هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨اندر حکایت کاهش فاصله نیما و آزاد
وقتی یک مقام سیاسی در تربیونهای عمومی سخن میگوید، انتظار افکار عمومی این است که مرتبط با مسائل ملی و منافع عمومی، خبر یا تدبیری از او بشنود؛ چشم اندازی برایش ترسیم شود و در دلش امید جوانه بزند...
از این زاویه، به این فرمایشات یک مقام اجرایی دقت بفرمائید: «کاهش قیمتگذاریهای دستوری و شکاف نرخ ارز نیما و بازار برای حذف رانت و کاهش سوء تخصیص منابع در دستور کار دولت است».
این جملات، آیا اساسا برای افکار عمومی قابل فهم است؟ مردم عادی که صحبت وزیر را از رسانه ها می شنوند، آیا میدانند نرخ ارز نیمایی چیست؟ نرخ ارز بازار چیست؟ کاهش شکاف این دو به چه معنی است؟ در نتیجه کاهش شکاف نرخ ارز نیما و نرخ ارز بازار چه اتفاقی قرار است برای زندگیشان بیفتد؟
پاسخ این سوالات قطعا خیر است! به همین دلیل است که باید گفت وزیر اقتصاد دولت چهاردهم با مردم سخن نمی گوید. برای مردم چشم انداز ترسیم نمی کند، در دل مردم امید ایجاد نمی کند. اما مخاطب این سخنان اگر مردم نیستند، چه کسانی هستند؟ مردم کجای این سیاست اعلامی هستند؟
مخاطب وزیر اقتصاد دولت چهاردهم، «دلارداران و دلاریفروشان» هستند. دلارداران، یعنی کسانی که از طریق صادرات، درآمد ارزی کسب میکنند. دلاریفروشان نیز یعنی کسانی که محصولات خود را در داخل کشور به قیمتهای جهانی ضربدر نرخ دلار می فروشند.
ترجمه سخنان وزیر اقتصاد این است:
1- دلارداران عزیز در جریان باشند میخواهیم شرایطی فراهم کنیم که دلارهای حاصل از صادرات خود را که در حال حاضر به قیمت 47 هزار تومان به واردکنندگان میفروشید، بتوانید با قیمتی نزدیک به 63 هزار تومان (نرخ بازار) بفروشید. یعنی اگر 100 میلیون دلار صادرات کردهاید، میتوانید این 100 میلیون دلار را بجای اینکه به قیمت 4700 میلیارد تومان (هر دلار 47 هزار تومان) بفروشید، حدود 6000 میلیارد تومان بفروشید(هر دلار 60 هزار تومان). اینجاست که ناقابل 1300 میلیارد تومان بدون اینکه چک و چانه ای بزنید، کاسب می شوید.
2- دلاری فروشان عزیز در جریان باشند که به زودی می توانند قیمت جهانی محصولات خود را که اینک در دلار 47 هزار تومان ضرب کرده و به ملت می فروشند، به زودی در دلار 60 هزار تومان ضرب کنند. یعنی اگر، برای نمونه، هر تن مس را که قیمت جهانی اش 9600 دلار است و شما در دلار 47 هزار تومان ضرب می کنید و هر تن را حدود 450 میلیون تومان به ملت ایران می فروشید، به زودی می توانید در دلار 60 هزار تومان ضرب کنید و هر تن را 576 میلیون تومان بفروشید و صفا بفرمائید. اگر مدیرعامل یک شرکت فولادی هستید، می توانید بخشی از این سود را خرج کنسرت کنید و هم مشهور شوید و هم محبوب شوید.
اما اتفاقی که برای مردم می افتد و وزیر اقتصاد آن را توضیح نمی دهد؛
1- تمام اقلام وارداتی کشور که با دلار نیما وارد می شوند (همه چیز بجز بخشی از کالاهای اساسی)، با افزایش نرخ دلار از نیما به نزدیکی! آزاد، متناسب با میزان افزایش نرخ دلار گران میشود.
2- تمام محصولاتی که از مواد پتروشیمی و فلزات داخلی تولید می شوند، به دلیل اینکه به دلار به داخل فروخته می شوند، برای تولیدکنندگان و نهایتا مصرف کنندگان گران خواهد شد.
پیوست رسانهای
این پروژه، یک پیوست رسانهای دو ستونی دارد. در یک ستون، فاصله نرخ ارز نیما با بازار آزاد، عامل رانت و فساد و قاچاق معرفی میشود. در ستون دوم، علت گرانیها، نقدینگی و جنگ و تحریم معرفی میشود.
یک پیوست اجتماعی هم هست و آن، دعوت مردم به کنسرت است که سرگرم شوند و شعر «خر برفت» را هم بخوانند (ماجرای خر برفت را از اینجا بخوانید)...
