق چندان چیزی نمی‌دانست. هر چند که این بی اطلاعی اهمیت زیادی نداشت، چون آنچه خوب می دانست ماموریت اصلی‌اش در عراق بود، یعنی "سرمایه‌داری فاجعه‌محور" ۳۹ @haad1442
کارکرد سياست‌های كلی ابلاغی نظام 🔸فلسفه تدوينِ سياست‌های كلی ابلاغی ولی‌فقيه تعيين جهت نظام ارزشی كشور است. 🔸دستگاه‌ها برای انتخاب جهت و مسير خود بايد به سياست‌های كلی مراجعه كنند تا در درجه اول خلاف سياست‌های كلان نظام نباشد و درجه دوم مقوم و پيش برنده اهداف آن باشند 🔸 سياست‌های كلی ابلاغی، تعيين بايدها و نبايدها در مسير حركت دستگاه هاست اما اين‌ كه جهت تعيين شده سياست‌های دستگاه‌ها، با چه‌كم و كيفی، با چه‌ابزاری و با چه‌سرعتی حركت كنند، سیاست‌های کلی دخالت نمی‌كنند و مسئوليت امر با خود مديران دستگاه‌های مختلف است. 9⃣ @haad1442
قوانین چپاول به سبک بازار آزاد 🔸پل برمر (حاکم نظامی عراق که پس از اشغال از طرف آمریکا منصوب شد) مجموعه ای از قوانین را تصویب کرد که در مجموع، برنامه سنتی و کلاسیک شوک‌درمانیِ "مکتب اقتصادی شیکاگو" را تشکیل می‌دهد. 🔸اقتصاد عراق پیش از تهاجم آمریکا بر شرکت ملی نفت و ۲۰۰ شرکت دولتی اتکا داشت که مواد غذایی و مواد اولیه صنایع عراق_از سیمان تا کاغذ و روغن خوراکی_ را تولید می کردند. 🔸برمر اعلام کرد که ۲۰۰ شرکت دولتی باید بی‌درنگ خصوصی‌سازی شود. به گفته او: "برای احیای عراق، تسلیم بنگاه‌های دولتی ناکارآمد به بخش خصوصی اقدامی ضروری است" 🔸بعد نوبت به قوانین اقتصادی رسید. برمر برای نشان دادن درِ باغ سبز به سرمایه‌گذاران خارجی برای شرکت در حراج دارایی‌های دولتی عراق، یک سلسله قوانین ریشه‌ای تصویب کرد که مجله اکونومیست با عنوان "فهرست آرزوهای سرمایه‌گذاران خارجی در بازارهای نوظهور" از آنها یاد کرد. 🔸یکی از این قوانین که مستقیما برگرفته از کتاب میلتون فریدمن است، قانون کاهش مالیات بر شرکت‌های عراقی از ۴۵ درصد به نرخ ثابت ۱۵ درصد بود. قانون دیگر به شرکت‌های خارجی اجازه می‌داد که سهام شرکت‌های عراقی را تا سقف ۱۰۰ درصد تملیک کنند. این یعنی جلوگیری از تصاحب دارایی‌های دولت توسط بخش ثروتمند عراقی. 🔸بهتر از اینها قانونی بود که اجازه می‌داد سرمایه‌گذاران همه سود حاصل از عملیات خود را از عراق خارج کنند، بدون آنکه ملزم به سرمایه‌گذاری دوباره آن و یا پرداخت مالیات باشند. همچنین قید شده بود که سرمایه‌گذاران می توانند قراردادهای اجاره یا پیمان‌های چهل‌ساله‌ای منعقد کنند که بعد از این مدت هم تمدیدپذیر است. 🔸همه این اقدامات زمانی انجام می‌شد که ۵۰ درصد مردم عراق هنوز آب آشامیدنی نداشتند، چراغ‌های راهنمایی کار نمی‌کرد و جرم و جنایت فراگیر شده بود. ۴۰ @haad1442