چو آشنای تو شد دل زِ من بُرید آری
تو را کسی که به دست آوَرَد مرا چه کند؟
#محتشم_کاشانی
به یک نگاه مرا گرم شوق ساخت ولی
در انتظار نگاه دگر گداخت مرا ...
#محتشم_کاشانی
جداییِ تو هلاکم زِ اشتیاقِ تو کرد
تو با من آنچه نکردی غمِ فراقِ تو کرد...
#محتشم_كاشانى
پس با زبان ِپُر گله آن بضعةالبتول
رو در مدینه کرد که: «یا ایهاالرسول!
این کشتهٔ فتاده به هامون، حسین توست
وین صید ِدست و پا زده در خون، حسین توست»
#محتشم_کاشانی