@syjebraily
هدایت شده از بیداری ملت
🎥واگذاری معدن بزرگ سنگ آهن سنگان به بخش خصوصی
🔸در سکوت کامل خبری معدن سنگ آهن سنگان که جز بزرگترین معادن سنگ اهن دنیا می باشد در حال واگذاری به بخش خصوصی است
🔹این واگذاری که در گذشته دو بار قرار بود اتفاق بیفتد با مخالفت و پیگیری های نمایندگان وقت و بزرگان منطقه لغو شد.
🔸سنگ معدنی که سالانه میلیاردها تومان به خزانه دولت پرداخت می کند و با نود درصد بهره وری اقتصادی در دوران تحریم یکی از موفق ترین بخش های اقتصادی دولت است و سهم بزرگی در رفاه مردم منطقه دارد نباید به بخش خصوصی واگذار شود و مردم منطقه را از نعمت های عمومی محروم کند و سود را به جیب سودجویان بخش خصوصی بریزد.
🔹 نماینده سابق خواف و رشتخوار در نامه ای به وزیر صمت وقت فاطمی امین به تفصیل به دلایل لزوم دولتی ماندن این بخش اشاره کرده که در اینجا می توانید بخوانید..
🔸در این روزهای پر حادثه سودجویان بهترین فرصت را برای واگذاری این معدن به بخش خصوصی پیدا کرده اند که امیدواریم با هشیاری نمایندگان مجلس و دولت مانند دو بار قبلی سنگشان به هدف نخورد.
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
آفریقای جنوبی پیش از نئولیبرالیسم
🔸مردم آفریقای جنوبی به مدت ۳۵ سال تلاش کرده بودند و علیه آپارتاید مبارزه کرده بودند. کنگره ملی آفریقا را شکل داده بودند و اصول اعتقادات مورد قبول خود را در "منشور آزادی" بیان کرده بودند. نلسون ماندلا حالا در ۱۹۹۰ هفتاد و یک ساله بود و همچنان در زندان بود و رژیم آپارتاید در بیرون در حال فروپاشی بود.
🔸منشور آزادی چه میگفت؟ منشور آزادی از حق همه آحاد ملت برای داشتن کار، مسکن مناسب، آزادی اندیشه و رادیکالتر از همه حق سهیم بودن در ثروتهای این غنیترین کشور آفریقا _که علاوه بر سایر ثروتها دارای بزرگترین معادن طلای جهان است_ صیانت میکرد. منشور میگفت ثروت ملی کشور، میراث ملت آفریقای جنوبی، باید به مردم بازگردانده شود، مالکیتِ منابع معدنیِ زیرزمینی، بانکها و صنایع و واحدهای تجاری نیز باید تماما تحت کنترل بخش دولتی قرار گیرد. در یک کلام منشور میگفت: "حکومت از آن مردم است"
🔸به مدت سه دهه دولت آفریقای جنوبی که تحت سلطه سفیدپوستان بریتانیاییالاصل و آفریکانرهای هلندیالاصل بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا را ممنوع کرد.
🔸آپارتاید صرفا یک نظام سیاسی نبود که به سیاهان حق رای نمیداد و حق رفت و آمد آزادانه را از آنها میگرفت، بلکه یک نظام اقتصادی بود که نژادپرستی را به عنوان وسیلهای برای اجرای تمهیداتی بسیار سودآور به کار میگرفت: یک گروه نخبه کوچک سفیدپوست قادر به انباشتن سودهایی هنگفت از معادن، مزارع و کارخانههای آفریقای جنوبی بود زیرا که از مالکیت اکثریتِ بزرگِ جلوگیری میشد. اکثریتی که مجبور بود نیروی کارش را به بهایی بسیار نازلتر از ارزش واقعی در اختیار گذارد و اگر جرئت سرپیچی مییافت، مورد ضرب و شتم قرار میگرفت و به زندان انداخته میشد و حتی کشته میشد.
🔸 در دهه ۱۹۸۰ نسل جدیدی از جوانان مبارز ظهور کردند و منشور آزادی را در دستور کار قرار دادند. در ۱۹۹۰ نلسون ماندلا بالاخره از زندان آزاد شد و کنگره ملی آفریقا حاکمیت آفریقای جنوبی را بدست گرفت.
#دکترین_شوک ۷۵
@haad1442
بیتوجهی به اقتصاد در هیاهوی سیاست.
🔸 ماندلا بلافاصله پس از آزادی باید هدایت ملتش برای کسب آزادی را در دست میگرفت، ضمن آنکه باید از وقوع یک جنگ داخلی و فروپاشی اقتصادی پیشگیری میکرد که احتمال موفقیت در آنها ضعیف به نظر میرسید. آفریقای جنوبی تجربه کشور همسایه یعنی موزامبیک را در سال ۱۹۷۵ دیده بودند.
🔸در موزامبیک هنگامی که جنبش استقلالطلب به حاکمیت استعماری پرتغالیها بر آن کشور خاتمه داد، کابوسی را از سر گذراند. پرتغالیها هنگام ترک موزامبیک، با غیظ و کینهتوزی، در مسیر حرکت پله برقیها سیمان ریختند، تراکتورها را خرد کردند و هر چیز را که میتوانستند حمل کنند همراهشان بردند.
🔸 کنگره ملی آفریقا برای اجتناب از تکرار چنین کابوسی، مذاکراتی را با حزب ملیِ حاکم بر آفریقای جنوبی آغاز کرد. این مذاکرات برای انتقال نسبتا صلحآمیز قدرت بود ولی موفق نشد حاکمان دوره آپارتاید را هنگام خروج از قدرت از کینهجویی و ایجاد دردسر باز دارد.
🔸حاکمان سفیدپوست آفریقای جنوبی بر خلاف همقطارانشان در موزامبیک، اینجا و آنجا سیمان نریختند. خرابکاری آنها هر چند که همانقدر فلج کننده بود اما جزء به جزء منطبق بر مذاکرات تاریخی آنها و کنگره ملی آفریقا بود. مذاکراتی که در دو سطح انجام میگرفت. یکی سیاسی و دیگری اقتصادی. بالطبع بیشتر توجهات بر جلسات سیاسیِ پرسروصدا بین ماندلا و رهبر حزب ملی معطوف بود و مذاکرات اقتصادی کمتر جلب توجه میکرد. حزب نخبگان سفیدپوست تمام توان و ابتکارش را صرف مذاکرات اقتصادی کرد.
#دکترین_شوک ۷۶
@haad1442
هدایت شده از اقتصاد کاربردی - رضا غلامی
زیرساختهای مالی حزب الله را میزنند و جریان مالی ما را مسدود میکنند تا دست برتر را در جنگ نظامی داشته باشند.
یعنی اگر نگوییم جنگ، جنگ اقتصادی است، دست کم اقتصاد از مهمترین ابعاد جنگ است.
ما در عرصه اقتصاد چه میکنیم؟ با اعتقاد به مکانیزم بازار، فشار را به مردم منتقل میکنیم.
@DrRezaGholami
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگر وعده نمیدادید که اگر ارز ۴۲۰۰ حذف شود، ارز تک نرخی میشود و تمام مشکلات عالم حل میشود؟ چرا پس از حذف ارز ۴۲۰۰ ارز به ۵۰ هزار تومان جهش یافت و اینک میگویید ارز ۲۸۵۰۰ حذف شود؟ چه تضمینی وجود دارد که پس از حذف ۲۸۵۰۰ ارز در بازار ۱۰۰ هزار تومان نشود؟ چرا دست از سر مردم برنمیدارید؟
@syjebraily
اگر تو بخوابی، لزوما دشمنت در خواب نیست
🔸 حزب سفیدپوستان آفریقای جنوبی تمام توان و ابتکارش را صرف مذاکرات اقتصادی کرد. آنها اگرچه نتوانستند مانع از تصرف دولت به دست سیاهان شوند اما وقتی کار به حفظ ثروتی رسید که تحت رژیم آپارتاید انباشته بودند، دیگر به آسانی حاضر به تسلیم نبودند.
🔸آنها دو راهبرد را اتخاذ کردند. ابتدا با توسل به "اجماع واشنگتن" که تقریبا در همه جا نقش مسلط داشت و مدعی بود که فقط یک راه برای اداره اقتصاد وجود دارد، عرصههای اصلی تصمیمگیریهای اقتصادی، از قبیل سیاستهای تجاری و بانک مرکزی را دارای ماهیتِ "فنی" یا "اداری" تصویر کردند.
🔸سپس طیف وسیعی از ابزارهای جدیدِ سیاستهای اقتصادی را بکار گرفتند. یعنی ابزارهایی مثل توافقنامههای بینالمللی تجاری، نوآوریهایی در قانون اساسی و برنامههای اصلاحات ساختاری تا کنترل این مراکز قدرت را به خبرگانِ ظاهرا بیطرف، اقتصاددانانِ علیالظاهر بیطرف و مقامات "صندوق بینالمللی پول"، "بانک جهانی" و "حزب ملی" واگذارد.
🔸این طرح با موفقیت جلوی چشمان رهبران کنگره ملی آفریقا انجام شد که بالطبع دلمشغول بردن مبارزه برای کنترل پارلمان بودند.
#دکترین_شوک ۷۷
@haad1442